••
.
غــــــزل خواندے و گفتی سوخت جانم
اینڪه چیزی نیست...
اگر یڪ عمر چون من
شعله ور بودے چه میڪردے...؟!
#شهراد_میدری
.
•••
••
.
هر پنجرهای خیره به سویت شده است
هر باغِ گلی، ترانه گـــویت شده است
صبح است و شکوفا شدهای با لبخند
سرتاسر شهر، محوِ رویت شده است
#شهراد_میدری
.
•••
••
.
عطر گل برف و شـوق پنـهانیمان
آغـــاز ســـپیدۀ غــزلخـــوانی مان
روشن کن اجاق زندگی را با عشق
تا گرم شود صبحِ زمســـــتانیمان
#شهراد_میدری
.
•••
••
.
تا سفرهی نان و عسلم باز شود
تـا بـاغ پرنـدگان پـرآواز شـــود
وا کن مـژهی پنجرهها را به نسیم
🍃لبخند بزن که صبح، آغاز شود
#شهراد_میدری
#صبح_بخیر
.
•••
|•ناڕوَݩ🌿'
#Holy . •••
••
.
استکان چهچهزن و قوری، غزلخوانت شده
قالیِ ابریشمی گُلفرشِ ایوانت شده
عطرِ گُل پیچیده با بویِ خوشِ کاگِل چه جور
پنجره سرمستِ نم نم هایِ بارانت شده
نغمه یِ گنجشککانِ باغِ لبخندِ حریر
غرقِ شادی هایِ بی حد و فراوانت شده
پلکِ ابریشم گشوده زندگی با شور و شوق
صبح از راه آمده، پروانه مهمانت شده
#شهراد_میدری
#امام_زمان
.
•••
••
.
بوی سبزه، بوی سنبل، حس و حال پیش رو
گنــدم غــــرق جــوانه، برگــه فال پیــش رو
خط نستعلیق باران، کارت پستال حریر
روی هر برگ گلی تبــریک سال پیش رو
#شهراد_میدری
#عید_نوروز
.
•••
••
.
🌂•|پیاده آمده از راه،خستهست
به دستش یک گل وچتری که بستهست
پر از خالی تمام نیمکت ها
خیالت روبروی من نشستهست...
#شهراد_ميدرى
.
•••
••
.
دستم به قلم نمی رود غم دارم
پاییــزیام و هوای نم نم دارم
🍂دلتنگم و آه میکشم با یادت
لبخـند تورا که نیستی کم دارم
#شهراد_میدری
#امام_زمان
.
•••
••
.
آخرین بارِ تو باشد که میآیی در خواب
بعـد از این پلـک نبندم کـه به رویـا ببرے!
#شهراد_میدری
.
•••
••
.
در سینه دلم شوق تپیدن دارد
مستـانه هوای پر کشیدن دارد
باران و نسیم و عطر گلها به کنار
هر صبح بهار، با "تو" دیدن دارد
#شهراد_ميدرى
.
•••
••
.
من که هر ثانیهای بی تو برایم قرنیست
در دلیتنگ چنین جاشدنت کافینیست؟
خسـتهام....میروم از بندر توفـانی کاش
مـرد ِ آوارهی ِ دریا شـدنت کافـی نیست؟
#شهراد_میدری
.
•••
••
.
تونمیدانستی اصلا شهرزاد قصهها چیست
من هزارویکشب از موهایتو، یلدا کشیدم
من چه بی انصاف بودم، را ترازو ی دلم که
تار مـویت را برابر باهمــــه دنیا کشیدم...(:
#شهراد_میدری
.
•••