eitaa logo
خاطراتی از دفاع مقدس
45 دنبال‌کننده
2.7هزار عکس
234 ویدیو
28 فایل
برای حفظ و نشر آثار دفاع مقدس و معارف دینی و اسلامی باز نشر با ذکر صلوات آزاد است. سپاسگزارم از همراهی شما
مشاهده در ایتا
دانلود
‍ ‌ ‌ 🌸بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ🌸 🌸خاطرات بیادماندنی🌸 این قسمت 🌸 بازهم یادش به خیر ملاقات 💖✋ ✍ در لحظه ؛ هر بار که فکرش رو کردیم در کاری موفق بودیم و تونستیم کار رو به اتمام برسونیم ؛تازه متوجه شدیم باخت دادیم در حد المپیک و اونایی که برد دادن اثراتی رو از خودشون به جا گذاشتن که امروزه ما با اونا در امنیت و آسایش هستیم. 🍃تو هوای سرد زمستانی بنا به کاری که داشتم ؛هماهنگ شده بود تا حاج احمد کاظمی رو درنقطه ای ملاقات و کار اداری رو به رویت ایشان برسونم و نتیجه رو دریافت کنم. 🍃وقتی رسیدم به محل دونفر با فاصله ایستاده بودند رفیق شهید خوبم محسن اسدی که با حاج احمد کاظمی آسمانی شد و برادرعزیزم پورجعفری ؛ که با حاج قاسم ملکوتی شد.واقعا" از دیدن پور جعفری تعجب کردم.دیدن پورجعفری مساوی بود با دیدن ؛ یعنی هم درهمان نزدیکی هاست. و واقعا"هم بود. اسدی گفت : یا خدا نبی اینجا و این وقت شب هم دست از سر اینا بر نمیداری 😊✋ 🍃گفتم داداش اصلا" با پورجعفری اینا کار ندارم با فرمانده شما حاج احمد کار دارم. گفت مگه ظهر نیرو نبودی گفتم بله؛ باید دوباره تاییدیه کارها رو بگیرم ببرم ستادمشترک برای فردا میایم نیرو هوایی؛! گفتم صحبت‌های عاشقانه کی تمام میشه!؟ گفت: وقتی بلند بشن و قدم بزنن دیگه وقتشه که خداحافظی کنند. معلوم بود که این کار از قبل هم یه روالی داشته... 🍃گفتم پس چرا رو جدول خیابون نشستن ؛ پورجعفری گفت : نبی بی خیال اینجوری به یاد قدیما ؛ بیشتر حال میکنن.! گفتم زیر انداز تو ماشین هم من دارم و هم اسدی ؛ اما پور جعفری گفت نه بذار راحت باشن... 🍃در انتظار موندم تا اینکه از دور دیدم حاج احمد و حاج دستشون رو شونه هم هست و دارند گریه میکنن ؛! گفتم پور جعفری انگار گریه میکنن؛! گفت آره زیارت عاشورا دونفری میخونن و حال میکنن💖✋ 🌸بلند شدن راه افتادن ؛ گفتم برم نزدیک گفت برو می‌شناسن دیگه ؛! گفتم بله ؛ اما با فاصله باش اگه گفتن بیا جلو برو ؛گفتم: فهمیدم... چند لحظه ای موندم و بعد دیدم حاج احمد از دور میگه چیه نبی با من کار داری یا حاج ... گفتم شما 🌸خندید و گفت: می بینی کار اداری شب هم دست از سر ما بر نمی داره ؛ گفت این اخوی رو تو ستاد دیدم ؛ حاج احمد گفت آره... اومده دور از چشم ستادم تاییدیه بگیره و شروع کردن به خندیدن. احمد به گفت نکنه از تو همینطوری تاییدیه میگرن ؛ گفت نه من خودم میرم سریع کارها رو تو ستاد میگم و تاییدیه میگیرم ؛ گفت آره منم باید همین کار رو بکنم😊✋ 🌸احمد گفت بیا ببینم ... رفتم نزدیک و کار رو انجام دادم . گفت بابا تو تاریکی و همینجوری امضا نکن ؛ گفت نه بابا ظهر هم این بنده خدا اومده تو نیرو چند ساعتی مهمان ما بوده ؛! برای فردا جلسه با رحیم نیاز هست تا کارها هماهنگ بشه... خدا حافظی کرد .