eitaa logo
(✌️تاظهور✌️) ‌‌‌‌‌‌‌‌
4هزار دنبال‌کننده
54.8هزار عکس
47.8هزار ویدیو
1.7هزار فایل
https://eitaa.com/joinchat/3122724864Cdeade52bf9 (لینک مادرتلگرام) ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌http://کانال.شهیدنوری https://t.me/Noori82325 #یازهرای_مرضیه #حضرت_زهرا #زهرا #مادر #ایام_فاطمیه #فاطمیه #عزاداری #فاطمه_الزهرا #حضرت_فاطمه #فاطمه_پاره_تن_من_است_هرآنكس_كه.
مشاهده در ایتا
دانلود
(✌️تاظهور✌️) ‌‌‌‌‌‌‌‌
کتاب عربده کش ریاض
💠 1 🔰 انشالله قصد داریم برای شناخت بهتر پادشاه عربستان ، مطالبی را در چند شماره خدمت شما عزیزان ارائه بدهیم 💠 قسمت اول ✳️ آنچه درپی می آید، بخش اول از زندگینامه «سلمان بن عبد العزیز»، پادشاه کنونی عربستان سعودی و پسر دردانه اش «محمد بن سلمان»، ولی عهد و وزیر دفاع این کشور است، که از کتاب «عربید الریاض» (عربده کش ریاض) به قلم «سعود السبعانی»، نویسنده سرشناس و اندیشمند معارض عربستانی مقیم «سوئد» برگرفته شده است. سعود السبعانی تالیفات بی شماری درباره خاندان سعودی حاکم بر عربستان که در تمامی آنها ضمن پرداختن به دوره ای از تاریخ این خاندان، مفاسد و رذیلت های اخلاقی و اجتماعی و سیاسی آنها و خیانت هایشان در حق جهان عرب و جهان اسلام را برملا می کند. ✳️ سعود السبعانی درباره این کتاب می گوید که «تالیف آن ۴ سال به طول انجامیده و خواننده در آن تا جایی که نوشتار اجازه داده، با بعضی از رخدادها و حوادث زندگی ملک سلمان از وقتی که طی سال های ۱۹۵۴ تا ۱۹۵۵ به عنوان امیر منطقه «ریاض»، پایتخت عربستان منصوب شد، سپس تصدی وزارت دفاع این کشور در سال ۲۰۱۱ و سرانجام نشستن بر تخت سلطنت در سال ۲۰۱۵ میلادی آشنا می شود. به گفته السبعانی، این کتاب همچنین به نقش خطرناکی که محمد بن سلمان، ولی عهد کنونی عربستان و فرزند ملک سلمان در تحولات سال های اخیر منطقه، به خصوص ورود به جنگ یمن، محاصره ی قطر، ترور «جمال خاشقجی»، روزنامه نگار ترور شده ی عربستانی، ماجراجویی های سیاسی و اقتصادیش از جمله در «قرارداد قرن»، فروش بخشی از شرکت نفتی «آرامکو» و برنامه های اقتصادیش در داخل عربستان می پردازد. 🌀 بی شک یکی از مهمترین و بزرگترین امتیاز این کتاب ۵۰۰ صفحه ای، استفاده از تصاویر و اسنادی است که السبعانی در تشریح و تبیین برخی حوادث و رخدادها به آنها استناد کرده و ۱۰۰ صفحه از کتاب را در برمی گیرد. ❇️ «سلمان بن عبدالعزیز»، پادشاه کنونی عربستان کودکی خود را در خانواده ی پر جمعیتی متشکل از ۳۶ برادر و ۲۷ خواهر سپری کرد و البته این شامل برادران تنی اش نمی شد که از «حصه السدیری» به دنیا آمده بودند. «سلمان» در سال ۱۹۳۵ میلادی در کاخ حکومتی (کاخ دهام بن دواس سابق) به دنیا آمد. او بیست و پنجمین فرزند ذکور در میان ۳۶ پسر «عبد العزیز» بود که دوران کودکی اش را در گوشه و کنار این کاخ گِلی و پر از خواهران و برادرانش سپری کرد. ✳️ بی تردید بخش مهمی از دوران کودکی «سلمان» را باندها و دار و دسته هایی تشکیل می دهند که هر یک از برادران تنی و ناتنی پیرامون خود ایجاد کرده بودند و بالطبع هر کدام از آنها قوانین و مقررات خاص خودشان را داشتند که ریشه در تربیت آنها در دوران کودکی و آموخته هایشان از مادر بود. تعدد و کثرت فرزندان باعث شده بود، تا هرچه بزرگتر می شدند، رقابت برای به دست آوردن جایگاه و موقعیت بهتر نزد پدر (به خصوص بین پسران) شدیدتر شود. حس رقابتی که خیلی زود، ناخواسته و ناخود آگاه، به حس دشمنی و کینه ای تبدیل شد که هرچه می گذشت، شدیدتر و عمیق تر می شد و اندک اندک باعث جناح بندی هایی در خانوداده شد و برادران ناتنی بر اساس منافع مشترک جذب هر یک از این جناح ها شدند. 🔰 بر اساس این مستندات تاریخی «حصه» که مادر ملک سلمان بود ، ابتدا با «عبد العزیز»، پدر «سلمان» ازدواج می کند. اما پس از مدتی او را طلاق می دهد، تا «محمد بن عبدالرحمن»، برادر کوچکتر با او ازدواج کند. حاصل ازدواج «حصه» با «محمد بن عبدالرحمن» یک پسر بود. 👈👈به ظاهر تا به اینجا هیچ مشکلی در این طلاق ها و ازدواج ها مشاهده نمی شود. فضاحت و رسوایی آنجاست که «عبد العزیز»، پدر «سلمان» با وجود در قید حیات بودن برادرش محمد و با وجود دایر بودن عقد ازدواج شرعی آنها، بار دیگر دل در گرو «حصه» می بندد و خواستار او می شود. تا جایی که برادرش «محمد» را وادار به طلاق «حصه» می کند، تا بتواند، بار دیگر با وی ازدواج کند و حاصل ازدواج دوم یا مجدد عبد العزیر و حصه ۱۵ فرزند بود. ( ادامه دارد...) 💥 عکسهای مربوطه در پست های بالا را مشاهده بفرمایید @NOORI82325 🇮🇷 با ما همراه باشید
(✌️تاظهور✌️) ‌‌‌‌‌‌‌‌
کتاب عربده کش ریاض
💠 2 🔰 انشالله قصد داریم برای شناخت بهتر پادشاه عربستان ، مطالبی را در چند شماره خدمت شما عزیزان ارائه بدهیم 💠 قسمت دوم ✳️دو نکته در این ماجرا انسان را متعجب می کند. اول توانایی و قدرت «حصه» در به آوردن ۱۶ بچه است (یک فرزند از محمد و ۱۵ فرزند از عبد العزیز) و دیگر اینکه چگونه این دو برادر راضی شدند، بسترهایشان را با هم جا به جا کنند! زمانی چنین رابطه ای منطقی و قابل درک است که برادری مجبور شود، برای سرپرستی و نگهداری از برادر زاده هایش، با بیوه برادرش ازدواج کند. آن هم در صورتی که همسر برادرش راضی به چنین ازدواجی باشد. اما در خصوص «حصه» و «عبد العزیز» و «محمد» چنین چیزی رخ نداد بود. واقعا چه چیز موجب می شود، دو برادر تنی، زنی را بین خود دست به دست کنند و از او صاحب چندین فرزند هم شوند! آیا زن دیگری آن سرزمین نبود؟ یا اینکه آن قوم حد و مرز برای رذالت و پستی قائل نبودند؟ 🔰 در میان قبایل منطقه «نجد» مرسوم است که پسر ارشد جایگاه بالایی نزد پدر دارد و بالطبع اولین گزینه جانشینی و احراز مناصب است. لذا پسر ارشد در هر خانواده و قبیله و عشیره ای صاحب نفوذ و قدرت بسیاری بود. بعد از پسر ارشد، کوچکترین پسر یا همان «ته تغاری» نیز می تواند، تا سن مشخص و معینی جایی در دل پدر برای خود دست و پا کند و پس از آن، این موقعیت اندک اندک از بین می رود. در این میان «سلمان» نه پسر ارشد بود و نه ته تغاری، به ویژه آنکه برای عبد العزیز «ته تغاری» معنا نداشت. چون تا زمانی که جان در بدن دارد، به فرزند آوری از هر زنی که به بسترش راه می یافت، ادامه می داد و از آنجا که «سلمان» پسر ششم در میان برادران تنی بود، لذا برای ادامه بقا باید زیر چتر حمایت یکی از پسران بزرگ تر «حصه السدیری» می رفت و با خدمت به او منصب و مقامی درخور برای خود دست و پا کند. ✳️ به همین منظور، «سلمان» به «فهد»، پادشاه اسبق عربستان نزدیک شد و خیلی زود توانست، به «نزدیک ترین» فرد و «راز دار» فهد تبدیل شد. اما این نزدیکی و رازداری، هیچ گاه باعث نشد، مثل برادر دیگرش، «سلطان»، ترس و وحشت اش از فهد از بین برود. 🌀 هر قدر «سلمان» از «فهد» ترس و وحشت داشت، از برادران دیگرش از جمله «عبد الرحمن» و «نایف» نه تنها حساب نمی برد، بلکه خود را بالاتر و جهت احراز مناصب مهم شایسته تر می دید. «سلمان» مثل دیگر برادرانش در کودکی به مدرسه فرستاده شد، البته بیشتر شبیه مکتب بود. او از شیخ «عبدالله خیاط»، خطیب وقت مسجد الحرام که عبد العزیز آموزش فرزندانش را به وی سپرده بود، برخی علوم ساده دینی و روخوانی قرآن را فرا گرفت ✳️ دوران کودکی «سلمان» اینگونه سپری شد، تا در سال ۱۹۵۴ درحالی که ۱۹ سال بیشتر نداشت، پس از انتصاب به عنوان وزیر مشاور، با فرمان سلطنتی به امیری منطقه «ریاض» منصوب شود. اما این منصب در مقایسه با مناصب مهم و حساسی که برادرانش داشتند، چندان حائز اهمیت نبود. به این ترتیب، «سلمان» در آستانه بیست سالگی، با مدرک تحصیلی ابتدایی، به منصب وزرات و سپس امیری پایتخت عربستان رسید و خیلی زود وارد دنیای سیاست شد. ❇️ در آن زمان «سلمان» در اوج جوانی بود و زندگی در ریاض قدیم بسیار سخت و طاقت فرسا بود. «سلمان» برای فرار از مشکلات و شرایط سختی که داشت، پای به دنیای «شراب خواری» و پس از آن «زن بارگی» گذاشت، طوری که دنیایش در «شراب خواری و بد مستی و زن بارگی» خلاصه می شد و این موضوع از دید هیچ کس در ریاض دور نماند. 🌀در آن زمان «سلمان» در اوج جوانی بود و زندگی در ریاض قدیم بسیار سخت و طاقت فرسا بود. «سلمان» برای فرار از مشکلات و شرایط سختی که داشت، پای به دنیای «شراب خواری» و پس از آن «زن بارگی» گذاشت، طوری که دنیایش در «شراب خواری و بد مستی و زن بارگی» خلاصه می شد و این موضوع از دید هیچ کس در ریاض دور نماند. 💥 در سال ۱۹۶۰ «سلمان» به شکلی غیر منتظره از امارت ریاض استعفا داد. کسی نفهید، دلیل این استعفا چه بود. آیا به خواست خودش بوده یا به دستور «سعود بن عبد العزیز»، پادشاه وقت عربستان؟ آنچه مبرهن است، اینکه امارت ریاض خواسته های «سلمان» را برآورده نمی کرد. او دنبال منصبی بود، تا به واسطه ی آن ثروت و نفوذی برای خود دست و پا کند، نه آنکه تمام روز خود را در دفترش به شنیدن شکایات و درخواست ها سپری شود و از جیب خود به سیل نیازمندان کمک کند. 💠 با این حال، به نظر می رسد، «سلمان» از کرده اش پشیمان شده بود، چون ۳ سال بعد؛ در سال ۱۹۶۳ برادر ناتنی اش، ملک سعود با صدور فرمانی او را به امارت ریاض منصوب کرد. این بار «سلمان» ۲۸ سال داشت و پس از ۳ سال دوباره به امارت ریاض بازمی گشت و تا سال ۲۰۱۱ در آن باقی ماند. تا اینکه برادرش «سلطان» در اثر سرطان پروستات فوت کرد. @NOORI82325 🇮🇷 با ما همراه ب ( ادامه دارد) 💥 عکسهای مربوطه در پست های زیر را مشاهده بفرمایید👇
(✌️تاظهور✌️) ‌‌‌‌‌‌‌‌
کتاب عربده کش ریاض
