PART-18 (parhizgar).mp3
12.83M
✨✧﷽✧✨
📖 ترتیل
🍃جزء۱۸
🎤استاد پرهیزگار
@Nahjolbalaghe2
قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
✨ 🍃ادامه شرح نامه ۲۷ بخش ۵ 🔹 نکته ها: 🔥 1. خطر منافقان: امام(عليه السلام) در اين نامه از خطر مهم
✨
🍃ادامه شرح نامه ۲۷بخش۵
...ادامه نامه معتضد عباسی ⬇️
به همين دليل اميرالمؤمنين (اینجا معتضد) به شما مسلمانان خبر مى دهد که خداوند متعال، پيغمبر اکرم(صلى الله عليه وآله) را به آيينش مبعوث ساخت و به او فرمان داد که فرمان خدا را اجرا کند. آن حضرت از خانواده خود شروع کرد; گروهى ايمان آوردند و دعوت او را پذيرفتند و سر بر فرمانش نهادند و گروهى به مخالفت برخاستند و از هرگونه کارشکنى فروگذارى نکردند ـ سپس بعد از ذکر اعمال اين دو گروه با عباراتى جالب و زيبا چنين ادامه مى دهد: بدترين دشمن پيغمبر اسلام(صلى الله عليه وآله) و کسى که از همه بيشتر مخالفت مى کرد و سر آغاز هر جنگ و عداوتى بود و آغازگر هر فتنه اى محسوب مى شد و هر پرچمى بر ضد اسلام برافراشته مى شد، صاحب و رهبر و رييس آن ابوسفيان و پيروانش از بنى اميّه ملعون در کتاب خدا و بر زبان پيغمبر اکرم(صلى الله عليه وآله) در مواقف متعدّد بودند. سر انجام اسلام پيشى گرفت و اين دشمن سرسخت مغلوب و منکوب شد و به ناچار در برابر اسلام تسليم گشت در حالى که قلبش اسلام را نپذيرفته بود و شرک و کفر را در دل پنهان مى داشت. خداوند در قرآن مجيد درباره آنها فرموده: (وَالشَّجَرَةَ الْمَلْعُونَةَ فِى الْقُرْانِ)(5) و همه اتفاق دارند که اين شجره ملعونه همان بنى اميّه هستند و در سنّت نبوى که راويان ثقه آن را نقل کرده اند، وارد شده که پيغمبر اکرم(صلى الله عليه وآله) روزى ابوسفيان را بر چهارپايى سوار ديد که معاويه زمام آن را در دست داشت و يزيد (برادر معاويه) آن چهارپا را مى راند. پيامبر اکرم(صلى الله عليه وآله) فرمود: «لَعَنَ اللهُ الرَّاکِبَ وَالْقَائِدَ وَالسَّائِق; خدا لعنت کند سوار و زمامدار و کسى که آن را از پشت سر مى راند».
نيز راويان روايت کرده اند که در روز بيعت عثمان، ابوسفيان ـ که در آن زمان نابينا شده بود (و حاضران در مجلس) که گمان مى کرد همه از بنى اميّه هستند ـ صدا زد: «تَلَقَّفُوهَا يَا بَنِي عَبْدِ شَمْس تَلَقُّفَ الْکُرَةِ فَوَ اللهِ مَا مِنْ جَنَّة وَ لاَ نَار; اى فرزندان عبد شمس ـ اى بنى اميّه ـ خلافت را همچون گوى از ميدان برباييد به خدا سوگند نه بهشتى در کار است و نه دوزخى» و اين عبارت به يقين کفر صريح است که لعنت الهى شامل حال گوينده آن مى شود.
در روايت ديگرى آمده است که ابوسفيان روز فتح مکّه بلال را بر بام کعبه ديد ـ هنوز نابينا نشده بود ـ که مشغول اذان است و مى گويد: «أشْهَد أنّ مُحَمّداً رَسُولُ الله»; ابو سفيان گفت: خوشا به حال عتبة بن ربيعة (يکى از بستگان ابوسفيان که در جنگ بدر کشته شده بود) که از دنيا رفت و چنين منظره اى را نديد.
