قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
✨ 🍃ادامه تفسیر سوره آل عمران آیه ۷۵ ... آیه بعد، ضمن نفى کلام اهل کتاب که مى گفتند: لَیْسَ عَلَیْن
✨
🍃ادامه تفسیر سوره آل عمران
🌷آیه ۷۷
🍃شأن نزول:
جمعى از دانشمندان یهود مانند ابى رافع ، حیىّ بن اخطب و کعب بن اشرف به هنگامى که موقعیت اجتماعى خود را در میان یهود در خطر دیدند کوشش کردند نشانه هائى که در تورات درباره آخرین پیامبر وجود داشت و شخصاً در نُسَخى از تورات با دست خود نگاشته بودند، تحریف نمایند و حتى سوگند یاد کنند: آن جمله هاى تحریف شده از ناحیه خدا است! به همین جهت آیه فوق، نازل گردید و شدیداً به آنها اخطار کرد.(۱)
جمعى از مفسران نیز گفته اند: این آیه درباره اشعث بن قیس نازل گردید که به دروغ مى خواست، زمین دیگرى را تملک کند، هنگامى که آماده اداى سوگند براى ادعاى خود شد، آیه فوق نازل گردید و در این هنگام اشعث بن قیس ترسید و اعتراف به حق کرد و زمین را به صاحبش بازگرداند.(۲)
🌿تفسیر:
🔻تحریف کنندگان حقایق
در ادامه بحث هاى مربوط به خلاف کارى هاى یهود و اهل کتاب در این آیه به بخش دیگرى از کارهاى خلاف آنها اشاره کرده، مى فرماید: کسانى که پیمان الهى و سوگندهاى خود را (به نام مقدس او) با بهاى کمى معامله مى کنند، بهره اى در آخرت نخواهند داشت
(إِنَّ الَّذینَ یَشْتَرُونَ بِعَهْدِ اللّهِ وَ أَیْمانِهِمْ ثَمَناً قَلیلاً أُولئِکَ لا خَلاقَ لَهُمْ فِی الآْخِرَةِ).
البته آیه به صورت کلى ذکر شده، هر چند شأن نزول آن، گروهى از علماى اهل کتاب است که پیمان هاى الهى و سوگندهاى خود را با درآمد مادى ناچیزى مبادله مى کردند.
قرآن در این آیه پنج مجازات براى آنها ذکر مى کند، نخست همان است که در قسمت بالا ذکر شد و آن این که آنها از مواهب بى پایان عالم دیگر بهره اى نخواهند داشت.(۳)
دیگر این که: خداوند در قیامت با آنها سخن نخواهد گفت
(وَ لا یُکَلِّمُهُمُ اللّهُ).
سوم این که: نظر لطف خود را در آن روز از آنها بر مى گیرد و نگاهى به آنها نمى کند
(وَ لا یَنْظُرُ إِلَیْهِمْ یَوْمَ الْقِیامَةِ).
از این تعبیرات روشن مى شود: خداوند در آن روز (به طور مستقیم یا به وسیله فرشتگان) با بندگان مؤمن خود سخن مى گوید، سخنانى که مایه سرور و خوشحالى آنها است و دلیل بر اعتنا و توجه به آنان است و همچنین نظر کردن خداوند به آنان، اشاره به توجه و عنایت خاص او است، نه نگاه با چشم جسمانى، آن چنان که بعضى از ناآگاهان پنداشته اند.
ولى آنها که آیات الهى را به بهاى مادى مبادله مى کنند، نه مشمول این عنایت اند و نه مخاطب به آن سخنان.
و نیز روشن است منظور از سخن گفتن خداوند، سخن گفتن با زبان نیست; زیرا خداوند از جسم و جسمانیات پاک و منزه است، بلکه منظور سخن گفتن از طریق الهام قلبى و یا ایجاد امواج صوتى در فضا است همانند سخنانى که موسى(علیه السلام) از شجره طور شنید.
