#امیرالمومنین_ضربت_خوردن
ندارد قلبش آرام و شکيبی
به لب دارد عجب أمن يجيبی
چه کردی با دل پر درد مولا
غريبی، ای غريبی، ای غريبی
غمش هر ديده را خونبار میکرد
اگر ياد از در و ديوار میکرد
براى خاطر زخم دلش بود
که با نان و نمک افطار میکرد
اسير رنج و غربت بود يک عمر
دلش لبريز حسرت بود يک عمر
على حاجتروا شد امشب ای تيغ
که بیتاب شهادت بود يک عمر
دل عالم از اندوهت لبالب
نگاهی کن به بیتابی زينب
تمام شهر دلتنگ است مولا!
بخوان مولای يا مولای امشب
✔️ #یوسف_رحیمی ✔️
#شب_قدر
@NafasseAmigh
هدایت شده از 🇮🇷 ذاکرین عشق
▪️ سیاهپوشی صحنهای حرم امام رضا(ع)
به مناسبت ایام شهادت حضرت علی(ع)
@ZAKERINE_ESHGH
🏴💫🏴💫🏴
#شب_قدر
#مناجات_با_خدا_شب_قدر
در شب قدر دلم با غزلی هم دم شد
بین ما فاصله ها واژه به واژه کم شد
بیت هایم همه قرآنْ روی سر آوردند
چارده مرتبه... آن گاه دلم مَحرم شد
ابتدا حرف دلم را به نگاهم دادم
بوسه می خواست لبم، گنبد خضرا خم شد
خم شد آهسته از اسرار ازل با من گفت
گفت: ایوان نجف بوسه گه عالم شد
بعد هم پشت همان پنجرهٔ رویایی
چشم من محو ضریحی که نمی دیدم شد
خواستم گریه کنم بلکه بر این زخم عمیق
گریه مرهم بشود، خون جگر مرهم شد
گریه کردم، عطش آمد به سراغم، گفتم:
به فدای لب خشکت! همه جا زمزم شد
آن قدر دور حرم سینه زدم تا دیدم
کعبه شش گوشه شد آن گاه دلم مَحرم شد
روی سجاده ی خود یاد لبت افتادم
تشنه ام بود، ولی آب برایم سم شد
زنده ماندم که سلامی به سلامی برسد
از محمد به محمد که میسّر هم شد
من مسلمان شده ی مذهب چشمی هستم
که در آن عاطفه با عشق و جنون توأم شد
سال ها پیر شدم در قفس آغوشت
شکر کردم، در و دیوار قفس محکم شد
کاروانِ دل من بس که خراسان رفته است
تار و پود غزلم جاده ی ابریشم شد
سال ها شعر غریبانه در ابیات خودش
خون دل خورد که با دشمن خود هم دم شد
داشتم کنج حرم جامعه را می خواندم
برگ در برگ مفاتیح پر از شبنم شد
یازده پله زمین رفت به سمت ملکوت
یک قدم مانده به او کار جهان در هم شد
بیت آخر نکند قافیه غافلگیرت
آی برخیز ز جا قافیه یا قائم شد...
