فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃دعای همسر دارشدن برای جوانان مجرد
✨امام علی علیهالسلام :
🔹دو رکعت نماز و دعا
خدایا به من همسری عطا کن با ۵ ویژگی
1⃣صالحه2⃣ ودود 3⃣ قنوع 4⃣ شکور 5⃣غیور
🤲خدایا موانع اشتغال وازدواج جوانان را برطرف کن
قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
⚘ 📚نهج البلاغه/حکمت ۵۷ 🔹ارزش قناعت و خودکفایی(اخلاقی) ✨ وَ قَالَ ( عليه السلام ) : الْقَنَاعَةُ
✨
🌿شرح حکمت ۵۷
( مکارم شیرازی )
🍃ارزش قناعت
🔹سرمايه بى پايان:
امام(علیه السلام) در این گفتار کوتاه و حکمت آمیز به اهمیت قناعت اشاره کرده مى فرماید: «قناعت مالى است که هرگز تمام نمى شود»;
(الْقَنَاعَةُ مَالٌ لاَ یَنْفَدُ).
در تعریف قناعت مى توان گفت: حالتى است که انسان با داشتن آن به حد اقل ضروریات زندگى مى سازد و به دنبال زرق و برق و اضافاتى که فکر و وقت انسان را پیوسته به خود مشغول مى دارد و آلوده انواع محرمات مى کند نمى رود.
داشتن این روحیه به منزله ثروت پایان ناپذیر است، چرا که انسان را از تمام ثروت هاى دنیا بى نیاز مى سازد;
همواره سربلند زندگى مى کند و با عزت و آبرو ادامه حیات مى دهد. دست نیاز به سوى دیگران دراز نمى کند و عمر خود را در مسیر تشریفات و تجملات بر باد نمى دهد.
در گفتار حکیمانه 44 که قبلاً گذشت امام(علیه السلام) در فضیلت قناعت پیشگان فرمود:
«طُوبَى لِمَنْ ذَکَرَ الْمَعَادَ وَعَمِلَ لِلْحِسَابِ وَقَنِعَ بِالْکَفَافِ;
خوشا به حال کسى که (پیوسته) به یاد معاد باشد و براى روز حساب عمل کند. به مقدار کفایت قانع گردد و از خدا راضى باشد».
در خطبه 192 نیز امام در میان اوصاف انبیا این وصف برجسته را شمرده بود: «مَعَ قَنَاعَة تَمْلاَُ الْقُلُوبَ وَالْعُیُونَ غِنًى;
آنها داراى قناعتى بودند که دل ها و چشم ها را پر از بى نیازى مى کرد».
در بحارالانوار نیز از آن حضرت نقل شده که فرمود: «طَلَبْتُ الْغِنَى فَمَا وَجَدْتُ إِلاَّ بِالْقَنَاعَةِ عَلَیْکُمْ بِالْقَنَاعَةِ تَسْتَغْنُوا;
من در جستجوى توانگرى برآمدم ولى آن را جز در قناعت نیافتم (زیرا حرص، غالب توانگران را راحت نمى گذارد) بنابراین قناعت پیشه کنید تا غنى شوید».(1)
قابل توجه این که این گفتار حکیمانه از پیغمبر اکرم(صلى الله علیه وآله) نیز نقل شده است همان گونه که سیّد رضى مى گوید:
«وَقَدْ رُوِىَ هذا الْکَلامُ عَنِ النَّبِىُ(صلى الله علیه وآله)».
این حدیث را «متقى هندى» در کتاب کنز العمال که از منابع معروف اهل سنت است آورده است.(2)
این نکته نیز حائز اهمیت است که سرچشمه بسیارى از نارضایى هاى مردم و شکایت آنها از وضع زندگى کمبودها و فقر نیست، بلکه گاه مى بینیم همه چیز دارند اما باز ناله و فریاد مى کنند. عامل اصلى آن عدم قناعت و توقعات بى حد و حساب است و اگر همگى به مقدار نیاز قانع باشند آرامش بى مانندى در جامعه حاکم مى شود و بسیارى از پرونده هاى جنایى و تجاوز بر اموال برچیده خواهد شد و کرامت انسانى و پاکى دامان از گناه فراهم مى شود.