تعبیر به ثَمَناً قَلِیْلاً: بهاى کم مفهومش این نیست که اگر عهد الهى را با قیمت زیادى مبادله کنند، کار خوبى است بلکه منظور این است که: هر گونه بهاى مادى در برابر این گناهان بزرگ به دست آید، قلیل و ناچیز است حتى اگر سلطنت و حکومت گسترده اى باشد.
و بالاخره مجازات چهارم و پنجم آنان این است: خداوند آنان را (از گناه) پاک نمى کند و براى آنها عذاب دردناکى است (وَ لا یُزَکِّیهِمْ وَ لَهُمْ عَذابٌ أَلیمٌ).
و از اینجا روشن مى شود گناهِ پنهان ساختن آیات الهى و شکستن عهد و پیمان او، و استفاده از سوگندهاى دروغین، تا چه حدّ سنگین است که تهدید به این همه مجازات هاى روحانى، جسمانى و محرومیت کامل از الطاف و عنایات الهى شده است.
🔹نکته:
نکته اى که در اینجا باید به آن توجه داشت این است که: عواقب شوم پنجگانه اى که در برابر پیمان شکنى و سوگندهاى دروغ در این آیه ذکر شده، گویا اشاره به مراحل تدریجى قرب و بُعد از خدا است.
کسى که به خداوند نزدیک مى شود، و بر بساط قرب او گام مى نهد، نخست مشمول یک سلسله مواهب معنوى مى گردد.
هنگامى که نزدیک تر شد، خدا با او سخن مى گوید، باز نزدیک تر مى شود، خدا بر او نظر رحمت مى افکند.
هنگامى که از آن هم نزدیک تر شد، او را از آثار لغزش هاى گناه پاک مى سازد و در نتیجه از عذاب دردناک نجات مى یابد و غرق در نعمت هاى او مى شود، ولى کسانى که در مسیر پیمان شکنى و استفاده هاى نادرست از نام پروردگار قرار گیرند، از همه این مواهب و برکات محروم مى شوند، و مرحله، به مرحله عقب نشینى مى کنند در ذیل آیه ۱۷۴ سوره بقره که از جهاتى شبیه به این آیه بود نیز توضیحاتى درباره معنى آیه آمده است.
📚پینوشت⬇️
@Nahjolbalaghe2
قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
✨ 🍃ادامه تفسیر سوره آل عمران 🌷آیه ۷۷ 🍃شأن نزول: جمعى از دانشمندان یهود مانند ابى رافع ، حیىّ
ادامه تفسیر سوره آل عمران آیه ۷۷
📚۱ ـ مجمع البیان ، ذیل آیه مورد بحث ـ بحار الانوار ، جلد ۹، صفحه ۷۱ و جلد ۶۶، صفحه ۱۱۸ ـ تفسیر طبرى ، ذیل آیه ـ بحر المحیط ، ذیل آیه ـ تفسیر آلوسى ، ذیل آیه.
۲ ـ مجمع البیان ، ذیل آیه مورد بحث ـ بحار الانوار ، جلد ۹، صفحه ۷۱ و جلد ۶۶، صفحه ۱۱۸ ـ تفسیر طبرى ، ذیل آیه ـ تفسیر قرطبى ، ذیل آیه ـ تفسیر آلوسى ، ذیل آیه.
۳ ـ خَلاق از ماده خُلُق به معنى نصیب و بهره است، به خاطر این که انسان آن را به وسیله اخلاق خود به دست مى آورد (اشاره به این که آنها اخلاق برجسته اى نداشته اند که بتوانند بهره اى براى خود به دست آورند).
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سخنران : حجتالاسلام #علیرضا_پناهیان
چه کسی یارواقعی امام زمان(عج)است؟...