3 💠 «سلمان» تا سال ۲۰۱۱ بدون تغییر سمت یا ارتقای منصب، امارت ریاض را در دست داشت. تا اینکه در این سال برادر بزرگترش «سلطان» در اثر سرطان پروستات فوت می کند. سلطان در زمان مرگ، سمت وزیر دفاع را در اختیار داشت و بالطبع با مرگ وی، این سمت به «سلمان» می رسید. اما پذیرش مجدد امارت ریاض توسط «سلمان» نشان داد که او به این ضرب المثل معروف رسیده که «سرکه نقد به از حلوای نسیه» است. به همین دلیل به امارت ریاض راضی شد و تصمیم گرفت، دیگر دست به دامان برادران بزرگتر و با نفوذش برای دست و پا کردن سمتی دیگر برایش نشود و با آنچه از منصب امیری ریاض به دست می آورد، به زندگی خصوصی و اجتماعیش سر و سامان دهد. ✳️ در این سال ها بود که بد مستی ها و عربده کشی های «سلمان» از پرده بیرون افتاد. در طول این سال ها «سلمان» بی پروا شراب می خورد، مست می کرد و از خود بی خود عربده می کشید. کار به جایی رسید که به مشروب اعتیاد پیدا کرد. اما ترس از اینکه مبادا خبر به گوش «مفتی های وهابی» برسد و آنها ملک سعود را وادار به گرفتن امارت ریاض از وی کنند، باعث شد، تا اندکی از شراب خواری و بد مستی هایش بکاهد. ❇️ در آن زمان چیزی به نام هواپیماهای سلطنتی و سفرهای تفریحی مصر و لبنان و مغرب، سیاحتگاه ها و کاخ های آل سعود در داخل کشور و خارج آن در کازابلانکا و سکوره و ماربلا نبود. رویاهای شاهزادگان سعودی در آن زمان کوچک و سقف خواسته هایشان پایین بود. طوری که از مرزهای «نجد» فراتر نمی رفت. چون ثروتی برای هزینه کرد چنین تفریحات و تفنن هایی نبود. لذا، انحرافات اخلاقی «سلمان»، از جمله داشتن روابط نامشروع به محیط کوچک پیرامونش محدود می شد. همین باعث شد، خیلی زود رابطه او با «زنی هرزه» بر سر زبان ها بیفتد. طوری که همه در ریاض درباره این رسوایی حرف می زدند. حتی کار به جایی رسید که اشعاری در مزمت و نکوهش این رذالت «سلمان» نیز سروده شد. ❇️یکی از مهمترین حوادث این دوره از زندگی «سلمان» رسوایی معروف به ییلاق «معیزیله» بود که نه تنها صدای آن در تمام ریاض پیچید، بلکه پیامدهایش تا سال های سال دامنگیر او بود. ماجرا یکی از دختران منطقه «درعیه» باز می گردد که قرار بود، به چادر «سلمان» در منطقه ییلاقی «معیزیله» در شرق ریاض آورده شود. خیلی زود خبرهای ضد و نقیضی در این باره پیچید. درحالی که برخی خبرها می گفتند، «سلمان» دختر را از خانه اش دزدیده، خبرهای دیگر، عنوان می کردند که آن دختر با «سلمان» از قبل قرار و مدار داشته و در قبال دریافت مبلغی به میل خود به چادرش سلمان آمده بود. وقتی خبر به گوش خانواده دختر رسید و متوجه ناپدید شدن وی شدند، مسئولان محلی را از موضوع با خبر ساخته و گفتند که کسی او را دزدیده است. این سرآغاز رسوایی بزرگی شد که اگر بار آن را کس دیگری بر دوش نمی کشید، بی تردید «سلمان» را تا آستانه سقوط پیش می برد. 👈 «سلمان» که حساب کار را کرده بود، از یکی از افراد حلقه بسیار نزدیکش می خواهد، مسئولیت این رسوایی را برعهده بگیرد. به این ترتیب، یکی از دوستان نزدیکش بار آن رسوایی را بر دوش کشیده و به خاطر آن بهای بسیار سنگینی از جمله آبرو و اعتبار خود و خانواده اش را پرداخت می کند، طوری که مجبور به ترک ریاض و مهاجرت از عربستان می شود. در این میان «سلمان» نقش «شریک دزد و رفیق قافله» را بازی می کرد و اگر «محمد بن ابراهیم»، مفتی وقت عربستان وارد قضیه نمی شد و «سعود بن عبد العزیز»، پادشاه وقت عربستان او را مامور تحقیق در این قضیه و بازرسی از اردوگاه «سلمان» نمی کرد، معلوم نبود، چه بر سر «سلمان» می آمد. ( ادامه دارد...) 🇮🇷 با ما همراه باشید. @NOORI82325 @noori82325 @Noori82325 🇮🇷 با ما همراه باشید. ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌http://کانال.شهیدنوری
(✌️تاظهور✌️) ‌‌‌‌‌‌‌‌
کتاب عربده کش ریاض
4 🔰همان طور که گفته شد، برخلاف تمام محاسبات «سلمان» رسوایی «ییلاق معیزیله» هر روز پیچیده تر از قبل و از کنترل سلمان و دایره نفوذش در امارت ریاض خارج می شد، به ویژه وقتی «سعود بن عبد العزیز»، پادشاه وقت عربستان شخصا وارد قضیه شد و به رئیس هیئت امر به معروف عربستان دستور می دهد، ضمن رسیدگی به پرونده، عاملان آن را هم مجازات کند و درحالی که ماموران امنیتی از یافتن آن دختر ناامید شده بودند، بیابانگردی که از کنار اردوگاه سلمان می گذشت، به طور اتفاقی دختر را در آنجا می بیند و بدون اینکه بداند، این اردوگاه امیر ریاض است، موضوع را به یکی از اعضای هیئت امر به معروف اطلاع می دهد. ✳️ اعضای هیئت هم با دو ماشین، به همراه آن مرد بیابانگرد به سمت اردوگاه «سلمان» به راه می افتند. وقتی خبر به «سلمان» رسید، او نیز با ترس و وحشت به همراه چند تن از افراد حلقه ی نزدیکش به سمت اردوگاه به راه می افتد، اما در میانه راه به هیئت امر به معروف برخورد می کند که زودتر از او به اردوگاه رسیده و دختر را با خود به مقر هیئت می بردند. «سلمان» که چنین دید، از میانه راه باز می گردد و چاره ای نمی بیند، جز اینکه خود را به دست تقدیر و سرنوشت بسپارد. پس از رسیدن دختر به مرکز هیئت امر به معروف و بازجویی از وی و برعهده گرفتن مسئولیت این رسوایی توسط فلاح بن سلطان، فلاح به زندان افکنده می شود. با اینکه آن دختر طی بازجویی فلاح بن سلطان را تبرئه می کند، اما فلاح بن سلطان به اتهام فریب دختر و خلوت نامشروع با او محکوم به خوردن شلاق و حبس می شود. حکم شلاق درباره ی او اجرا می شود و به زندان می افتد که پس از مدتی با وساطت «سلمان» آزاد می شود. ✳️ براساس مستندات تاریخی عربستان تا اوایل دهه ی ۶۰ کشوری عقب مانده شمرده می شد و جایی در میان کشورهای دارای تمدن و فرهنگ نداشت. در چنین کشوری می توان به راحتی اوضاع اجتماعی و فرهنگی مردمان و امرا و حکامش را حدس زد. امرا و حکام سعودی اگرچه از حیث خوردن و پوشیدن بهتر از عامه مردم بودند، اما از حیث سواد و تحصیل با اینکه امکان کسب علم و دانش در اروپا را داشتند، اما روحیه تن پروری و تنبلی باعث می شد، بی سوادی را بر سختی های کسب علم و دانش ترجیح دهند، لذا تفاوتی با عامه مردم نداشتند. این وضعیت بیشتر در میان فرزندان ملک «عبدالعزیز» دیده می شد که از تحصیل علم و دانش بیزار بودند. «سلمان» نیز از این قاعده مستثنی نبود، به گونه ای که در ۲۱ سالگی همچنان بی سواد بود، اما هر اندازه سواد و گرایشش به تحصیل علم کم بود، در مقابل به کسب مال و ثروت علاقه داشت. لذا تلاش کرد، با شیوخ قبایل و عشایر ریاض و اطراف آن روابطی برقرار کند و صاحب نفوذی شود. اما برقراری رابطه با قبایل بدوی برایش چیز دیگری بود. چون معتقد بود، آنها افرادی ساده و به شدت مطیع و فرمانبردار هستند. ❇️ین ویژگی پای «سلمان» را به جمع ها و نشست هایشان باز کرد و باب مراوده با آنها را گشود. طبق رسوم قبایل بدوی این نشست ها با خواندن اشعار و قصیده هایی در مدح و ستایش افراد یا حماسه های این قبایل همراه بود و «سلمان» تمام آنها را به خاطر می سپرد و چون پس از مدتی اطلاعاتی در این زمینه به دست آورد، فتنه انگیزی میان آنها را آغاز کرد. او در دورهمی قبیله ای خاص از حماسه های قبیله آنها سخن می گفت و حس دشمنی و خصومت در میان آنها را زنده می کرد، لذا افراد آن قبیله برای سرکوب این احساس اسرار یکدیگر را برای «سلمان» برملا می کردند. به مرور این رازها به صندوقچه اسراری تبدیل شدند که «سلمان» از آنها به عنوان اهرم فشاری جهت کسب نفوذ و ظاهرا احترام و باج گیری از قبایل استفاده می کرد و قبایل نیز مجبور بودند، مقابل امتیازگیری «سلمان» سکوت کنند. این خیلی زود چهره واقعی «سلمان» را برای این قبایل آشکار کرد، طوری که بارها هنگام مراجعه به دفترش برای رسیدگی به درخواست هایشان با چهره عصبی و پرت کردن و شکستن فنجان قهوه و ناسزاگویی هایش مواجه می شدند. @NOORI82325 🇮🇷 با ما همراه باشید ( ادامه دارد...)
(✌️تاظهور✌️) ‌‌‌‌‌‌‌‌
کتاب عربده کش ریاض
5 💠 تعداد زیاد مراجعه کنندگان و کم حوصلگی «سلمان» باعث شد، او مناصب و سمت های جدیدی مانند وکیل، منشی امیر، رئیس دفتر، مسئول دریافت و هماهنگ کننده عریضه ها ایجاد کند. هدف وی از یک سو، خلاص شدن از شر مراجعه کنندگان و از سوی دیگر، اشراف دقیق روی تمام امور قبایل، خاندان های سرشناس و شخصیت های با نفوذ و اطلاع از اسرار و مشکلات و رسوایی های آنها، به ویژه قبایل و شخصیت های نزدیک به برادرانش بود که رقیبش بودند. این چنین بود که «سلمان» صندوقچه دیگری برای خود ایجاد کرد که اسرار و رسوایی های قبایل، خاندان ها و شخصیت های با نفوذ را شامل می شد. در کنار آن، «سلمان» شروع به تشکیل پرونده هایی برای هریک از این افراد و قبایل، حتی شاهزاده های سعودی در زمینه مفاسد مالی و اخلاقی کرد و بخشی از دفترش را به نگهداری از این پرونده ها اختصاص داد که تاکنون هم از آنها محافظت می کند و به مقتضای شرایط از آنها علیه افراد استفاده می کند. اینگونه «سلمان» بر اسرار بسیاری از خاندان ها و قبایل عربستان اشراف پیدا کرد و خیلی زود، نامش به کابوس بسیاری از قبایل و شاهزاده های سعودی تبدیل شد. ✳️ رویه ای که «محمد بن سلمان»، ولی عهد نیز آن را دنبال کرد و با استناد به آنها به ویژه پرونده های مالی و اخلاقی «محمد بن نایف»، پسر عمویش را به خاطر اعتیاد بی حیثیت کرد و از شاهزادهایی چون «ولید بن طلال»، «متعب بن عبدالله» و «عبدالعزیز بن فهد» باجگیری کرد. ❇️ یکی از بزرگترین پرونده های فساد مالی که «محمد بن سلمان» از زیر و بم آن به لطف آرشیو پدرش اطلاع دارد، رسوایی مالی سال ۲۰۰۶ است که طی آن میلیاردها دلار به سرقت رفت و این کشور را در آستانه ورشکستگی مالی و فروپاشی اقتصادی قرار داد و در عربستان همچون «قرارداد قرن» به «سرقت قرن» معروف شد. 🌀 بطور کلی، وضعیت عربستان و شاهزادگان سعودی تا زمان کشف و استخراج نفت، تعریف چندانی نداشت. با ورود طلای سیاه به اقتصاد عربستان و عواید هنگفت حاصل از آن، یکباره ورق در عربستان برگشت و وضعیت خاندان سعودی به کلی تغییر کرد. شاهزادگانی که با اندک ثروتی به زندگی خویش در آن کشور عقب مانده و در میان قبایل بدوی ادامه می دادند، به قطب های ثروت منطقه و جهان تبدیل شدند و آبادی و عمران وارد عربستان شد. اینجا بود که اهمیت امارت ریاض به عنوان پایتخت عربستان آشکار شد و زمینه استیلای «سلمان» بر بخش های گسترده ای از اراضی این امارت و بهره برداری از آنها در راستای منافعش را فراهم کرد. اگرچه در ابتدا، «سلمان» در این باره بسیار محتاط نشان می داد، شاید یکی از دلایل آن عدم اطلاع از اهمیت واقعی این اراضی و موقعیت مهم امارت و شاید هم ترس از برادران بزرگتر بود، به ویژه آنکه آن سال ها مصادف با بر تخت سلطنت نشستن «فیصل» پس از کودتا علیه «سعود» برادر بزرگتر و برکناری او از قدرت به اتهام فساد مالی بود. @NOORI82325 🇮🇷 با ما همراه باشید ( ادامه دارد...)
