7.13M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎬 #کلیپ استاد #رائفی_پور
🔹عشق بازی های شهید #ابراهیم_هادی
📆 سالگرد شهادت شهید پهلوان ابراهیم هادی گرامیباد
@heiat_kaffolabbas1_40451600.mp3
زمان:
حجم:
6.01M
#ارسالی_کاربران
#پیشنهاد_دانلود_ویژه
گوشه ای از خصلت های #شهید_ابراهیم_هادی
🔹یخ خوردن مادر شهید😭
🔹هر کی اسیر ابراهیم شد، پشیمون نکرد.
🔹دست بوسی ابراهیم توسط اُسرا عراقی
🔹ابراهیم خیلیا رو به هم ریخته
"داداش ابراهیم اسیرتیم یه نگاهی"
#هادی_دلها #ابراهیم_هادی
#شب_جمعه
#یادشہید↓
#ابراهیم_هادے 🌹
✌️😔شهیدی که در بین گردان فقط او پیدا نشد
یادش با صلوات🌹
🍃🍂🍃🍂🍂🍃
http://کانال.شهیدنوری
@hoori8232
#به_جمع_ما_بپوندید
https://eitaa.com/hoori8232
😔😔💐💐
❌خودکشی
شب جمعه بود که بر سر مزار یادبود شهید ابراهیم هادی رفتم. خانمی با لهجه عربی مشغول توزیع شیرینی بود و همینطور برای ابراهیم صلوات می گرفت.
او میگفت از اهواز تا اینجا آمده ام.
یکی از خانم ها باتعجب از او پرسید: علت آمدن شما چیست: این خانوم کنار مزار ابراهیم نشست و گفت: مدتی قبل گرفتاری های دنیا خیلی به من فشار آورد. همچنین گرفتاری مالی شدید نیز ایجاد شد. دیگه هیچ راه چاره ای نداشتم.
آخر شب بود که به موضوع خودکشی فکر کردم. به دیدگاه خودم این آخرین راه درمان بود. تصمیم قطعی گرفتم که فردا خودکشی را عملی کنم.
همان شب در عالم خواب جوانی را دیدم که با من صحبت کرد و گفت: خودکشی راه حل مشکلات شما نیست، بلکه مشکلات شما را صد برابر می کند. هم در برزخ گرفتار می شوی و هم پدر و مادر و فرزندت را گرفتار می کنی. عذاب روحی خودکشی به مراتب بالاتر از مشکلات شماست. مشکلات دنیای حل خواهد شد و... اینقدر صحبت کرد که وقتی بیدار شدم، مجاب شدم به خودکشی فکر نکنم.
چند روز بعد گرفتاری مالی ما به طرز عجیبی برطرف شد، مدتی از این ماجرا گذشت و من به طور کل موضوع خودکشی را فراموش کردم، اما همیشه به این فکر می کردم که آن جوان که بود؟!
یک روز که در فضای مجازی به دنبال مطلبی میگشتم، یک باره با تصویر جوانی روبرو شدم که آن شب با من در مورد خودکشی حرف زد! روی عکس کلیک کردم، نوشته شده بود: شهید #ابراهیم_هادی
🌸وقتی برای خدا باشی،
تو را آنقدر مشهور می کند که
عالم تو را بشناسد...
ثمرۀ اخلاص و معامله با خدا این است.
#شهید_خوش_نام #ابراهیم_هادی
#خدای_خوبِ_ابراهیم💞♥️
✍یکی از مشکلات بشر امروزی این است که فقط سختی های زندگی را می بیند. فقط به بالا دست خود نگاه می کند، لذا همیشه پرتوقع و طلبکار است. اما وقتی به پایین دست خود نظر داشته باشد، وقتی نعمت های خداوند را بازگو کند، در نتیجه شکر نعمت ها را بجا می آورد و طبق آیات خداوند: وقتی شکر نعمت خدا را بجا بیاوریم، خداوند نعمت را افزایش می دهد.
ابراهیم از کسانی بود که بجای پرداختن به سختی ها و مشکلات، همیشه از نعمت های خدا می گفت. او نعمت جمهوری اسلامی و ولایت فقیه را یکی از بزرگترین نعمت ها می دانست که باید شکر این نعمت را بجا آورد.
وَ أَمَّا بِنِعمَةِ رَبِّكَ فَحَدِّث...
و نعمت های پروردگارت را بازگو کن. (سوره ضحی۹)
#ابراهیم_هادی
#خدای_خوبِ_ابراهیم💞♥️
✍یکی از مشکلات بشر امروزی این است که فقط سختی های زندگی را می بیند. فقط به بالا دست خود نگاه می کند، لذا همیشه پرتوقع و طلبکار است. اما وقتی به پایین دست خود نظر داشته باشد، وقتی نعمت های خداوند را بازگو کند، در نتیجه شکر نعمت ها را بجا می آورد و طبق آیات خداوند: وقتی شکر نعمت خدا را بجا بیاوریم، خداوند نعمت را افزایش می دهد.
ابراهیم از کسانی بود که بجای پرداختن به سختی ها و مشکلات، همیشه از نعمت های خدا می گفت. او نعمت جمهوری اسلامی و ولایت فقیه را یکی از بزرگترین نعمت ها می دانست که باید شکر این نعمت را بجا آورد.
وَ أَمَّا بِنِعمَةِ رَبِّكَ فَحَدِّث...
و نعمت های پروردگارت را بازگو کن. (سوره ضحی۹)
#ابراهیم_هادی
8.89M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 واکنش ابراهیم هادی به دخترانی که نگاهش میکردند
#فرزند_ایران 🇮🇷
شهید #ابراهیم_هادی
⭕ خاطراتی از شهید ابراهیم هادی :
عصر یک روز وقتی خواهر وشوهر خواهر ابراهیم به منزلشان آمده بودند هنوز دقایقی نگذ شته بود که از داخل کوچه سرو صدایی شنیده می شد.ابراهیم سریع از پنجره طبقه ی دوم نگاه کرد و دید شخصی موتور شوهر خواهرشان را برداشته و در حال فرار است.
ابراهیم سریع به سمت درب خانه آمد و دنبال دزد دوید و هنوز چند قدمی نرفته بود که یکی از بچه محل ها لگدی به موتور زد و آقا دزده با موتور به زمین خورد.تکه آهنی که روی زمین بود دست دزد را برید و خون هم جاری شد. ابراهیم به محض رسیدن نگاهی به چهره پراز ترس و دلهره دزد انداخت و بعد موتور را بلند کرد و گفت: سوار شو! همان لحظه دزد را به درمانگاه برد و دست دزد را پانسمان کرد.
کارهای ابراهیم خیلی عجیب بود و شب هم با هم به مسجد رفتند و بعد از نماز ابراهیم کلی با اون دزد صحبت کرد و فهمید که آدم بیچاره ای است و از زور بیکاری از شهرستان به تهران آمده و دزدی کرده.
ابراهیم با چند تا از رفقا و نمازگزاران صحبت کرد و یه شغل مناسبی برای آن آقا فراهم کرد.مقداری هم پول از خودش به آن شخص داد و شب هم شام خورد و استراحت کردند.صبح فردا خیلی از بچه ها به این کار ابراهیم اعتراض کردند. ابراهیم هم جواب داده بود:مطمئن باشید اون آقا این برخورد را فراموش نمی کند و شک نکنید برخورد صحیح، همیشه کار سازه
شهید #ابراهیم_هادی