🌺🍃
#تلنگر
✍چهار عامل ما را🔥جهنـمی🔥کرد
✅در قیامت بارها میان اهل بهشت و جهنم گفت و گو رخ می دهد ٬ که قرآن ترسیمی از آن گفت و گوها را بیان فرموده است٬ یکی از آن صحنه ها که در سوره مدثر آمده این است که: اهل بهشت از مجرمان می پرسند: چه عاملی شما را به دوزخ روانه کرد؟
💠 آنها می گویند : ۴ عامل :
۱-« لَمْ نَکُ مِنَ الْمُصَلّینَ »
٬پای بند به نماز نبودیم .
۲-« لَمْ نَکُ نُطْعِمُ المِسْکینَ »
به گرسنگان اعتنا نمی کردیم.
۳-« کُنّا نَخوُضُ مَعَ الْخائِضینَ »
٬ ما در جامعه فاسد هضم شدیم .
۴-« کُنّا نُکَذِّبُ بِیَوْمِ الدّین »
٬قیامت را هم نمی پذیرفتیم.
📚 قصص الصلاة - ص ۱۸۹
🌺🍃
4_5773726223934948742.mp3
2.34M
🔈 چکیده برخی از عواملی که باعث شدند قرآن تحریف نشد
- این صوت ها را گوش دهید زیرا بر اطلاعات دینیتان می افزاید و شما را در بحث های عامیانه مجهز میکند؛ همچنین برای آگاهی عموم منتشر کنید
🍃متن صلوات خاصه امام محمد باقر علیه السلام.
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ بَاقِرِ الْعِلْمِ وَإِمَامِ الْهُدَى وَقَائِدِ أَهْلِ التَّقْوَى وَالْمُنْتَجَبِ مِنْ عِبَادِکَ اللَّهُمَّ وَکَمَا جَعَلْتَهُ عَلَماً لِعِبَادِکَ وَمَنَاراً لِبِلَادِکَ وَمُسْتَوْدَعاً لِحِکْمَتِکَ وَمُتَرْجِماً لِوَحْیِکَ وَأَمَرْتَ بِطَاعَتِهِ وَحَذَّرْتَ عَنْ مَعْصِیَتِهِ فَصَلِّ عَلَیْهِ یَا رَبِّ أَفْضَلَ مَا صَلَّیْتَ عَلَى أَحَدٍ مِنْ ذُرِّیَّهِ أَنْبِیَائِکَ وَأَصْفِیَائِکَ وَرُسُلِکَ وَأُمَنَائِکَ یَا رَبَّ الْعَالَمِینَ.
🌺🍃
«اللّهُمَّ صَلِّ عَلی فاطِمَةَ وَ اَبیها وَ بَعْلِها وَ بنیها وَالسِّرِّ الْمُسْتَوْدَعِ فیها بِعَدَدِ ما اَحاطَ بِه عِلْمُکَ.»
#اللّهمَّعَجِّلْلِوَلِیِّڪَالفَرَج
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️ امام باقر علیهالسلام در دو جبهه مبارزه کرد. اولاً در جبههی فکر و اندیشهی اسلامی و تبیین قرآن و اسلام راستین، ثانیاً در جبههی درگیری و برخورد سیاسی.
⬛شهادت امام باقر علیه السلام تسلیت باد
قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
🔹ادامه شرح خطبه ۳بخش۳ 📚پینوشت: 1. در مقاييس اللغة آمده است که يکى از دو معناى اصلى «زعم» عبارت اس
✨
🍃شرح خطبه ۳ (شقشقیه)بخش ۴ خلافت امیرالمومنین علیهالسلام
(مکارم شیرازی )
امام(عليه السلام) در اين بخش از خطبه اشاره به دوران خلافت خويش ـ مخصوصاً هنگام بيعت ـ مى کند که چگونه مردم با ازدحام عجيب و بى نظيرى براى بيعت کردن به سوى آن حضرت روى مى آوردند، بيعتى پر شور که در تاريخ اسلام نظير و شبيه نداشت، ولى بعداً که در برابر حق و عدالت قرار گرفتند، گروه زيادى نتوانستند آن را تحمّل کنند و راه مخالفت را پيش گرفته و آتش جنگهاى «جمل، صفيّن و نهروان» را روشن ساختند، شکاف در صفوف مسلمين ايجاد کردند و از به ثمر رسيدن تلاشها و کوششهاى امام(عليه السلام) در پيشبرد و تکامل جامعه اسلامى مانع شدند.