(✌️تاظهور✌️) ‌‌‌‌‌‌‌‌
کتاب عربده کش ریاض
7 🔰 شرایط سخت اجتماعی و فضای به شدت خشک مذهبی حاکم بر عربستان در نتیجه حاکمیت «وهابیت» که هرگونه تعامل با فرهنگ های دیگر را رد و در مواردی تکفیر می کرد، باعث شد، جامعه سعودی به جامعه ای منزوی و عقب مانده تبدیل شود. اولین ارتباط دیپلماتیک سعودی ها با مصر در زمان حاکمیت «ملک فاروق» بود که طی آن پسران «ملک عبدالعزیز» با برخی مفاهیم سیاسی، اجتماعی و فرهنگی آشنا شدند. این رابطه چندان دیری نپایید و با روی کار آمدن «جمال عبدالناصر» روابط دو کشور رو به تیرگی نهاد. اما از آنجا که حکام سعودی از یک سو، مصر را رقیب خود می دیدند و از سوی دیگر، شیفته تمدن و فرهنگ این کشور بودند، با دقت تمام ادبا، شعرا، نویسندگان، سینماگران و هنرمندان مصری و آثارشان را رصد می کردند. 💠 به مرور این ایده در اذهان حکام سعودی شکل گرفت که می توان «فرهنگ و رسانه» را به خدمت حکومت گرفت. این سرآغاز توجه خاندان سعودی به فرهنگ و هنر و رسانه بود، لذا به مطالعه کتب مصری و گوش دادن به آثار خوانندگان معروف این کشور و دیدن فیلم های آنها روی آوردند و دستگاه پخشی برای دیدن فیلم های مصری به کاخ حکومتی کاه گلی ملک عبدالعزیز آورده شد. به گفته شاهزاده «طلال بن عبدالعزیز» تماشای این فیلم ها که در آنها هنرپیشه ها بدون پوشش و حجاب بودند، همیشه مورد اعتراض عمه هایم بود. «سلمان» از جمله افراد خاندان سعودی بود که خیلی زود به اهمیت «فرهنگ و رسانه» پی برد و دریافت، این عرصه بهترین مکان برای مطرح کردن خود است. لذا به سرعت موسسه چاپ و انتشارات سعودی را خریداری کرد. در این بین روزنامه فرا منطقه ای «الشرق الاوسط» چاپ لندن سرآغاز فعالیت های «سلمان» در این حوزه محسوب می شود. ✳️ وی تلاش کرد، با نشان دادن شخصیتی دوستدار فرهنگ و علم و هنر از خود، در میان نویسندگان، ادبا، کارگردانان، تهیه کنندگان، سناریست ها و حتی بازیگران و ورزشکاران برجسته جهان عرب نفوذ کند و اولین ابزار نفوذش را انعکاس اخبار و آثار آنها در این روزنامه قرار داد. «سلمان» در مرحله بعد از طریق گماشتگان و ایادیش روابطی با این طیف از افراد برقرار کرد، درحالی که همواره سعی داشت، الشرق الاوسط را حامی و پشتیبان آنها جلوه دهد. در گام سوم، «سلمان» دعوت از این افراد جهت حضور در مهمانی هایش را کلید زد. مهمانی هایی که تابستان هر سال هر شب در کاخ ماربلا و اقامتگاه هایش در پاریس و لندن برپا بود. این مهمانی ها به زودی به محل بیان درخواست ها و عجز و لابه ها و دریافت کمک مدعوین از «سلمان» تبدیل شد و «سلمان» که به خوبی می دانست، چگونه از این درخواست ها در راستای اهدافش بهره برداری کند، آنها را وسیله و ابزاری برای رسیدن خواسته هایش قرار داد. ❇️ وی افرادی مانند «عبدالرحمن الراشد»، «طارق الحمید» و «مشعل السدیری» را در روزنامه الشرق الاوسط به خدمت گرفت، تا از یک سو، بوق تبلیغاتی و رسانه ای وی باشند و از سوی دیگر، قلم های مزدور را به خدمت بگیرند. این امر لندن را برای دو دهه هشتاد و نود به میدان رویارویی نشریات مزدور سعودی و دیگر نشریات جهان عرب، از جمله مصر و عراق و لیبی تبدیل کرد. در این دوره «سلمان» پا را از حوزه مطبوعات فراتر نهاد و وارد عرصه های دیگر از جمله سینما، شبکه های ماهواره ای و شبکه های تلویزیونی گذاشت. @noori82325 🇮🇷 با ما همراه باشید ( ادامه دارد.... )
(✌️تاظهور✌️) ‌‌‌‌‌‌‌‌
کتاب عربده کش ریاض
8 🔰 یکی از مهمترین ابعاد و اهداف این دست از فعالیت های «سلمان» که شاید از دید خیلی ها دور مانده باشد، برقراری رابطه با «یهودیان صهیونیست» بود. لازم به گفتن نیست که تاسیس دو رژیم سعودی و صهیونیستی تقریبا در یک مقطع زمانی و به دست یک کشور یعنی استعمار انگلیس صورت گرفت. به گواه تاریخ حکومت پادشاهی که «عبدالعزیز» در عربستان بنا نهاد، تنها پس از به رسمیت شناخته شدن از سوی استعمار انگلیس و امضای معاهده «دارین» یا معاهده «القطیف» در سال 1915 میلادی از سوی جامعه بین المللی به رسمیت شناخته شد. تنها به فاصله دو سال یعنی در سال 1917 میلادی انگلیسی ها با معاهده «بالفور» رژیم صهیونیستی را رسمیت بخشیدند. 🌀 از دیگر وجوه تشابه رژیم سعودی و رژیم صهیونیستی نحوه شکل گیری و تاسیس است که هر دو بر پایه زور و قتل و کشتار و غصب یک سرزمین بنا شدند. این وجوه اشتراک در طول تاریخ باعث شده، تا به یکدیگر نزدیک باشند، به گونه ای که اسناد تاریخی ثابت می کند، آل سعود و صهیونیست ها از دهه 50 همواره با هم در ارتباط و پشتیبان و حامی یکدیگر بوده اند. ❇️ یکی از اسناد افشا شده در این ارتباط، نامه ای به خط «ملک فیصل»، پادشاه اسبق سعودی است که در سال 1966 برای «لیندون جانسون»، رئیس جمهور وقت آمریکا نوشته و در آن درخواست کرده، نظامیان صهیونیست را برای مقابله با سربازان مصری در یمن اعزام کند. بنابراین عجیب نیست، اگر «سلمان» در طول تمام سال های عمرش با صهیونیست ها در ارتباط بوده باشد. حتی گفته شده، ایده تاسیس مرکز بین المللی «گفتگوی ادیان» را او به ذهن «ملک عبدالله»، پادشاه اسبق سعودی انداخته تا ارتباط با صهیونیست ها را در پوشش گفتگوی ادیان موجه کند. چون او همواره در اقامتگاه هایش در مغرب، اسپانیا و انگلیس پذیرای شخصیت های صهیونیستی بوده است. ✳️ در ادامه خواهیم گفت که سلمان چگونه آپارتمان ها و مجمتع های مسکونی خالیش در پاریس را جهت سکونت در اختیار صهیونیست ها قرار می داد. به موازات پای گذاشتن به عرصه فرهنگ و رسانه «سلمان» همچون سال هایی که جوانتر بود، برای خود آرشیوی این بار از آثار تاریخی و کتب خطی و هرآنچه که با فرهنگ و تاریخ و تمدن سرزمین عربستان و جهان عرب و اسلام و به ویژه آل سعود در ارتباط باشد، تهیه کرد. این آرشیو هم اکنون به صورت کتابخانه ای بزرگ در یکی از کاخ هایش موجود است، اما کسی اجازه دسترسی به آن را ندارد. همچنین هدف از ایجاد چنین آرشیو تاریخی نه مطالعه آثار موجود در آن که دست بردن در تاریخ و از بین بردن هرآن چیزی است که وجهه و اعتبار نداشته آل سعود را زیر سوال می برد 💠 تبحر «سلمان» در تهیه آرشیو و جمع آوری اسناد و دست بردن در نصوص تاریخی باعث شد، در سال 1997 توسط ملک فهد به ریاست «موزه عبدالعزیز» منصوب شود. موزه عبدالعزیز به دستور ملک فیصل در سال 1972 تاسیس شده بود، تا به مثابه مکانی برای حفظ و نگهداری آثار برجای مانده از خاندان سعودی باشد. بخشی از این موزه، سالنی است که ملک عبدالعزیز جلسات و نشست های خود را در آنجا برگزار می کرد. در این موزه علاوه نمایش نقشه ها و اسناد تاریخی مربوط به خاندان سعودی، وسایل شخصی و رزم ملک عبدالعزیز را هم به نمایش می گذارد. @noori82325 🇮🇷 با ما همراه باشید ( ادامه دارد.... )
(✌️تاظهور✌️) ‌‌‌‌‌‌‌‌
کتاب عربده کش ریاض
9 💠 انتصاب سلمان به ریاست موزه عبدالعزیز باب جدیدی از تحریف تاریخ آل سعود و عربستان و جهان عرب و اسلام را به روی او گشود. طوری که گغته شده، یکی از دلایل بروز بحران عربستان و قطر درخواست وزیر خارجه وقت قطر، شیخ «حمد بن جاسم» از «سلمان» جهت کد گذاری اسنادی تاریخی بود که در صورت دسترسی قطری ها به آنها، ادعای قطر درباره برخی مناطق مورد اختلاف بین دو کشور به اثبات می رسید. 🔰 به گواه بسیاری از نزدیکان، این یکی از مهمترین خصوصیبات «سلمان» است که به هیچ کس، جز افراد معدودی اجازه دسترسی به مستندات تاریخی را نمی دهد، به ویژه مستنداتی که مربوط به دشمنان و مخالفان آل سعود است یا به زیان این خاندان ثبت شده باشند. «سلمان» پس از انتصاب به ریاست موزه عبدالعزیز و در ادامه روند تحریف تاریخ آل سعود و بهبود وجهه تاریخی این خاندان، «فهد السماری» را به ریاست یک گروه ویژه تحقیق و ترجمه منصوب کرد که وظیفه آنها ارائه گزارش های دقیق و ادواری از مستندات موجود و مرتبط با آل سعود بود. او همچنین دکتر «عبدالله العسکر»، رئیس دانشکده تاریخ دانشگاه سعود را به سمت ارزیاب معتمد خود جهت بررسی صحت و سقم آثار و اسناد تاریخی منصوب کرد. العسکر حکم بازاریاب ویژه «سلمان» جهت خرید کتب خطی و آثار تاریخی به ویژه آثار مصری را داشت. اما در یک حادثه رانندگی در بندر «اسکندریه» مصر جان خود را از دست می دهد و البته عربستان سرویس های اطلاعاتی و امنیتی مصری را در این حادثه دخیل می داند. 💠لوس کردن آخرین فرزند خانواده توسط پدر یا مادر و یا هردو که در زبان عامیانه «ته تغاری» خوانده می شود، موضوع جدیدی نیست و همان طور که در اغلب فرهنگ های اجتماعی و مردمی دنیا مشاهده می شود، در میان خاندان حاکم سعودی نه چندان ریشه دار و عمیق نیز به دیده شده است. اشاعه دهنده این رسم، برای اولین بار در خاندان سعودی «ملک فهد» بود که «عبد العزیز»، کوچکترین پسرش را همه جا با خود می برد و بعد که اندکی بزرگ شد، بخش قابل توجهی از دارایی و ثروتش را به او بخشید. بعد از ملک فهد، «سلمان» این رسم را در خاندان حاکم سعودی ادامه داد. با این تفاوت که دلیل «سلمان» عدم رضایت از پسرانش بود. طوری که همه کسانی که با وی نشست و برخاست کرده باشند، اذعان می کنند که او همیشه از پسرانش ابراز عدم رضایت می کرد و همیشه آنها را با فرزندان این و آن، به خصوص برادرانش مقایسه و آنها را سرزنش می کرد که چرا آنها به گونه ای رفتار می کنند که او نمی تواند، در مقابل اعضای خاندان به آنها مباهات و افتخار کند. 💠 حتی گفته شده که سلمان از یکی از خدمتکاران سیاه پوستش صاحب پسری شده بود که آنچنان فساد اخلاقیش در خاندان عیان و آشکار بود که مجبور شده بود، دستور کشتن وی در خفا را بدهد، اما برای سرپوش گذاشتن بر این اقدامش اشاعه داد که مرگ وی به دلیل مصرف بیش از حد مواد مخدر بوده است. غیر از آن دو پسرش به نام های «فهد» و «احمد» از همسرش «سلطانه» را نیز از دست داد، تا از این همسرش دو پسر به نام های «سلطان» و «فیصل» و یک دختر پر خور ۱۲۰ کیلویی به نام «حصه» باقی بماند که برای «سلمان» عزیز بود و خواسته ای نبود که برایش براورده نکرده باشد. ✳️ برای مدتی در دهه ی هشتاد «سلمان» به «سلطان» می بالید که تحصیلاتش را در خلیانی در آمریکا به پایان رسانده بود و یک آمریکایی تمام عیار بود و تحت عنوان اینکه یک شاهزاده ی سعودی است، به گروهی از دانشمندان «ناسا» اضافه شد که قرار بود، با فضای پیمای «دیسکاوری» از ارتفاع ۳۰۰۰ کیلومتری دور کره زمین بچرخد. اما آتش این احساس مباهات به سلطان، خیلی زود خاکستر شد، چون سلطان خصوصیات اخلاقی خاصی داشت، از جمله اینکه به شدت از رسم و رسوم سلطنتی آل سعود متنفر بود و درهیچ یک از این مراسم ها شرکت نمی کرد، همین باعث شد، تا برخی او را به مصرف مواد مخدر و برخی قرص های نشاط آور متهم کنند و مایه دلسردی «سلمان» از او شوند. دیگر پسران «سلمان» هم اگرچه به ظاهر احترام او را داشتند، اما در عمل سرشان به کارهای خودشان گرم بود. به عنوان مثال «سلمان» بعد از مرگ شاهزاده «احمد» یکی از پسرانش، اداره شرکت «چاپ و انتشارات و تحقیقات سعودی» را به پسر دیگرش «فیصل» می سپارد، شرکتی که «سلمان» پایه و اساس امپراتوری خود در خاندان سعودی را با آن بنا کرد. اما شاهزاده فیصل هیچ توجهی به اداره این شرکت نداشت و ترجیح می داد، به جای اداره شرکتی که با مشتی کاغذ و جوهر سر و کار داشت، به کارهای خود برسد و به این ترتیب، شرکت را تا آستانه ورشکستگی سوق دهد. @noori82325 🇮🇷 با ما همراه باشید ( ادامه دارد.... )
