•• . آدم می‌تواند در آن واحد در دو جا حضور داشته باشد یکی آنجایی که هست یکی آنجایی که می‌خواهد باشد🌱 #عباس_معروفی . •••

•• . پدر خیال می‌کرد آدم وقتی در حجره خودش تنها باشد، تنهاست. نمی‌دانست که تنهایی را فقط در شلوغی می‌شود حس کرد #عباس_معروفی . •••

•• . همراهت می‌آيم تا آخرِ راه و هيچ نمی‌پرسم هرگز با تو اول کجاست....با تو آخر کجاست؟ #عباس_معروفی . ‌•••

•• . #انتظار که چیز بدی نیست... روزنه امیدی است در نا اُمیــدیِ مطلــق. من انتظار را از خبر بد، بیشتر دوست دارم #عباس_معروفی . •••

•• . مامانِ من يك آرزو تو زندگيش داشته فقط يه آرزو... هيشكی اينو نمی‌دونه حتي بابا هم نمی‌دونسته مامان از بچگی آرزو داشته كه وقتی شوهر كرد، شوهرش براش گل بياره! اما بابام هيچ وقت اينو نفهميده... #عباس_معروفی . ‌‌‌•••

‌•• . همیشه غایب من، همیشه حاضری! مثل بغض بر سینه‌ام نشسته‌ای مثل ابر در آسمانم، مثل وهم در جانم، زمان را شکسته‌ای همیشه غایبِ من ،همیشه حاضری! تا پلک می‌زنم سرازیر می‌شوی ...🍂 #عباس_معروفی ‌. •••

•• . 📓در کتاب سال بلوا نوشته: انگار قلبم را از سینه‌ام بیرون می‌کشیدند و در دست می‌فشردند صدای گریه‌ی خودم را از سال‌های قبل می‌شنیدم..🍂 #عباس_معروفی . •••

•• . عادَت کرده‌ایم هَر روز دوش بگیریم، اما یادِمان می‌رود که ذهن‌ِمان هم به دوش نیاز دارد گاهی با یک غزلِ حافظ می‌توان دوش ذهنی گِرفت و خوابید یک شِعر از فروغ، تکه‌ای از بیهَقی، صفحه‌ای از مزامیر، عبارتی از گِراهام گرین، جمله‌ای از شِکسپیر، خَطی از نیما ولی غافِلیم! شبانه روز چقدر خبَر و گزارش و مطلبِ آشغال می‌تِپانیم تویِ کله‌مان، بعد هم با همان کله‌یِ بادکرده به رختِخواب می‌رَویم و توقع داریم در خواب پدربزرگِ‌مان را ببینیم که یک گلابی پوست‌کَنده و با لبخند می‌گوید بفرما!! #عباس_معروفی #روحش‌شادیادش‌گرامی . •••

•• . مرا از دور تماشا کن . . . من از نزدیک غمگینم #عباس_معروفی . •••

•• . دوسْت دارم ماهِ من و تو، همیشه پشت ابر بماند و هیچکس از عشق ما با خبر نشود آدم ها حسودند، زمانه بخیل است و دنیا عاشق کش است…! #عباس_معروفی . •••

•• . 📓توی کتاب سمفونی مردگان نوشته: گفت: دنیا پوچ و بی‌ارزش است هیچ ارزش ندارد! گفتم: حرف‌های خوب بزن، 🌿 دنیا بی‌ارزش نیست، فقط انسانی زندگی کردن خیلی سخت است! #عباس_معروفی . •••

•• . تنهایی و غم غربت در جانش چنگ انداخت، غربتی که در میانِ شهرِ آشنا گریبانش را گرفته بود. چقدر انسان تنهاست، مثلِ پرِ کاه در هوای طوفانی... #عباس_معروفی . •••

•• . 🕯وقتی نیستی چراغِ دنیا را پشتِ سرت خاموش کن #عباس_معروفی . •••

•• . به سكوت خو ميگرفت و آن قدر بى‌حضور شده بود كه همه فراموشـش كرده بودند انگار به دنيا آمده بود كه تنها باشد! #عباس_معروفی . •••

•• . 🌙✨می‌شود صدایت را همیشه در خوابِ من جا بگذاری..؟! #عباس_معروفی . •••

•• . من‌که جز تو کسی را ندارم 🍂ولی چـرا تو را هـم ندارم؟ #عباس_معروفی #یامهدے‌ادرکنی‌عجل‌علی‌ظهورک . •••

•• . ما از پیِ هم دویدیم تا بدان‌جا که جاده‌ها تمام شدند حال از اندوهِ من و تو آهی باقی مانده برای سینه‌هامان که از خستگی به خس خس افتاده‌اند #عباس_معروفی . •••

•• . انسان مدام باید مشغول کار باشد سازندگی کند، وگرنه از درون پوک می‌شود و بیکاری بدتر از تنهایی است! آدم بیکار در جمع هم تنهاست #عباس_معروفی . •••

•• . 🌿 همین که صدایم می‌کنی همه چیزِ این جهان یادم می‌رود یادم می‌رود که جهان روی شانهٔ من قرار دارد یادم می‌رود سر جایم بایستم پابه‌پا می‌شوم . . . زمین می‌لرزد #عباس_معروفی . •••

•• . دوست داشتن زوری نیست، اختیاریست اِداری هم نیست ساعت کار ندارد، شبانه روزیست خواب و خوراک نمی‌شناسد شوخی نیست، جدی هم نیست! یک بازی ست که بَلد بودن و قاعده‌ی خودش را خودش تعیین می‌کند دوست داشتن یا هست یا نیست! "حدِ وسط ندارد" #عباس_معروفی . •••

•• . همین که میدانم کسی شبیهِ تو نیست چقدر دلهره آورتر از نبودنِ توست! #عباس_معروفی . •••

•• . گاهی با دویدن به سمت کسی، نفسی برای ماندن در کنار او نخواهی داشت، با کسی بمان که نصف راه را به سمتت دویده است...! #عباس_معروفی . •••

••• . انسان مدام باید مشغول کار باشد #سازندگی کند، وگرنه از درون پوک می‌شود و بیکاری بدتر از تنهایی است آدم بیکار، در جمع هم تنهاست #عباس_معروفی . •••

•• . صورتم را در دست‌هایم گذاشتم و به این فکر کردم که نباید بیش از حد دست و پا بزنم. دانستم که خیلی چیزها به اختیارِ آدم نیست #عباس_معروفی . •••