#شهدا
#حاج_قاسم_سلیمانی
کار ندارم #امید_دانا زرتشتیه
کار ندارم اپوزوسیون ملّی گرای خارج نشینه
کار ندارم که برخی اعتقاداتش مورد تآیید نیست..
فقط این توئیتی که در غم #حاج_قاسم_سليماني کرده حرف دل منم هست..
می دونم حرف دل خیلیاتونه..
گاهی برخی حسّا مشترکن بین خیلی آدم ها، فارغ از مذهب ، نژاد ملّیت و...
می دونین چرا؟!
چون عشق❤️ به برخی چیزها
فرا ملّیه..
فرا مذهبیه..
فرا جناحیه..
مثلآ عشق به سردار سلیمانی
که نه شیعه میشناسه نه سنّی
نه مسیحی و زرتشتی میشناسه نه مسلمون
نه ایرانی میشناسه نه غیرایرانی
نه مرز میشناسه نه جغرافیا..
درست مثل اربابش اباعبدالله الحسین علیه السلام..❤️
@NafasseAmigh
🇮🇷 نفس عمیق 🇵🇸
🌸🌷🌸🌷🌸 #شهدا #حاج_قاسم_سلیمانی مرام سردار دلها از زبان پزشک نوه های دوقلویش دکتر ترکمن دو سال ق
🌹🌸🌹🌸🌹
#شهدا
#حاج_قاسم_سلیمانی
سردار خانواده دوست
«از یک طرف دوست داشتم حال نوزادان تازه به دنیا آمده هر چه زودتر خوب شود و از آن طرف، این دو بچه شده بودند نقطه وصل من به سردار؛ و چه مصاحبت شیرینی!»
خاطره آخرین دیدار دکتر ترکمن با سردار شنیدنیست؛ «حال بچهها خوب شد و از بیمارستان مرخص شدند، اما من توفیق پیدا کردم که یک بار دیگر در مطب، پذیرای سردار باشم. خانواده دوستی حاج قاسم برای من خیلی جالب بود. با مشغله فراوانی که داشتند و مسئولیتهای مهم وسنگینشان، برای اطمینان از سلامت نوهها چند بار به بیمارستان آمدند و وقتی هم که بچهها از بیمارستان مرخص شدند، همراه دوقلوها به مطب آمدند.
آن روز مطب خیلی شلوغ بود، شلوغتر از همیشه. بعد از ورود سردار به مطب، منشی من را خبردار کرد و از اتاق بیرون آمدم. سلام و احوالپرسی و راهنمایی شان کردم به داخل اتاق؛ ایشان یکی از نوهها را درآغوش گرفته بودند و بفرمای من را قبول نکردند و گفتند: به خانم منشی سپردم اسم ما را در نوبت ویزیت بگذارد. منتظر میمانیم تا نوبتمان بشود. من شرمنده شدم و حرفی برای گفتن باقی نماند. سردار مثل بقیه بیماران در مطب نشستند تا نوبتشان شود. دوقلوها را ویزیت کردم و لحظه آخر اجازه خواستم عکس یادگاری با ایشان داشته باشم.
روزی من از آخرین دیدار سردار سلیمانی یک انگشتر بود. هدیهای که ایشان به من دادند و گفتند آقای دکتر شغل مقدسی دارید. انگار به زبانم قفلی زده بودند و نمیدانستم باید چه بگویم. از همان رو انگشتر را دستم کردم و عهد بستم دین این انگشتر را به صاحبش تا آخر عمر ادا کنم.
@NafasseAmigh
🌸🌹🌸🌹🌸
#شهدا
#حاج_قاسم_سلیمانی
#ابومهدی
این #عاشقان را جز شهادت
مرگ ننگ است
در کامشان بی دوست ماندن
چون شرنگ است
چون عشــ♥️ـق را جز #عشق
تفسیری دگر نیست
حلاج را جز دار
#تدبیری دگر نیست
این واژه در قاموس دل
با #خون قرین است
این داستان آغاز و پایانش
همین است؛ #شهادت
#اللهم_الرزقنا_توفیق_الشهادة...
@NafasseAmigh
#شهدا
#حاج_قاسم_سلیمانی
🔴ظهر پنجشنبه 12 دیماه 98
آخرین عکس رزمندگان فاطميون با #فرمانده_جبهه_مقاومت
#سپهبد_قاسم_سلیمانی
@NafasseAmigh
🇮🇷 نفس عمیق 🇵🇸
#شهدا #حاج_قاسم_سلیمانی 🔴ظهر پنجشنبه 12 دیماه 98 آخرین عکس رزمندگان فاطميون با #فرمانده_جبهه_مقا
🇮🇷🌺🇮🇷🌺🇮🇷
#شهدا
#حاج_قاسم_سلیمانی
🔴🔴آخرین روز قبل از واقعه ...
⏪اسرار ناگفته از آخرین روز زندگی سپهبد سلیمانی
پنجشنبه(98/10/12)
ساعت 7 صبح
#دمشق
با خودرویی که دنبالم آمده عازم جلسه میشوم،
هوا ابری است و نسیم سردی میوزد.
.
ساعت 7:45 صبح
به مکان جلسه رسیدم.
مثل همه جلسات تمامی مسئولین گروههای مقاومت در #سوریه حاضرند.
.