در روايت ديگرى آمده که پيغمبر اکرم(صلى الله عليه وآله) خواب وحشتناکى ديد و ناراحت شد; مى گويند بعد از اين خواب پيغمبر اکرم(صلى الله عليه وآله) خندان ديده نشد، زيرا در خواب ديده بود عده اى از بنى اميّه مانند ميمون ها به روى منبرش بالا مى روند و پايين مى آيند.
در روايت ديگرى آمده، روزى پيغمبر(صلى الله عليه وآله) فرمود: «از اين گذرگاه کوه که مى بينى به زودى مردى بيرون مى آيد که بر مذهب من محشور نخواهد شد» ناگهان معاويه ظاهر شد.
در حديث ديگرى پيغمبر فرمود: «إِذَا رَأَيْتُمْ مُعَاوِيَةَ يَخْطُبُ عَلَى مِنْبَرِي فَاقْتُلُوه; هنگامى که معاويه را بر منبر من ببينيد او را به قتل برسانيد» و روايات کوبنده ديگرى درباره معاويه که در کتب معروف نقل شده است.
سپس در ادامه اين نامه داستان شهادت عمار ياسر به وسيله لشکر شام نقل شده که پيغمبر(صلى الله عليه وآله) خطاب به او فرموده بود: «گروه طغيان گر تو را مى کشند در حالى که تو آنها را به بهشت مى خوانى و آنها تو را به دوزخ دعوت مى کنند».
آن گاه به شهادت گروهى از صلحا و بزرگان اسلام از نيکان اصحاب و تابعين و اهل فضيلت و دين، به دست معاويه به طور مشروح اشاره مى کند، افرادى مانند «عمرو بن حمق خزاعى» و «حجر بن عدى الکندى».
سپس به معرفى فرزندش يزيد، آن شراب خوار مستِ ميمون باز اشاره کرده و جنايت معاويه را در گرفتن بيعت براى او با قهر و غلبه و تهديد و تطميع، يادآور مى شود.
آن گاه به بخشى از کفريات يزيد مى پردازد از جمله تمسک او به شعر ذيل که آشکارا دم از کفر و شرک و بى ايمانى مى زند آنجا که مى گويد:
لَيْتَ أَشْيَاخِي بِبَدْر شَهِدُوا
جَزَعَ الْخَزْرَجِ مِنْ وَقْعِ الاَْسَل
اى کاش نياکان من که در ميدان بدر بودند، ناله خزرج را از ضربات نيزه ها مشاهده مى کردند.(6)
ادامه دارد...
.
🔹چرا ما در نماز دوبار سجده ميکنيم؟
🔳 شخصی از حضرت علی (ع) سوال کرد چرا ما در هر رکعت نماز دوبار سجده ميکنيم؟
چرا همانطور که يکبار رکوع ميکنيم يکبار هم سجده نمیکنيم؟
🌷امير المومنين علی (ع) اين آیه را خواندند:
🔹منها خلقناکم و فيها نعيدکم و منها نخرجکم تاره اخري (طه55)
💢 اول که سر بر سجده ميگذاری و برميداری يعنی منها خلقناکم، همه ما از خاک آفريده شده ايم، هر چه هستيم از خاک بوجود آمدهايم.
💢 بعد دو مرتبه سرت را بر خاک بگذار و يادت بيايد که روزی می ميری،
💢 سپس دوباره سرت را بردار و يادت بيفتد که يکبار ديگر از همين خاک محشور و مبعوث ميشوی.
📕مجموعه آثار شهيد مطهری، ج 23/ص 528
قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
✨ 🍃ادامه تفسیر سوره آل عمران 🌷آیه ۸۳ ✅برترین آئین الهى اسلام است تاکنون بحث هاى مشروحى در آیات
✨
🍃ادامه تفسیر سوره آل عمران آیه ۸۳
... آرى، ما هیچ فرقى میان آنها از نظر حقانیت قایل نیستیم، همه را به رسمیت مى شناسیم، همه، رهبران الهى بوده اند و همگى براى هدایت خلق مبعوث شده اند و ما در برابر فرمان خدا از هر نظر، تسلیم هستیم و بنابراین دست تفرقه اندازان را به این وسیله کوتاه مى کنیم.