ابن ابى الحدید در اینجا گفتار زیبایى از «بقراط» (سقراط) نقل مى کند که مردى او را در حال خوردن بعضى از سبزى هاى بیابان دید. به او گفت: اگر در خدمت پادشاه بودى نیاز به خوردن این نداشتى. سقراط گفت: اگر تو نیز این گونه غذا مى خوردى نیازمند نوکرى پادشاه نبودى.
شاعر مى گوید:
گنج آزادگى و گنج قناعت گنجى است که به شمشیر میسر نشود سلطان را (3)
📚پی نوشت:
(1). بحارالانوار، ج 66، ص 399، ح 91.
(2). کنز العمال، ج 3، ص 389، ح 7080.
(3). سند گفتار حکیمانه: در کتاب مصادر نهج البلاغه آمده است که این سخن در موارد متعددى از امیر مؤمنان على(علیه السلام) به وسیله کسانى که پیش از سیّد رضى مى زیستند نقل شده است و چون عین این عبارت در حکمت 475 تکرار خواهد شد نقل منابع را به آنجا موکول کرده است. (مصادر نهج البلاغه، ج 4، ص 50) و در تحف العقول هم این کلام در ضمن خطبه الوسیله نقل شده است. (تحف العقول، ص 100). این سخن حکمت آمیز، در کتاب تمام نهج البلاغه در لابه لاى خطبه «وسیله» آمده است (تمام نهج البلاغه، ص 162).
@Nahjolbalaghe2
هدایت شده از فایلهای صوتی نهجالبلاغه
Hekmat 057.mp3
3.78M
✅شرححکمت ۵۷
👤استاد نظافت
@Nahjolbalaghe2
قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
✨ 🍃ادامه تفسیر سوره آل عمران 🌷آیه ۷۵ 🔹شأن نزول: این آیه، درباره دو نفر از یهود نازل گردیده که
✨
🍃ادامه تفسیر سوره آل عمران آیه ۷۵
... آیه بعد، ضمن نفى کلام اهل کتاب که مى گفتند: لَیْسَ عَلَیْنا فِی الأُمِّیِّینَ سَبیلٌ: خوردن اموال غیر اهل کتاب براى ما حرام نیست و به همین دلیل، براى خود آزادى عمل قائل بودند، همان آزادى که امروز هم در اعمال بسیارى از آنها مى بینیم که هر گونه تعدى و تجاوز به حقوق دیگران را، براى خود مجاز مى دانند، مى فرماید: آرى کسى که به پیمان خود وفا کند و پرهیزکارى پیشه نماید (خدا او را دوست دارد; زیرا) خداوند پرهیزکاران را دوست مى دارد (بَلى مَنْ أَوْفى بِعَهْدِهِ وَ اتَّقى فَإِنَّ اللّهَ یُحِبُّ الْمُتَّقینَ).
یعنى معیار برترى انسان، و مقیاس شخصیت و ارزش آدمى، وفاى به عهد، عدم خیانت در امانت، و تقوا و پرهیزکارى به طور عام است، آرى، خداوند چنین کسانى را دوست دارد، نه دروغگویان خائنى که هر گونه غصب حقوق دیگران را براى خود مجاز مى دانند، بلکه آن را به خدا نسبت مى دهند.
🔸نکته ها:
❓۱ ـ سؤال:
در اینجا ممکن است ایراد شود: در اسلام نیز همین حکم نسبت به اموال بیگانگان دیده مى شود; زیرا اسلام اجازه مى دهد: مسلمانان اموال آنها را تملک کنند.