رفت و در تاریکی ناپدید شد . 🌸 من و حاج احمد چند دقیقه بعد کارمان تمام شد... صبح روز بعد در نیروی هوایی و قبل از شروع جلسه دیدم حاج احمد به رییس دفترش میگه به این بنده خدا صبحانه دادین!؟ تا صبحانه نخورده ولش نکن؛ بعد بیاد جلسه اولش چیز خاصی نیست میرسه ... 🌸واقعا"حواسش به همه جا بود تو اون شلوغی بازدید فرمانده کل از نیروی هوایی به نیروی ستادی از خارج نیروی خودش با وسواس و دقت فراوانی توجه نشون میداد. حتی تو زمان هشت سال دفاع مقدس و در منطقه عملیاتی جنگی هم همینطور بود. تجربه اش رو داشتم. 🌸باز هم یادش به خیر 💖😊✋ 🌷 🌸والعاقبه للمتقین 🌸این نوشتار ادامه خواهد داشت اگر خداوند متعال فرصتی عنایت فرماید. 🌸خوبان_عالم_دعا_بفرمایید ✍نبی زاده 🌷شهدا را میزبان باشیم حتی باذکرصلواتی 🌷اللّهُمَّ‌صَلِّ‌عَلی مُحَمَّدوَآلِ‌مُحَمَّد🌷 🌷أللَّھُمَ ؏َـجِّلْ لِوَلیِڪْ ألْفَرَج 🌷 🌸 @NABE935936000
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌸 إِنَّا كُلَّ شَيْءٍ خَلَقْنَاهُ بِقَدَرٍ؛ وَمَا أَمْرُنَا إِلَّا وَاحِدَةٌ كَلَمْحٍ بِالْبَصَرِ 🌸البته ما هر چیز را به اندازه آفریدیم! و فرمان ما یک امر بیش نیست، همچون یک چشم بر هم زدن! 🌸Indeed We have created everything in a measure, and Our command is but a single [word], like the twinkling of an eye. 🌸 ✍نمیدونم تا حالا چه چیزهای تلخ و یا شیرینی رو تو زندگی خودتون تجربه کردین ؛ با این حال نمیدونم نگران چی هستید.اگه تلخ بوده که تجربه کسب شده ؛!اگر هم شیرین بوده خوشبحالتون شده دیگه؛ مگه نه؛!؟💖✋ 🌸 ✍نبی زاده 🌷شهدارامیزبان باشیم حتی باذکرصلواتی 🌷اللّهُمَّ‌صَلِّ‌عَلی مُحَمَّدوَآلِ‌مُحَمَّد🌷 🌷 أللَّھُمَ ؏َـجِّلْ لِوَلیِڪْ ألْفَرَج 🌷 🌸@NABE935936000
‍ ‌ ‌ 🌸بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ🌸 🌸خاطرات بیادماندنی🌸 این قسمت 🌸ایستگاه پنج شنبه ها ✍این روزها خیلی عبرت آموز بود. نمیدونم چه مقدار از این روزها که با تشیع شهدا و سپس سالروز شهادت حاج و یاران باوفایش بود برایمان درس شده یا نه!؟ 🍃سالها از هشت سال دفاع مقدس گذشته و هنوز شهدا به هر بهانه ای سر میرسند. و گاهی اوقات همون شهدا با عنوان مدافع حرم و یا امنیت ؛ دلهامون رو به سوی معبود راهی میکنن. 