ساعت 8 صبح
همه با هم صحبت میکنند... درب باز میشود و فرمانده بزرگ جبهه مقاومت وارد میشود.
با همان لبخند همیشگی با یکایک افراد احوالپرسی میکند
دقایقی به گفتگوی خودمانی سپری میشود تا اینکه حاجقاسم جلسه را رسما آغاز میکند...
هنوز در مقدمات بحث است که میگوید؛
همه بنویسن، هرچی میگم رو بنویسین!
همیشه نکات را مینوشتیم ولی اینبار حاجی تاکید بر نوشتن کل مطالب داشت.
.
گفت و گفت... از منشور پنجسال آینده... از برنامه تکتک گروههای مقاومت در پنجسال بعد... از شیوه تعامل با یکدیگر... از...
کاغذها پر میشد و کاغذ بعدی...
سابقه نداشت این حجم مطالب برای یکجلسه
.
آنهایی که با حاجی کار کردند میدانند که در وقت کار و جلسات بسیار جدی است و اجازه قطعکردن صحبتهایش را نمیدهد، اما #پنج_شنبه اینگونه نبود... بارها صحبتش قطع شد ولی با آرامش گفت؛ عجله نکنید، بگذارید حرف من تموم بشه...
.
ساعت 11:40 ظهر
زمان اذان ظهر رسید
با دستور حاجی نماز و ناهار سریع انجام شد و دوباره جلسه ادامه پیدا کرد!
.
ساعت 3 عصر
حدود #هفت_ساعت! حاجی هرآنچه در دل داشت را گفت و نوشتیم.
پایان جلسه...
مثل همه جلسات دورش را گرفتیم و صحبتکنان تا درب خروج همراهیش کردیم.
خوردویی بیرون منتظر حاجی بود
حاجقاسم عازم #بیروت شد تا سیدحسننصرالله را ببیند...
.
ساعت حدود 9 شب
حاجی از #بیروت به دمشق برگشته
شخص همراهش میگفت که حاجی فقط ساعتی با سیدحسن دیدار کرد و #خداحافظی کردند.
حاجی اعلام کرد امشب عازم #عراق است و هماهنگی کنند
سکوت شد...
یکی گفت؛
حاجی اوضاع عراق خوب نیست، فعلا نرین!
حاجقاسم با لبخند گفت؛
میترسین #شهید بشم!
باب صحبت باز شد و هرکسی حرفی زد
_ #شهادت که افتخاره، رفتن شما برای ما فاجعهست!
_ حاجی هنوز با شما خیلی کار داریم
حاجی رو به ما کرد و دوباره سکوت شد، خیلی آرام و شمردهشمرده گفت:
میوه وقتی میرسه باغبان باید بچیندش، #میوه_رسیده اگر روی درخت بمونه پوسیده میشه و خودش میفته!
بعد نگاهش رو بین افراد چرخاند و با انگشت به بعضیها اشاره کرد؛ اینم رسیدهست، اینم رسیدهست...
ساعت 12 شب
هواپیما پرواز کرد
ساعت 2 صبح جمعه
خبر شهادت حاجی رسید
به اتاق استراحتش در دمشق رفتیم
کاغذی نوشته بود و جلوی آینه گذاشته بود.
(راوی؛ ستاد لشکر فاطمیون)
@amin_ghafar
@NafasseAmigh
🌺🇮🇷🌺🇮🇷🌺
#شهدا
#حاج_قاسم_سلیمانی
● فرق است بین کسی که #ولی در نمازش پیکرش اللّٰهُمَّ اِنّا لٰا نَعْلَمُ مِنْهُ الّا خَیْراً وَ انْتَ اعْلَمُ بِهِ مِنّا را کلا قرائت #نمیکنند
و
کسی که ولی با اشک و گریه ۴مرتبه برایش اللّٰهُمَّ اِنّا لٰا نَعْلَمُ مِنْهُ الّا خَیْراً وَ انْتَ اعْلَمُ بِهِ مِنّا را قرائت #میکنند
○ آری گاهی فاصله بهشت و جهنم در همین نماز ولی خلاصه میشود
#پدر فتنه
@NafaseeAmigh
#شهدا
#حاج_قاسم_سلیمانی
🔸هم اکنون گلزار شهدا کرمان
🔹صفوف ارادت به سردار که لحظه به لحظه افزایش دارد.
و همچنان دلتنگیمان بند نمی آید
@NafasseAmigh
#شهدا
#حاج_قاسم_سلیمانی
❤️سردار شهیدم ؛
این روزها ،نبودنت
بر شانهٔ بغض تنهاییمان
خیراتِ اشک می کند . . .
پنجشنبههای دلتنگی
#حاج_قاسم_سلیمانی
#سردار_دلها
@NafasseAmigh
🌸
سلام و ارادت
🎊🎉مژده دارم واستون 🎉🎊
🎉🎊یه خبر عالی🎊🎉
میتونین کانال ما رو گوگل هم سرچ کنین🙂
اوناهم ما رومیشناسن
کافیه تگ کانال رو صفحه اول گوگل تایپ کنین⌨💻📲
هم کانال
❣نفس عمیق ❣
و هم
💞دونفره های عاشقی💞
❣ @NafasseAmigh❣
💞 @DoNafarehayeAsheghi 💞
منم که یادتون هست
اینجام👇🏻👈🏻
@MLN1360