eitaa logo
نهج البلاغه
38هزار دنبال‌کننده
6.6هزار عکس
2.5هزار ویدیو
59 فایل
🔹تبادل و تبلیغ ⬅️ کانون تبلیغاتی قاصدک @ghaasedak 🔴تبادل نظر
مشاهده در ایتا
دانلود
azamat.mp3
3.19M
💢عظمت علی علیه السلام و زینب کبری سلام الله علیها و ماجرای سقیفه ◽️وَقُلْتَ: إِنِّي کُنْتُ أُقَادُ کَمَا يُقَادُ الْجَمَلُ الْمَخْشُوشُ حَتَّى أُبَايِعَ; وَلَعَمْرُ اللهِ لَقَدْ أَرَدْتَ أَنْ تَذُمَّ فَمَدَحْتَ، وَأَنْ تَفْضَحَ فَافْتَضَحْتَ! 🌖«تو گفته اى که مرا همچون شتر افسار زده اى مى کشيدند تا بيعت کنم به خدا سوگند خواسته اى مذمت کنى ولى (ناخود آگاه) مدح و ثنا گفته اى و خواسته اى رسوا کنى ولى خودت رسوا شده اى» 📘 🎤آیت الله جوادی 🔶 @Nahj_Et
شرحی بر نامه بیست و هشتم نهج‌البلاغه از نامه هاى امام(علیه السلام) است که در پاسخ معاویه نگاشته است. این نامه همان گونه که در طلیعه آن در نهج البلاغه آمده، پاسخى است به یکى از نامه هاى معاویه به امام(علیه السلام); که معاویه در آن بسیار جسورانه با امامرسخن گفته و از هیچ گونه هتاکى فروگذار نکرده است. در بخش اوّل از نامه اش به عظمت پیغمبر اکرم و اسلام پرداخته و آن را مقدمه اى براى بیان فضایل اصحاب و یاران آن حضرت قرار داده سپس به طرفدارى از خلیفه اوّل، دوم و سوم پرداخته و از منزلت اوّلى و دومى و مظلومیّت سومى سخن به میان آورده و امام(علیه السلام) را متّهم ساخته که در قتل عثمان شرکت داشته و نیز متهم به حسادت ابوبکر و کراهت خلافت عمر نموده و در همه جا از تعبیرات زننده و نیش هاى زشت و آزار دهنده کمک گرفته و در پایان امام را با نهایت بى ادبى متّهم به لجاجت نموده و مى گوید: قتله عثمان را به ما بسپار و شورایى براى انتخاب خلیفه پیغمبر اکرم آماده ساز; ما بیعت تو را نپذیرفته ایم و سر بر فرمانت نمى نهیم و بهره تو از ناحیه ما تنها شمشیر است و تا پایان ایستاده ایم. از تعبیرات این نامه کاملاً پیداست که معاویه دو هدف را دنبال مى کرده است: نخست اینکه امام(علیه السلام) را عصبانى و خشمگین کند تا سخنان تندى بگوید و آن را بهانه قرار دهد و پیراهن عثمان دیگرى بسازد و نیز درباره خلفاى سه گانه زیاد اغراق مى کند و امام(علیه السلام) را به حسادت نسبت به آنها متّهم مى سازد تا امام سخنى بر ضد آنها بگوید و آن نیز ضمیمه پیراهن عثمان شود. این سخن یک استنباط نیست، بلکه مطلبى است که صریحاً در تاریخ آمده که بر زبان عمرو عاص جارى شد، ابن ابى الحدید مى نویسد: عمرو بن عاص به معاویه سفارش کرد که نامه اى براى على(علیه السلام) بنویسد تا او را شدیداً تحریک کند و به خشم آورد تا سخنى از او در جواب صادر شود که اسباب نکوهش او گردد و روش او را ناهنجار سازد. مخصوصاً تأکید کرد تا مى توانى از ابوبکر و عمر در نامه ات تعریف کن. معاویه نیز پیشنهاد عمرو بن عاص را پذیرفت و نامه اى را که در بالا به خلاصه آن اشاره کردیم براى او نوشت. اما عصاره نامه امام(علیه السلام) در یک نگاه این نامه مشتمل بر چند بخش است; امام(علیه السلام) در بخش اوّل به افشاى