🍃شهدایی که بیشتر اوقات گمنام هستند اما هر شخص میهن دوستی را در هر کجای این عالم خاکی به تعظیم و تحسین در براشون میکنه. البته حساب معاند و خائن جماعت جداست.😏 🍃این بار شهدایی از آن سوی اروند سر رسیدندکه دیگه برای برخی از ما آدمای خاکی اشکی نمونده بود ؛ گویا اصلا" پایه ی اشک ؛ تو چشمای ما آدماخشکیده بود.اما انگاریهویی آسمون ایران بارونی شدبعضی نقاط طوفانی؛! و زمین تفتیده و ترک خرده ی سرزمینم رو ی بار دیگه پر از خیر و برکت کرد. 🍃آقا شهدا سر رسیده بودند درست زمانی که خسته و دلشکسته شده بودیم از این همه نفاق و آشوب و... اصلا" امیدی به تغییر چنین وضعیتی نمیرفت!؟ اما با اومدن شهدا تازه یادمون افتاد که آخرکار که نیست هیچی! تازه اول کاره ، و اصلا" نبردی شروع نشده که به آخرش برسه ؛! البته آگه نیمچه اعتقادی به مهدویت داشته باشیم. 🍃این بار هم ،شهدا سر رسیدند تا ما باز هم قربون تکه تکه ی استخوانهاشون بریم و با معبود نجوا کنیم.با اومدنشون دلمون رو جلادادن و از هر چی کدورت و سیاهی و تباهی پاک کردن و اصلا" یه جیزهایی رو دوباره یاد آوری کردن؛ که موقع رفتن سفارش کرده بودن تا مواظب شون باشیم. و حالا بعد از مدتی برگشتند . در این اثنا ما چه کردیم. پاسدار خوبی براشون بودیم یا نه! مدام نگیم شرمنده ایم.آخه میدنید چیه دیگه این جمله بُرد لازم‌ رو نداره دیگه... 🍃با این حرف و حدیث ها باز هم مثل سابق یه عده ای هستند که دنیا و آخرتشون رو به بهایی ناچیز و یا بهونه ای میفروشند و نابودش می‌کنند و هرگز هم ناامید نمیشن. 🍃آخه فکرشون اینه که خواسته و ناخواسته دارن تو دنیای فانی برد میکنن و خیالی هم نیست که نیست.اصلا" از چشم ما خاکی ها هم خوشبحالشون هستا. اما نمیدونم چرا متوجه نمیشن که ؛هرچی دار و ندارن رو باید خیلی زود بذارن زمین و خودشون برن زیر زمین و جوابش رو درست حسابی پس بِدن... 🍃آقا نمیدونم با اومدن شهدا تلنگری به خودت خورده یا نه نمیدونم معتقد شدی که این آب و خاک متعلق به امام حسین هست و ما هم ملت امام حسین هستیم یا نه؛! یادت بیاد که جونای ما به عشق حسین رفتن پای کار و خیلی از همین عزیزان سالهاست که اونور مرزهای عاشقی ؛ جا موندن و در نوبت اومدن قرار گرفتن. 🍃از اینکه امروز و در ایستگاه پنج‌شنبه ها بارها دلتون پر زد به سمت و سوی معبود خدا رو شکر ؛ مراقب خودمون باشیم که بُرد های زندگیمون رو تک به تک یا یکجا با باخت های پی در پی از دست ندیم. 🍃یکمی هم به یاد عزیزانی که نیاز به دعای خیر وگذشت ما دارند و دستشون خالی هست و اسیر خاک سرد هستند تا فرشته ای براشون نور ببره و مزارشون رو تو اون دنیا غرق نور کنه. ببریم . 