✅پاسخ:
چنین نسبتى به اسلام دادن بدون تردید تهمت است; زیرا از جمله احکام قطعى اسلام که در روایات متعددى به آن اشاره شده این است که: خیانت در امانت جایز نیست، خواه این امانت مربوط به مسلمانان باشد یا غیر آنها، و حتى مشرکان و بت پرستان، در حدیث معروفى از امام سجاد(علیه السلام) نقل شده که فرمود:
عَلَیْکُمْ بِأَداءِ الأَمَانَةِ فَوَ الَّذِى بَعَثَ مُحَمَّداً بِالْحَقِّ نَبِیّاً لَوْ أَنَّ قاتِلَ أَبِیَ الْحُسَیْنِ بْنِ عَلِیّ أَبِى طالِب(علیه السلام) ائْتَمَنَنِی عَلَى السَّیْفِ الَّذِی قَتَلَهُ بِهِ لاَ َدَّیْتُهُ إِلَیْهِ:
اداى امانت بر همه شما لازم است، سوگند به خدائى که محمّد(صلى الله علیه وآله) را به حق مبعوث کرده است اگر قاتل پدرم حسین بن على بن ابیطالب(علیه السلام) همان شمشیرى را که با آن مرتکب قتل او شد، به رسم امانت به من مى سپرد (و من از او مى پذیرفتم) امانت او را ادا مى کردم .(۴)
در روایت دیگرى از امام صادق(علیه السلام) نقل شده که فرمود:
إِنَّ اللّهَ لَمْ یَبْعَثْ نَبِیّاً قَطُّ إِلاّ بِصِدْقِ الْحَدِیثِ وَ أَداءِ الأَمانَةِ مُؤَدّاةً إِلَى الْبَرِّ وَ الْفاجِرِ:
خداوند هیچ پیامبرى را مبعوث نکرد مگر این که راستگوئى و اداى امانت جزء برنامه هاى او بود، که هم درباره نیکان و هم بدان باید رعایت گردد .(۵)
بنابراین، آنچه در آیه فوق در مورد اقدام یهود بر خیانت در امانت و منطق آنها براى توجیه این خیانت گفته شد به هیچ وجه درباره مسلمانان اجازه داده نشده است و آنها موظف اند در امانات مردم ـ بدون هیچگونه استثناء ـ خیانت نکنند.(۶)
۲ ـ کلمه بَلى در لغت عرب، براى اثبات مطلبى است ولى معمولاً در مواردى ذکر مى گردد که سؤال به صورت منفى طرح شود، مانند این که خداوند مى فرماید: أَ لَسْتُ بِرَبِّکُمْ: آیا من پروردگار شما نیستم قالُوا بَلى:
گفتند: آرى .(۷)
همچنان که کلمه نَعَمْ در جواب سؤال اثباتى ذکر مى گردد مانند: فَهَلْ وَجَدْتُمْ ما وَعَدَ رَبُّکُمْ حَقّاً قالُوا نَعَمْ:
آیا آنچه را پروردگار شما وعده داده بوده به حقیقت یافتید؟ گفتند: آرى .(۸)
📚۱ ـ اُوقِیِّه یک دوازدهم رِطْل ، معادل هفت مثقال است و جمع آن أَواق و أَواقِّى است.
۲ ـ مجمع البیان ، ذیل آیات مورد بحث ـ بحار الانوار ، جلد ۹، صفحه ۷۱ ـ تفسیر قرطبى ، ذیل آیه ـ بحر المحیط ، ذیل آیه ـ تفسیر فخر رازى ، ذیل آیه ـ تفسیر کشاف ، ذیل آیه.
۳ ـ مجمع البیان ، ذیل آیات مورد بحث ـ بحار الانوار ، جلد ۹، صفحه ۷۱ ـ بحر المحیط ، ذیل آیه ـ تفسیر فخر رازى ، ذیل آیه ـ تفسیر کشاف ، ذیل آیه.
۴ ـ امالى صدوق ، صفحه ۱۴۹، ( امالى مترجم ، صفحه ۲۴۶، حدیث ۶، مجلس ۴۳) ـ وسائل الشیعه ، جلد ۱۹، صفحه ۷۶، چاپ آل البیت ـ بحار الانوار ، جلد ۲۳، صفحه ۲۷۸ (با اندکى تفاوت) و جلد ۷۲، صفحه ۱۱۴.