ادّعاهاى دروغین معاویه مى پردازد و در پاسخ او که نوشته بود: خداوند محمد را براى دینش برگزید و با یارانش او را تأیید کرد امام(علیه السلام) از این بیان بسیار اظهار شگفتى مى کند و مى گوید: تو را با این امور چکار، داستان تو مانند داستان کسى است که خرما را به سرزمین هَجَر ببرد (منطقه اى است بسیار پر خرما که در بحرین قرار دارد و این ضرب المثل شبیه ضرب المثلى است که ما در فارسى داریم و مى گوییم: کار فلان کس همچون زیره به کرمان بردن است) و یا استاد بزرگ خود را به مسابقه دعوت نماید; بر سر جایت بنشین و فضایل خاندان ما را براى ما که از آن آگاه تریم بازگو نکن. در بخش دوم، امام به منظور یادآورى نعمت هاى خدا ـ نه براى آگاه کردن معاویه که او از این امور باخبر بود ـ به بیان فضایل بنى هاشم پرداخته و از حمزه سیّدالشّهدا و جعفر طیّار سخن به میان مى آورد و در پایان مى افزاید: اگر خداوند نهى از خودستایى نکرده بود، فضایل فراوانى را بر مى شمردم که دل هاى مؤمنان از آن باخبر و گوش هاى شنوندگان با آن آشناست. در سومین بخش از نامه، اشاره به نکته اصلى ادّعاهاى معاویه مى کند و به مقایسه اى میان بنى هاشم و بنى امیّه مى پردازد و مى فرماید: ما علاوه بر اینکه از خویشاوندان نزدیک پیامبریم، آیین او را پیش از همه پذیرفته ایم و بیش از همه با آن آشناییم و به همین دلیل به خلافت سزاوارتریم. مگر مهاجران در روز سقیفه با استناد به خویشاوندى پیامبر(صلى الله علیه وآله) بر انصار که مدّعى خلافت بودند، پیروز نشدند؟ اگر این امر دلیل برترى است پس حق با ماست. در بخش چهارم این نامه به نقد یکى دیگر از سخنان جسورانه و بى پایه معاویه پرداخته، مى فرماید: تو نوشته اى مرا همچون شتر مهار شده به سوى بیعت مى کشاندند با این سخن خود را رسوا کردى، زیرا مسلمان را چه باک که مظلوم واقع شود مادامى که در دین خود ثابت قدم بماند. تو در مورد عثمان و چگونگى رفتار من با او سخن گفتى. چه کسى بیشتر با عثمان دشمنى کرد؟ آن کس که به یارى او برخاست و از او خواست که به کار مردم رسیدگى کند تا شورش فرو نشیند؟ (اشاره به توصیه هاى امام به عثمان است) یا آن کس که عثمان از او یارى طلبید و او دریغ کرد و به انتظار نشست تا مرگش فرا رسد (اشاره به وضع معاویه در برابر قتل عثمان است). در پنجمین و آخرین بخش از نامه، امام در پاسخ تهدید معاویه به لشکرکشى و حمله نظامى مى فرماید: تو با این سخن مرا به خنده واداشتى، فرزندان عبدالمطلب را در کجا دیدى که پشت به دشمن کنند و یا از شمشیر او بهراسند؟ 🔶 @Nahj_Et
نهج البلاغه
شرحی بر نامه بیست و هشتم نهج‌البلاغه از نامه هاى امام(علیه السلام) است که در پاسخ معاویه نگاشته اس