✔️ #سیدحمیدرضا_برقعی
@NafasseAmigh
💫🏴💫🏴💫
هدایت شده از آرشیو
07-FatemieDovom[Shab1]-1380[1422]-Zaker-Tak[02].mp3
زمان:
حجم:
6.51M
سر حلقه دیوانگان مولا امیرالمؤمنین
راز دل شیدا دلان مولا امیرالمؤمنین
خواهم که سرمستت کنم از ساغر مولا علی
هم نیست و هم هستت کنم از ساغر مولا علی
شیدا شوی رسوا شدی سرمست و بی پروا شوی
مجنون دربستت کنم از ساغر مولا علی
دربارگاه عزتش در کبریای رفعتش
خوارت کنم پستت کنم از ساغر مولا علی
تا غرق در مستی فرمانده هستی شوی
یعنی تهی دستت کنم از ساغر مولا علی
حیدرمدد حیدرمدد یا ساقی کوثر مدد
آدم علی؛ حوا علی
موسی علی؛ عیسی علی
یاسین علی؛ طه علی
یوسف علی؛ یحیی علی
عالی علی؛ اعلا علی
مولا علی؛ مولا علی
دنیا علی؛ عقبی علی
اینجا علی؛ آنجا علی
پنهان علی؛ پیدا علی
امروز علی؛ فردا علی
دریا علی؛ صحرا علی
مینو علی؛ مینا علی
مجنون علی؛ لیلا علی
زینب علی؛ زهرا علی
روی حسن؛ خوی حسین
عباس خوش سیما علی
مولای بی همتا علی
غوغای جبریل امین
در عالم بالا علی
محبوب قلب عارفان
مولا امیرالمؤمنین
ثمره ایام #فاطمیه فقط گرفتن ولایته!!!!
🌷 #سیدجوادذاکر 🌷
🌟 #حاج_علیرضا_شریف 🌟
شب اول #فاطمیه دوم
کاشان80
↩️قسمت هفتم↪️
⏪پخش کامل برای اولین بار⏩
✨فقط یه کلمه: شاهکاره ✨
@seyedjavadezaker
هدایت شده از 🇮🇷 نفس عمیق 🇵🇸
PART-19 (parhizgar).mp3
زمان:
حجم:
13.32M
┏━━━↬🌻↫━━━┓
#هر_روز_با_قرآن
#ختم_قرآن_در_رمضان
#جزء_نوزدهم
با صدای استاد پرهیزگار
التماس دعا
@NafasseAmigh
┗━━━↬🌻↫━━━┛
✨🔘✨🔘✨
#امام_علی
#امیرالمومنین_ضربت_خوردن
ﻋﻠﯽ از ﭘﺎ اﻓﺘﺎد
ﺧﺒﺮ زﺧﻢ ﺳﺮش ورد زﺑﺎن ﻫﺎ اﻓﺘﺎد
آﺳﻤﺎن ﻫﺎ ﻟﺮزﯾﺪ
ﻧﺎﮔﻬﺎن وﻟﻮﻟﻪ در ﻋﺮش ﻣﻌﻠﯽ اﻓﺘﺎد
روﺿﻪ ای ﺑﺮﭘﺎ ﺷﺪ
مصطفی در وسط ﺻﺤﻦ ﻣﺼﻠﯽ اﻓﺘﺎد
ﺗﺎ زﻣﯿﻦ ﺧﻮرد ﻋﻠﯽ
ﮐﻨﺞ ﻣﺤﺮاب دﮔﺮ ﺣﻀﺮت زﻫﺮا اﻓﺘﺎد
ﯾﺎدی از فاطمه ﮐﺮد
غرق خون ﺑﺮ روی ﺳﺠﺎده ﺳﺮش ﺗﺎ اﻓﺘﺎد
ﺑﻪ در ﺧﺎﻧﻪ رﺳﯿﺪ
ﭘﯿﺶ ﭼﺸﻤﺎن ﺗﺮ زﯾﻨﺐ ﮐﺒﺮی اﻓﺘﺎد
ﺑﺎز ﻫﻢ زﺧﻢ زﺑﺎن
ﺑﺎر دﯾﮕﺮ ﺷﺮری در دل آﻗﺎ اﻓﺘﺎد
ﻫﻤﮕﯽ دﻟﮕﯿﺮﻧﺪ
ﻣﺤﻨﯽ در دل ﻣﺮﻏﺎﺑﯽ درﯾﺎ اﻓﺘﺎد
ﺑﺴﺘﺮی ﭘﻬﻦ ﮐﻪ ﺷﺪ
ﯾﺎد ﺑﺎغ ﮔﻞ اﻧﺴﯿه ی ﺤﻮرا اﻓﺘﺎد
