📝چرا دستگاههای امنیتی در ایران پیگیر "نشت اطلاعات حساس" توسط حسامالدین آشنا نشدهاند؟
متاجی
🔹و از سویی در صورت اثبات درستی شواهد و اسناد مربوط به این واقعه، آیا با عملیاتی ضد امنیت ملی شبیه آنچه محسن میردامادی (اصلاحطلب) در انتقال موادمنفجره به عربستان رقم زد هستیم؟ عملیاتی که فاجعه کشتار حج و برهم خوردن روابط دو کشور مسلمان کلیدی منطقه از نتایج آن بود. فهم این موضوع با کیست؟
درست دو هفته قبل از برگزاری کنفرانس منافقین در اروپا، در ۲۸ خرداد ۹۷ حسامالدین آشنا در توییتر از وقوع یک شلوغی قریبالوقوع که در آن مریم رجوی کشتهخواهد شد خبر دادهبود.
امروز، ۱۶ بهمن ۹۹ اروپا اعلام کرد یک دیپلمات ایرانی و دو تبعه دیگر را به اتهام تلاش برای بمبگذاری در قلب اروپا به ۲۰ سال زندان محکوم کرده است.
توئیت آشنا در عرصه اطلاعاتی، معنایی جز نشت اطلاعات حساس ندارد. و از سویی در صورت درستی این شواهد، تحلیلی جز اینکه آشنا احتمالا جزء تیم طراحی این واقعه بوده نمیتوان داشت؛ دستپخت دولت ژنرالها، یک بازی بزرگ علیه منافع ملی ایران!
در رشتوی مفصل و جزیی کاربر متاجی در توییتر، در این مورد بیشتر بخوانید
@NOORI82325 #بجمع_ماب
(✌️تاظهور✌️)
واقعن جای تاسف داره در کشورما همچی کارایی دربعضی جاهاوموقعهاانجام میگردد اخ خدا برسان اقای مارا پرو
🔴 حادثه وحشتناکی بر طلبه ناهی از منکر و همسرش توسط یک خانواده رذل ایجاد شد
🔻محمدحسین عابدی طلبه مضروب:
🔹جمعه ۱۴۰۰.۵.۱ همراه همسرم در کرج، ساعت ۱۸:۴۵ برای خرید به فروشگاه جامبو واقع در چهار راه مجد فاز چهار مهر شهر کرج رفته بودیم، وارد فروشگاه که شدم مادر و دختری را مشاهده کردم که آن دختر، کشف حجاب کرده بود و به همین دلیل بنده به ایشان گفتم که خانم محترم لطفا حجابتان را رعایت کنید. از همان لحظه ابتدایی که این حرف را به او زدم، مادر و دختر شروع به هوچی گری و فحاشی کردند و دختر به من گفت حرامزاده تو کی هستی که به من می گویی حجابت را رعایت کن و مادر آن خانم به من سیلی زد.
🔹در همین لحظه مدیر فروشگاه جامبو من را از فروشگاه بیرون انداخت. هنگامی که بنده خواستم دوباره وارد فروشگاه شوم، من را تهدید به ضرب و شتم کرد و زمانی که از علت بیرون انداختن خودم سؤال پرسیدم، گفت شما نظم فروشگاه را به هم زدی. هیچ برخوردی با آن دو خانم نشد و آنها راحت به خرید خودشان ادامه دادند و من بیرون فروشگاه ایستادم و با پلیس تماس گرفتم و منتظر آمدن پلیس شدم.
🔹پس از گذشت دقایقی، آن دو خانم از فروشگاه خارج شدند و با دیدن من، مجدّدا شروع به فحاشی، تهدید و ضرب و شتم بنده کردند و به من تهمت زدند که شما به ما دست درازی کردی و من به آنها گفتم که از لحظه ورود من به فروشگاه تا خروج بنده، در دوربین ها ثبت شده است و اگر من دست درازی کرده ام، باید با من برخورد جدی بشود.
