قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
✨ 🍃ادامه شرح خطبه ۳ بخش ۳ ... وضع در «مدينه» نيز بحرانى شد و پايتخت اسلام براى شورش آمادگى پيدا ک
✨
🍃ادامه شرح خطبه ۳ بخش ۳
... مصريان در پاسخ او گفتند: «از دو حال خارج نيست: اگر راست مى گويى و اين کار، کار مروان است بايد از خلافت کنار بروى زيرا فردى اين چنين ناتوان که ديگران بدون آگاهى او فرمان قتل و شکنجه مسلمانان را با مهر مخصوصش صادر کنند لياقت خلافت اسلامى را ندارد و اگر دروغ مى گويى و اين کار، کار توست باز هم شايسته خلافت مسلمانان نيستى»!
«عثمان» گفت: «خلافت لباسى است که خداوند به تنم کرده و آن را بيرون نخواهم آورد ولى توبه مى کنم». گفتند: «اگر بار اوّل بود که توبه مى کردى پذيرفته بود، امّا بارها توبه کرده اى و شکسته اى! بنابراين يا از خلافت بر کنار شو، يا تو را به قتل مى رسانيم!» ولى باز آنها عجله نکردند و اوضاع ساعت به ساعت بحرانى تر مى شد. سرانجام «عثمان» از «على»(عليه السلام) درخواست کرد که: «سه روز به او مهلت دهند تا به شکايت مردم رسيدگى کند»، مردم پذيرفتند; ولى او در خفا وسايل جنگ را آماده مى کرد (و هدفش از اين مهلت خواستن ها فرا رسيدن نيروهاى کمکى از خارج مدينه بود). بعد از سه روز، حلقه محاصره بر عثمان تنگ تر شد و مردم نگران اين بودند که از «شام» و «بصره» کمک براى او برسد، لذا براى تسليم او آب را از او منع کردند. «عثمان» از على(عليه السلام) در خواست آب کرد و امام به وسيله فرزندانش آب براى او فرستاد; در اين هنگام مردم به درون خانه عثمان ريختند و نزاع خونينى ميان طرفداران او از يکسو و مردم از سوى ديگر روى داد و عده اى از طرفين کشته شدند، باز چند نفر وارد اتاق «عثمان» شده و او را نصيحت کردند امّا اثرى نداشت، سرانجام به او حمله کرده و کارش را يکسره کردند.
آنچه در بالا آمد خلاصه اى از اين ماجرا بود که «ابن ابى الحديد» از «تاريخ طبرى» نقل نموده است و ما نيز آن را براى پرهيز از طولانى شدن بار ديگر خلاصه کرديم.(27)
بسيارى از مورّخان روز قتل او را 18 ذى الحجه سال 35 يا 36 هجرى ذکر کرده اند و عجب اين که به گفته کامل و مورّخان ديگر، بدن «عثمان» سه روز روى زمين مانده بود و کسى او را دفن نکرد و اين نشانه نهايت خشم مردم بر اوست. سرانجام با وساطت «على»(عليه السلام) تصميم به دفن او گرفته شد، ولى جمعى از مردم مانع از نماز بر او و حتّى مانع از دفن او در «بقيع» شدند. گروهى بر سر راه نشسته بودند و تابوت او را سنگباران نمودند، «على»(عليه السلام) مانع شد، بالاخره بر جنازه او نماز خواندند و در محلى به نام «حشّ کوکب» در بيرون بقيع دفن شد که بعداً در زمان «معاويه» براى رفع اهانت، دستور داد آن محل را جزء «بقيع» قرار دهند.(28)
اينها همه به خوبى نشان مى دهد که مردم تا چه حد از او و حکومتش خشمگين و ناراحت بودند و تفسير روشنى است بر آنچه امام در جمله هاى کوتاه اين خطبه (خُطْبه شِقْشِقِيَّه) بيان فرموده است، آنها که تعبيرات امام(عليه السلام) را در اين خطبه تند مى پندارند، از ماجراى زندگى «عثمان» و پايان کار او و عکس العمل مسلمانان در برابرش آگاهى کافى ندارند وگرنه تصديق مى کردند که اين تعبيرات در برابر آنچه روى داده است بسيار ملايم است.