۵ ـ سفینة البحار ، ماده أمن ـ کافى ، جلد ۲، صفحه ۱٠۴، دار الکتب الاسلامیه ـ وسائل الشیعه ، جلد ۱۹، صفحه ۷۳، چاپ آل البیت ـ مستدرک الوسائل ، جلد ۸، صفحه ۴۵۵، چاپ آل البیت ـ بحار الانوار ، جلد ۱۱، صفحه ۶۷، و جلد ۶۸، صفحه ۲ و جلد ۷۲، صفحه ۱۱۶ ـ مشکوة الانوار ، صفحه ۴۶، ۵۲ و ۱۷۱، کتابخانه حیدریه، ۱۳۸٠ هـ ق.
۶ ـ و اگر گفته شده مال کفار حربى حلال است به خاطر این که در حال نبرد و جنگ است و به هنگام جنگ در هیچ مکتبى زیان به طرف مقابل ممنوع نیست.
۷ ـ اعراف، آیه ۱۷۲.
۸ ـ اعراف، آیه ۴۴.
@Nahjolbalaghe2
parhizgar12.mp3
13.85M
✨✧﷽✧✨
📖 ترتیل
🍃جزء۱۲
🎤استاد پرهیزگار
@Nahjolbalaghe2
قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
✨ 🔹ادامه شرح نامه ۲۷ بخش ۴ ... بسيارى از شارحان نهج البلاغه گفته اند امام(عليه السلام) در نخستين
✨
🍃 شرح نامه ۲۷ بخش ۵
( مکارم شیرازی )
🔴خطر منافقان
🔻تنها از اين گروه بترسيد:
در آخرين بخش از اين نامه مطابق آنچه مرحوم سيّد رضى آورده (و از تعبير به «منه» بر مى آيد که آنچه در نهج البلاغه آمده تمام نامه نبوده، بلکه بخش هايى از آن است) امام(عليه السلام) به نکته اى بسيار مهم و اساسى توجّه کرده و مى فرمايد: «امام هدايت و امام گمراهى هرگز يکسان نيستند همچنين دوستدار پيامبر و دشمن او با هم برابر نخواهند بود»;
(وَمِنْهُ: فَإِنَّهُ لاَ سَوَاءَ، إِمَامُ الْهُدَى وَإِمَامُ الرَّدَى(1) وَ وَلِيُّ النَّبِيِّ، وَ عَدُوُّ النَّبِيِّ).
🍃روشن است که تعبير به «إِمَامُ الْهُدَى» در اين جمله اشاره به خود آن حضرت و تعبير به «إِمَامُ الرَّدَى» اشاره به معاويه است که بر خلاف دستور پيامبر و خواسته قاطبه مسلمين پرچم مخالفت بر افراشت و جنگ هاى خونين و هلاکت بسيارى از مسلمين را سبب گرديد.
واژه «امام» غالباً به معناى پيشواى حق است; ولى گاه در پيشواى باطل هم به کار مى رود. در قرآن مجيد مى خوانيم:
♦️ «(وَجَعَلْنَاهُمْ أَئِمَّةً يَدْعُونَ إِلَى النَّارِ);
و آنان (فرعونيان) را پيشوايانى قرار داديم که به سوى آتش (دوزخ) دعوت مى کنند».(2)
دليل تطبيق «إِمَامُ الرَّدَى» در جمله فوق بر معاويه افزون بر قرائن حاليه، صراحت بخش هايى از اين نامه است که مرحوم سيّد رضى آن را نقل نکرده است; در بخشى از اين نامه طبق آنچه در کتاب تمام نهج البلاغه آمده است مى خوانيم:
«إيّاکُمْ وَ دَعْوَةُ الْکِذّابِ ابْنِ هِنْد;
از خواسته ها و دعوت هاى اين مرد دروغگو فرزند هند (جگر خوار) بپرهيزيد».
