eitaa logo
خاطراتی از دفاع مقدس
45 دنبال‌کننده
2.7هزار عکس
235 ویدیو
28 فایل
برای حفظ و نشر آثار دفاع مقدس و معارف دینی و اسلامی باز نشر با ذکر صلوات آزاد است. سپاسگزارم از همراهی شما
مشاهده در ایتا
دانلود
خاطراتی از دفاع مقدس
🌸هوالشاهد 🌸سلام فرمانده✋☺️ ✍روزگاری در دفاع مقدس و در پیرانشهر با فرمانده ای آشنا و خو گرفتم که جای برادر دینی و بزرگتر را برایم کامل نمود. 🍃آنچنان دنیا در نزدش کوچک جلو می کرد که همه ی اخلاق و رفتارش برایم شد بزرگی و بزرگواری ... 🍃اگر کار جدی در رزم پیش می آمد همچون شیر غران می خروشید و همانند سبک بالان عرصه ی جهاد و شهادت پر می گشود و به حرکت در می آمد. 🍃با تذکر های به جا و حساب شده در پادگان ، در حین رفت و برگشت به منطقه عملیاتی ، در هنگامه نبرد ، چنان عمل می کرد که دیگر عذری برای هیچ یک از نیروهایش باقی نمی ماند. 🍃هر آنچه که می گفت ابتدا خود به آن عمل نموده بود.و این سیره عملی برای سایر فرماندهان همان دسته و گروهان در گردان حضرت رسول صلی الله علیه و آله باقی ماند. 🍃مدام در پی اندیشه و مطالعه و نصیحت کردن با خوش رویی و قاطعیت بود . در کارهایش هوای نفس ندیدم. در عوض نیکی و مهربانی هایی بود که همواره با دلسوزی و رافت بود. 🍃در هنگامه نبرد و برداشتن جراحت نیز دست از نصیحت بر نداشت. حتی وقتی باز هم به دسته برگشت ، همان خصوصیات را در وجود نازنینش کاملتر و جامع تر داشت. حتی در هنگامه آموزش در پادگان صالح آباد هم خدشه ای بر این رفتار ندیدم. 🍃این روزها وقتی سخنانش را می خوانم در می یابم که سخنان و اخلاق نیکش هنوز هم پا برجاست و برایمان الگوست. و باید برای داشتن چنین اخلاق و همتی از یکدیگر را سبقت بگیریم. 🍃این صفات و ویژگی هایی بود که از برادر دینی و فرمانده خود به میراث بردم و اکنون هم به داشتن چنین همرزم، برادر بزرگتر و الگویی مثال زدنی می بالم. او شیعه ی واقعی و مدافع حریم ولایت است. ✍ایشان را همرزمان و یاران دیرین با نام خداداد رجبی شهید زنده و جانباز فداکار هشت سال دفاع مقدس می شناسند. 🌷 ✍نبی زاده
✍ حضرت عشق روزتون مبارک💖 🌸 🍃🌺🌸🍃 🌺الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی جَعَلَنَا مِنَ الْمُتَمَسِّکِینَ بِوِلاَیَةِ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ عَلیِّ بنِ أَبِی طالِب وَ الْأَئِمَّةِ عَلَیْهِمُ السَّلاَمُ 🌷اللّهُمَّ‌صَلِّ‌عَلی مُحَمَّدوَآلِ‌مُحَمَّد🌷 🌷 أللَّھُمَ ؏َـجِّلْ لِوَلیِڪْ ألْفَرَج 🌷
🌷هوالشافی 🌷‏امام سجاد علیه السلام در بیان مقام حضرت ابالفضل العباس فرمودند: 🌷«و إنّ للعباس عندالله عزّوجل منزلة یغبطه بها جمیع الشهداء یوم القیامة؛‌ 🌷برای ‎ در پیشگاه خداوند بزرگ مقامی است که همه بر آن غبطه می‌خورند». ✍واین بنده ی سراپا تقصیر ؛در این وادی بی بدیل و زیبا در حیرانم از چنین توصیفی...💖✋ ✍میلاد با سعادت سید الساجدین امام زین العابدین علیه السلام مبارک باد.🍃🌸🍃 🌷اللّهُمَّ‌صَلِّ‌عَلی مُحَمَّدوَآلِ‌مُحَمَّد🌷 🌷 أللَّھُمَ ؏َـجِّلْ لِوَلیِڪْ ألْفَرَج 🌷