🔹سپس همسر بنده به من گفت ترسیده ام و اگر می شود برویم، اما من با رفتن مخالفت کردم، ولی همسرم اصرار کرد و هنگامی که دیدم همسرمدلهره دارد و ترسیده است، رفتن را قبول کردم و با همسرم به سمت ماشین رفتیم. آن دو خانم هنگامی که دیدند ما به سمت ماشین می رویم، دخترخانم به سمت من دوید و من را گرفت و گفت باید بمانی تا پلیس بیاید و من درب ماشین را باز کردم تا سوار شوم و دست من لای درب ماشین بود و او با بستن درب ماشین، از سوار شدنم جلوگیری کرد و چهار انگشت من لای درب ماشین ماند.
🔹مادر آن دخترخانم هم همسر بنده را گرفته بود و می گفت که باید بمانی و مانع از سوار شدن همسرم به ماشین شدند. ما هنگامی که اوضاع را اینگونه دیدیم، قبول کردیم که بمانیم.
🔹در همین فاصله که منتظر آمدن پلیس بودیم که تقریبا ۱۵ دقیقه از تماس اول بنده با پلیس می گذشت و در این میان هم دو دفعه مجددا با پلیس تماس گرفته بودم و خبری نمی شد، ناگهان مردی با قد تقریبا دو متر و هیکلی با یک باتوم انگلیسی به دست، عربده کشان به سمت ما آمد و فریاد می زد که چه کسی به ناموس من حرف زده است و شروع کرد به ضرباتی سنگین بر سر من و این در حالی بود که همان لحظه، همسرم قصد دفاع از من را داشت. با همان ضربه اول سر من شکسته شد و دستم را بالا آورده بودم و فریاد می زدم که بگذار زن من برود، بگذار زن من برود و آن مرد هیچ توجهی نمی کرد و ضربات متعددی را با باتوم بر سر من می کوبید.
🔹او همزمان که بنده و همسرم را مورد ضرب و شتم شدیدی قرار می داد، با ضربات باتومش، به ماشین هم می زد و شیشه های ماشین را خرد می کرد.
🔹من از مردم کمک می خواستم و گفتم یک نفر بیاید و همسر من را ببرد، اما هیچ توجهی نمی کرد و یک نفر هم گفت که خودت هر غلطی کردی بکن، به ما هیچ ربطی ندارد.
🔹زمانی که ضارب همچنان لگدها و مشت و ضربات متعدد باتوم خودش به من و همسرم را ادامه می داد، طاقت همسر بنده به سر آمد و در حالی که دستانش را بالا آورده بود، گفت آقا تو را به حضرت زهرا، نزن، ولی آن آقا هیچ توجهی نمی کرد و ناگهان ضربه ای خشن به بینی و بازوی خانم من زد که موجب شکستگی آن شد. در آن لحظه که من هم سر و صورتم به خاطر پارگی سر، پر از خون شده بود، آن مرد و دو خانم فرار کردند و رفتند.
🔹همسرم که پشتش به من بود، هنگامی که به سمت من برگشت، با دیدن سر و صورت خونی من شوکه شد و حالش به شدت بدتر شد. بعد از اینکه آنها فرار کردند و جمعیت متفرق شد، کلانتری به محل وقوع حادثه رسید و این در حالی بود که فاصله کلانتری محل با محل حادثه از لحاظ مصافتی کمتر از ۲ کیلومتر بوده و از لحاظ زمانی با ماشین، زیر ۵ دقیقه است.
🔹شکستگی بینی فاطمه حسینی همسر بنده، پس از مراجعه به پزشکان متعدد و درمان های نافرجام مختلف،همچنان باقی مانده و این موضوع او را به شدت رنج می داد که در نهایت پزشکان دستور عمل جراحی دادند.
🔹با مراجعه به بیمارستان،به تجویز پزشک متخصص، سر بنده(محمد حسین عابدی) بخیه زده شد.این در حالی است که همچنان پس از گذشت چند هفته، اثراتی همچون سرگیجه،حالت تهوع و عدم تعادل در بنده باقی مانده است که به گفته پزشکان از آثار این ضربات است!
✍باید با مجرمان رذلی که این جنایت را انجام دادند به شدت برخورد شودلذا سکوت وعدم پیگیری حوزه نسبت به این مساله، خیانت بزرگ به اسلام و انقلاب وگناهی بزرگ خواهدبود.
🏴@NOORI82325 #بجمع_ماب