✅آن گاه امام(عليه السلام) در تکميل همين سخن به حديثى از پيغمبر اکرم(صلى الله عليه وآله) استناد مى جويد و مى گويد: «رسول خدا(صلى الله عليه وآله) به من فرمود: من بر امتم نه از مؤمن مى ترسم و نه از مشرک، چرا که مؤمن ايمانش او را از کار خلاف باز مى دارد و مشرک را خداوند به وسيله سرکشى (رسوا و) خوار و ذليل مى کند. تنها آنان که از شرشان بر شما مى ترسم کسانى اند که در دل منافقند و در زبان به ظاهر دانا، سخنانى مى گويند که شما مى پسنديد; ولى اعمالى انجام مى دهند که شما آن را زشت و ناپسند مى شماريد»;
✨(وَلَقَدْ قَالَ لِي رَسُولُ اللهِ(صلى الله عليه وآله) إِنِّي لاَ أَخَافُ عَلَى أُمَّتِي مُؤْمِناً وَلاَ مُشْرِکاً; أَمَّا الْمُؤْمِنُ فَيَمْنَعُهُ اللهُ بِإِيمَانِهِ، وَأَمَّا الْمُشْرِکُ فَيَقْمَعُهُ(3) اللهُ بِشِرْکِهِ. وَلَکِنِّي أَخَافُ عَلَيْکُمْ کُلَّ مُنَافِقِ الْجَنَانِ(4)، عَالِمِ اللِّسَانِ، يَقُولُ مَا تَعْرِفُونَ، وَيَفْعَلُ مَا تُنْکِرُونَ).
▫️اين يک واقعيّت است که مؤمنان واقعى پشت و پناه اسلام و امّت اسلامى هستند و مشرکان شناخته شده به سبب شرکشان، مردم از آنها فاصله مى گيرند و اگر بخواهند از درِ عداوت در آيند، مؤمنان به فرمان خداوند دست به دست هم مى دهند و آنها را در هم مى کوبند;
🔥ولى مشکل بزرگ جامعه اسلامى و هر جامعه اى دشمنانى هستند که لباس دوستى بر تن مى کنند، همان افراد دو چهره اى که چهره زيبايى از خود نشان مى دهند و چهره زشت درونى خود را مستور مى دارند، در ميان صفوف مسلمانان رفت و آمد دارند و از اسرار آنها آگاه مى شوند و هر جا بتوانند از پشت به آنها خنجر مى زنند.
🔸 آيات الهى و سنّت پيامبر(صلى الله عليه وآله) را دست آويز خود قرار مى دهند;
ولى در عمل بر خلاف رفتار مى کنند.
مصداق بارز اين سخن در زمان على(عليه السلام)، معاويه و اطرافيانش بودند که به نام خونخواهى عثمان که ظاهراً جانشين پيامبر اکرم(صلى الله عليه وآله) بود، قيام کردند و به هنگام ناچارى قرآن ها را بر سر نيزه ها بالا بردند.
🔸 نماز مى خواندند و در نماز جمعه سخنان زيبا و موافق کتاب و سنّت مى گفتند; ولى براى تضعيف امام هدايت; على(عليه السلام) که هم از سوى خدا منصوب شده بود و هم از سوى خلق، هيچ فرصتى را از دست نمى دادند.
از قتل بى گناهان و غارت اموال مسلمين و شبيخون زدن به مناطق مرزى عراق ابا نداشتند و با استفاده از اين روش سرانجام توانستند بر جاى پيغمبر اکرم(صلى الله عليه وآله) تکيه زنند و اسلام را به قهقرا ببرند.
ادامه دارد ...
@Nahjolbalaghe2
#درمحضرقرآن
⚠️ #تلنگر
🕋 قالَ رَبِّ ارْجِعُونِ
⚡️ گوید: پروردگار من، مرا #بازگردان!