5ـ آيا همه صحابه راه پيامبر(صلى الله عليه وآله) را پيمودند؟!
معروف در ميان برادران اهل سنّت اين است که صحابه رسول خدا ـ بدون استثنا ـ داراى قداست و مقام عدالت بودند و هيچ يک از آنها هيچ کارى برخلافت دستور خدا و کتاب و سنّت انجام ندادند، در حالى که شيعه و پيروان اهل بيت(عليهم السلام) معتقدند: «بايد صحابه را از يکديگر جدا ساخت و درباره هرکدام مطابق اعمال و رفتارشان، چه در عصر رسول الله(صلى الله عليه وآله وسلم) و چه بعد از رحلت او قضاوت و داورى کرد».
ادّعاى برادران اهل سنّت، مشکلات عجيب و دردسرهاى فراوانى براى آنان ايجاد کرده است; چرا که در ميان ياران پيامبر(صلى الله عليه وآله وسلم) افرادى را مى يابيم که در مسائلى بر ضدّ يکديگر برخاستند که توجيه آن امکان پذير نيست. مثلا در داستان جنگ «صفيّن» و مانند آن، «معاويه» برخلاف امام وقت که به اتّفاق مسلمانان برگزيده شده بود قيام کرد و موجب آن همه خونريزى شد، کدام مورّخ منصف مى تواند اين کار وحشتناک را توجيه کند؟!
يا اين که «طلحه» و «زبير» بر ضدّ آن حضرت شورش کردند و خون گروه زيادى از مسلمانان در جنگ «جمل» ريخته شد که بعضى، عدد کشته شدگان را بالغ بر 17 هزار نفر مى دانند بى آن که کمترين عذر موجّه و خداپسندانه اى براى کار خود داشته باشند، آيا قبول عدالت آنها با اين فجايع هولناک که در همه تواريخ اسلامى ثبت شده، منافات ندارد؟!
ادامه دارد...
@Nahjolbalaghe2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بدون شرح
فقط حتتتتتتما تا آخر ببینید و نشر دهید
هدایت شده از 🇵🇸 رهپویان بصیرت🇮🇷
🌹🌹
امروز سه شنبه ۳۱ تیر ماه، شب اول ماه ذی الحجه میباشد.
بمدت ۱۰ شب نماز دهه اول ذی الحجه ( نماز و واعدنا ) وارد شده است. ☘
بنا بر حدیث نقل شده از امام باقر(ع) به کسی که این نماز را بخواند ثواب اعمال حج داده خواهد شد ، هر چند که به حج نرفته باشد.