💠🔹ادامه شرح نامه ۲۸ ❇️سپس کار مرا با عثمان بیاد آوردی، تو باید پاسخ دهی که از خویشاوندان او می باشی، راستی کدام یک از ما دشمنی اش با عثمان بیشتر بود؟ و راه را برای کشندگانش فراهم آورد؟ آن کس که به او یاری رساند، و از او خواست بجایش بنشیند، و به کار مردم رسد؟ یا آنکه از او یاری خواست و دریغ کرد؟ و به انتظار نشست تا مرگش فرارسد؟ نه، هرگز، به خدا سوگند. (خداوند بازدارندگان از جنگ را در میان شما می شناسد، و آنان را که برادران خود را به سوی خویش می خوانند، و جز لحظه های کوتاهی در نبرد حاضر نمی شوند.) من ادعا ندارم که درمورد بدعتهای عثمان، بر او عیب نمی گرفتم، نکوهش می کردم و از آن عذرخواه نیستم، اگر گناه من ارشاد و هدایت اوست، بسیارند کسانی که ملامت شوند و بی گناهند. و بسیارند ناصحانی که در پند و اندرز دادن مورد تهمت قرار گیرند. (من قصدی جز اصلاح تا نهایت توانایی خود ندارم، و موفقیت من تنها به لطف خداست، و توفیقات را جز از خدا نمی خواهم، بر او توکل می کنم و به سوی او باز می گردم.) پاسخ به تهدید نظامی در نامه ات نوشته ای که نزد تو برای من و یاران من چیزی جز شمشیر نیست! در اوج گریه انسان را به خنده وامی داری! فرزندان عبدالمطلب را در کجا دیدی که پشت به دشمن کنند؟ و از شمشیر بهراسند؟ پس (کمی صبر کن که هماورد تو به میدان آید.) آن را که می جویی به زودی تو را پیدا خواهد کرد، و آنچه را که از آن می گریزی در نزدیکی خود خواهی یافت، و من در میان سپاهی بزرگ، از مهاجران و انصار و تابعان، به سرعت به سوی تو خواهم آمد، لشکریانی که جمعشان به هم فشرده، و به هنگام حرکت، غبار آسمان را تیره و تار می کنند، کسانی که لباس شهادت بر تن، و ملاقات دوست داشتنی آنان ملاقات با پروردگار است، همراه آنان فرزندانی از دلاوران بدر، و شمشیرهای هاشمیان که خوب می دانی لبه تیز آن بر پیکر برادر و دایی و جد و خاندانت چه کرد، می آیند (و آن عذاب از ستمگران چندان دور نیست.) 🔶 @Nahj_Et
شرحی بر نامه بیست و هشتم نهج‌البلاغه از نامه هاى امام(علیه السلام) است که در پاسخ معاویه نگاشته است. این نامه همان گونه که در طلیعه آن در نهج البلاغه آمده، پاسخى است به یکى از نامه هاى معاویه به امام(علیه السلام); که معاویه در آن بسیار جسورانه با امامرسخن گفته و از هیچ گونه هتاکى فروگذار نکرده است. در بخش اوّل از نامه اش به عظمت پیغمبر اکرم و اسلام پرداخته و آن را مقدمه اى براى بیان فضایل اصحاب و یاران آن حضرت قرار داده سپس به طرفدارى از خلیفه اوّل، دوم و سوم پرداخته و از منزلت اوّلى و دومى و مظلومیّت سومى سخن به میان آورده و امام(علیه السلام) را متّهم ساخته که در قتل عثمان شرکت داشته و نیز متهم به حسادت ابوبکر و کراهت خلافت عمر نموده و در همه جا از تعبیرات زننده و نیش هاى زشت و آزار دهنده کمک گرفته و در پایان امام را با نهایت بى ادبى متّهم به لجاجت نموده و مى گوید: قتله عثمان را به ما بسپار و شورایى براى انتخاب خلیفه پیغمبر اکرم آماده ساز; ما بیعت تو را نپذیرفته ایم و سر بر فرمانت نمى نهیم و بهره تو از ناحیه ما تنها شمشیر است و تا پایان ایستاده ایم. از تعبیرات این نامه کاملاً پیداست که معاویه دو هدف را دنبال مى کرده است: نخست اینکه امام(علیه السلام) را عصبانى و خشمگین کند تا سخنان تندى بگوید و آن را بهانه قرار دهد و پیراهن عثمان دیگرى بسازد و نیز