(✌️تاظهور✌️) ‌‌‌‌‌‌‌‌
کتاب عربده کش ریاض
10 🔰 همه اینها باعث شد، «سلمان» از تمام فرزندانش دلسرد شود و به «محمد»، ولی عهد کنونی عربستان دل ببندد. او سعی می کرد، در «محمد» گمشده اش را پیدا کند. «سلمان» به دنبال فرزندی بود که از کودکی آنگونه که می خواهد، تربیت کند و مطیع و فرمانبر مطلق دستوراتش باشد. اگرچه برخی بر این باورند، دلیل این همه محبت و نزدیکی «سلمان» به «محمد» را مادرش، «فهده»، دختر «فلاح بن سلطان» که در روسوایی «ییلاق معیزیله» سپر بلای شاه سعودی شد، می دانند. ✳️ این نزدیکی و محبوبیت اگرچه خیلی زود حسادت های پنهانی و انتقادات درونی دیگر برادران را به دنبال داشت، اما «محمد» به جای تقابل، سعی می کرد، همانی باشد که «سلمان» در دل آرزو می کرد. لذا هیچ گاه از دستورات «سلمان» حتی اگر به ظاهر هم باشد، نافرمانی نمی کرد و همواره سعی می کرد، همانند عموزاده هایش باشد که «سلمان» آنها را مثال می زد. به این ترتیب، «محمد» نه تنها همیشه و در همه جا کنار «سلمان» بود، در ادای احترام به عموها و عموزاده ها و بزرگان خاندان ذره ای کوتاهی نمی کرد و محال بود، در مراسمی حاضر شود و هنگام ورود به مجلس و خروج از آن دست و شانه و حتی پای عموها و عموزاده هایش را به نشانه احترام نبوسد. 🌀 اما کمتر کسی باور می کرد، ادای این احترام ها واقعی باشد، موضوعی که گذر روزگار و ایام درستی آن را به اثبات رساند و شروع این تغییرات رفتاری با حملات ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ میلادی کلید خورد. پس از این حملات بود که بن سلمان تغییراتی اساسی ابتدا در پوشش و سپس در ظاهر و چهره ی خود ایجاد کرد. ابتدا ریش و سبیل ها یش را کوتاه و موهایش را اصلاح کرد. در مرحله بعد تغییراتی اساسی در پوشش خود انجام داد و به جای پوشیدن لباس های مرسوم درمیان اعراب و رایج در خاندان، به استفاده از کت و شلوار و کراوات روی آورد و در مرحله بعد حدود اختیارات و دخالت های «هیأت امر به معروف و نهی از منکر» را محدود کرد و بالطبع تمام این تغییرات با موافقت و تایید «سلمان» انجام می شد. 💠 اصلاحات و تغییرات بن سلمان به اینجا ختم نشد، بلکه سر آغازی بر اعمال این تغییرات و اصلاحات در تمام حوزه های اجتماعی و فرهنگی جامعه عربستان از جمله آموزش و پرورش این کشور و همچنین مطرح شدنش بود. «محمد» که تا پیش از این کمتر مورد توجه بود، حالا نگاه ها را بیشتر به خود جلب می کرد و سوالاتی را در اذهان ایجاد کرده بود. بن سلمان در مصاحبه با خبرگزاری «بلومبرگ» از علاقه اش به بازی «پلی استیشن» و بازی های کامپیوتری سخن گفته بود. ❇️ «بروس ریدل»، عضو سابق سازمان «سیا» پس از این مصاحبه، در تحلیلی بر شخصیت بن سلمان نوشت که نیمی از شخصیت او در دنیای خیالی و بازی های کامپیوتری سیر می کند و در صورتی که این بخش از شخصیت او محفوظ بماند، بی شک پای در مسیر ویرانگری گذاشته ایم. احتمالا «ملک عبدالله» دیدگاهی مشابه بروس ریدل داشت، چون تا وقتی زنده بود، هیچ گاه تاب رفتارهای کودکانه و کارهای نابخردانه او را نداشت و تا جای ممکن اجازه دخالت در مسائل و امور را به وی نمی داد. به همین دلیل وقتی «سلمان» به سمت وزیر دفاع منصوب و این وزارتخانه به وی سپرده شد، ملک عبدالله اکیدا به «سلمان» توصیه کرد که مانع دخالت پسرش در امور داخلی و مسائل وزارتخانه شود، موضوعی که باعث شد، بن سلمان کینه عمویش را به دل بگیرد. وی به این مسئله در مصاحبه با بلومبرگ در سال ۲۰۱۶ نیز اشاره می کند و می گوید: «درسال ۲۰۰۹ ملک عبدالله با ارتقای منصبم مخالفت کرد. لذا نزد پدرم رفتم که امارت ریاض را در دست داشت». ادامه دارد... @noori82325 🇮🇷 با ما همراه باشید
(✌️تاظهور✌️) ‌‌‌‌‌‌‌‌
کتاب عربده کش ریاض
11 🔰 در آنجا بن سلمان به ظاهر برای کاستن از حجم کارهای پدر، اما در واقع برای کسب قدرت و گسترش نفوذ خود، مسئولیت برخی کارها را برعهده می گیرد که با انتقاد شدید در امارت مواجه شده و از او و اقداماتش نزد ملک عبدالله شکایت می شود. در سال ۲۰۱۱ ملک عبدالله طی حکمی «سلمان» را به سمت وزیر دفاع عربستان منصوب می کند، اما به «محمد» دستور می دهد که اجازه ندارد، پای خود را داخل وزارتخانه بگذارد. «سلمان» شش ماه بعد درسال ۲۰۱۲ به سمت ولی عهد منصوب شد و این سر آغاز رشد و ترقی بن سلمان بود. احساس ملک عبدالله به بن سلمان باعث شد، تا پس از مرگ عبدالله و رسیدن «سلمان» به قدرت، «محمد» انتقام عمو را از فرزندانش و حتی دیگر شاهزادگان سعودی بگیرد و با توسل به دستاویزهایی چون فساد مالی و اخلاقی، آنها را بازداشت و در هتل «ریتز کارلتون» حبس و آنها را به منابع درآمدی جدید و کلانی برای خود تبدیل کند. اموالی که «محمد» به این طریق بر آنها دست یافت، به حسابش واریز شد و او نیز بخشی از این ثروت باد آورده را صرف خرید کشتی های تفریحی و خانه «لوئیس چهارم» در فرانسه به عنوان گرانقیمت ترین خانه دنیا به قیمت ۳۰۰ میلیون دلار کند. اما از بیم انتقادها در خاندان سعودی، سعی کرد، هویت خریدار را مخفی نگهدارد که توسط رسانه های غربی افشا شد. 🔰 دسامبر ۲۰۱۵ میلادی سازمان اطلاعات و امنیت آلمان گزارش بی سابقه ای درباره نقش عربستان سعودی در متزلزل کردن صلح و امنیت جهانی و منطقه ای منتشر کرد که جامعه بین المللی را در بهت و حیرت فرو برد. این گزارش به شکلی ویژه روی محمد بن سلمان تمرکز کرده و از سپردن زمام امور اقتصادی و سیاست خارجی عربستان به وی به شدت انتقاد و تاکید کرده بود، این اقدام روابط عربستان با متحدین منطقه ایش را به ورطه سقوط خواهد کشاند. انتشار این گزارش از این جهت موجب حیرت محافل سعودی و جامعه بین المللی شده بود، چون سابقه نداشت، آلمان ها روی چنین موضوعاتی کار کنند. در آن زمان این باور شکل گرفت که قراردادهای تجاری و روابط اقتصادی دلیل انتشار چنین گزارشی بوده است، تا وقتی که خبر ترور «جمال خاشقجی» در سفارت عربستان در استانبول منتشر شد. ✳️ در این زمان روزنامه انگلیسی «دیلی میل» گزارشی منتشر کرد که در آن پرده از حقیقت گزارش سازمان اطلاع و امنیت آلمان بر می داشت. در این گزارش گفته شده بود که دلیل انتشار گزارش آلمان ها پرونده پزشکی محمد بن سلمان، ولی عهد سعودی بود که سازمان اطلاع و امنیت آلمان به آن دست یافته بود. این پرونده نشان می داد، بن سلمان در کودکی مبتلا به «صرع» و «بیماری های روحی و روانی» بوده و در این کشور تحت درمان قرار گرفته و داروهای آرام بخش برایش تجویز شده است. 🌀 به ظاهر آلمان ها پیش از دیگران از وضعیت روحی و روانی محمد بن سلمان مطلع شده بودند که اینگونه نسبت به انتصاب وی به ولی عهدی عربستان واکنش نشان دادند. درحالی که رفتارهای محمد بن سلمان در طول این سال ها درستی چنین گزارشی را ثابت می کند. برخی از نزدیکان بن سلمان درحالی که ابتلای او به بیماری های روحی و روانی را تایید کرده اند، می گویند، ولی عهد از سن ۲۰ سالگی به مصرف مواد مخدر روی آورده است. در ابتدا میزان مصرف او کم بود، اما هرچه می گذشت، بر میزان آن افزوده می شد که باعث تشدید بیماری های قدیمی و کودکی در وی شده و نشانه های این بیماری ها مانند روان پریشی، استرس، عدم تمرکز و پرخاشگری بار دیگر خود را آشکار کرده، به همین دلیل بن سلمان لیست بلند بالایی از داروهای مصرف می کند که پدر و مادرش نیز سال هاست، مصرف کننده ی آن هستند. ادامه دارد... @noori82325 🇮🇷 با ما همراه باشید
(✌️تاظهور✌️) ‌‌‌‌‌‌‌‌
کتاب عربده کش ریاض
12 💠«بی خوابی» شدید یکی از مشکلاتی است که بن سلمان با آن دست به گریبان است، طوری که ۴ – ۵ شبانه روز بیدار است و پس از آن با استفاده از مقدار زیادی داروهای آرام بخش و خواب آور برای ۴۸ ساعت به خواب می رود و هنگامی که بعد از ۲ روز از خواب بیدار می شود و این بار برای به دست آوردن نشاط گذشته و تمرکز روی کارها از داروهای انرژی زا و نشاط آور استفاده می کند. به اعتقاد پزشکانش ادامه این روند بی تردید باعث می شود، در آینده خیلی زود نتواند، این وضعیت خود را از دیگران مخفی نگهدارد و این داروها تاثیرات مخرب خود را روی مغزش نشان دهند. 🔰 به نظر می رسد، بن سلمان این بیماری را از مادرش «فهده» به ارث برده باشد، چون گزارش های پزشکی موجود نشان می دهد که از زمانی که «سلمان» در عربستان به قدرت رسیده، «فهده» دختر «فلاح بن سلطان آل حثلین» به بیماری روانی مبتلا شده که یک بیماری ارثی است و در خانواده اش وجود داشته و به همین ترتیب به بن سلمان و خواهران و برادران تنی اش هم رسیده است. موضوعی که باعث شده بود، تا قبل از قرار گرفتن تحت اقامت اجباری از سوی بن سلمان، جادوگرها و رمال ها رفت و آمد بسیاری به قصرش داشته باشند. ✳️ درحالی که از آن طرف، ملک سلمان هم به دلیل آلزایمر و زانو درد و کمر درد شدید شرایط خوبی ندارد. افزون بر آن، شاه سعودی چند سال قبل نیز به دلیل بسته شدن رگ های قلبش مجبور به انجام عمل قلب شده بود، بالطبع بی خوابی و تند مزاجی بدیهی ترین عوارض چنین بیماری هایی است و همین باعث شده تا بن سلمان تا جای ممکن شاه سعودی را از کارهای حکومتی دور نگهدارد و سرش را با بازی ورق و مهمانی ها و جشن های بزم و رقص گرم کند. ❇️ بنابراین، ملک سلمان هم به نوعی تحت اقامت اجباری قرار دارد و بن سلمان تنها به چهار نفر اجازه ملاقات با شاه سعودی را می دهد: «نایف الزهرانی»، مربی نوادگان سلمان، «شدید» از اهالی نجران که با تقلید صداها موجب خنده ی سلمان می شود، «عبدالرحمن الزهرانی»، دایی فهده، مادر بن سلمان که پای ثابت در بازی ورق ملک سلمان محسوب می شود و «فهد الحثلین»، برادر فهده و دایی بن سلمان که مهمتر و مسئول نگهداری از شتر پادشاه سعودی به شمار می آید. این افراد صرف نظر از مسئولیت هایی که دارند، موظف هستند، طول روزهای هفته به جز ۵ شنبه و جمعه ساعت های متمادی از شبانه روز با شاه سعودی ورق بازی کنند و اواخر هفته جای خود را به دوستان بادیه نشین و بسیار نزدیک ملک سلمان دهند. 💠 گرچه وضعیت خود بن سلمان هم بهتر از پدرش نیست، طوری که گفته می شود، روزانه چند ساعت را به بازی «پوکر» با دوستان بسیار نزدیکش می گذراند که در راس آنها «ترکی آل شیخ» قرار دارد و هم بازی های خود را مجبور می کند که روی مبلغی شرط بندی کنند که کمتر از یک میلیون ریال سعودی نیست. تعداد همبازی های بن سلمان در هر دور بازی متفاوت است و افراد نیز تغییر می کنند، اما آنچه مسلم است، اینکه «ترکی آل شیخ» پای ثابت و حاضر در تمام بازی های بن سلمان است. اگر بخواهیم، از افراد تشکیل دهنده حلقه نزدیک بن سلمان سخن بگوییم، باید از سه نفر نام ببریم: «سعود القحطانی»، «ترکی آل شیخ» و «بدر العساکر» این سه تن از نفوذ بسیار زیاد و اختیارات مالی گسترده ای برخوردار هستند و اولین طبقه از افراد نزدیک به بن سلمان را تشکیل می دهند. در طبقه ی دوم افرادی چون «عبد الرحمن الراشد» و «مساعد العیبان» و «احمد الخطیب» جای می گیرند. درحالی که طبقه ی سوم را افرادی مانند «ترکی الحمد» و «محمد آل الشیخ» تشکیل می دهند. ادامه دارد... @NOORI82325 🇮🇷 با ما همراه باشید