سید بن طاووس، الاقبال، ۱۴۰۹ق، ج۱، ص۳۱۷
🌸🌸
🌺کیفیت خواندن نماز « و واعدنا »
« مابین نماز مغرب و عشاء دو رکعت نماز بجا آورد، در هر رکعت پس از حمد ، سوره توحید و سپس آیه 142 از سوره شریفه الأعراف را میخواند :
« وَ واعَدْنا مُوسى ثَلاثينَ لَيْلَةً وَ أَتْمَمْناها بِعَشْرٍ فَتَمَّ ميقاتُ رَبِّهِ أَرْبَعينَ لَيْلَةً وَ قالَ مُوسى لِأَخيهِ هارُونَ اخْلُفْني في قَوْمي وَ أَصْلِحْ وَ لا تَتَّبِعْ سَبيلَ الْمُفْسِدين »
🌹🌹
قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
✨ 🍃ادامه تفسیر سوره آل عمران/ آیه ۶۵ ... بر این اساس، معلوم شد ابراهیم(علیه السلام) پیرو هیچ یک ا
✨
🍃ادامه تفسیر سوره آل عمران
🌷آیه ۶۹
✨شأن نزول:
بعضى از مفسران نقل کرده اند: جمعى از یهود کوشش داشتند افراد سرشناس و مبارزى از مسلمانان پاکدل چون معاذ و عمار و بعضى دیگر را به سوى آئین خود دعوت کنند و با وسوسه هاى شیطانى از اسلام بازگردانند، آیه فوق نازل شد و به همه مسلمانان در این زمینه اخطار کرد!(۱)
🌿تفسیر:
🔴وسوسه هاى یهود
همان گونه که در شأن نزول گفته شد، دشمنان اسلام مخصوصاً یهود براى دور ساختن تازه مسلمانان از اسلام، از هیچگونه کوشش فروگذار نبودند، و
حتى در یاران مخصوص پیامبر(صلى الله علیه وآله) چنین طمعى داشتند که: بتوانند آنها را از اسلام بازگردانند، و بى شک اگر مى توانستند در یک یا چند نفر از یاران نزدیک آن حضرت نفوذ کنند، ضربه بزرگى بر اسلام وارد مى شد، و زمینه براى تزلزل دیگران نیز فراهم مى گشت.
آیه فوق ضمن افشاى این نقشه دشمنان، به آنها یادآور مى شود: دست از کوشش بیهوده خود بر دارند، مى فرماید: جمعى از اهل کتاب دوست داشتند شما را گمراه کنند (وَدَّتْ طائِفَةٌ مِنْ أَهْلِ الْکِتابِ لَوْ یُضِلُّونَکُمْ).(۲)-(۳)
غافل از این که تربیت مسلمانان در مکتب پیامبر(صلى الله علیه وآله) به اندازه اى حساب شده و آگاهانه بود که احتمال بازگشت وجود نداشت.
آنها اسلام را با تمام هستى خود دریافته بودند و به آن عشق مىورزیدند، بنابراین، دشمنان نمى توانستند آنها را گمراه سازند.
بلکه به گفته قرآن در ادامه این آیه، آنها تنها خودشان را گمراه مى کنند و نمى فهمند (وَ ما یُضِلُّونَ إِلاّ أَنْفُسَهُمْ وَ ما یَشْعُرُونَ).
زیرا آنها با القاء شبهات و نسبت دادن خلاف ها به اسلام و پیامبر(صلى الله علیه وآله) روح بدبینى را در روح خود پرورش مى دادند; زیرا کسى که در صدد عیب جویى و خرده گیرى است، نقطه هاى قوت را نمى بیند و گاه بر اثر تعصب و لجاجت، نقاط نورانى و قوت در نظرش تاریک و منفى جلوه مى کند، و به همین دلیل، روز به روز بیشتر از حق فاصله مى گیرد.
جمله وَ ما یَشْعُرُونَ: آنها متوجه نیستند و نمى فهمند گویا اشاره به همین نکته روانى است که انسان ناخودآگاه تحت تأثیر سخنان خویش است.
و به هنگامى که سعى دارد دیگران را با سفسطه، دروغ و تهمت گمراه کند خودش از آثار آن بر کنار نخواهد بود و این خلاف گوئى ها کم کم در روح و جان او چنان اثر مى گذارد که به صورت یک عقیده راسخ در مى آید، و آنها را باور مى کند و براى همیشه گمراه مى شود.
📚۱ ـ این شأن نزول با اختلاف مختصرى در تفسیر ابوالفتوح ، روح المعانى ، تفسیر کبیر ، تفسیر قرطبى ، بحر المحیط ، تفسیر فخر رازى و غیر اینها (ذیل آیه مورد بحث) آمده است.
۲ ـ لَوْ در جمله لَوْ یُضِلُّونَکُمْ به معنى أَنْ مصدریه است، و از آنجا که لَوْ معنى تمنى را در این گونه موارد مى رساند، به جاى أَنْ نشسته تا رساتر باشد.