نخست در ترسيم چگونگى هجوم مردم براى بيعت مى فرمايد: «چيزى مرا نگران نساخت جز اين که ديدم ناگهان مردم همچون يال هاى پرپشت و انبوه کفتار به سوى من روى آوردند و از هر سو گروه گروه به طرف من آمدند»
(فَما راعَني(1) اِلاّ وَالنّاسُ کَعُرْفِ(2) الضَّبُعِ(3) اِلَىَّ يَنثالُونَ عَلَىَّ مِنْ کُلِّ جانِب).(4)
تعبير به «عُرْفِ الضَّبُعْ» (يال کفتار) اشاره به ازدحام فوق العاده مردم و پشت سر هم قرار گرفتن براى بيعت است، زيرا يال کفتار ضرب المثلى براى اين گونه موارد است.
امّا اظهار نگرانى حضرت از هجوم ناگهانى مردم براى بيعت، ممکن است به خاطر اين باشد که چنين بيعت پرشورى، مسئوليّت تازه اى بر دوش حضرت گذاشت، به ويژه آن که پيش بينى پيمان شکنى دنياپرستان را مى نمود. در خطبه 92، همين معنا به وضوح ديده مى شود که امام(عليه السلام) به هنگام بيعت مردم بعد از قتل عثمان اين نکته را يادآورى فرمود.
اضافه بر اين نکته، از اين نيز نگران بود که ممکن است تاريکدلان حسود رابطه اى ميان قتل عثمان و بيعت مردم با او عنوان کنند.
سپس امام(عليه السلام) در ادامه اين سخن و ترسيم ازدحام عمومى مردم سه جمله ديگر اضافه مى کند و مى فرمايد: «هجوم به قدرى زياد بود که (نزديک بود دو يادگار پيامبر(صلى الله عليه وآله وسلم)) حسن و حسين پايمال شوند و ردايم از دو طرف پاره شد و اينها همه در حالى بود که مردم همانند گوسفندانى (گرگ زده که دور چوپان جمع مى شوند) در اطراف من گرد آمدند»
(حَتّى لَقَدْ وُطِىءَالْحَسَنانِ، وَشُقَّ عِطْفاىَ، مُجْتَمِعينَ حَوْلى کَرَبيضَةِ الْغَنَمِ).
تعبير به «اَلْحَسنان» به عقيده بسيارى از «مفسّران نهج البلاغه» اشاره به امام حسن و امام حسين(عليهما السلام) است. درست است که آن دو بزرگوار در آن موقع بيش از سى سال داشتند و جوانانى قوى و زورمند بودند ولى هجوم شديد مردم، آنها را در مورد حفاظت از پدر، در تنگنا قرارداد.
ولى بعضى از مفسّران دو احتمال ديگر نيز ذکر کردند: نخست اين که منظور از «الحسنان» دو انگشت بزرگ پاست ـ آن گونه که از سيّد مرتضى (رضوان الله عليه) نقل شده ـ که او از ارباب لغت (ابوعمر) نقل کرده، از اشعار عرب نيز شاهدى براى آن آورده است، ولى با توجّه به اين که پايمال شدن انگشت پا، مسأله ساده اى است که در کمترين هجوم نيز واقع مى شود و نمى تواند بيان گويايى براى آن هجوم عظيم باشد، اين معنا بعيد به نظر مى رسد.
از آن بعيدتر تفسير سوّمى است که بعضى براى آن ذکر کرده و به معناى دو استخوان دست دانسته اند، زيرا استخوانهاى دست ـ چه بازو باشد و چه ساعد معمولا پايمال نمى شود، تنها در صورتى پايمال مى شود که انسان به زمين بيفتد و زير دست و پا قرار گيرد.