درباره خلفاى سه گانه زیاد اغراق مى کند و امام(علیه السلام) را به حسادت نسبت به آنها متّهم مى سازد تا امام سخنى بر ضد آنها بگوید و آن نیز ضمیمه پیراهن عثمان شود. این سخن یک استنباط نیست، بلکه مطلبى است که صریحاً در تاریخ آمده که بر زبان عمرو عاص جارى شد، ابن ابى الحدید مى نویسد: عمرو بن عاص به معاویه سفارش کرد که نامه اى براى على(علیه السلام) بنویسد تا او را شدیداً تحریک کند و به خشم آورد تا سخنى از او در جواب صادر شود که اسباب نکوهش او گردد و روش او را ناهنجار سازد. مخصوصاً تأکید کرد تا مى توانى از ابوبکر و عمر در نامه ات تعریف کن. معاویه نیز پیشنهاد عمرو بن عاص را پذیرفت و نامه اى را که در بالا به خلاصه آن اشاره کردیم براى او نوشت. اما عصاره نامه امام(علیه السلام) در یک نگاه این نامه مشتمل بر چند بخش است; امام(علیه السلام) در بخش اوّل به افشاى ادّعاهاى دروغین معاویه مى پردازد و در پاسخ او که نوشته بود: خداوند محمد را براى دینش برگزید و با یارانش او را تأیید کرد امام(علیه السلام) از این بیان بسیار اظهار شگفتى مى کند و مى گوید: تو را با این امور چکار، داستان تو مانند داستان کسى است که خرما را به سرزمین هَجَر ببرد (منطقه اى است بسیار پر خرما که در بحرین قرار دارد و این ضرب المثل شبیه ضرب المثلى است که ما در فارسى داریم و مى گوییم: کار فلان کس همچون زیره به کرمان بردن است) و یا استاد بزرگ خود را به مسابقه دعوت نماید; بر سر جایت بنشین و فضایل خاندان ما را براى ما که از آن آگاه تریم بازگو نکن. در بخش دوم، امام به منظور یادآورى نعمت هاى خدا ـ نه براى آگاه کردن معاویه که او از این امور باخبر بود ـ به بیان فضایل بنى هاشم پرداخته و از حمزه سیّدالشّهدا و جعفر طیّار سخن به میان مى آورد و در پایان مى افزاید: اگر خداوند نهى از خودستایى نکرده بود، فضایل فراوانى را بر مى شمردم که دل هاى مؤمنان از آن باخبر و گوش هاى شنوندگان با آن آشناست. در سومین بخش از نامه، اشاره به نکته اصلى ادّعاهاى معاویه مى کند و به مقایسه اى میان بنى هاشم و بنى امیّه مى پردازد و مى فرماید: ما علاوه بر اینکه از خویشاوندان نزدیک پیامبریم، آیین او را پیش از همه پذیرفته ایم و بیش از همه با آن آشناییم و به همین دلیل به خلافت سزاوارتریم. مگر مهاجران در روز سقیفه با استناد به خویشاوندى پیامبر(صلى الله علیه وآله) بر انصار که مدّعى خلافت بودند، پیروز نشدند؟ اگر این امر دلیل برترى است پس حق با ماست. در بخش چهارم این نامه به نقد یکى دیگر از سخنان جسورانه و بى پایه معاویه پرداخته، مى فرماید: تو نوشته اى مرا همچون شتر مهار شده به سوى بیعت مى کشاندند با این سخن خود را رسوا کردى، زیرا مسلمان را چه باک که مظلوم واقع شود مادامى که در دین خود ثابت قدم بماند. تو در مورد عثمان و چگونگى رفتار من با او سخن گفتى. چه کسى بیشتر با عثمان دشمنى کرد؟ آن کس که به یارى او برخاست و از او خواست که به کار مردم رسیدگى کند تا شورش فرو نشیند؟ (اشاره به توصیه هاى امام به عثمان است) یا آن کس که عثمان از او یارى طلبید و او دریغ کرد و به انتظار نشست تا مرگش فرا رسد (اشاره به وضع معاویه در برابر قتل عثمان است). در پنجمین و آخرین بخش از نامه، امام در پاسخ تهدید معاویه به لشکرکشى و حمله نظامى مى فرماید: تو با این سخن مرا به خنده واداشتى، فرزندان عبدالمطلب را در کجا دیدى که پشت به دشمن کنند و یا از شمشیر او بهراسند؟ 🔶 @Nahj_Et