خاطراتی از دفاع مقدس
‍ ‌ ‌ 🌸بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ🌸 🌸خاطرات بیادماندنی🌸 این قسمت 🌸سه شنبه های مهدوی ✍با گشوده شدن چشمانم در سپیده دمان سئوالی در ذهنم نقش می بندد : 🍃 تا چه میزانی از خود گذشته ام وچقدر کوشش نموده تا از آنچه بدوش می کشم رهایی یابم!؟ 🌸راستی آزمایی آن دشوار نیست، اگر نظری به محبت و زیبایی های اعمال و رفتارمان بیاندازیم درخواهیم یافت که این رفتارها، از روی خودپرستی و ظاهر انگاری بوده یا به دنبال رستگاری روانیم... 🌸آقا اصلا اگر با هر بار مصیبت و ناراحتی ما نیز آن‌چنان دگرگون شویم که حالمان زار شود، پس این همه ذکر و دعا و نماز و عبادت و... و از طرفی مدعی هستیم ، الا بذکر الله تطمئن القلوب به چه مقصودی بوده است. 🌸اگر سر بزنگاه فایده نمی کند؛! دریابیم که حال و روزمان که ساعت ها و روزها بی هیچ مقصد و مقصودی زبان چرخاندیم و کیف آن را بردیم و از عبادت خودمان حظ کردیم ، در لحظه ای بیش نبوده و وقت خود را هدر داده ایم.. 🌷امام صادق علیه السلام فرمودند: 🌸«آنگاه که اصحاب علیه السلام شهید شدند و ایشان تنها ماند، فرشتگان بسوی خدا ضجّه زدند و گریه کردند و گفتند: 🌸پروردگارا! باحسین علیه السلام پسرپیغمبرت،چنین رفتار کنند؟ 🌸پس خداوند نور حضرت (عجّل الله فرجه) را به آن ها عرضه کرد و فرمود: «با مهدی انتقام او را میگیرم»(۱) 🌺 أَیْنَ الطّالِبُ بِدَمِ الْمَقْتُولِ بِکَرْبَلاءَ 🌸در سه شنبه های مهدوی حسرت ديدار آسمان مانده به دلمان و کار دل شده الغوث الامان باز هم چشم انتظار آفتاب ؛ آن موعود مهربانیم، آقا جانم: امروز هم چشمانمان از فراقت نم باران به خود گرفته ، ای ماه بی نشانم؛! 🌸آقاجانم کدام دعا را بیشتر می پسندید همان را بخوانیم شاید توقع شما برآورده شود. 🌸ایهاالناس بیایید امروز هم که شده وظیفه خودمان را تا دیرنشده به انجام رسانیم شاید،شاید آفتاب از پشت ابرِ جدایی رهایی یابد و بیاید. 🌸مومنین ،کار دشواری نخواهد بود اگر به سعی و تلاش خود بیافزاییم ؛گناه را ترک و واجبات را با دل و جان انجام دهیم مطمئنا رمز ظهور می تواند انجام همین اعمال باشد. 🌸یقینا" مهمترین عمل آن خواهد بود که هدف و مقصد را درمقصود ؛ از اجرای عبادات دربیایم و آگاهانه و خردمندانه دست به دعا زنیم. 🌸امروز برایتان خِرد وآرامش میطلبم.☺️✋ 🌸 ✍ نبی زاده 🌷اللّهُمَّ‌صَلِّ‌عَلی مُحَمَّدوَآلِ‌مُحَمَّد🌷 🌷 أللَّھُمَ ؏َـجِّلْ لِوَلیِڪْ ألْفَرَج 🌷 📚اصول کافی ج۱ ص ۴۶۵