👈 دعا بفرمائید. براشون به هر شکلی که براتون میسّر هست. حتی ی سپاس💖😊✋ 🌸اللّهُمَّ اغفِر لِلمُومِنینَ وَ المُومِنَاتِ وَالمُسلِمینَ وَ المُسلِمَاتِ اَلاَحیَاءِ مِنهُم وَ الاَموَاتِ ، تَابِع بَینَنَا وَ بَینَهُم بِالخَیراتِ اِنَّکَ مُجیبُ الدَعَوَاتِ اِنَّکَ غافِرَ الذَنبِ وَ الخَطیئَاتِ وَ اِنَّکَ عَلَی کُلِّ شَیءٍ قَدیرٌ بِحُرمَةِ الفَاتِحةِ مَعَ الصَّلَوَاتِ 🌸 🌸 ✍نبی زاده 🌷اللّهُمَّ‌صَلِّ‌عَلی مُحَمَّدوَآلِ‌مُحَمَّد🌷 🌷 أللَّھُمَ ؏َـجِّلْ لِوَلیِڪْ ألْفَرَج 🌷 🌸https://splus.ir/9359360000
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌸 الرَّحْمَٰنُ؛ عَلَّمَ الْقُرْآنَ؛ خَلَقَ الْإِنْسَانَ؛ عَلَّمَهُ الْبَيَانَ؛ الشَّمْسُ وَالْقَمَرُ بِحُسْبَانٍ؛ وَالنَّجْمُ وَالشَّجَرُ يَسْجُدَانِ؛ وَالسَّمَاءَ رَفَعَهَا وَوَضَعَ الْمِيزَانَ؛ أَلَّا تَطْغَوْا فِي الْمِيزَانِ؛ وَأَقِيمُوا الْوَزْنَ بِالْقِسْطِ وَلَا تُخْسِرُوا الْمِيزَانَ 🌸خداوند رحمان،قرآن را تعلیم فرمود،انسان را آفرید،و به او «بیان» را آموخت. خورشید و ماه با حساب منظّمی می‌گردند،و گیاه ودرخت برای او سجده می‌کنند! و آسمان را برافراشت، و میزان و قانون (در آن) گذاشت،تا در میزان طغیان نکنید(واز مسیر عدالت منحرف نشوید) و وزن را بر اساس عدل برپا دارید و میزان را کم نگذارید! 🌸 ۱ تا ۹ ✍خداجونم کمک کن تا بهتر بفهمم که کنارم هستی نه مقابلم ؛ بفهمم که مشکلاتم با توکّل به تو حل میشه و هرچی گره تو زندگیم بوجودمیاد اول و آخرش خودم مقصرم💖😊✋ 🌸 ✍ نبی زاده 🌷اللّهُمَّ‌صَلِّ‌عَلی مُحَمَّدوَآلِ‌مُحَمَّد🌷 🌷أللَّھُمَ ؏َـجِّلْ لِوَلیِڪْ ألْفَرَج 🌷 🌸@NABE935936000
‍ ‌ ‌ 🌸بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ🌸 🌸خاطرات بیادماندنی🌸 این قسمت 🌸جمعه های مهدوی 🌸 💖✋ 🌸السَّلاَمُ عَلَى بَقِيَّةِ اللَّهِ فِي بِلاَدِهِ وَ حُجَّتِهِ عَلَى عِبَادِهِ... ✍سلام بر مولایی که زمینیان، عطر خدا را از وجود او استشمام می کنند و سلام به روزی که حکومت خدا را روی زمین برپا خواهد کرد. 🌸یا صاحب الزمان ؛ در ایستگاه آدینه دست بسته به انتظار نشسته ایم تا کی شود ، ظهور نزدیک و ثانیه می شماریم.آخر ای جان جهان، خسرو ی خوبان نمی آیی!؟ 🌸 یابن‌الزهرا ؛ ای گوهر حق و حجت یزدان باز آ ، عمریست که از فراق شما بی قراریم، آقا جانم بی کس و بی پناهیم ؛ فریاد رسی بهتر از شما نیز سراغ نداریم. نمی آیی!؟ 🌸یابن فاطمه ؛ بلندای شب به آخر رسیده ؛ حتی طول شب نیز به کوتاهی روانست شاید زود باشد که بگویم بهار نزدیک است. 