(مومنون 99)
#امروز همان روزی است
که خدا تو را مجدد به دنیا
باز گردانده است ،
حالا چه خواهی کرد #بندهیخدا؟!
هدایت شده از کانال بصیرت مهدوی
مورد نظر.mp3
14.19M
#چله_معرفتی_امام_عصر
#داستان_تشرف
🔷داستان تشرف شماره 4
داستان تشرف ملا قاسم علی رشتی
ابراهیم افشاری
قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
✨ 🍃ادامه تفسیر سوره آل عمران آیه ۷۵ ... آیه بعد، ضمن نفى کلام اهل کتاب که مى گفتند: لَیْسَ عَلَیْن
✨
🍃ادامه تفسیر سوره آل عمران
🌷آیه ۷۷
🍃شأن نزول:
جمعى از دانشمندان یهود مانند ابى رافع ، حیىّ بن اخطب و کعب بن اشرف به هنگامى که موقعیت اجتماعى خود را در میان یهود در خطر دیدند کوشش کردند نشانه هائى که در تورات درباره آخرین پیامبر وجود داشت و شخصاً در نُسَخى از تورات با دست خود نگاشته بودند، تحریف نمایند و حتى سوگند یاد کنند: آن جمله هاى تحریف شده از ناحیه خدا است! به همین جهت آیه فوق، نازل گردید و شدیداً به آنها اخطار کرد.(۱)
جمعى از مفسران نیز گفته اند: این آیه درباره اشعث بن قیس نازل گردید که به دروغ مى خواست، زمین دیگرى را تملک کند، هنگامى که آماده اداى سوگند براى ادعاى خود شد، آیه فوق نازل گردید و در این هنگام اشعث بن قیس ترسید و اعتراف به حق کرد و زمین را به صاحبش بازگرداند.(۲)
🌿تفسیر:
🔻تحریف کنندگان حقایق
در ادامه بحث هاى مربوط به خلاف کارى هاى یهود و اهل کتاب در این آیه به بخش دیگرى از کارهاى خلاف آنها اشاره کرده، مى فرماید: کسانى که پیمان الهى و سوگندهاى خود را (به نام مقدس او) با بهاى کمى معامله مى کنند، بهره اى در آخرت نخواهند داشت
(إِنَّ الَّذینَ یَشْتَرُونَ بِعَهْدِ اللّهِ وَ أَیْمانِهِمْ ثَمَناً قَلیلاً أُولئِکَ لا خَلاقَ لَهُمْ فِی الآْخِرَةِ).
البته آیه به صورت کلى ذکر شده، هر چند شأن نزول آن، گروهى از علماى اهل کتاب است که پیمان هاى الهى و سوگندهاى خود را با درآمد مادى ناچیزى مبادله مى کردند.
قرآن در این آیه پنج مجازات براى آنها ذکر مى کند، نخست همان است که در قسمت بالا ذکر شد و آن این که آنها از مواهب بى پایان عالم دیگر بهره اى نخواهند داشت.(۳)
دیگر این که: خداوند در قیامت با آنها سخن نخواهد گفت
(وَ لا یُکَلِّمُهُمُ اللّهُ).
سوم این که: نظر لطف خود را در آن روز از آنها بر مى گیرد و نگاهى به آنها نمى کند
(وَ لا یَنْظُرُ إِلَیْهِمْ یَوْمَ الْقِیامَةِ).
از این تعبیرات روشن مى شود: خداوند در آن روز (به طور مستقیم یا به وسیله فرشتگان) با بندگان مؤمن خود سخن مى گوید، سخنانى که مایه سرور و خوشحالى آنها است و دلیل بر اعتنا و توجه به آنان است و همچنین نظر کردن خداوند به آنان، اشاره به توجه و عنایت خاص او است، نه نگاه با چشم جسمانى، آن چنان که بعضى از ناآگاهان پنداشته اند.
ولى آنها که آیات الهى را به بهاى مادى مبادله مى کنند، نه مشمول این عنایت اند و نه مخاطب به آن سخنان.