🌺 تقویم شیعه/ ۵ شعبان 🌺ولادت امام زین العابدین علیه السّلام 🌺در این روز در سال۳۸ ه’ در زمان أمیر المؤمنین علیه السّلام آقا و مولایمان حضرت سیّد السّاجدین زین العابدین علی بن الحسین علیه السّلام به دنیا آمد. 📚 کشف الغمه: ج ۲، ص ۷۴. 🌺 آن حضرت در روز شنبه در منزل حضرت زهرا سلام اللَّه علیها به دنیا آمدند. 📚 احقاق الحق: ج ۱۹، ص ۴۳۹ 🌺نام آن حضرت «علی» است، و مشهورترین لقب مبارکش زین العابدین و سجاد است. 📚 اصول کافی: ج ۱، ص ۴۶۷ 🌺 پدرشان سرور شهیدان حضرت اباعبداللَّه الحسین علیه السّلام، و مادرشان حضرت شهربانو از ایران است. 🌺امام سجاد علیه السّلام دو سال از عمر با برکتش را با جدش أمیر المؤمنین علیه السّلام بود، و بقیه‌ی عمر شریفش همراه عموی مکرم و مظلومش امام مجتبی علیه السّلام و پدر والامقامش امام حسین علیه السّلام سپری شد. 💢💢در واقعه جانسوز کربلا شاهد شهادت پدربرادر، عمو و بستگان و اصحاب علیهم السّلام بود. همراه با عمه‌اش زینب کبری سلام اللَّه علیها و دیگر اسرا به کوفه و شام رفتند. در کوفه و شام جسارتها به آن حضرت و اهل بیت علیهم السّلام نمودند، ولی با خطبه‌هائی نورانی از امامت و عصمت اهل بیت علیهم السّلام دفاع فرمود. 💢در کاخ یزید در حالی‌که با چند تن دیگر از خاندان امامت به یک ریسمان بسته شده بودند، رو به یزید کرده فرمودند : 💢 «ما ظنّک برسول اللَّه لو رآنا موثقین فی الجبال. ..»: ♦️ «ای یزید، چه گمان به پیامبر (ص) می‌بری اگر آن حضرت ما را این چنین در بند ببیند » ؟ 📚 تذکره الخواص: ص ۱۴۹ 🌷اللّهُمَّ‌صَلِّ‌عَلی مُحَمَّدوَآلِ‌مُحَمَّد🌷 🌷 أللَّھُمَ ؏َـجِّلْ لِوَلیِڪْ ألْفَرَج 🌷
🌸هوالعزیز ✍آغاز سه شنبه شب و نسیم جمکران شما نویدی میدهد بردامن دل های عشاق آقاجانم؛! که ؛ 🌸منتظرآماده باش مهدی فاطمه خواهد آمد 💖 🌸 ✍ نبی زاده 🌷اللّهُمَّ‌صَلِّ‌عَلی مُحَمَّدوَآلِ‌مُحَمَّد🌷 🌷 أللَّھُمَ ؏َـجِّلْ لِوَلیِڪْ ألْفَرَج 🌷
🌸الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي لَهُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ وَلَهُ الْحَمْدُ فِي الْآخِرَةِ ۚ وَهُوَ الْحَكِيمُ الْخَبِيرُ 🌸حمد (و ستایش) مخصوص خداوندی است که تمام آنچه در آسمانها و زمین است از آن اوست. 🌸و (نیز) حمد (و سپاس) برای اوست در سرای آخرت؛ و او حکیم و آگاه است. 🌸 ۱ 🌸 ✍ نبی زاده 🌷اللّهُمَّ‌صَلِّ‌عَلی مُحَمَّدوَآلِ‌مُحَمَّد🌷 🌷 أللَّھُمَ ؏َـجِّلْ لِوَلیِڪْ ألْفَرَج 🌷