🌸 آقا جانم رو به بهار و درازای روزرهسپاریم. آقای خوبی ها ؛ بهار دلها ؛اگر از این سرمای جانسوز جان بدر بریم قول طلوع خواهی داد، حضرت باران!؟ 🌸یابن‌الحسن ؛ ای مهر تابنده ام جمعه فرا رسیده نمیدانم کی رسد آن لحظه ای که بوی معطر شما به مشام رسد ؛ فکر نکنم ، به این زودی ها دیدن روی شما میسّر گردد اما آقاجانم از فراقت، نیز جان به لب شده ایم منت نهاده دیدگانمان را به نور خود منور گردان. تا سجده ی شکرش را درجا به جا آوریم. 🌸ایهاالعزیز ؛ مرحمی بر دلِ شیعیان و منتظران گذار و قطره را به دریا ،صحرا را به دشت و دمن ؛ قفل‌های رمز شده و بسته، را پدیدار و گره های کور را در جهان هستی باز نما... 🌸ای قلب‌ُ و قطبِ عالم امکان دلهای آدمیان به یاد شما می تپد و منتظران ظهورت در انتظار خورشیدند ، تا بیایی و دلربایی نموده و جلوه گر حق و حق طلبی گردی. نمی آیی!؟ 🌸﷽اَللّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الْحُجَّهِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَعَلى آبائِهِ فی هذِهِ السّاعَهِ وَفی کُلِّ ساعَهٍ وَلِیّاً وَحافِظاً وَقائِداً وَناصِراً وَدَلیلاً وَعَیْناً حَتّى تُسْکِنَهُ أَرْضَکَ طَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فیها طَویلاً 🌸 ✍ نبی زاد 🌷اللّهُمَّ‌صَلِّ‌عَلی مُحَمَّدوَآلِ‌مُحَمَّد🌷 🌷 أللَّھُمَ ؏َـجِّلْ لِوَلیِڪْ ألْفَرَج 🌷 🌸 @NABE935936000
🌷 با نام عباست / خیلی گره وا شد، 🌷 تا نذر تو کردم / دردم مداوا شد 🖤۱۳ جمادی الثانی سالروز وفات حضرت ام البنین علیها السلام تسلیت باد. 🌷شهدا را میزبان باشیم حتی باذکرصلواتی 🌷اللّهُمَّ‌صَلِّ‌عَلی مُحَمَّدوَآلِ‌مُحَمَّد🌷 🌷أللَّھُمَ ؏َـجِّلْ لِوَلیِڪْ ألْفَرَج 🌷 🌸 @NABE935936000
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌸 والْأَرْضَ وَضَعَهَا لِلْأَنَامِ؛ فِيهَا فَاكِهَةٌ وَالنَّخْلُ ذَاتُ الْأَكْمَامِ؛ وَالْحَبُّ ذُو الْعَصْفِ وَالرَّيْحَانُ؛ فَبِأَيِّ آلَاءِ رَبِّكُمَا تُكَذِّبَانِ 🌸زمین را برای خلایق آفرید، که در آن میوه‌ها و نخلهای پرشکوفه است، و دانه‌هایی که همراه با ساقه و برگی است که به صورت کاه درمی‌آید و گیاهان خوشبو! پس کدامین نعمتهای پروردگارتان را تکذیب می‌کنید (شما ای گروه جنّ و انس)؟! 🌸And the earth—He laid it out for mankind. In it are fruits and date-palms with sheaths, grain with husk, and fragrant herbs. So which of your Lord’s bounties will you both deny? 🌸 🌷اللّهُمَّ‌صَلِّ‌عَلی مُحَمَّدوَآلِ‌مُحَمَّد🌷 🌷أللَّھُمَ ؏َـجِّلْ لِوَلیِڪْ ألْفَرَج 🌷 🌸 @NABE935936000