و نیز روشن است منظور از سخن گفتن خداوند، سخن گفتن با زبان نیست; زیرا خداوند از جسم و جسمانیات پاک و منزه است، بلکه منظور سخن گفتن از طریق الهام قلبى و یا ایجاد امواج صوتى در فضا است همانند سخنانى که موسى(علیه السلام) از شجره طور شنید.
تعبیر به ثَمَناً قَلِیْلاً: بهاى کم مفهومش این نیست که اگر عهد الهى را با قیمت زیادى مبادله کنند، کار خوبى است بلکه منظور این است که: هر گونه بهاى مادى در برابر این گناهان بزرگ به دست آید، قلیل و ناچیز است حتى اگر سلطنت و حکومت گسترده اى باشد.
و بالاخره مجازات چهارم و پنجم آنان این است: خداوند آنان را (از گناه) پاک نمى کند و براى آنها عذاب دردناکى است (وَ لا یُزَکِّیهِمْ وَ لَهُمْ عَذابٌ أَلیمٌ).
و از اینجا روشن مى شود گناهِ پنهان ساختن آیات الهى و شکستن عهد و پیمان او، و استفاده از سوگندهاى دروغین، تا چه حدّ سنگین است که تهدید به این همه مجازات هاى روحانى، جسمانى و محرومیت کامل از الطاف و عنایات الهى شده است.
🔹نکته:
نکته اى که در اینجا باید به آن توجه داشت این است که: عواقب شوم پنجگانه اى که در برابر پیمان شکنى و سوگندهاى دروغ در این آیه ذکر شده، گویا اشاره به مراحل تدریجى قرب و بُعد از خدا است.
کسى که به خداوند نزدیک مى شود، و بر بساط قرب او گام مى نهد، نخست مشمول یک سلسله مواهب معنوى مى گردد.
هنگامى که نزدیک تر شد، خدا با او سخن مى گوید، باز نزدیک تر مى شود، خدا بر او نظر رحمت مى افکند.
هنگامى که از آن هم نزدیک تر شد، او را از آثار لغزش هاى گناه پاک مى سازد و در نتیجه از عذاب دردناک نجات مى یابد و غرق در نعمت هاى او مى شود، ولى کسانى که در مسیر پیمان شکنى و استفاده هاى نادرست از نام پروردگار قرار گیرند، از همه این مواهب و برکات محروم مى شوند، و مرحله، به مرحله عقب نشینى مى کنند در ذیل آیه ۱۷۴ سوره بقره که از جهاتى شبیه به این آیه بود نیز توضیحاتى درباره معنى آیه آمده است.
📚پینوشت⬇️
@Nahjolbalaghe2
قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
✨ 🍃ادامه تفسیر سوره آل عمران 🌷آیه ۷۷ 🍃شأن نزول: جمعى از دانشمندان یهود مانند ابى رافع ، حیىّ
ادامه تفسیر سوره آل عمران آیه ۷۷
📚۱ ـ مجمع البیان ، ذیل آیه مورد بحث ـ بحار الانوار ، جلد ۹، صفحه ۷۱ و جلد ۶۶، صفحه ۱۱۸ ـ تفسیر طبرى ، ذیل آیه ـ بحر المحیط ، ذیل آیه ـ تفسیر آلوسى ، ذیل آیه.
۲ ـ مجمع البیان ، ذیل آیه مورد بحث ـ بحار الانوار ، جلد ۹، صفحه ۷۱ و جلد ۶۶، صفحه ۱۱۸ ـ تفسیر طبرى ، ذیل آیه ـ تفسیر قرطبى ، ذیل آیه ـ تفسیر آلوسى ، ذیل آیه.
۳ ـ خَلاق از ماده خُلُق به معنى نصیب و بهره است، به خاطر این که انسان آن را به وسیله اخلاق خود به دست مى آورد (اشاره به این که آنها اخلاق برجسته اى نداشته اند که بتوانند بهره اى براى خود به دست آورند).