eitaa logo
خاطراتی از دفاع مقدس
43 دنبال‌کننده
3.2هزار عکس
283 ویدیو
29 فایل
برای حفظ و نشر آثار دفاع مقدس و معارف دینی و اسلامی باز نشر با ذکر صلوات آزاد است. سپاسگزارم از همراهی شما
مشاهده در ایتا
دانلود
هوالمحبوب💖 🌸امان از دست این بسیجی ها 🌸چفیه 🌸چفیه یه رزمنده بسیجی رو از دستش قاپیدن ،😳 داد میزد : 😍آهــــای...چفیه ام, سفره ، حوله ، لحاف ، زیرانداز ، روانداز ، دستمال ، ماسک ، کلاه ، کمربند ، جانماز ، سایه بون ، کفن ، باند زخم ، تور ماهی گیریم ...😄😄 😊هــــمـــه رو بردن ! 😂دارو ندارمو بردن 🌷شادی روحشون که دار و ندارشون همون یه بود صلوات بفرست✋💖😊
🌷🕊🌷🕊🌷🕊 ‍ ‌ ‌ 🌸بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ🌸 🌸خاطرات بیادماندنی🌸 این قسمت 🌸چفیه ی عزیزم [متراژ اول] 😊✋ ✍امروز صبحی داشتم فکر میکردم چطور شما رو غافلگیر.کنم ،! دیدم اصلا" مُخ یاری نمیکنه که یه چیزهایی برا شما ببافم تا صبح به خیری از نوع دفاع مقدسی رو براتون رقم بزنم. 🍀 دیدم تو اتاق پسرم یه چفیه مشکی هست که یکی از همرزمان به همراه یه انگشتری عقیق از سوریه برام آورده بود و من هم به رسم هدیه اونو دادم به فرزندم. 🍀 تا یه بار دیگه درسی بشه براش و یاد بگیره چطوری بچه های دهه ی شصت و هفتادی ها جمع شدن و نام رزمنده ی دفاع مقدس رو این بار با نام رزمنده مدافع حرم شکوفا و رو زبونها اندختن. 🍀دور نشیم ؛ تازه برنامه خانوادگی داریم زمانی که میریم شهرستان بریم سر وقت همرزما و رفقا تو مزار شهدای شهرمون!و یه چاق سلامتی کنیم به اونا،! مثل 🌷محمد رضا و علی رضا و... 🍀شما همرزمان بیشتر باهاشون آشنایید. گفتم دیگه؛! امروز مورد بحثم هست و بهانه ای برای عرض ارادت. 🍀البته ... اونقدر از چفیه و خاطرات با اون گفتن و سرودند که مال ما در مقابل خیل عظیم نوشتارها ذره هم نیست ؛! اما باید کمی رایحه و عطر جبهه ای ،کردستان و اورامانات و حتی کلی تر ، شمالغرب رو بده ؛! 🍀چفیه رو می تونستیم هر کجا به سادگی پیدا کنیم؛! از سهمیه رزمندگان ، نه بخش کنکوریش،! بگیر تا توی مغازه های بانه ، سردشت ، سقز ، پیرانشهر ، مهاباد و... اما هرچند این تکه پارچه ای بیش نبود ، اما برای خودش ، سیره ی عملی رزمندگان اسلام را در هر نقطه از این آب و خاک به همراه داشت.؛! 🍀 اول از همه بریم سروقت اون گره های دامنه ی چفیه که برای خودش آموزش داشت ؛! تا بتونی باهاش گره بزنی و چفیه ی خودتو از بقیه مجزا کنی ؛! یادتون میاد که ، اول باید یه چندتا نخی از تار یا پودش ! کم میکردی و... 🍀 تو جنوب که بودم خیلی کارایی داشت ، مخصوصا" وقتی تو میدون مین بودیم! اما تو پیرانشهر هم مثل جنوب یه وجه اشتراکاتی با هم داشتند... 🍀 مثلا" تو دل شب ، پادگان پیرانشهر و پشت آسایشگاه‌های خودمون ، سجاده ی نماز عشق بود و برای شناسایی نشدن چهره ، می انداختن سرشون ؛! در هنگامه ی استراحت، زیرانداز و ملحفه ای برای زیر سر و یا رو اندازی برای در امان بودن از شر پشه و مگس روی ارتفاع و... 🍀 توی سرما و گرما برای رزمنده ی مورد بحثم ، هم شال بود و هم عرق گیر حتی سایه بون بود وقتی تو ارتفاعات منطقه می خواستی یه خواب از نوع مستحبی و قبل از نماز ظهر بری؛! اسمش چی بود!🤔😄😂 🌸یادمه یه بار بند اسلحه ی من تو ارتفاع بازرگان خراب شد ، مونده بودم چیکار کنم که یکی از برو بچه های دسته اومد و با چفیه خودش ، یه بند موقت برام درست کردو من هم چفیه خودم رو به پاس کار ارزشمندی که کرده بود ،هدیه دادم بهش... 🌸همین قدر برا امروز تون کافیه ،! بقیه ی این پارچه ی اسرار آمیز همراه رزمنده ها تا صبحی دیگر تقدیم حضورتون میشه! 🌸والعاقبه للمتقین 🌸این نوشتار ادامه خواهد داشت اگر خداوند متعال فرصتی عنایت فرماید. 🌸خوبان_عالم_دعا_بفرمایید ✍نبی زاده 🌷اللّهُمَّ‌صَلِّ‌عَلی مُحَمَّدوَآلِ‌مُحَمَّد🌷 🌷 أللَّھُمَ ؏َـجِّلْ لِوَلیِڪْ ألْفَرَج 🌷
🕊🌷🕊🌷🕊 💚 ✍این هم رزمنده های لشگر که چفیه به گردن دارند و آماده می شوند برای عملیات والفجر ده شاید خیلی هاشون شهید شدند و در جمع ما نیستند 🌷 🌷شهدا را میزبان باشیم حتی با ذکرصلواتی 🌷اللّهُمَّ‌صَلِّ‌عَلی مُحَمَّدوَآلِ‌مُحَمَّد🌷 🌷 أللَّھُمَ ؏َـجِّلْ لِوَلیِڪْ ألْفَرَج 🌷