تشبيه به «رَبيضَةِ الْغَنَم» گوسفندانى که در آغل جمع شده اند» به نادانى مردم نيست آن گونه که بعضى از شارحان پنداشته اند، بلکه اشاره به همان نکته اى است که در بالا آورديم که گوسفندان به هنگام هجوم گرگ، اطراف چوپان را مى گيرند همانند زمانى که در آغل جمع مى شوند. مسلمانانى که به خاطر گرگان عصر خليفه سوّم، هر کدام به سويى پراکنده شده بودند و رشته وحدت در ميان آنان کاملا گسسته بود، وجود امام(عليه السلام) را حلقه اتّصالى در ميان خود قرار داده، همگى با شور و اشتياق فراوان، گرد او جمع شدند و احساس آرامش مى کردند.
ولى متأسفانه اين شور و اشتياق ادامه نيافت و هنگامى که مردم در بوته آزمايش و امتحان قرار گرفتند، گروهى نتوانستند به خوبى از عهده اين امتحان برآيند، لذا امام(عليه السلام) در ادامه اين سخن مى فرمايد: ولى هنگامى که قيام به امر خلافت کردم جمعى پيمان خود را شکستند و گروهى (به بهانه هاى واهى سر از اطاعتم پيچيدند و) از دين خدا بيرون پريدند و دسته ديگرى راه ظلم و طغيان را پيش گرفتند و از اطاعت حقّ برتافتند» (فَلَمّا نَهَضْتُ بِالاَمْرِ نَکَثَتْ طائِفَة، وَ مَرَقَتْ(5) اُخْرى، وَ قَسَطَ(6) آخَرُونَ).
ادامه دارد...
@Nahjolbalaghe2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌷اعجاز علمی قرآنی در سوره کهف
👌بسیار جالب....
@Nahjolbalaghe2
قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
✨ 🍃ادامه تفسیر سوره آل عمران 🌷آیه ۷۷ 🍃شأن نزول: جمعى از دانشمندان یهود مانند ابى رافع ، حیىّ
✨
🍃تفسیر سوره آل عمران
🌷آیه ۷۸
🔹شأن نزول:
مرحوم طبرسى در مجمع البیان از بعضى، نقل مى کند: این آیه نیز درباره گروهى از علماء یهود نازل شده که با دست خود چیزهائى بر خلاف آنچه در تورات آمده بود، درباره صفات پیامبر اسلام(صلى الله علیه وآله) مى نوشتند و آن را به خدا نسبت مى دادند (و با زبان خود حقائق تورات را تحریف مى کردند) ابوالفتوح رازى نام کعب بن اشرف و حیىّ بن اخطب و بعضى دیگر از علماى آنها را در اینجا به خصوص ذکر مى کند.(۱)
🌿تفسیر:
🔴رسوائى تحریف گران
باز در این آیه سخن از بخش دیگرى از خلاف کارى هاى بعضى از علماى اهل کتاب است، مى فرماید: بعضى از آنها زبان خود را به هنگام تلاوت کتاب خدا چنان مى گردانند و منحرف مى کنند که گمان کنید آنچه را مى خوانند از کتاب خدا است در حالى که از کتاب الهى نیست (وَ إِنَّ مِنْهُمْ لَفَریقاً یَلْوُونَ أَلْسِنَتَهُمْ بِالْکِتابِ لِتَحْسَبُوهُ مِنَ الْکِتابِ وَ ما هُوَ مِنَ الْکِتابِ).
یَلْوُونَ از ماده لَىّ (بر وزن حىّ) به معنى پیچیدن و کج کردن است و این تعبیر، در اینجا کنایه جالبى از تحریف سخنان الهى است گویا آنها هنگام تلاوت تورات وقتى به صفات پیامبر اسلام(صلى الله علیه وآله) ـ که بشارت ظهورش در آیات تورات آمده بود ـ مى رسیدند، در همان حال آن را تغییر مى دادند و چنان ماهرانه این عمل انجام مى گرفت، که شنونده گمان مى کرد آنچه را مى شنود متن آیات الهى است.