‍ ‌ ‌ 🌸بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ🌸 🌸خاطرات بیادماندنی🌸 این قسمت 🌸شلغم ✍ از همون اولش بگم ؛ آقا اگه فکر میکنی که شلغم در دفاع مقدس نقش نداشته کاملا در اشتباهی ؛ یه ضرب المثل نمی دونم کجایی دفاع مقدسی و معروف میگه : 🍃شلغم به همه چیز ربط داره ؛ حتی مُخ 😁✋ 🍃از عملیات برگشته بودیم. دیگه تمام شده بود. آخه این چه وضعش هست. اگه نخوایم دوباره بریم منطقه و تو آب باید کی یو ببینیم. خب معلومه کسی نیست که ببینی، آش با جاش ر‌فته مرخصی این بنا به دستور هم تلفنی صادر شده... حالا 🍃آقا سه نفری راه افتادیم بنا به دستور پیش به سوی دیار عاشقان با دوتا ماشین تویوتا وانت رفتیم به سمت هورالعظیم تا اگه وسائلی جا مونده رو از دستِ افراد خودیِ تک زن به اموال بیت المالِ در اختیار خودمون نجات بدیم. 🍃رفتیم قرارگاه تاکتیکی با تدبیر مسئول دژبانی کلِ نیروهای دژبان تعویض و جابجایی شده بودند.خدا خیرت بده ؛! عجب تجربه ای عجب فکر بکری ؛! داخل نمیتونستیم بریم چه برسه وسایل بیرون بیاریم. از ما اصرار و از دژبان انکار که همچین جایی که ما ادعا میکنیم در اینجا وجود نداره چونه زدن فایده ای نداشت ممکن بود تیر بخوریم😁😳 🍃رفتیم سمت خط وآبراه؛ خدا رو شُکر قایق فراهم بود.با یه سکانی تازه آموزش دیده رفتیم تو آبراه؛!هیچ وقت با این جور آدما نرید توخط سخت میشه فهمید که جون سالم بدر می‌برید یا نه!بعداز چند بار که رفتیم به طرف نیزارهای کناری آبراه تازه متوجه شدیم سکانی تازه کاره و خِبره ها رفتن مرخصی؛! 🍃تازه کاری سکانی رو سه نفری موقعی بیشتردرک کردیم که دیگه داشتیم با شنا جون خودمون رو تو آبراه نجات میدادیم.با هزار زور وزحمت برگشتیم تو قایق و یخ زده به سمتِ خشکی و تویوتا وانت و بخاری آرامش بخشِ ماشین... 🍃با لباس خیس و گرمای داخلِ ماشین برگشتیم قرارگاه پنج طبقه ها اهواز و یه راست داخل اتاق و تعویض لباس‌های خیس کم کم لرز کردیم و تب اومد سراغمان 🤧🤒 🍃آقا به یکی از پیک های فرماندهی ماموریت برای نجات ما داده شد تا برود و کمی شلغم فراهم کند و بیاید. آقا این بنده خدا سر صبح جمعه ای رفت و با هزار زحمت شلغم خرید و برگشت. فکر کنم سه یا چهار کیلو هم خریده بود. 🍃آمد تا پای ساختمان اما شکل و قیافه ی شلغم و رنگ و عطرش سبب شد. اولین اشتباه را بکند. نترسید. به میدان مین برخورد نکرد. داخل قرارگاه بود و داخل شهر! 🍃دومین و آخرين اشتباهِ ؛ دوست همرزم ما این بود که ؛ یکی از شلغم ها رو گاز زد و دید ای بابا این که ترب سفیده ؛ و اشتباهی خریده ؛!بگم که این بنده خدا تا حالا نه شلغم دیده بود و نه خورده بود. بعد بخاطر اینکه برو بچه ها دستش نگیرند همه ی شلغم ها رو ریخته بود اطراف پارک خودروها در پشتِ ساختمان💖✋ 🍃اومد و گفت روز جمعه ای شلغم کجا پیدا میشه آخه ؛! فقط یکم نون گرفتم... یکساعت بعد کاشف بعمل آمد که چه دستِ گلی به آب داده رفتیم سراغ شلغم های پخش شده در محوطه و بخشی از اونا رو پیدا کردیم و آوردیم. 