202030_1884354709.mp3
1.72M
صوت بسیار زیبا و دلنشین خطبه دوم نهج البلاعه 🎧 حتما این صوت تاثرگذار رو گوش بدید. 🔶 @Nahj_Et
💠 سلام الله علیها در کلام علیه السلام امیرالمومنین علیه السلام خطاب به معاويه لعنة الله عليه "وَ مِنَّا خَيْرُ نِسَاءِ الْعَالَمِينَ"؛ از ماست بهترين زنان جهان. 📚 نهج البلاغه، (كه يكى از نيكوترين نامه‌هاى امام است كه پس از جنگ جمل در سال ۳۶ هجرى نوشته شد.) 🔶 @Nahj_Et
💠فتنۀ داخلی   🔹فتنۀ خودی و فتنۀ داخلی همیشه سخت‌تر است. دیدید امیرالمؤمنین علیه السلام جلوی کفار شمشیر می‌کشید؛ اما این جانورهایی که مسلمان بودند، دست مولا را بسته بودند. این حقیقت است. امروز دست دشمن از داخل آستین خودِ ما درمی‌آید؛ هوشیار باشیم. 🔸در جنگ صفین، اکثریت سپاه امیرالمؤمنین علوی بودند؛ یعنی شیخین (خلیفۀ ‌اول و خلیفۀ‌ دوم) را قبول داشتند، منتها می‌گفتند امیرالمؤمنین در جریان قتل عثمان نقشی نداشته است. سپاهِ مقابل، عثمانی‌ بودند. 🔹معاویه در خلال جنگ، نامه‌ای به امیرالمؤمنین نوشت: «ای علی به خاطر داری که شیخین تو را همچون شتران، برای بیعت می‌کشاندند و می‌بردند؟» چرا این را نوشت؟ که حضرت علی برگردد و به شیخین توهین کند، بعد معاویه این را سند کند و ببرد به سپاه امیرالمؤمنین نشان بدهد و بگوید که ببینید علی چه می‌گوید! تا سپاه حضرت ‌علی ریزش کند. امیرالمؤمنین اینجا سکوت می‌کند و می‌فرمایند: «خواستی خار کنی اما ستودی. اینکه کسی مظلوم واقع شود عیبی بر او نیست.»(نهج البلاغه، نامۀ ۲۸) حضرت بازی نمی‌خورد. 🔸آیا امروز اینطور نیست که آنها فحش بدهند که ما هم فحش بدهیم؟ کسانی که در این بازی شرکت می‌کنند شیعۀ معاویه هستند، شیعۀ علی نیستند. شیعیان علی کَیِّس و زرنگ هستند، شش‌دانگ هستند، به وقت حرب و محاربه، هیچ‌کس نمی‌تواند جلوی آنها را بگیرد و به وقت مصلحت‌اندیشی و حکمت، آرام می‌نشینند. نهج البلاغه 🔶 @Nahj_Et
حجت‌الاسلام مظفری ۱ خرداد.mp3
4.53M
🎙 حجت‌الاسلام والمسلمین مظفری 💠 شرح نهج البلاغه 🗓 دوشنبه ۱۴۰۲/۰۳/۰۱ بعد از نماز صبح 🔶 @Nahj_Et
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❄️مظلومیت امیرالمومنین بعد از پیامبر اکرم(ص) 💎وَقُلْتَ: إِنِّي کُنْتُ أُقَادُ کَمَا يُقَادُ الْجَمَلُ الْمَخْشُوشُ حَتَّى أُبَايِعَ; وَلَعَمْرُ اللهِ لَقَدْ أَرَدْتَ أَنْ تَذُمَّ فَمَدَحْتَ، وَأَنْ تَفْضَحَ فَافْتَضَحْتَ! 🟠تو گفته اى که مرا همچون شتر افسار زده اى مى کشيدند تا بيعت کنم به خدا سوگند خواسته اى مذمت کنى ولى (ناخود آگاه) مدح و ثنا گفته اى و خواسته اى رسوا کنى ولى خودت رسوا شده اى» 📗 🎤 آیت الله جوادی 🔶 @Nahj_Et