(✌️تاظهور✌️) ‌‌‌‌‌‌‌‌
کتاب عربده کش ریاض
13 💠 اما در این میان دو نفر دیگر هستند که از این سه نفر به بن سلمان بسیار نزدیک ترند. اولین نفر از زنان خاندان سعودی که نام وی تاکنون افشا نشده، اما گفته شده از طرف پدری، جدش «سعد بن عبدالرحمن» و از طرف مادری، جدش به «محمد بن عبدالعزیز» معروف به «ابو شرین» می رسد و ۵ سال از بن سلمان بزرگ تر است و به فعالیت های گسترده تجاری و بازرگانیش معروف است. کسی تاکنون نمی داند، چرا بن سلمان شیفته ی اوست، اما به شکلی عجیب و شگفت آور به او اعتماد دارد و مسئولیت تمام سرمایه گذاری های شخصی اش در خارج عربستان و همچنین رسیدگی به تمام امور موسسات خیریه در داخل را به او سپرده و در عزل ها و نصب ها نظر او بر تمام نظرها و دیدگاه ها ارجحیت دارد. 🔰 از این حیث، بن سلمان به او حقوق و مزایای خاصی، صرف نظر از حقوق و مزایایی که به عنوان یکی از اعضای خاندان حاکم دریافت می کند، اختصاص داده و فرمان هایی به وزارت خارجه جهت تسهیل سفر و استفاده از هواپیماهای اختصاصی و همچنین وزارت دارایی و صندوق سرمایه گذاری دستوراتی جهت پاسخ به درخواست هایش داده است. ✳️ این زن برای ناشناس ماندن، یا حضور و فعالیتی در صفحات ارتباط جمعی به ویژه «اینستاگرام» ندارد و یا فعالیتش بسیار اندک و محدود است، مثلا آخرین فعالیت وی در توئیتر به یک سال قبل باز می گردد. اندک کسانی که با وی ارتباط دارند، هم نمی دانند که برای بن سلمان کار می کند، چون همواره گفته که فعالیت های تجاریش خصوصی و شخصی است. نکته مهم این است که پدرش از وفاداران به شاهزاده «احمد بن عبدالعزیز» بوده، اما وی همواره سعی کرده، مانع بزرگنمایی این موضوع شود. برخی بر این باورند که او درصدد نفوذ درون بن سلمان جهت رسیدن به اموال غارت شده ای است که ولی عهد سعودی اجازه دسترسی هیچ کس به آنها را نمی دهد و هزینه کرد آنها علیه خود بن سلمان است که البته این گفته ها صرفا حدس و گمان است. 🌀 اما نفر دوم، «فهد بن فلاح آل حثلین» است که دایی بن سلمان است و گفته شده نیم نگاهی به منصب مسئول دفتر پادشاهی دارد و به موجب فرمانی که از بن سلمان دریافت کرده، تمام افسران گارد سلطنتی موظف به ادای سلام نظامی به وی هستند. او نیز دارای اختیارات مالی و اداری گسترده ای است و یکی از ده شخصیت اول مملکت است که اجازه دارد، هر سخنی درباره هر شخصیت مملکتی و سلطنتی بر زبان آورد. ❇️ فهد بن فلاح نیز در سفرهای داخلی و خارجی خود از هواپیماهای دفتر پادشاهی سعودی استفاده می کند و همواره تعدادی از گارد سلطنتی او را اسکورت و همراهی می کنند. او را نسخه ی دوم بن سلمان می دانند و همواره با هیأت رفاه و تامین اجتماعی عربستان درگیر است و بالطبع هر بار بن سلمان به دفاع از دایی وارد منازعات شده و اختلافات را به سود وی حل و فصل می کند. افزون بر آن، بن سلمان کاخ بزرگی را برای اقامت به وی اختصاص و اجازه داده، به صلاحدید هرکس از دوستان و آشنایان را که علاقه دارد، در آن اسکان دهد. موضوعی که مورد سوء استفاده ی فهد بن فلاح قرار گرفت و بن سلمان را وادار کرد، این امتیاز را لغو کند. از دیگر امتیازات داده شده به فهد بن فلاح مصونیت قضایی است، لذا هر شکایتی که از او صورت می گیرد، راه به جایی نمی برد و او با دست باز و خیالی آسوده دست به هر تخلفی می زند. ادامه دارد ...
(✌️تاظهور✌️) ‌‌‌‌‌‌‌‌
کتاب عربده کش ریاض
15 💠 ویژگی بارز این نوع از مهمانی ها، حضور زنان در آنها در سرتاسر بود. آنها آزادانه در کافه تریای هتل «ریتز کارلتون» با مردانه در ارتباط بودند، بدون اینکه کوچکترین قید و بندی در این روابط بر آنها اعمال می شد. حتی از آنها خواسته نمی شد، دستکم موهای خود را بپوشانند. پیشنهادها بسیار حساب شده و کم کم و به شکلی خوشایند به سرمایه گذاران داده می شد، تا آنها را به سرمایه گذاری در طرح های بزرگ تر تشویق و ترغیب کند. به آنها گفته می شد که عربستان به مرکز حمل و نقل و انبار دنیا تبدیل می شود و در آن مراکز خدماتی و رفاهی و تفریحی دایر خواهد شد که به ۲۲ میلون شهروند کشور خدمات مورد نیاز را ارائه دهد. افتتاح کلوپ های شبانه و سالن های سینما و برگزاری کنسرت ها در انواع و اقسام آن از جمله این وعده ها بود، درحالی که دین و آیین آنها دایر کردن همه اینها را حرام اعلام و منع کرده بود. 🔰 مسئولان سعودی همچنین وعده شکوفایی و رشد و پیشرفت صنعت گردشگری را با اجرای طرح های جدید و توجه به مراکز و اماکن تاریخی دادند که تاکنون مورد بی توجهی قرار گرفته بودند، از جمله وعده داده شد که در سواحل دریای سرخ یک منطقه تفریحی گردشگری درجه یک برپا شود و برای اینکه شک و تردیدها درباره صدق گفته ها و صحت وعده هایشان را از بین ببرند، مقرر شد که اندکی از قید و بندهای اعمال شده بر زنان عربستانی را بکاهند و از ماه ژوئن سال ۲۰۱۸ اجازه رانندگی به آنها را بدهند. پیام شفاف و رسا بود و می گفت که عربستان در آستانه تغییرات و تحولات بزرگی قرار دارد و آنکه این طرح های اصلاحی را پیش می برد، پسر پادشاه عربستان است ... جوان مرموزی که همواره درحال کار بود و «محمد بن سلمان» خوانده می شد. آن موقع ۳۲ ساله بود و خود را نه تنها وقف بازنگری و تجدید ساختار عربستان که سرتاسر خاورمیانه آن هم در سریع ترین زمان ممکن کرده بود. ✳️ مدعوین روی صندلی های مخملی یا نشیمنگاه هایی قهوه ای رنگ نشسته بودند و انتظار می کشیدند. برای اینکه از واقعیت آنچه این شاهزاده جوان می گفت، مطمئن شوند و ببینند، آیا معنی آنچه می گوید را درک می کند؟ آیا او واقعا رهبری است که با دیدگاه ها و نظراتش می تواند، عربستان را از گذشته مذهبی اش دور کند یا صرفا جوان تازه کار عجولی است که روزگار او را به کام خود خواهد کشید؟ بعد از باز شدن درب فرعی، زمزمه های تند و سریعی سالن را فرا گرفت، سپس شاهزاده ظاهر شد. 🌀 لباسی سنتی و محلی به تن داشت که مردان سعودی به تن می کردند. لباسی سفید بلند به تن داشت. روی سرش یک پوشش محلی شامل چفیه ای به رنگ سفید و قرمز بود که توسط «عقال سیاه رنگ» تثبیت می شد تا مانع افتادن چفیه شود که به آن «یشماغ» می گفتند و یک جفت دمپایی سیاه که به پا کرده بود. بدن تو پری داشت که دلیل آن می توانست، علاقه اش به خوردن سریع غذا باشد ... ریش نامرتبش تمام صورتش را پوشانده بود، به نحوی نشان از درگیری های کاریش داشت که به او فرصت نمی دادند، وقتی را برای مرتب کردن آن اختصاص دهد ... معاونانش او را احاطه کرده بودند و درپی آنها خبرنگاران و تصویر برداران رسانه ها روان بودند. به جایگاه رفت و در صندلی سفیدی فرو رفت. ❇️ تا سه سال قبل کسی او را ندیده بود ... او یکی از هزاران شاهزاده خاندان سعودی است. اما توانست به سرعت جاده ترقی را به سمت نوک هرم قدرت در عربستان طی کند. وقتی پدرش ملک سلمان در سال ۲۰۱۵ بر تخت سلطنت نشست، به او اختیار رسیدگی و اداره پرونده های مهمی چون دفاع، اقتصاد، مذهب و نفت را داد و بعد از اینکه موانع موجود بر سر راهش را برداشت، او به ولی عهدی منصوب کرد تا در سایه پدرش که مرد اول عربستان شمرده می شود، خود را برای نشستن به جای پدر آماده کند. اما آشکار بود که این شاهزاده بن سلمان است که در عمل کشور را اداره می کند. به دلیل هیکل درشتش که یکی از مشخصات ولی عهد محسوب می شد، چه در عربستان و چه در خارج به او لقب «خرس گنده» را داده بودند و به این نام خوانده می شد. واقعیت امر هم این بود که هیکلی به تمام معنا درشت داشت، طوری که وقتی وارد اتاق یا سالن یا فضای بسته ای می شد، احساس می کردی که تمام فضا گرفته شده است. ادامه دارد ... @NOORI82325 🇮🇷 با ما همراه باشید
(✌️تاظهور✌️) ‌‌‌‌‌‌‌‌
کتاب عربده کش ریاض