ﻧﻪ ﻓﻘﻂ در ﮐﻮﻓﻪ
ﮐﺮﺑﻼ ﻫﻢ ﻋﻠﯽ دﯾﮕﺮی از ﭘﺎ اﻓﺘﺎد
إﺑﻦ ﻣﻠﺠﻢ آﻣﺪ
ﺣﯿﺪری در دل دشمن تک و تنها اﻓﺘﺎد
ﺑﺎز ﻫﻢ ﺿﺮب ﻋﻤﻮد
ارﺑﺎ ارﺑﺎ ﭘﺴﺮی در دل ﺻﺤﺮا اﻓﺘﺎد
ﺑﺎز ﻫﻢ ﻓﺮق دو ﻧﯿﻢ
از سر زﯾﻦ ﺑﻪ زﻣﯿﻦ اﮐﺒﺮ ﻟﯿﻼ اﻓﺘﺎد
پدر از راه رسید
ﺗﺎ ﺑﻪ زاﻧﻮ ﺑﮕﺬارد ﺳﺮش اﻣﺎ اﻓﺘاد
ساعتی بعد از آن
سر طفلی به روی شانه ی بابا افتاد
روضه در لفافه ست
سیب سرخی بغل حضرت مولا افتاد
ﻋﺎﺷﻘﯽ دردﺳﺮ اﺳﺖ
ﻫﺮ ﮐﻪ ﻫﻢ ﻧﺎم ﻋﻠﯽ ﺷﺪ ﺑﻪ ﺧﻄﺮﻫﺎ اﻓﺘﺎد
✔️ #علیرضا_خاکساری ✔️
@NafasseAmigh
✨🔘✨🔘✨
سیدحمیدرضا برقعی، انا لله.mp3
زمان:
حجم:
3.87M
#امام_علی علیهالسلام
سهلتر سادهتر از قافیهای باختیاش
ننگ بادا به تو ای دهر که نشناختیاش
چه برایش به جز اندوه و ملال آوردی
جان او را به لبش شصت و سه سال آوردی
سهمش از خاک فقط کفش پر از پینۀ اوست
در عرقریز زمین جامۀ پشمینۀ اوست
باغ میساخت و در سایهٔ آن باغ نبود
یک نفس قافلهاش در پی اُتراق نبود
درد باید که بفهمیم چه گفتهست علی
که شبی با شکم سیر نخفتهست علی
از سر سفرهٔ اسلام چه برداشت امیر
نان دندانشکنی را که نمیخورد فقیر
آه، از آن شبِ آخر که علی غمگین بود
سفرهٔ دخترش از شیر و نمک رنگین بود
شب آخر که فلک، باد، زمین، دریا، ماه
میشنیدند فقط از علی إنّا لله
باد برخاست و از دوش عبایش افتاد
مهربان شد در و دیوار، به پایش افتاد
مرو از خانه، به فریاد جهان گوش مکن
فقط امشب، فقط امشب به اذان گوش مکن
شب آخر، شب آخر، شب بیخوابیها
سینهزن در پی او دستهٔ مرغابیها
از قدمهای علی ارض و سما جا میماند
قدم از شوق چنان زد که عصا جا میماند
با توام ای شب شیون شده بیهوده مکوش
او سراپا همه رفتن شده، بیهوده مکوش
بیشک این لحظه کم از لحظهٔ پیکارش نیست
دست و پاگیر مشو، کوه جلودارش نیست
زودتر میرسد از واقعه حتی مولا
تا که بیدار کند قاتل خود را مولا
تا به کی ای شب تاریک زمین در خوابی
صبح برخاسته، بیدار شو ای اعرابی
عرش محراب شد از فُزتُ و ربّ الکعبه
کعبه بیتاب شد از فُزتُ و ربّ الکعبه
آه از مردم بیدرد، امان از دنیا
نعمتِ داشتنت را بِسِتان از دنیا...
✔️ #سیدحمیدرضا_برقعی ✔️
@NafasseAmigh