🍃شلغم های بازیافتی رو بار گذاشتیم روی چراغ علا الدین و سه چهار ساعت بعد بوی شلغم پخته تمام بلوک رو برداشته بود. باهمون یه بار شلغم چنان برنامه ای برای خودمون چیدیم و ساختیم که تا یک هفته هر رزمنده ای ما رو میدید... 🍃میگفتن سلام و درود بر برادر شلغم دوست😁✋ 🍃اگه روزی خدای نکرده سرماخوردگی پیدا کردید حتما از این ماده ی دشمنِ خودی شادکن؛ با کمی عسل استفاده کنید. معجزه میکنه...اگه اون روز عسل داشتیم يقين داشته باشید که اونقدر خوش شانس بودیم تا زنبور هم به سراغ مابیاید و ی حالی بدهد😁 🍃جریانِ شلغم تو همین ساختمان پنج طبقه ها دوبار برایمان اتفاق افتاد و هر دوبار روز جمعه بود... 🍃هر دوبار همرزمی که فرستادیم شلغم بخره نا بلد بود و شلغم ندیده و اتفاقا" هم شهری☺️ 🍃 تستِ شلغم یکی ؛ دور ریختن در یک محل و ساعتی بعد در همان حوالی گشتن هم به همین شکل که تعریف کردم یکسان 😁😳 🍃تنها وضعیتِ سرما خوردگی بچه ها بود که یکبار سه نفر و بار دوم ده پانزده نفری دچارش شدیم. و اینکه بار دوم یادمان رفته بود از تجربه اولی درس بگیریم😉😂 🍃صبح اول هفته ی همه ی شما به خیر و نیکی و عافیت و عاقبت به خیری 💖😊✋ 🌸والعاقبه للمتقین 🌸این نوشتار ادامه خواهد داشت اگر خداوند متعال فرصتی عنایت فرماید. 🌸خوبان_عالم_دعا_بفرمایید ✍نبی زاده 🌷اللّهُمَّ‌صَلِّ‌عَلی مُحَمَّدوَآلِ‌مُحَمَّد🌷 🌷 أللَّھُمَ ؏َـجِّلْ لِوَلیِڪْ ألْفَرَج 🌷 🌸 @NABE935936000
🌸هوالحکیم 🌸باز هم یادش بخیر ✍حاج‌اسماعیل دولابی می‌گفتند: 🍃خدا یک تار، یک تور و یک تیر دارد. با تار، تیر و تور خودش، آدم‌ها را جذب می‌کند. مجذوب خودش می‌کند. 🍃تار خدا، است. نغمه‌های آسمانی است. خیلی‌ها را از طریق قرآن جذب خودش می‌کند. 🍃خیلی‌ها را با تور خودش جذب می‌کند. مثل مراسم و مراسم ماه و شب . 🍃تیر خدا همان بارهای است. غالب آدم‌ها را از این طریق مجذوب خودش میکند.اولیای خدا برای این مشکلات لحظه‌ شماری می‌کردند 🍃شیخ بهایی می‌گوید: ☘شد دلم آسوده چون تیرم زدی ☘ای سرت گردم چرا دیرم زدی. 🌸اگر کسی به گرفتاری‌ها چنین نگاهی داشته باشد،دیگر جای برایش باقی نمی‌ماند. این گرفتاری‌ها باید زمینه ما را فراهم کند. 🍃گرفتاری‌ها باید زمینه ما را فراهم کند ولی چون ما با شیوه تربیتی خدا آشنا نیستیم، تا مصیبتی می‌رسد، ناراحت می‌شویم. این شیوه خداست. 🌷اللّهُمَّ‌صَلِّ‌عَلی مُحَمَّدوَآلِ‌مُحَمَّد🌷 🌷 أللَّھُمَ ؏َـجِّلْ لِوَلیِڪْ ألْفَرَج 🌷 🌸 @NABE935936000