آنها به این کار نیز قناعت نمى کردند، بلکه صریحاً مى گفتند: این از سوى خدا نازل شده در حالى که از سوى خدا نبود (وَ یَقُولُونَ هُوَ مِنْ عِنْدِ اللّهِ وَ ما هُوَ مِنْ عِنْدِ اللّهِ).
سپس قرآن بر این امر تأکید مى کند، که این کار به خاطر این نبود که گرفتار اشتباهى شده باشند، بلکه به خدا دروغ مى بندند در حالى که عالم و آگاهند (وَ یَقُولُونَ عَلَى اللّهِ الْکَذِبَ وَ هُمْ یَعْلَمُونَ).
تمام اینها به خاطر این بود که: منافع مادى خود را در خطر مى دیدند و به خاطر آن، دست به هر گناهى مى زدند، در حالى که اگر افق فکر خود را بالا مى گرفتند و خلوص نیتى نشان مى دادند، خداوند قادر متعال، هم زندگى معنوى آنها را تأمین مى کرد و هم جنبه هاى مادى آنها را.
ضمناً از این آیه و آیات قبل، خطر مهم علما، و دانشمندان منحرف براى یک امت و ملت روشن مى شود; زیرا این تشدید مجازات ها دلیل بر اهمیت موقعیت علما و خطراتى است که از ناحیه انحراف آنها حاصل مى شود.
📚۱ ـ مجمع البیان ، ذیل آیه مورد بحث ـ بحار الانوار ، جلد ۹، صفحه ۷۱ ـ تفسیر ابن کثیر ، ذیل آیه ـ تفسیر فخر رازى ، ذیل آیه ـ بحر المحیط ، ذیل آیه ـ تفسیر آلوسى ، ذیل آیه.
@Nahjolbalaghe2
PART-13 (parhizgar).mp3
12.12M
✨✧﷽✧✨
📖 ترتیل
🍃جزء۱۳
🎤استاد پرهیزگار
@Nahjolbalaghe2
قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
⚘ 📚نهج البلاغه/حکمت ۵۸ 💥توانگری و شهوتها(اخلاقی) ✨وَ قَالَ ( عليه السلام ) : الْمَالُ مَادَّةُ ال
✨
🍃شرح حکمت ۵۸
(مکارم شیرازی )
🔻رابطه مال و شهوات
امام(علیه السلام) در این کلام کوتاه و پرمایه اشاره به نکته اى درباره رابطه ثروت با شهوت کرده مى فرماید: «مال و ثروت ماده اصلى همه شهوات است»; (الْمالُ مادَّةُ الشَّهَواتِ).
بدیهى است که منظور از شهوت در اینجا هرگونه علاقه مفرط نفسانى و هوس آلود است. اعم از این که مربوط به شهوت جنسى باشد یا مقام یا تشریفات و زرق و برق دنیا و یا انتقام جویى و امثال آن.
این نکته نیز روشن است که براى رسیدن به خواسته هاى نفسانى و هوا و هوس ها مال نقش اصلى را بازى مى کند و هر قدر فزونى یابد خطر افتادن در شهوات بیشتر است.
اضافه بر این ثروت مایه غرور است و غرور ریشه اصلى بسیارى از گناهان، به علاوه مال هر چه بیشتر شود انسان را به خود مشغول تر مى سازد و طبعاً از یاد خدا و اطاعت حق باز مى دارد. روى این جهات سه گانه مى توان به عمق کلام امام پى برد.
بدیهى است آنچه امام در این گفتار حکیمانه فرموده هشدارى است به غالب مردم که در فزونى مال نکوشند، زیرا خطرات زیادى را به دنبال دارد اما چنان نیست که هر ثروتمندى هواپرست و شهوت پرست باشد.
این حکم کلى مانند احکام دیگرى نظیر آن استثنائاتى دارد.