16 🔰 وقتی صحبت می کرد، در صحبت هایش خبری از فن بیان و استفاده از عبارات و واژه های متین و در خور نبود و یا همچون رهبران جهان عرب چیزی از شمرده سخن گفتن مشاهده نمی شد. همین باعث لکنت زبان و تند و نامفهوم صحبت کردنش می شد. اگرچه به زبان عربی سخن می گفت، اما این زبان عربی با آن زبان عربی که رهبران جهان عرب به آن سخن می گفتند، خیلی فرق می کرد. تُن صدایش حین حرف زدن چون غرش بود، با دست های بزرگی که آنها را به این طرف و آن طرف پرت می کرد. به ظاهر بسیار پر نشاط و سر زنده نشان می داد، اما وقتی موضوعی به ذهنش خطور می کرد، یک باره و حتی قبل از آنکه جمله اش را تمام کند، از حرف زدن باز می ایستاد. ✳️ بارها اتفاق افتاده بود که طی دیدار با مقامات خارجی، برای بیان دیدگاه ها و نظراتش بی وقفه، یک ساعت حتی هم بیشتر صحبت می کرد و هیچ توجهی به سوالاتی که از وی می شد و پاسخ های مرتبطی که می بایست به آنها بدهد، نمی کرد. مقامات خارجی که با بن سلمان دیدار داشته اند، تاکید دارند که طی ملاقات، ولی عهد بی وقفه و مستمر پاهایش را تکان می دهد. حرکتی که تنها به دو دلیل ممکن است، در فرد مشاهده شود: نگرانی و اضطراب یا مصرف داروهای نشاط آور. ❇️ آن روز محمد بن سلمان از پشت تریبون با مسئول برگزاری نشست، به زبان انگلیسی صحبت کرد تا به مهمانان خارجی اش ثابت کند، تا چه حد به این زبان مسلط و آشناست. در ادامه سخنرانیش را به زبان عربی ایراد کرد و از یکی دیگر از طرح هایش رونمایی کرد. 🔰 طرحی که ولی عهد از آن سخن می گفت، «طرح نیوم» بود. شهری که قرار بود، در منطقه ای جدا از صحرا، در نزدیکی دریای سرخ احداث شود. شکل و شمایل و قوانین این شهر را می بایست سرمایه گذاران بزرگ دنیا ترسیم و تدوین کنند، به همین منظور ولی عهد از آنها می خواست، ضمن مشارکت در این طرح و سرمایه گذاری روی آن، هر آنچه ابداع و نوآوری در دنیا سراغ دارند، را در آن بکار برند. ولی عهد در توضیح وتشریح این طرح گفت که این طرح دروازه ورود عربستان به آینده ی بدون نفت و آغاز بهره برداری از انرژی خورشیدی در این کشور است، چون قرار است، انرژی مورد نیاز آن تماما از خورشید تامین شود و نیروی کار مورد نیاز این شهر را بیش از آنکه نیروی انسانی تامین کند، ربات ها تامین خواهند کرد و سرانجام اینکه پیاده سازی این طرح نیازمند سرمایه گذاری ۵۰۰ میلیارد دلاری است و برای تشویق و ترغیب بیشتر سرمایه گذاران و بازار گرمی تاکید کرد که این شهر سرزمین آرزوهای بشری است و بیش از انکه یک طرح اقتصادی باشد، ثبت کننده جهشی بزرگ در تمدن بشری است. 🌀 نور سالن را کاهش دادند و حضار فیلمی از شهر پیشنهادی بن سلمان را تماشا کردند. سپس برگزار کننده نشست که یک خانم خبرنگار خارجی بود، سوال کرد که آیا به نظر شما ساختار و بافت دینی و متعصب عربستان مانع اجرای چنین طرحی نخواهد شد که عمدتا نگاهش به آینده است. محمد بن سلمان گفت که عدم تسامح جایی در تاریخ عربستان ندارد و تاکید کرد که عربستان تلاش می کند، در راستای تامین منافع همه طرف ها با تمام کشورهای جهان تعامل و همکاری داشته باشد و افزود: «ما دیگر در گذشته اینگونه که اکنون می بینید، نبودیم ... تمام توان خود را به کار گرفته ایم تا به اسلام میانه و مسالمت جو باز گردیم که پذیرای همه ادیان و همه آداب و رسوم ها و به طور کلی همه دنیاست ... هفتاد درصد مردم عربستان را جوانان زیر گروه سنی ۳۰ سال تشکیل می دهند ... و خیلی صریح بگویم ... اجازه نمی دهیم، ۳۰ سال از زندگی مان به تعامل با افکار و اندیشه های افراطی سپری شود ... همین امروز و همین الان این افکار را منسوخ می کنیم ... ما می خواهیم مثل دیگران، زندگی عادی و طبیعی خود را داشته باشیم ... زندگی که نشان دهد، مذهب ما، آیین تسامح و همزیستی مسالمت آمیز و آداب و رسوم ما، عادات و منش هایی خوشایند و دل نشین هستند ... در یک کلام می خواهیم مثل همه دنیا زندگی کنیم و در رشد و پیشرفت دنیا سهیم باشیم». ✳️ سابقه نداشت که مقام مسئول سعودی چنین سخنانی آن هم در ملاء عام بر زبان بیاورد و چنین تعهدات و عده هایی بدهد ... حاضران در نشست با شور و هیجان شدید برای بن سلمان کف زدند. اما دو هفته بعد، سایه رخدادی بسیار وحشتناک بر کشور خیمه افکند ... ادامه دارد ... @noori82325 🇮🇷 با ما همراه باشید
(✌️تاظهور✌️) ‌‌‌‌‌‌‌‌
کتاب عربده کش ریاض
17 🔰 ظرف چند روز مقامات دیوان پادشاهی و نیروهای پلیس مخفی عربستان سعودی اقدام به بازداشت صدها شخصیت متمول و با نفوذ و قدرتمند عربستان سعودی نمودند که در میان آنها شماری از نزدیکان و آشنایان «محمد بن سلمان»، ولی عهد عربستان سعودی و از خاندان حاکم و حتی بعضی از افرادی که در مراسم ازدواجش حضور داشتند، دیده می شدند. به محض بازداشت، گوشی آنها و محافظان و همراهان و رانندگانشان ضبط شد و سپس در هتل معروف و بین المللی «ریتز کارلتون» شهر ریاض بازداشت شدند. به این ترتیب، محل برگزاری آن همایش با شکوه سرمایه گذاری در طرح «نیوم» ولی عهد به زندان 5 ستاره تبدیل شد 💠 حکومت، بازداشت ها را در راستای مبارزه با فساد خواند. به همین دلیل بسیاری از مردم از این اقدام خوشحال شدند، چون تا چشم باز کرده بودند، دیده بودند که شاهزادگان و سرمایه داران درحال غارت و چپاول سرمایه های ملی عربستان هستند. اگرچه حق با مردم بود و بسیاری از افراد بازداشت شده از دانه درشت های مفسدین اقتصادی در عربستان شمرده می شدند، با این حال بودند، مفسدین معروفی که همچنان آزاد بودند و از جمله این مفسدین برادر زاده های ملک سلمان و نزدیکانش بودند و این شک و تردیدها درباره اهداف واقعی این بازداشت ها را تشدید می کرد. ❇️ یکی از موضوعات بسیار سوال برانگیز این بود که وقتی خبر تشکیل کمیته تحقیق و بازجویی درباره فساد متهمین اعلام شد، همه با تعجب دیدند که محمد بن سلمان یکی از اعضای این کمیته است، درحالی که منابع تامین ثروتش بر هیچ کس روشن نبود ... برای همه این سوال مطرح بود که ولی عهد از کجا مبلغ نیم میلیارد دلار را برای خرید کشتی شخصی یا کاخی در فرانسه آورده است که گفته می شد، «گرانقیمت ترین خانه دنیا» است؟ بعد از آن هم موضوع خرید تابلوی نقاشی «لئوناردو داوینچی» به مبلغ 450 میلیون دلار خبر ساز شد که همه اینها برای مردم عربستان که اغلب آنها در فقر بسر می بردند، سوال برانگیز بود. 🌀 به افراد در بازداشت گفته بودند که مهمان ملک سلمان هستند، اما نحوه تعامل آنها خلاف این گفته را ثابت می کرد و با طولانی شدن بی خبری از آنها، خانواده ها و بستگان این افراد شروع به تکاپو برای به دست آوردن خبری از آنها شدند. البته این اقدام بسیار با احتیاط صورت می گرفت تا شک و تردیدی در حکومت ایجاد نکند. 🔰 بعد از چند هفته پیگیری، افراد بازداشت شده اجازه یافتند، تماسی 3 دقیقه ای با خانواده های خود داشته باشند. به گفته ی خانواده ها، اگرچه در این تماس گفته می شد که حال آنها خوب است و در سلامتی کامل هستند، اما از لحن صدای آنها برداشت می شد که به شدت در تنگنا و فشار هستند. به همین دلیل به سرعت این ذهنیت در سرتاسر عربستان به ویژه خانواده های زندانیان شکل گرفت که بن سلمان در همان زمان که این بازداشت ها را دستاویزی برای مصادره اموال و ثروت این افراد قرار داده و اموال آنها را غصب می کرد و به حساب خود می ریخت، در همان زمان هم اگر با مقاومتی مواجه می شد، آبرو و اعتباری برای آنها باقی نمی گذاشت. ادامه دارد ... @noori82325 🇮🇷 با ما همراه باشید
(✌️تاظهور✌️) ‌‌‌‌‌‌‌‌
کتاب عربده کش ریاض
18 🔰 یکی از بستگان افراد در بازداشت هتل ریتز کارلتون، اقدام بن سلمان و شخصیت وی را اینگونه توضیف می کند: «بن سلمان آدمی کودن و کینه ای است ... همه توان خود را بکار می برد تا مردم را نابود کند ... نمی تواند، کسی را بالاتر از خود چه مادی و چه معنوی ببیند ... او خود شیطان است ... اگرچه باید گفت که شیطان باید از او درس بگیرد. او برای اثبات سخنان خود به اقدامات بن سلمان از زمان منصوب شدن به ولی عهدی عربستان استناد می جوید و می گوید که بن سلمان درحالی به ولی عهدی منصوب شد که با کوهی از مشکلات و چالش ها در داخل و خارج عربستان مواجه بود، اما به جای رایزنی با افراد قابل اعتماد و با تجربه، آنها را با اشتباهاتی بزرگ تر به گمان خود حل کرد، به همین دلیل عربستان را درگیر جنگ پر هزینه در یمن کرد و چشم انداز توسعه اقتصادی عربستان را ارائه داد که سرآمد این چشم انداز طرح نیوم بود و سعی کرد، روابط نزدیکی با دونالد ترامپ، رئیس جمهوری آمریکا و دامادش «جارد کوشنر» برقرار کند. در داخل نیز با کوتاه کردن دست مفتی ها و محدود کردن دخالت آنها در امور و مسائل دینی و مذهبی، پای سینماها و کنسرت ها و کاباره ها و غیره را در عربستان باز کرد. 💠 به گفته این فرد که منتسب به یکی از خاندان های معروف و متمول عربستان است، درحالی که پادشاهان قبلی همواره تلاش کرده بودند، پیرامون آنها را افرادی خبره و صاحب نظر بگیرند تا از نظر و دیدگاه آنها برای حل مشکلات استفاده کنند، اما می بینیم در زمان سلطنت ملک سلمان و ولی عهدی پسرش اوضاع به گونه ای دیگر است. ملک سلمان به محض رسیدن به قدرت افرادی که زمانی حلقه نزدیک ملک عبد الله را تشکیل می دادند و غالبا از افراد صاحب نفوذ و با تجربه بودند، از خدمت دربار مرخص کرد تا جای آنها را جوانانی خام، فاسد و بی مسئولیت بگیرند. ✳️ در میان افرادی که حلقه جدید دربار را تشکیل می دادند، نام دو جوان بیش از دیگران بر سر زبان ها افتاد. یکی «ترکی آل شیخ» معروف به «ترکی ملیجک» و دیگری، «سعود القحطانی» بود که به خاطر رنگ سیاه پوستش به معروف «غلام و برده» معروف بود. اینکه دلیل واقعی آوردن این افراد و قرار دادن آنها در حلقه نزدیک به ملک سلمان و پسرش بر کسی معلوم نیست، اما آنچه در آن شک و تردید نیست، اینکه آنها به خوبی از وفاداری حلقه پیشین به ملک عبد الله و خاندانش و همچنین اطاعت مطلق از نایف بن عبد العزیز و پسرش محمد، از افسران ارشد دستگاه امنیت و اطلاعات عربستان و تا حدودی وزارت کشور آگاه بودند. 🌀 لذا تلاش کردند، از حلقه وفادار قبلی خلاص شوند. پس از مرخص شدن حلقه ی سابق نوبت به سپردن وظایف و سمت ها به حلقه جدید بود. اما قبل از آن بن سلمان با تشکیل ارگان جدیدی به نام «سازمان امنیت و اطلاعات» عربستان دست وزارت کشور در تصمیم گیری های امنیتی را کوتاه کرد و از سوی دیگر، دستگاه اطلاعات و امنیت جدیدی روی کار آورده که وفاداری و تبعیت تام و بی چون و چرایی از وی داشتند. در ادامه نیز برای جبران خوش خدمتی های آل شیخ و القحطانی، آل شیخ را به سمت وزیر ورزش و القحطانی را به سمت وزیر «مگس های سایبری» عربستان منصوب کرد. درباره سوابق این دو می خوانیم که ترکی آل شیخ پیشتر از افراد نزدیک به محمد بن نایف بود، اما همین که از مقامش به عنوان ولی عهد برکنار می شود، به حلقه محمد بن سلمان ملحق می شود که این منصب را در اختیار داشت، به همین دلیل بسیاری ترکی آل شیخ را جاسوس ملک سلمان و پسرش در دفتر محمد بن نایف می دانند که اطلاعات سری و محرمانه بن نایف از جمله مصرف مواد مخدر را در اختیار آنها گذاشت. ادامه دارد... @noori82325 🇮🇷 با ما همراه باشید
(✌️تاظهور✌️) ‌‌‌‌‌‌‌‌
کتاب عربده کش ریاض
