به روایت از مجید طاهری از دوستان #شهید:
#هادی قبل از اینکه جذب سپاه شود و در#بسیج ویژه شروع به #فعالیت کند؛ خیلی #مشتاق بود که به #سوریه برود. #شهید شجاع توسط #شهید محمود رضا بیضایی که از بچه های اسلامشهر بود و #2 سال پیش در #سوریه به #شهادت رسید #آموزش نظامی دید و #ارادت ویژه ای به این #شهید داشت. وقتی خبر #شهادت #محمود رضا را شنید بغض عجیبی گلویش را گرفت و سپس گفت باید انتقام #شهید بیضایی را از این تکفیری ها بگیرم.
🍃⚘🍃.... @noori82325 #ان_شاالله_بزودی_ظهور I
به روایت از همسر#شهید :
– پنج سال بود که همسایه دیوار به دیوار بودیم ولی همدیگر را یک بار هم ندیده بودیم. مادرشوهرم برای خواستگاری به منزل ما آمدند و گفتند که مرا در راه رفتن به مدرسه دیده اند، وقتی #آقا هادی را دیدم و با هم صحبت کردیم به دلم نشست، بیشتر از همه چیز #صداقت شان #مجذوبم کرد، مرا در جریان همه #فعالیت ها و #عقایدشان قرار دادند و من با اطلاع از همه شرایط به ایشان پاسخ مثبت دادم، مردادماه ۱۳۹۳ نامزد شدیم. من متولد ۷۶ هستم و همسرم ۶۹؛ آن موقع من هفده ساله بودم و #آقا هادی ۲۴ ساله.
🍃⚘🍃
#فقط #چهار روز #زندگی کردیم😔
– موقع خواستگاری ایشان سرباز بودند. بعد از عقد از شغل #پاسداری و #علاقه شان به این شغل گفتند و #جبهه #سوریه؛ یک ماه گذشته بود که به او گفتم: #آقا هادی! ممکنه شغلت ان را عوض کنید؟ ایشان هم بدون تعارف گفتند: « نه! من به این #شغل #علاقه دارم.»
🍃⚘🍃..... @NOORI82325 #ان_شاالله_بزودی_ظهور