eitaa logo
خاطراتی از دفاع مقدس
45 دنبال‌کننده
2.7هزار عکس
229 ویدیو
28 فایل
برای حفظ و نشر آثار دفاع مقدس و معارف دینی و اسلامی باز نشر با ذکر صلوات آزاد است. سپاسگزارم از همراهی شما
مشاهده در ایتا
دانلود
‍ ‌ ‌ 🌸بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ🌸 🌸خاطرات بیادماندنی🌸 این قسمت 🌸 اخلاص ✍وقتی دفتر خاطرات زندگی ام در هشت سال دفاع مقدس را می گشایم و برگهای نا نوشته ی آن را ورق میزنم به روزگاری میرسم که درگوشه وکنارش همرزمانی شاخص و دوست داشتنی می زیستند که یکی از ویژگی‌های منحصر به فرد آنان داشتن بود. 🍃 در تمام لحظات آن دوران به شکل‌های گوناگونی اعم ازعلنی و مخفی و شاید دور از انتظار سایر همرزمان، از سوی فرد مخلص اتفاق و رخ میداد. 🍃بطور مثال در انواع دعاهای توسل و کمیل زیارت عاشورا و...در مقر تیپ درکنار دریاچه ارومیه،که بعدها به پادگان شهید ناصر کاظمی نام گذاری شد،وهمه ی رزمندگان و فرماندهان در آن حضور داشتند و بعدها خانه های سازمانی لشگر در بخشی از آن مستقر گردیدو هم زمان استفاده های ديگري هم از آن میشد. موج میزد. 🍃شاهدآن بودم برخی اوقات برادرعلی قمی از ابتدای مراسمات معنوی دیده نمی شد. و این برای من حقیر هم جای تعجب داشت و هم غریب بود.!چرا که او بطورثابت وهمیشگی پای چنین مراسمات معنوی بود اما چرا دیده نمی شد برایم باور کردنی نبود.؟! 🍃برخی اوقات همین که چراغ ها را خاموش میکردند و‌دعا شروع میشدو مشغول خواندن دعا بودیم ،می آمد.!و گاهی اوقات هم در قرائت دعاها و مناجات گوی سبقت را از دیگران می ربود. 🍃اما آن شب در تاریکی، نزدیکی خودم کنار دیوار مسجد،صدای گریه ای را شنیدم. با جثه و قد و قواره و صدای مناجات، حدس زدم صدای برادرعلی قمی باشد.بیشتر دقت که کردم،مشاهده کردم خودش است. 🍃 پشت به دیوار مسجد؛ با صدای بسیار آرام گریه میکرد و دعا میخواند. معلوم شد وقتی چراغ ها را خاموش میکنند، در تاریکی کامل می آید. می نشیند و در آن لحظات ملکوتی و عرفانی ،عاشقانه شور حسینی میگیرد. 🍃صدایش نام آشنا ی همه بود و شور حسینی اش نیاز به معرفی نداشت. حتی چند دفعه ای هم دیدم ،قبل از اینکه چراغ ها روشن شوند حسینیه را به آرامی ترک کرد. 🍃آن زمان پی به چرایی ماجرا نبرده بودم !؟ اما بعدها متوجه شدم، این عمل او جزو یکی از -های-عملی-رزمندگان- با اخلاص د دوران هشت سال دفاع مقدس محسوب می شده است. 🍃 اکنون که بیشتر مي اندیشم و به نکات زیبای آن دوران از دریچه ای دیگر می نگرم در می یابم که حقیر در آن زمان این عمل را در اواخر سال ۱۳۶۱ و برای اولين بار با توجه به‌ سبقه ی معنوی برادر علی قمی با ایشان تجربه نمودم. البته بودند افرادی دیگر که در سایر بخش های معنوی مانند، نماز شب و یا حضور در مراسمات نماز مخلصانه عمل می نمودند . 🍃بعدها هم در جبهه های جنوب بین خیلی از رزمندگان خود به خود رسم شده بود.در آن زمان بود که تازه دریافتم که بر و بچه های کردستان چه عاشقانه و بی ریا و با حب الحسین علیه السلام عزاداری می کردند. 🍃بعدها متوجه اخلاص رزمندگانی شدم که در کنارشان روزگار سپری می نمودم و آنان عاشقانه حسین ، را می طلبیدند وخود جزو حسین هایی گردیدند آنان به ندای هل من ناصر ینصرنی لبیک می گفتند و همین امر سبب شد حسین ابن علی علیه‌السلام هم دست برخی از پاکان روزگارمان را بگیرد و آسمانی شوند. 🌷 هشت سال دفاع مقدس را می گویم ،شهدا ، مخصوصا شهیدبرادر علی قمی کردی؛!از یگان فاخر لشگر ویژه شهدا جانبازی که قبل از همه ی ما جانبازی راتجربه کرده بود و این امرهیچگاه درعرصه ی جهادبرای انقلاب و یگانی که درآن دوران سخت مشغول خدمت صادقانه وعاشقانه بود وهیچگاه کم هم نگذاشت. تا روزی که به آرزوی دیرینه اش شهادت ؛ آن هم با اخلاص هرچه تمام تر و در صحنه ی کارزار با ضد انقلاب داخلی دست یافت. 🌷سردار رشید اسلام شهید برادرعلی قمی کردی قائم مقام فرماندهی لشگر ویژه شهدا شهادت۱۲ تیر ماه ۱۳۶۳ آذربایجان غربی نقده 🌷شهدا را میزبان باشیم با ذکر صلوات 🌸این نوشتار ادامه خواهد داشت اگر خداوند متعال بخواهد. 🌸والعاقبه للمتقین 🌷 ✍نبی زاده