19 🔰 به همین ترتیب، القحطانی نیز زمانی که «خالد التویجری» مسئول دفتر ملک عبد الله بود، به عنوان کارمند ساده در این دفتر مشغول به کار بود. گفته شده که التویجری همواره با تحقیر با وی رفتار می کرده و هرگاه چشمش به القحطانی می افتاد، او را به سبب باسن بزرگش مورد تمسخر قرار می داد و باز هم بعید نیست که این القحطانی بوده که رابطه ملک سلمان و التویجری را خراب کرده و با بدگویی هایش التویجری از چشم ملک سلمان انداخته بود. بنابراین می بینیم که این پست ها بی خود و بی جهت به این دو داده نشده، بلکه در قبال آن خدماتی به شاه جدید و ولی عهد جدید سعودی ارائه شده است. اما بی تجربگی و خامی این دو عربستان سعودی را به ورطه های هلاکت بزرگی انداخت که تبعات آن با وجود گذشت سال ها همچنان دامنگیر مسئولان سعودی است و بیرون آمدن از آنها امری بسیار دشوار به نظر می آید. 💠 صرف نظر از درگیر کردن عربستان در باتلاق جنگ در یمن، بی شک یکی از بزرگترین ورطه هایی که این دو نفر عربستان را به خاطر حماقت هایشان در آن گرفتار کردند، مشارکت در قتل فجیع «جمال خاشقجی»، نویسنده و روزنامه نگار معارض عربستانی در کنسولگری عربستان در استانبول بود. به عنوان پیش زمینه باید گفت که بن سلمان به سعود القحطانی دستور ترور خاشقجی را به دلیل دیدگاه های معارضش داده بود و در این راه شاهزاده خالد بن سلمان، برادر ولی عهد در کنار القحطانی نقش اصلی را در قتل خاشقجی ایفا کردند. البته بن سلمان تاکید کرده بود که این قتل نباید در خاک آمریکا صورت گیرد، مبادا خشم ترامپ را برانگیزد. به همین دلیل ترکیه انتخاب شد. اما درباره چرایی انتخاب کنسولگری عربستان در استانبول باید گفت که خاشقجی به این کنسولگری رفت و آمد بسیار داشت و همین نشان می داد که به افراد شاغل در آن اعتماد و آشنایی کامل دارد و اصلا تصور نمی کرد، داخل این کنسولگری مورد تعرض قرار گبرد، به همین دلیل به دام انداختنش به کاری آسان تبدیل می شد. 🔰 آنچه در قتل جمال خاشقجی آن هم به آن شکل فجیع تعجب همگان را برانگیخت، این است که محمد بن سلمان دارای معارضانی بسیار سر سخت تر از خاشقجی است و اینکه اگر قرار باشد، تسویه ای در معارضان صورت گیرد، با از آنها شروع شود، نه جمال خاشقجی که حتی وقتی در خارج عربستان اقامت داشت، حامی و طرفدار نظام سعودی نشان می داد. تاکنون فرضیه های متعددی درباره دلایل این اقدام بن سلمان مطرح شده که یکی از آنها، این ادعا بود که خاشقجی در اواخر زندگی خویش به قطری ها نزدیک شده و علیه عربستان درصدد توطئه بوده اند. همچنین گفته شده، خاشقجی به این دلیل ترور شد که از اسرار حملات 11 سپتامبر سال 2001 میلادی و دست داشتن عربستان در آن مطلع بوده است. به هر روی قتل فجیع خاشقجی بازتاب و تبعات بسیاری برای ملک سلمان و بن سلمان داشت. صرف نظر از واکنش های خارج از عربستان، در داخل بسیاری از شهروندان عربستانی به این باور رسیدند که «محمد بن سلمان» دارای شخصیت بسیار فتنه انگیز و اختلاف افکن است. همچنین علاوه بر تمام بیماری های روحی و روانی که از آن رنج می برد، به اختلال شخصیت مبتلاست و دارای شخصیتی دو قطبی است، چون درحالی که طرفداران بن سلمان وی را رهبر اصلاح طلب کشور خود می خوانند که سال ها در انتظارش بودند تا با به قدرت رسیدن موازنه های قدرت در داخل و خارج عربستان را تغییر دهد و معادله جدیدی را بر منطقه تحمیل کند، مخالفانش از شخصیت دیکتاتور مآبانه و بسیار بی رحم وی به شدت ابراز نگرانی کرده اند. ادامه دارد... @noori82325 🇮🇷 با ما همراه باشید
(✌️تاظهور✌️) ‌‌‌‌‌‌‌‌
کتاب عربده کش ریاض
20 🔰 در سال 1966 معلم انگلیسی الجزایری الاصلی که در مدرسه تیزهوشان شهر «جده» در سواحل غربی عربستان تدریس می کرد، پیشنهاد کاری بسیار عالی و خوبی دریافت کرد. شاهزاده سلمان بن عبد العزیز که برای سفری چند ماهه با یکی از همسرانش و فرزندانش به جده آمده بود، دنبال یک معلم زبان انگلیسی برای فرزندانش بود که «رشید سکای» را به او معرفی کردند. 💠 رشید سکای یا همان معلم انگلیسیِ الجزایری، آشنایی چندانی با شاهزاده سلمان نداشت که در آن زمان امیر ریاض بود و منصبی مهم محسوب می شد، چون صاحب آن یکی از فرزندان ملک عبد العزیز بود که مسئولیت اداره ی پایتخت آل سعود را برعهده داشت و جایگاهی مهم در میان دیگر اعضای خاندان سعودی به وی می بخشید، به همین دلیل به محض دریافت پیشنهاد و به طمع دستمزد بیشتر آن را پذیرفت. پس از توافق، راننده ی سلمان هر روز پس از پایان مدرسه، رشید سکای را از مدرسه به امارت می برد که سلمان و خانواده اش در آن سکونت داشتند. وقتی سکای اولین بار وارد امارت شد، با مجموعه خانه های بزرگ با حیاط های مملو از گل و سبزه مواجه شد که نگهداری از آنها را کارگرانی سفید پوش برعهده داشتند. 🌀 آنگونه که رشید سکای در کتاب خاطرات خود نوشته، او از کنار توقفگاهی مملو از ماشین های خاص و گران قیمت از جمله یک دستگاه کادیلاک صورتی رد شده بود که تا آن زمان مثل آن را ندیده بود. داخل کاخ با دانش آموزانی که موظف بود به آنها زبان انگلیسی را آموزش دهد، دیدار کرد که 4 پسر سلمان از همسر دومش بودند. بزرگ ترین آنها کودک شیطان 11 ساله ای بود که اسمش «محمد» بود. مشخص بود که شاهزاده های کوچکتر بیشتر از درس به بازی علاقه داشتند و سکای تمام تلاشش را برای جلب توجه آنها انجام می داد، اما به محض پیدا شدن سر و کله محمد هرچه رشته کرده بود، پنبه می شد، به خصوص که اینگونه به نظر می رسید، به او اجازه هر کاری داده شده بود، از جمله اینکه بی سیم یکی از نگهبانان را گرفته بود و هنگام درس دادن سکای از آن برای تمسخر سکای و رد و بدل کردن لطیفه و جوک با نگهبانان استفاده می کرد و همین برای بهم ریختن کلاس کافی بود. ✳️ سکای که راه چاره ای نمی دید، به تدریس خود با اعمال شاقه و مزاحمت های محمد ادامه می داد، تا اینکه یک روز محمد به او گفت که مادرش معتقد است، او «یک جنتلمن واقعی» است. سکای از این حرف محمد بسیار تعجب کرد، چون می دانست، در عربستان محیط ها و مکان های مردان و زنان کاملا از هم جدا هستند. در این شرایط چگونه مادر محمد او را دیده و با شخصیتش آشنا شده است. لذا حس کرد که تحت نظر است، با این حال به تدریس خود ادامه داد و با وجود تمام تلاش هایی که می کرد، پسرها پیشرفت چندانی نداشتند و همین موضوع باعث شد، محمد تا 25 سالگی از صحبت کردن به زبان انگلیسی در ملاء عام طفره برود. وضعیت زبان فرانسه بدتر از انگلیسی بود و پیشرفت در یادگیری این زبان که مادرش از سکای خواسته بود، آن را هم در برنامه آموزش هایش جا دهد، اسفبارتر بود. در این بین سکای هرچه به پایان ماموریت کاریش نزدیک می شد، ابعاد جدیدی از شخصیت محمد بر وی آشکار می شد و یکی از این ابعاد سلطه گر بودن و ریاست طلب بودن محمد بود که ریشه آن را در توجه بیش از حد سلمان به او از همان کودکی و بزرگ ترین فرزند مادرش می دید. ادامه دارد... @noori82325 🇮🇷 با ما همراه باشید
(✌️تاظهور✌️) ‌‌‌‌‌‌‌‌
کتاب عربده کش ریاض
21 💠 سکای می گوید: شخصیت سلطه گر و ریاست طلب محمد که از نفوذ سلمان در وی تاثیر می پذیرفت، باعث شده بود تا نوعی بی رحمی و خشونت نیز در رفتارهایش شکل بگیرد، به ویژه آنکه ملک سلمان نیز دارای چنین شخصیتی بود. ✳️ وی ملک سلمان را در زمانی که امیر ریاض بود و با وی از نزدیک رابطه داشت، اینگونه توصیف می کند: «سلمان بن عبدالعزیز با موهای سیاه و ریش بزی اش در کار بسیار جدی و منضبط بود، طوری که به سختگیری و یکدندگی شهرت یافته بود ... وقتی به خارج سفر می کرد، کت و شلوار به تن می کرد و کروات راه راه می بست ... در این تیپ و هیأت شبیه سرمایه داران و بانکداران وال استریت بود ... اما در خانه لباس های سنتی گران قیمتی به تن می کرد ... او ساعت ها قبل از بیدار شدن دیگر شاهزاده های سعودی از خواب بیدار می شد و کوچک ترین حرکات قبایل و مفتی ها و عشایر بزرگ پایتخت از جمله عشیره ی خودش را زیر نظر داشت ... سال ها بود که او را به عنوان تأدیب کننده ی افراد نافرمان خاندان می شناختند ... لذا هر تخلفی که از سوی شاهزاده ها سر می زد، او عهده دار تنبیه اش بود و اگر خطا و تخلف شاهزادگان از حد رایج و معمول آن فراتر می رفت، او را چند روزی به زندان می انداخت، زندانی ویژه که در کاخش بود و شخصا آن را اداره می کرد ... این موضوعی بود که طی گفتگو با «رابرا لیسی»، نویسنده انگلیسی هم به آن اشاره کرده و گفته بود که «زندان مخصوصی دارم و الآن چند تن از شاهزاده ها را در آن زندانی کرده ام» ... و به جز صاحب چنین شخصیتی هیچ کس در به قدرت رسیدن محمد و مطرح شدنش در خاندان سعودی نقش نداشت. ❇️ شاهزاده بودنش باعث شده بود، امتیازاتی بدست آورد که هیچ یک از آنها حاصل کار و تلاش وی نبودند ... جز دوستان نزدیک و افراد خانواده کسی جرأت نداشت، نام او را بر زبان بیاورد ... همان طور که محمد بعدها گفت، پدرش شخصا بر آموزش و یادگیری او و دیگر برادرانش نظارت داشت ... هر هفته کتابی به آنها می داد بخوانند و آخر هفته مطالب آن را امتحان می گرفت ... مادر محمد هم مانند ملک سلمان سختگیر و جدی بود، طوری که اگر دیر سر سفره حاضر می شد، به شدت از سوی مادرش مورد تنبیه قرار می گرفت. محمد در یکی از مصاحبه هایش می گوید: «من و برادرهایم همیشه این سوال در ذهن مان بود که چرا مادر با ما اینگونه برخورد می کند و از کوچکترین اشتباه مان نمی گذرد ... اما بعد متوجه شدیم که همین سختگیری ها بود که باعث شد، قوی باشیم». 🌀 به ندرت دیده شده، محمد و کسانی که او را از نزدیک می شناسند، از دوران جوانی اش صحبت کنند ... به همین دلیل کسی جرأت نمی کند، در این زمینه صحبت کند، اما اندک اطلاعات به دست آمده چنین می گوید: «سلمان با همسر اولش در کاخی نزدیک به دیوان سلطنتی زندگی می کردند و از آنجا که ستون های سر در کاخ سفید رنگ بود، در میان مردم به تمسخر به «کاخ سفید» معروف شده بود ... اما مادر سلمان و پسرانش در جایی دیگر اقامت داشتند ... لذا برای اینکه جایی در دل سلمان باز کنند، هر روز آنها را برای صرف ناهار به کاخ سفید می فرستاد ... در آنجا سلطانه، همسر اول با آنها به تندی برخورد می کرد ... این رفتار روی فرزندانش نیز تاثیر گذاشته بود و آنها نیز با محمد و برادرانش رفتار اهانت بار و تحقیری آمیزی داشتند. . زندگی محمد با برادرانش دیگرش تفاوت بسیار داشت ... درحالی که آنها برای ادامه تحصیل و کسب تجارب کاری به خارج می رفتند، محمد تمام این مراحل را داخل کشور سپری کرد ... او دوران نوجوانی و جوانی اش را در میان لشکری از شاهزادگان، بی نام و نشان پشت سر گذاشت، به ویژه آنکه ویژگی خاصی نداشت که او را از دیگران متمایز کند ... اما وقوع دو مرگ در خاندان همه ی ورق ها را برگرداند». ادامه دارد... @noori82325 🇮🇷 با ما همراه باشید
(✌️تاظهور✌️) ‌‌‌‌‌‌‌‌
کتاب عربده کش ریاض