۳ ـ طائِفَةٌ از ماده طواف به معنى حرکت دور چیزى است، و از آنجا که در گذشته براى مسائل ایمنى و امنیتى، به صورت دسته جمعى، مسافرت مى کردند، واژه طائِفَة بر آنها اطلاق شد
@Nahjolbalaghe2
1_9335659.mp3
13.92M
✨✧﷽✧✨
📖 ترتیل
🍃جزء۷
🎤استاد پرهیزگار
@Nahjolbalaghe2
قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
⚘ 📚نهج البلاغه/حکمت ۵۶ 🍂تهی دستی و تنهایی(اخلاقی،اجتماعی) ✨ وَ قَالَ ( عليه السلام ) : الْغِنَي ف
✨
🍃شرح حکمت ۵۶
(مکارم شیرازی)
💥دارایی و برازندگی، فقر و تنهایی
🍂🍃دامنه غنا و فقر
امام در اين كلام پربارش اشاره به آثار غنا و فقر مى كند و مى فرمايد: «بى نيازى در غربت وطن است و نيازمندى در وطن غربت»;
(الْغِنَى فِي الْغُرْبَةِ وَطَنٌ; وَالْفَقْرُ فِي الْوَطَنِ غُرْبَةٌ).
وطن جايى است كه انسان در آنجا متولد شده و چشم به روى خويشاوندان و بستگان و نزديكان گشوده و مورد علاقه آنها قرار گرفته و در هر گوشه و كنار، آشنايى دارد و غربت جايى است كه انسان نه آشنايى دارد و نه دوست مهربانى و نه يار و مددكارى. امام مى فرمايد: شخص غنى هر جا برود به موجب غنايش پيوندهاى محبت را با اين و آن برقرار مى سازد و به سبب بذل و بخشش ياران و مددكارانى پيدا مى كند; ولى شخص فقير حتى در وطن خويش دوستان و بستگان را از دست مى دهد و گاه به صورت موجودى فراموش شده در مى آيد.
پيام امام در اين سخن اين است كه مؤمنان بايد بكوشند و بى نياز شوند و به هنگام غنا و بى نيازى از مال و ثروت خويش براى جلب و جذب قلوب و كمك به نيازمندان استفاده كنند، از عواقب فقر بترسند، چرا كه فقر مايه ذلت و گاه مطابق بعضى از روايات سبب كفر مى شود. البته اين فقر با فقرى كه در روايات از آن تعريف شده تفاوت آشكارى دارد; فقر ممدوح به معناى «ساده زيستن» و يا «فقر الى الله» است. در اين باره در ذيل حكمت سوم شرح بيشترى داشتيم.(1)
📚پی نوشت:
(1). سند گفتار حکیمانه:
این کلام نورانى در غررالحکم با تفاوت و اضافاتى نقل شده که نشان مى دهد از منبع دیگرى گرفته شده است. (مصادر نهج البلاغه، ج 4، ص 50).
این سخن، در کتاب تمام نهج البلاغه در لابه لاى خطبه «وسیله» آمده است (تمام نهج البلاغه، ص 154).
@Nahjolbalaghe2
هدایت شده از فایلهای صوتی نهجالبلاغه
Hekmat 056.mp3
7.12M
✅شرححکمت ۵۶
👤استاد نظافت
@Nahjolbalaghe2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 زیارت با رضایت
🔻کی گفته امام رضا(ع) دلشکستهها رو بیشتر تحویل میگیره؟!
قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
✨ 🍃ادامه تفسیر سوره آل عمران 🌷آیه ۶۹ ✨شأن نزول: بعضى از مفسران نقل کرده اند: جمعى از یهود کوش
✨
🍃ادامه تفسیر سوره آل عمران
🌷آیه ۷۰
🔻چرا کتمان حق مى کنید؟
در ادامه گفتگو درباره فعالیت هاى تخریبى اهل کتاب، که در آیه سابق به آن اشاره شد، در این دو آیه روى سخن را به آنان کرده، و به خاطر کتمان حق و عدم تسلیم در برابر آن، آنها را شدیداً مورد سرزنش قرار مى دهد:
نخست مى فرماید: اى اهل کتاب! چرا به آیات خدا کافر مى شوید در حالى که (به صحت و صدق آن) گواهى مى دهید (یا أَهْلَ الْکِتابِ لِمَ تَکْفُرُونَ بِآیاتِ اللّهِ وَ أَنْتُمْ تَشْهَدُونَ).(۱)
شما نشانه هاى پیامبر اسلام(صلى الله علیه وآله) را در تورات و انجیل خوانده اید و نسبت به آن آگاهى دارید، چرا راه انکار را در پیش مى گیرید؟
در آیه دوم بار دیگر آنها را مخاطب ساخته، مى گوید: اى اهل کتاب! چرا حق را با باطل مى آمیزید و مشتبه مى کنید؟ (تا مردم را به گمراهى بکشانید و خودتان نیز گمراه شوید) و چرا حق را پنهان مى دارید در حالى که مى دانید ؟ (یا أَهْلَ الْکِتابِ لِمَ تَلْبِسُونَ الْحَقَّ بِالْباطِلِ وَ تَکْتُمُونَ الْحَقَّ وَ أَنْتُمْ تَعْلَمُونَ).
در حقیقت در آیه قبل، خود آنها را به انحراف از راه حق که با علم و آگاهى صورت مى گرفته مؤاخذه مى کند، و در آیه دوم به منحرف ساختن دیگران.
در ذیل آیه ۴۲ سوره بقره که همین مضمون را در بر داشت، بحث هاى دیگرى در این زمینه گذشت.
📚۱ ـ جمله تَشْهَدُونَ طبق تفسیرى که در بالا ذکر شد، به معنى علم و آگاهى است ـ همان گونه که در مجمع البیان و غیر آن آمده است ـ این علم و آگاهى از ذکر اوصاف پیامبر اسلام(صلى الله علیه وآله) در تورات و انجیل سرچشمه مى گرفت.
ولى بعضى گفته اند: منظور از آن، علم و آگاهى به کفایت معجزات براى اثبات نبوت پیامبر اسلام است.و بعضى گفته اند: منظور این است که شما در ظاهر انکار مى کنید، ولى در جلسات خصوصى شهادت به صدق دعوت پیامبر(صلى الله علیه وآله) و حقانیت او مى دهید.
@Nahjolbalaghe2
جزء+هشتم++قرآن+کریم+با+صدای+استاد+پرهیزکار+صوت.mp3
13.04M
✨✧﷽✧✨
📖 ترتیل
🍃جزء۸
🎤استاد پرهیزگار
@Nahjolbalaghe2
قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
✨ 🍃شرح نامه ۲۷ بخش ۴ ( مکارم شیرازی ) 🔻مأموريت سنگين و پر اهمّيّت: امام(عليه السلام) در اين بخش ا
✨
🔹ادامه شرح نامه ۲۷ بخش ۴
... بسيارى از شارحان نهج البلاغه گفته اند امام(عليه السلام) در نخستين سفارش در مورد نماز به اين نظر دارد که نماز را پيش از وقت (مثلا نماز ظهر را پيش از ظهر و نماز صبح را قبل از طلوع فجر) به جهت فراغت و بيکارى به جاى نياور; ولى با توجّه به اينکه کمتر کسى ديده ايم و شنيده ايم که نماز خود را قبل از ظهر يا قبل از غروب و طلوع فجر به جا آورد، زيرا اين مطلب بر همه حتى براى افراد کاهل نماز هم مسلم است که نماز قبل از وقت محتوايى ندارد، با توجّه به اين نکته، احتمال ديگرى در تفسير اين جمله هست که فرمايش امام(عليه السلام) ناظر به نماز اوّل وقت و آخر وقت است; مى فرمايد: چنان نباش که اگر بيکار باشى نماز را اوّل وقت بخوانى و اگر مشغول به کار باشى نماز را موکول به آخر وقت کنى، بلکه هميشه و در هر حال کار خود را تعطيل کن و نماز را در اوّل وقتش به جاى آور.