▫️وَلَوْ لاَ مَا نَهَى اللهُ عَنْهُ مِنْ تَزْکِيَةِ الْمَرْءِ نَفْسَهُ، لَذَکَرَ ذَاکِرٌ فَضَائِلَ جَمَّةً، تَعْرِفُهَا قُلُوبُ الْمُؤْمِنِينَ، وَلاَ تَمُجُّهَا آذَانُ السَّامِعِينَ 🟤و اگر نه اين بود که خداوند نهى کرده است که انسان، خودستايى کند، گوينده فضايلى را برمى شمرد که دل هاىِ مؤمنان آگاه با آن آشناست و گوش هاى شنوندگان از شنيدن آن ابا ندارد. ✍اشاره به اينکه فضايل ما اهل بيت همه جا را پر کرده و يکى دو تا نيست و به قدرى شهرت دارد که نه تنها مؤمنان، بلکه منافقان و بيگانگان از اسلام نيز با آن آشنا هستند و گروه زيادى آن را از پيغمبر اکرم(صلى الله عليه وآله) شنيده اند، هرچند امثال تو (معاويه) با آن آشنا نباشيد; ولى از آنجا که ممکن است حمل بر خودستايى شود من از بازگو کردن آن فضايل فراوان چشم پوشى مى کنم و آن را به داورى مؤمنان و اصحاب خاص پيامبر(صلى الله عليه وآله) که هنوز بسيارى از آنها در ميان مسلمانان زندگى مى کنند وا مى گذارم. 📘 🔶 @Nahj_Et
4_5981032707491107287.mp3
3.51M
┈┅ ❁ـ﷽ـ❁ ┅┈ فضایلی که حضرت علی علیه السلام برای خود در پاسخ به نامه معاویه لعنت الله علیه در نامة 28 نهج البلاغه میفرمایند. هفت دقیقه وقت بگذارید و لذت ببرید 👇👇👇💐 خدایا هزاران شکر که ما را در کشوری آفریدی که بدون ترس، فضایل مولایمان را میگوییم و نشر میدهیم. الهی ما را شکرگزار این نعمت عظمی قرار بده و معاویه های زمان ما را نابود بگردان یاعلی اللهم صلی علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم 🔶 @Nahj_Et
شرح_صوتی_نامه_۲۸_جلسه_۱.mp3
5.74M
📙سایت بنیاد مجازی نهج البلاغه در فضای مجازی و تالیفات استاد جلسه اول 🔶 @Nahj_Et
شرح_صوتی_نامه_۲۸_جلسه_۲.mp3
8.81M
📙سایت بنیاد مجازی نهج البلاغه در فضای مجازی و تالیفات استاد جلسه دوم 🔶 @Nahj_Et
شرح_صوتی_نامه_۲۸_جلسه_۳.mp3
9.61M
📙سایت بنیاد مجازی نهج البلاغه در فضای مجازی و تالیفات استاد جلسه سوم 🔶 @Nahj_Et
▫️وَلَوْ لاَ مَا نَهَى اللهُ عَنْهُ مِنْ تَزْکِيَةِ الْمَرْءِ نَفْسَهُ، لَذَکَرَ ذَاکِرٌ فَضَائِلَ جَمَّةً، تَعْرِفُهَا قُلُوبُ الْمُؤْمِنِينَ، وَلاَ تَمُجُّهَا آذَانُ السَّامِعِينَ 🟤و اگر نه اين بود که خداوند نهى کرده است که انسان، خودستايى کند، گوينده فضايلى را برمى شمرد که دل هاىِ مؤمنان آگاه با آن آشناست و گوش هاى شنوندگان از شنيدن آن ابا ندارد. ✍اشاره به اينکه فضايل ما اهل بيت همه جا را پر کرده و يکى دو تا نيست و به قدرى شهرت دارد که نه تنها مؤمنان، بلکه منافقان و بيگانگان از اسلام نيز با آن آشنا هستند و گروه زيادى آن را از پيغمبر اکرم(صلى الله عليه وآله) شنيده اند، هرچند امثال تو (معاويه) با آن آشنا نباشيد; ولى از آنجا که ممکن است حمل بر خودستايى شود من از بازگو کردن آن فضايل فراوان چشم پوشى مى کنم و آن را به داورى مؤمنان و اصحاب خاص پيامبر(صلى الله عليه وآله) که هنوز بسيارى از آنها در ميان مسلمانان زندگى مى کنند وا مى گذارم. 📘 🔶 @Nahj_Et