22 🔰 در سال 2001 مرگ ناگهانی شاهزاده «فهد» 46 ساله، پسر بزرگ سلمان و سال بعد از آن مرگ شاهزاده «احمد» 44 ساله ظاهرا به دلیل سکته قلبی سلمان را در اندوه و غم بزرگی فرو برد ... درحالی که پسران دیگرش هریک به کاری مشغول بودند ... تنهایی و غم و اندوه سلمان را به محمد سوق داد که در آن زمان شانزده ساله بود ... در این میان پافشاری های مادر به محمد در نزدیک شدن بیش از پیش به سلمان و استفاده از فرصت پیش آمده، باعث شد تا محمد همه جا و در هر جایی در کنار پدرش باشد و این موجب آشنایی وی با بسیاری از شخصیت های کشور و لشگری شد. 💠 زندگی محمد در آن دوران بر استفاده از امتیازات سلطنتی جهت برقراری رابطه با قبایل و عشایر جدید و مستحکم کردن روابط سابق بود ... تابستان ها در سواحل دریای سرخ چادر می زدند و محمد دستور می داد، برای تفریح جوانان صدها جت آبی را به محل اطراقش ارسال کنند ... زمستان ها هم در بیابان چادر می زدند ... محمد بزرگترین چادر را برپا می کرد و در آن گوشت بریان و کباب بره را که با برنج در سینی های بیض بزرگ ریخته شده بودند، بین صحرانشینان پخش می کرد ... این باعث می شد تا صفی طولانی از خودروها مقابل چادرش به بهانه ی عرض ادب و ابراز وفاداری و در واقع برای گرفتن غذا صف بکشند ... به این ترتیب، دنیای محمد در عربستان سعودی خلاصه می شد و به نظر می رسید، به همان اندازه که عموزاده هایش به لندن و ژنو و موناکو عشق می ورزیدند، او عربستان را دوست داشت. بالاخره، مادر سلمان و پسرانش به کاخی که به آنها اختصاص یافته بود، منتقل شدند. سلمان تابستان ها که تعطیلاتش را به همراه همسر اولش و فرزندانش در کاخ «شیده» در ماربیا سپری می کرد، برای دیدار خانواده ی مادر محمد به بارسلون می آمد. ✳️ از همان دوران نوجوانی «پرخاشگری» و «تند مزاجی» دو ویژگی اساسی شخصیتی محمد را تشکیل می دادند و همین اعتبارش را زیر سوال می برد. در میان شخصیت های سیاسی جهان به «مارگارت تاچر»، نخست وزیر اسبق انگلیس علاقه بسیار داشت و از آن زن آهنی و اینکه چگونه توانسته بود، پایه گذار اقتصادی قدرتمند برای انگلیس باشد، سخن می گفت. وقتی نام محمد در عرصه سیاسی داخلی، منطقه ای و بین المللی مطرح شد، دارایی و ثروتی همچون عموزاده هایش نداشت، لذا به سرعت به تکاپو افتاد تا عقب ماندگیش را جبران کند و این بازار بورس بود که هدف ثروت اندوزی وی قرار گرفت. وی سهام شرکت های بی ارزش و کم بها را خریداری می کرد و سپس تحت این عنوان که وی صاحب آنهاست، آنها را به چندین برابر قیمت می فروخت. 🌀 بعد از بورس، بازار املاک دومین هدف مال اندوزی محمد بود که با اعمال نفوذ و قدرت و زور املاک بسیاری را به نام خود کرد، نقل است که وی خواستار قطعه زمینی شد و چون مالک با فروش آن مخالفت کرد، محمد بسته ای را برای وی فرستاد که درون آن دو گلوله بود. بعد از آن محمد بن سلمان در میان مردم عربستان به «محمد هفت تیرکش» معروف شد. اما اینکه آیا محمد پس از سلمان بر تخت سلطنت خواهد نشست یا خیر؟ به قطعیت نمی توان گفت اگر این گفته ی «ملک عبدالعزیز» را به یاد بیاوریم که گفته بود، «اگر مردی قرار است، رهبر قومش شود، باید آموزه هایش را در کشورش و میان قومش دیده باشد و در محیطی بزرگ شود که مردمانش رشد می یابند» متوجه می شویم که احتمال به بر تخت سلطنت نشستن وی به شدت مطرح است، به ویژه آنکه ضرب المثلی در خاندان سعودی به شدت رایج و متداول است که می گوید: «برای تعامل با بیابانگردان و صحرانشینان باید مثل آنها بیابانگرد و صحرانشین باشی» ادامه دارد... @noori82325 🇮🇷 با ما همراه باشید
(✌️تاظهور✌️) ‌‌‌‌‌‌‌‌
کتاب عربده کش ریاض
23 💠 رابطه با یهودیان صهیونیست در میان اعضای خاندان سعودی پدیده جدید و گذرایی نیست، بلکه ریشه در تاریخ این خاندان دارد، به نحوی که می توان آن را رابطه «مراد و مریدی» توصیف کرد و بالطبع نه «ملک سلمان» و نه پسرش «محمد بن سلمان»، ولی عهد عربستان از این قاعده مستثنی نیستند. رابطه «ملک سلمان» با صهیونیست ها به دهه هشتاد باز می گردد و مقدمه چین این دیدارها که اغلب در کشور مغرب صورت می گرفت، «عثمان العمیر» و «عبد الرحمن الراشد»، دو نوکر حلقه به گوش «ملک سلمان» بودند. ✳️ البته در آن زمان «ملک سلمان» نه پادشاه عربستان بود و نه از جانب حکومت مامور به این ملاقات ها شده بود، لذا اهداف خاص خود را از این ملاقات ها دنبال می کرد که مهمترینش در تحکیم موقعیت و گسترش نفوذش در ساختار قدرت و خاندان سعودی نمود پیدا می کرد. در مقابل «ملک سلمان» متعهد می شد، شرکت چاپ و انتشارات «سعودی»، بویژه روزنامه فرا منطقه ای «الشرق الاوسط» را در راستای هدف عادی سازی روابط با «اسرائیل» به خدمت بگیرد و در این راستا تیمی از سرسخت ترین دشمنان جهان اسلام و عرب تشکیل داد. 🌀 اولین ماموریت این گروه نفوذ در رسانه ها و شبکه های ماهواره ای و جامعه سعودی و تزریق فرهنگ، اخلاق، ارزش ها و دیدگاه های صهیونیستی بود. این اقدام به دستور مستقیم «ملک سلمان» انجام نشد، چون مغزش کشش حلاجی چنین پروسه ای را نداشت، لذا پیاده سازی آن به «محمد بن سلمان»، وزیر وقت دفاع و «محمد بن نایف»، وزیر وقت کشور عربستان سپرده شد که مورد حمایت بی قید و شرط و مستقیم «ملک سلمان» بودند. «مجتهد» افشاگر مشهور عربستانی از ملک سلمان و «عادل الجبیر»، وزیر خارجه پیشین عربستان به عنوان دو نفری یاد می کند که در سه دهه اخیر نقش اصلی در ارتباط عربستان با اسرائیل را ایفا کرده اند. به گفته وی این ارتباط از دو کانال انجام می شد. کانال اول، کانال الجبیر بود که از دانش آموخته فردی چون «بندر بن سلطان»، سفیر اسبق عربستان در واشنگتن است. وظیفه الجبیر نزدیکی هرچه بیشتر به «ایپاک» بود و لازم به توضیح نیست که ایپاک چه وظیفه ای در آمریکا دارد. به گفته مجتهد نتیجه این نزدیکی طی دو دهه گذشته بدست آوردن اعتماد اسرائیل و هماهنگی مواضع در برابر مسائل منطقه ای پشت درب های بسته بود. خدمات الجبیر در این مدت چنان به مذاق صهیونیست ها خوش آمده بود که به «ستاره» صهیونیست تبدیل شد، طوری که او را «مایکل جردن عربستان سعودی» توصیف می کردند. از نگاه صهیونیست‌ها، الجبیر بهترین نمونه یک جوان سر سپرده سعودی است که چشم و گوش بسته دستوراتشان را اجرا می کند. ❇️ اما دومین کانال ارتباطی عربستان با اسرائیل در شخص ملک سلمان، از وقتی امارت ریاض را در دست داشت، نمود پیدا می کرد. اگرچه ملک سلمان از زمان نشستن بر تخت سلطنت ماموریت پیگیری پرونده رابطه با اسرائیل را به پسرش محول کرد و راشد و العمیر را با محمد بن سلمان مرتبط کرد و ولیعهد سعودی به آنها چون افراد مقدسی نگاه می کند که گفته هایشان را باید بدون چون و چرا اجرا کرد، اما این به معنای قطع ارتباط شخصی ملک سلمان با اسرائیل نبود، دلیل این مدعا افشاگری «انیس نقاش»، تحلیلگر و نویسنده معروف جهان عرب از کمک 125 میلیون دلاری پادشاه سعودی در سال 2016 به خسارت دیدگان صهیونیست آتش سوزی های فلسطین اشغالی بود. ادامه دارد... @noori82325 🇮🇷 با ما همراه باشید
(✌️تاظهور✌️) ‌‌‌‌‌‌‌‌
کتاب عربده کش ریاض
24 💠 موضوع کمک های مالی ملک سلمان به صهیونیست ها به اینجا ختم نمی شود، بلکه شبکه تلویزیونی فرانس 24 فرانسه در سال 2016 خبری درباره کمک مالی شاه سعودی به تبلیغات انتخاباتی «بنیامین نتانیاهو» نخست وزیر اسرائیل به نقل از «اسحاق هرتزوگ» رئیس حزب کار اسرائیل منتشر کرد. به گفته ی رئیس حزب کار اسرائیل، نتانیاهو در مارس 2015 میلادی 80 میلیون دلار از شاه سعودی به عنوان کمک مالی به تبلیغات انتخاباتی اش کمک دریافت کرده بود. خبری که چند دقیقه بعد از خروجی فرانس 24 حذف شد. ✳️ با توجه به ضرب المثل معروف « پسر کو ندارد نشان از پدر تو بیگانه خوانش، مخوانش پسر» محمد بن سلمان نیز نه تنها در اظهار ارادت و خوش خدمتی به صهیونیست ها از پدر پیشی گرفت، بلکه مارس سال گذشته، رسانه های دنیا خبری مضحک و غافلگیر کننده از درخواست ازدواج «نعمه شوستر الیاسی»، کمدین اسرائیلی منتشر کردند که از درخواست ازدواج نعمه با محمد بن سلمان سخن می گفت. 🌀 شوستر 13 فوریه سال گذشته در گفتگو با شبکه i24 از قامت بلندش و چالش هایی که با آن مواجه است، سخن گفت و افزود: «کسی دختر بلند قد و قامت و قوی و قدرتمندی چون من را نمی پسندد و دوست ندارد». شوستر 32 ساله در ادامه یادآور شده بود که اخیرا خانواده اش از او خواسته بودند که هرچه سریع تر ازدواج کند. ولی از آنجا که وی حاضر نیست، یک ازدواج عادی و معمولی داشته باشد، به فکر ازدواج با بن سلمان است، چرا که او مردی قوی و تنومند و بلند قامت است و حکومتش در راستای بهبود روابط با اسرائیل گام بر می دارد. ✳️ نعمه که حزبی به نام خود تشکیل داده است، از محمد بن سلمان درخواست کرده ، جهت برقراری عدالت و مساوات در منطقه از حزبش حمایت کند و انتظار دارد، فعالیت های حزبش در میان کشورهای عربی مورد استقبال قرار گیرد. وی در مصاحبه اش صراحتا خاطر نشان می کند، از نزدیکی روابط عربستان و اسرائیل برای ارسال پیامش به بن سلمان استفاده کرده است. در بخشی از این پیام نعمه می گوید: «سلام ام بی اس.. نعمه هستم.. نحوه تاسیس حزبی به اسم "حزب نعمه" رو تجربه کردم.. اگه بتونی، از حزب نعمه یا نعمه حمایت کنی خیلی عالی میشه.. خیلی» و درحالی که برخی از کاربران فضای مجازی این اظهارات نعمه را یک شوخی و مزاح برداشت می کنند، وی تاکید می کند که کاملا در سخنان خود جدی بوده و همین موجب می شود، برخی رسانه ها از «علاقه» وی به محمد بن سلمان و احساساتش نسبت به او پرده بردارند و افشا کنند که یکی از آرزوهای وی ارتباط با محمد بن سلمان است. 💠 از این پیام کاملا می توان برداشت کرد که «دختران صهیون» از حمایت بن سلمان مطمئن هستند. اکنون یک اسرائیلی خیلی راحت تر از یک شهروند عرب می تواند، به حکام عرب پیام دهد. اینکه یکی از دختران صهیونی و رئیس حزب نعمه اسرائیل از پسر ملک سلمان که خود را «خادم الحرمین» می نامد و خواستار حمایت او از حزبش می شود، چیزی جز آغاز مرحله ای جدید از عادی سازی روابط بین آل سعود و اسرائیل نیست و این سخنی گزاف نیست، وقتی بدانیم، بن سلمان از زمان ولی عهدی در سال 2017 به نویسندگان و اصحاب رسانه دستور اکید داده تا افکار عمومی در عربستان را برای برقراری روابط دوستانه با اسرائیل آماده کنند. این درحالی است که یک کاربر سوری به نام «عبدالحکیم البناوی» این سوال را مطرح می کند که آیا پشت پرده این درخواست ازدواج برقراری روابط بین ریاض – تل آویو است؟ در پایان باید گفت که به اعتقاد برخی صاحبنظران این پیام درحالی رسانه ای شد که در عمل نمایندگان اسرائیل و عربستان دیدارهای محرمانه ای با یکدیگر در حاشیه اجلاس ورشو داشتند و انتشار این پیام در رسانه های جهان عرب آن هم در این مقطع زمانی درصدد رساندن این پیام بود که اتفاقات مهم و سرنوشت سازی به واسطه اسرائیل و عربستان در منطقه درحال رخ دادن است @noori82325 🇮🇷 با ما همراه باشید 🌀 پایان مباحث 🌀