‍ ‌ ‌ 🌸بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ🌸 🌸خاطرات بیادماندنی🌸 این قسمت 🌸کم آوردم وجیزه ششم ✍شاید گاهی از اوقات افرادی تصور کنن سیل چیز عجیبی هست و حتی در مناطقی حضور داشتند که سیل آمده و صدمه هم خورده اند. یادمه : 🍃برای اردوی آمادگی جسمانی و رزمی رفته بودیم کوهستان وجنگل های انبوه آن دراطراف شهرساری این روزها اثری، ازش پیدا نمیکنی.با این حال 🍃رفتیم در منطقه مستقر شدیم و شروع کردیم به انجام کارهای محوله و به شکل گروهای ۲۲ نفره راهی جنگل شدیم.‌ روستایی های ساده و مهربون رو میدیدم که از جنگل بر می گشتند. 🍃گروهی گاو و گوسفند و گروهی هم برای جمع کردن چوب خشک برای هیزم آتش درست کردن؛ تاچشم کار می کرد درخت بود و درخت.به قول شمالی ها اینقدر درخت داره که آدم جنگل رو نمی بینه😁✋ 🍃هرچند بچه های سپاهی که بلد راه ما بودند و اهل همان محل با این حال گاهی اوقات مسیر رو گم میکردند و به نقاطی رسیدیم که دیگه اثری هم از نورخورشید یافت نمیشد. 🍃پس از ساعتی پیاده روی درجنگل کوهستانی و تاریک، نمِ بارانی به سرو صورت ماخورد و آرام آرام شدت هم گرفت.‌ کم کم داخل گِلی که به همراه شاخه و برگ درختان روی زمین جنگل پهن شده بود تا مچ پا فرو میرفتیم و به زحمت گام بر می داشتیم. 🍃خستگی ناشی از پیاده روی و لباس‌های خیس هم مزید بر علت شده بود که سرو صدای برو بچه ها در بیاید. و البته من فقط میخندیدم و شوخی میکردم ، چون از ابتدایی ترین رزم هایی که درکردستان داشتیم و ساعت ها باآن سرمیکردیم همین حالتهابود. باضافه ی سرمایی که تا استخوان آدم نفوذ می کرد. و دندان‌های آدم بی اختیار بهم می خورد. 🍃دیگر توانی برای ادامه راه نبود دستور داده شد تا همانجا در شیاری بنشینیم و جیره غذایی که آورده بودیم را بخوریم و کمی استراحت و کمی جان بگیریم. چند نفر برای تامین بچه ها که با سلاح آمده بودند در اطراف و مشرف به ستون پیاده مستقر شدند. 🍃آن زمانها هنوز هم گروهکهای معاند از جمله منافقین و چریکهای فدایی و...به شکلی پراکنده ومختلط هنوزدرجنگل‌ها حضورداشتند. 🍃در همین حین بود که مردی روستایی با کوله ای هیزم به پشت سررسید و بازبان محلی با صدایی بلند زیر باران شروع به صحبت کردن کرد. ما که دور بودیم اما هشدار میدادکه چرا اینجا نشسته اید خطر ناک است. سریع جابجا شوید. 🍃همزمان صدای مهیبی هم به گوش رسید. صدایی که مانند نعره شیر دل را خالی میکرد و ترس و دلهره به دل می انداخت ،راستش را بخواهیدتاآن زمان اینطورترس ودلهرهنداشتم حتی زمانی که پاتک تانکهای عراقی را درجلوی خود تجربه کرده بودم اما باز هم آن صدا بسیار ناراحت کننده بود. 🍃با دادوفریاد مرد روستایی و فرمانده گروه و سایربچه ها باعجله و بدو روبه سمت ارتفاع شروع به دویدن کردیم.آنقدرسریع که دیگر نفس نمیتوانستیم بکشیم.هرکسی می نشست روستایی و فرمانده نهیب میزد که برو بالاتر و بالاتر و بالاتر ... 🍃ده پانزده دقیقه از کوه بدو رو بالا می رفتیم و مدام سر می خوردیم و کمی به عقب برمی گشتیم...تا اینکه صدای مهیب کوهی که از آن بالا میرفتیم آن را لرزاند. آنقدر وحشت ناک بود که باید می بودید و تجربه اش می کردید. 