در واقع اشاره به همان جمله معروف است که انسان به نمازش نگويد کار دارم بلکه به کارش بگويد نماز دارد.
به يقين تقيد به نماز در اوّل وقت روح و جان و زندگى انسان را نورانى مى کند و کارهاى ديگر او از برکت نماز سامان مى يابد.
در حديثى از امام باقر(عليه السلام) نقل شده است:
«إِنَّ الصَّلاَةَ إِذَا ارْتَفَعَتْ فِي أَوَّلِ وَقْتِهَا رَجَعَتْ إِلَى صَاحِبِهَا وَهِيَ بَيْضَاءُ مُشْرِقَةٌ تَقُولُ حَفِظْتَنِي حَفِظَکَ اللهُ وَإِذَا ارْتَفَعَتْ فِي غَيْرِ وَقْتِهَا بِغَيْرِ حُدُودِهَا رَجَعَتْ إِلَى صَاحِبِهَا وَهِيَ سَوْدَاءُ مُظْلِمَةٌ تَقُولُ ضَيَّعْتَنِي ضَيَّعَکَ اللهُ;
هنگامى که نماز در اوّل وقت خوانده شود به سوى صاحبش باز مى گردد در حالى که سفيد و نورانى است و به او مى گويد: مرا محفوظ داشتى خداوند تو را حفظ کند و هنگامى که در غير وقت و بدون رعايت حدود انجام شود به صاحبش باز مى گردد در حالى که سياه و تاريک است و به او مى گويد مرا ضايع کردى خدا تو را ضايع کند».(5)
جمله «وَاعْلَمْ...» همان گونه که در بالا اشاره شد دو معنا دارد يکى اينکه در دنيا ساير اعمال انسان تابع نماز اوست اگر نماز را به درستى انجام دهد از برکت نماز ساير اعمال او نيز به درستى انجام خواهد گرفت و ديگر اينکه در آخرت همان گونه که در روايات آمده نخستين چيزى که مورد حساب قرار مى گيرد، نماز است و سپس ساير اعمال:
«إِنَّ أَوَّلَ مَا يُحَاسَبُ بِهِ الْعَبْدُ الصَّلاَةُ فَإِنْ قُبِلَتْ قُبِلَ مَا سِوَاهَا;
نخستين چيزى که بندگان با آن حساب مى شوند نماز است اگر نماز مقبول شد بقيّه اعمال نيز قبول مى شود».(6)
📚پی نوشت:
1 . «محقوق» از ريشه «حق» گرفته شده و در اينجا به معناى شايسته و سزاوار است.
2 . «تنافح» از ريشه «منافحه» به معناى دفاع از چيزى گرفته شده و ريشه آن «نفح» بر وزن «فتح» است که غالباً به معناى نسيم ملايم و بوى خوش مى آيد و گاه به معناى دفع کردن چيزى است و «منافحه» از همين معنا گرفته شده است.
3 . کافى، ج 2، ص 57، ح 2.
4 . بحارالانوار، ج 74، ص 156، ح 132.
5 . کافى، ج 3، ص 268، باب من حافظ على صلاته، ح 4.
6 . همان مدرک.
@Nahjolbalaghe2
CQACAgQAAx0CVBp6RAACAe1fAwsR7GmANkXJ-FKERObBJCH0dwACKgcAAlZ12FOd33BuLTSxIxoE.mp3
2.21M
🍃 اسباب قرب به خدا
🎤 حجتالاسلام مومنی