🕊🌷🕊🌷🕊
🌸بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ🌸
🌸خاطرات بیادماندنی🌸 این قسمت
🍀 بازداشت مدیرکل برق گیلان به دستور استاندار
✅ مدیران جهادیام آرزوست
✅ حکایتی خواندنی برای مدیران
✍روستای شاقاجی در حوالی رشت است قدیما چهل تا پنجاه خانوار جمعیت داشت.
🌷استاندار وقت استان گیلان در اوایل انقلاب ، مهندس علی انصاری یک شب در جمع مردم شاقاجی حاضر و سخنرانی کرد. بعد از سخنرانی مردم روستا دور او جمع شدند و گفتند: آقای استاندار! برق فشار قوی از بالای روستای ما برای معدن سنگرود رد میشود ، اما ما اینجا برق نداریم فکری به حال ما کنید.
🍀استاندار قول داد اینکار را پیگیری کند.
فردا رییس شرکت برق استان گیلان را به استانداری دعوت کردیم و ماجرا را برایش توضیح دادیم و گفتند: چون مشکل شبکه وجود ندارد ، اینکار عملی است ، اما نیاز به اعتباری در حدود ۹ میلیون تومان دارد و براساس آیین نامه نیمی از این مبلغ را باید اهالی بپردازند.قضیه را به استاندار گفتیم.
🌷مهندس انصاری گفت: مردم آن روستا توان پرداخت چهار و نیم میلیون تومان را ندارند ، سهم مردم را از استانداری میدهیم و این مبلغ را از اعتبارات استانداری در وجه اداره برق چک کشیدند. مدتی از این ماجرا گذشت و اتفاقی نیفتاد. علت را از مدیرکل اداره برق جویا شدیم. گفت: اعتبارات دولتی تامین نشده است.
🌷مهندس انصاری چک دوم را هم کشید و گفت: این هم سهم دولت ، هرچه زودتر مشکل برق شاقاجی را حل کنید. مدتی گذشت اما باز هم خبری نشد. رئیس اداره برق بهانه آورد که تیر ، کابل و... وجود ندارند.
🌷مهندس انصاری از طریق شرکت چوکا ، این تجهیزات را تهیه کرد. ولی باز مدتی گذشت و خبری از برق روستا نشد.قضیه را به مهندس انصاری گفتند.
🌷او ناراحت شد و گفت: اعتبار، کابل و مقره بهانه بود ، این آقا مریض است.
🌷 اتفاقا آن روز آقای ابوالحسن کریمی دادستان گیلان در اتاق مهندس انصاری حضور داشت و متوجه قضایا شد.
🌷با ناراحتی گفت: علیرغم فراهم نمودن این مقدمات ، از دستور شما سرپیچی کرد جرم است و اگر شما از ایشان شکایت کنید ، بعنوان دادستان ایشان را جلب میکنم.
🍀گذشت تا آنکه یک روز ما جلسه کمیته برنامه ریزی استان را در اتاق همین رئیس اداره برق استان داشتیم.
🌷شهید محمود قلی پور ، فرمانده وقت اطلاعات عملیات سپاه استان ، در حالیکه نام کسی را در دست داشت ، وارد شد.
🍀پرسید: این آقا کیست؟
🍀گفتم: رئیس اداره برق است.
🍀گفت: ایشان بازداشت هستند.
🍀اینطور شد که مدیرکل اداره برق در اتاق کارش بازداشت شد.
🍀کمتر از ۱ ساعت بعد ، از دفتر وزیر وقت نیرو زنگ زدند و گفتند: با استاندار کار داریم.
🍀عباسپور وزیر نیرو بود ، علت بازداشت مدیر کل اداره برق را جویا شد. مهندس انصاری موضوع را برایش توضیح داد.
🍀مهندس عباسپور گفت: شما ایشان را آزاد کنید من دستور میدهم به آن روستا برق بکشند.
🌷ولی مهندس انصاری خیلی سریع پاسخ داد: خیر! اول باید برق روستا وصل بشود ، من به عنوان شاکی خصوصی از ایشان شکایت دارم.
🍁تا پایان آن شب از دفتر نخست وزیری گرفته تا دفاتر بقیه وزرا بارها با ما تماس گرفتند و درخواست آزادی رئیس اداره برق را کردند. اما مهندس انصاری لحظهای از نظری که داده بود عقب نشینی نکرد.
🍁ساعت ۷ صبح دیدیم هواپیمایی اختصاصی در فرودگاه رشت به زمین نشست.
🍁آنها تعدادی از کارشناسان و مسئولین وزارت نیرو ، وزارت کشور و ریاست جمهوری بودند که یک راست آمدند استانداری و به اتاق استانداررفتند.
🌷استاندار در حالیکه پشت میزش نشسته بود پرسید: چه شده و برای چه تشریف آوردهاید؟ پاسخ دادند: آمدهایم بررسی کنیم چرا مدیرکل برق استان را بازداشت کردهاید.
🌷مهندس انصاری با دلخوری گفت: من خیلی متأسفم! میبینم سالها تعدادی از مردم مظلوم ، اینجا از نعمت برق در این کشور محروم بودند اما کسی نه با هواپیما ، بلکه با الاغ هم نیامد تا به وضعشان رسیدگی کنند، ولی برای یک آدم متمرد و مدیری که از فرمان مافوق خود سرپیچی کرده و فقط یک شب در بازداشت بوده ، این همه کارشناس با یک هواپیمای اختصاصی به اینجا میآیند ، تا به وضعش رسیدگی کنند. واقعا برای این وضع متاسفم
🍀آن روز آفتاب غروب نکرده بود ، از روستا تماس گرفتند و اعلام داشتند برق روستا وصل شده است!
🍀بعد از آزادی مدیرکل برق ، مهندس انصاری به ایشان گفت: در سطح استان گیلان حق نداری بمانی و در هیچ جایی مشغول خدمت شوید ، از این استان بروید.
🌷🕊مهندس علی انصاری استاندار گیلان در روز ۱۵ تیرماه ۱۳۶۰ به شهادت رسید
✍در هر کجا مدیران جهادی منصوب شوند، آنجا آباد خواهد شد.پستها امانت است باید آن را به اهلش سپرد. سوره مبارک نساء آیه شریف ۵۸
🌷🕊 #شهیدمحمود_قلی_پور
📗 #منبع : کتاب استانداران آسمانی