گروه زیادى راه قارون را پیمودند و اموالشان مایه غرور و کفرشان شد، جمع اندکى نیز از مال براى رسیدن به مهم ترین طاعات الهى بهره گرفتند.
این معنا در آیات مربوط به قارون آمده است:
«(وَابْتَغِ فِیمَا آتَاکَ اللهُ الدَّارَ الاْخِرَةَ وَلاَ تَنسَ نَصِیبَکَ مِنَ الدُّنْیَا وَأَحْسِنْ کَمَا أَحْسَنَ اللهُ إِلَیْکَ وَلاَ تَبْغِ الْفَسَادَ فِى الاَْرْضِ إِنَّ اللهَ لاَ یُحِبُّ الْمُفْسِدِینَ);
در آنچه خدا به تو داده سراى آخرت را بطلب و بهره خویش را از دنیا فراموش مکن و همان گونه که خدا به تو نیکى کرده (به بندگان خدا) نیکى کن وهرگز در جستجوى فساد در زمین مباش که خدا مفسدان را دوست ندارد».(1)
بر همین اساس است که در بسیارى از آیات قرآن از مال نکوهش شده و در بعضى از آیات از آن مدح و ستایش به عمل آمده و به عنوان خیر (نیکى) از آن یاد شده است.
در آیه 180 سوره «بقره» در مورد وصیت مى فرماید:
«(اِنْ تَرَکَ خَیراً ...); کسى که اموالى از خود به یادگار گذاشته است...». و در آیه 8 سوره «عادیات» در مذمت بعضى از طغیانگران مى فرماید:
«(وَإِنَّهُ لِحُبِّ الْخَیْرِ لَشَدِیدٌ);
اموال را بسیار دوست دارند».
در روایات اسلامى نیز آثار این مذمت و مدح درباره اموال فراوان دیده مى شود که آوردن آنها ما را از شرح این کلام دور مى کند.
تنها به ذکر این روایات پرمعنا که از ابن عباس نقل شده و قاعدتاً آن را از پیغمبر اکرم(صلى الله علیه وآله) یا امیرمؤمنان على(علیه السلام) شنیده است قناعت مى کنیم. او مى گوید: «إنَّ أوَّلَ دِرْهَم وَدینار ضُرِبا فِی الاْرْضِ ... أنْ یُحِبُّوکُما;
نخستین درهم و دینارى که سکه آن در زمین زده شد شیطان نگاهى به آنها افکند هنگامى که آن را دید آنها را برگرفت و روى چشم خود گذارد سپس به سینه خود چسبانید آن گاه فریاد شادى کشید بار دیگر آن را به سینه خود چسبانید سپس خطاب به آنها گفت:
شما نور چشمان من و میوه دل من هستید هرگاه بنى آدم شما را دوست دارند من به آن قانعم، هر چند بتى را پرستش نکنند (چه بتى بالاتر از شما) براى من همین بس که فرزندان آدم به شما عشق بورزند».(2)
کوتاه سخن آنکه مال ابزارى است مشترک مانند انرژى اتم که هم مى توان از آن بمب ویرانگر ساخت و هم به وسیله آن نیروى برق تولید کرد که دنیا را روشن سازد و کارخانه ها را به حرکت درآورد، هر چند این نیرو هنگامى که به دست ناصالحان بیفتد غالباً در جنبه هاى ویرانگر به کار گرفته مى شود.(3)
📚پی نوشت:
(1). قصص، آیه 77.
(2). بحارالانوار، ج 70، ص 137، ح 3.
(3). سند گفتار حکیمانه: این کلام حکمت آمیز به عین همین عبارت در کتاب غررالحکم و مجمع الامثال میدانى و مطالب السؤول آمده است. (مصادر نهج البلاغه، ج 4، ص 50). در کتاب تمام نهج البلاغه نیز این کلام حکمت آمیز را ضمن خطبه «وسیله» نقل کرده است. (تمام نهج البلاغه، ص 162).
@Nahjolbalaghe2