🍃از شیار زیر پایمان همانجایی که با خیال راحت نشسته و استراحت میکردیم، ودیگر به خوبی هم دیده نمی شد. سیل راه افتاده بود. آب تا بیست متری شاید بیشتر درارتفاع کوه بالا آمده بود. 🍃سنگ هایی به بزرگی یک کامیون ده چرخ و بزرگتر به همراه درختان با عظمت که مثل پرکاهی به همراه سنگها و آب سیل در شیار به سمت پایین در حرکت بودند. منظره ای زیبا و در عین حال وحشتناک را خلق کرده بود. 🍃پیر مرد روستایی از دامنه کوه به سمت روستا میدوید و داد میزد اما صدایش در بین صدای غرش سیل و سنگ و باران حتی به گوش ما هم نمی رسید. 🍃سیل به بخشی از روستا و آغل های دامداران صدمه زده بود و آنجا را شسته بود و با خودش برده بود. هرچه درحریم شیار کوه بود از بین رفته بود... دو روز در روستا زیر باران شدیدامداد رسانی میکردیم. 🍃سنگهای بزرگ و تنه درختان در پیچ پایینی روستا متوقف شده بودند. وقتی سری به آنجا زدیم؛ازقدرت خدامتحیرمانده بودیم.سنگهایی عظیم به همراه درختانی عظیم تر که انسان درمقابل آن مثل مورچه ای بنظر می آمد. 🍃چقدر خدا به ما رحم کرده بود و چگونه آن مرد روستایی سر رسیده بود و ما را به سمت بالای کوه فرستاده بود هنوز هم از مواردی که درعجبم... 🍃این ماجرا سبب شد که تجربه ای بی نظیر ی را در کوهستان و به هنگام بارندگی تجربه نمایم هرچند بارندگی در محلی که بودیم کم بود اما در مبدا و سرشاخه کوهستان بسیار عظیم و باور نکردنی بارش داشته و سیل راه انداخته بود. 🌸والعاقبه للمتقین 🌸این نوشتار ادامه خواهد داشت اگر خداوند متعال فرصتی عنایت فرماید. 🌸خوبان_عالم_دعا_بفرمایید ✍نبی زاده
🌸هوالمحبوب 🌸🌸🕋 ✍اگر کسی در نماز بی رغبت باشد ٬ آیات زیر را با نیت خالص و توجه به خدا و معنی آن بنویسد و با خود نگاه دارد در خواندن نماز او را ذوقی پیدا شود 🌸آیات ۵۶و ۵۷ و ۵۸ سوره ذاریات : 🌸وَمَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالْإِنسَ إِلَّا لِيَعْبُدُونِ مَا أُرِيدُ مِنْهُم مِّن رِّزْقٍ وَمَا أُرِيدُ أَن يُطْعِمُونِ إِنَّ اللَّهَ هُوَ الرَّزَّاقُ ذُو الْقُوَّةِ الْمَتِينُ 📚منبع : خواص الایات 🌷شهدا را میزبان باشیم حتی با ذکرصلواتی 🌷اللّهُمَّ‌صَلِّ‌عَلی مُحَمَّدوَآلِ‌مُحَمَّد🌷 🌷 أللَّھُمَ ؏َـجِّلْ لِوَلیِڪْ ألْفَرَج 🌷
🌸إِنَّ الْمُتَّقِينَ فِي جَنَّاتٍ وَنَعِيمٍ 🌸متقیان هم امروز در باغهای بهشتِ پر نعمتند. ۱۷ 🌸فَاكِهِينَ بِمَا آتَاهُمْ رَبُّهُمْ وَوَقَاهُمْ رَبُّهُمْ عَذَابَ الْجَحِيمِ 🌸آنان به نعمتی که خدا نصیب شان فرموده دلشادند و خدا از عذاب دوزخ محفوظ شان داشته است. ۱۸ 🌸كُلُوا وَاشْرَبُوا هَنِيئًا بِمَا كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ 🌸وخطاب شود که بخورید و بیاشامید، گوارای تان باد به پاداش اعمالی که « در دنیا» انجام دادید. ۱۹ 🌸 ۱۷ تا ۱۹