🔹و بالاخره در آخرین آیه، به عنوان یک نتیجه گیرى کلى مى فرماید:
🔻 هر کس غیر از اسلام آیینى براى خود انتخاب کند، از او پذیرفته نخواهد شد و در آخرت از زیانکاران است
(وَ مَنْ یَبْتَغِ غَیْرَ الإِسْلامِ دیناً فَلَنْ یُقْبَلَ مِنْهُ وَ هُوَ فِی الآْخِرَةِ مِنَ الْخاسِرینَ).
♦️جمله یَبْتَغِ از ماده ابتغاء به معنى تلاش و کوشش است که هم در موارد شایسته و هم ناشایسته به کار مى رود، و در هر مورد تابع قرائنى است که در آن مورد وجود دارد.
به این ترتیب، از مفهوم عام اسلام، به عنوان یک اصل کلى که همان تسلیم در مقابل حق است به مفهوم خاص آن یعنى آئین اسلام منتقل مى شود که نمونه کامل و اکمل آن است و مى گوید: امروز جز آئین اسلام از هیچ کس پذیرفته نیست و در عین احترام به همه ادیان الهى، برنامه امروز، اسلام است.
همان گونه که دانشجویان دوره دکترا در عین احترام به تمام دروسى که در مقاطع مختلف تحصیلى مانند ابتدائى، راهنمائى و دبیرستان و دوره لیسانس خوانده اند تنها درسى را که باید دنبال کنند همان دروس سطح بالاى مقطع نهایى خودشان است و پرداختن به غیر از آن جز زیان و خسران چیزى نخواهد داشت و آنها که با تقلید نا به جا و تعصب جاهلى و مسائل نژادى و خرافات خود ساخته، پشت به این آئین کنند بدون شک گرفتار زیان و خسران خواهند شد و جز تأسف و ندامت از سرمایه هاى عمر و حیات که بر باد داده اند نتیجه اى نخواهند گرفت.
جمعى از مفسران گفته اند: این آیه درباره دوازده نفر از منافقان نازل شده که اظهار ایمان کرده، سپس مرتد شدند و از مدینه به مکّه بازگشتند آیه نازل شد و به آنها اعلام کرد که هر کس جز اسلام را بپذیرد زیانکار است.(۱)
🌷در حدیثى از پیامبر(صلى الله علیه وآله) مى خوانیم: روز قیامت اعمال را یک به یک (در دادگاه الهى) مى آورند هر کدام خود را معرفى مى کند یکى مى گوید:
من نمازم، دیگرى مى گوید من روزه ام و... و سپس اسلام را مى آورند و مى گوید: پروردگارا! تو سلامى و من اسلام، خداوند مى فرماید:... امروز به واسطه (مخالفت با) تو مؤاخذه مى کنم و به واسطه موافقت با تو پاداش مى دهم.
✅ خداوند در کتابش مى فرماید:
وَ مَنْ یَبْتَغِ غَیْرَ الاِسلامِ دِیْناً فَلَنْ یُقْبَلَ مِنْهُ وَ هُوَ فِى الآخِرَةِ مِنَ الْخاسِرِیْنَ .(۲)
▫️درباره تفاوت میان اسلام و ایمان، و ویژگى هاى هر کدام و جمع میان این آیه و آیات مربوط به ایمان، در سوره حجرات ذیل آیه ۱۴ به خواست خدا بحث خواهد شد.
📚۱ ـ تفسیر ابوالفتوح رازى ، جلد ۳، صفحه ۱٠٠ (جلد ۴، صفحه ۴۱۸، بنیاد پژوهش هاى اسلامى آستان قدس رضوى، ۱۳۷۴ هـ ق) ـ تفسیر قرطبى ، ذیل آیه ـ بحر المحیط ، ذیل آیه.
۲ ـ تفسیر درّ المنثور ، جلد ۲، صفحه ۴۸، ذیل آیه مورد بحث (با تلخیص)، دار المعرفة، طبع اول، ۱۳۶۵ هـ ق ـ مجمع الزوائد هیثمى، جلد ۱٠، صفحه ۳۴۵، دار الکتب العلمیة، بیروت، ۱۴٠۸ هـ ق ـ فتح القدیر شوکانى، جلد ۱، صفحه ۳۵۸، عالم الکتب.
@Nahjolbalaghe2
3515612_100.mp3
13.32M
✨✧﷽✧✨
📖 ترتیل
🍃جزء۱۹
🎤استاد پرهیزگار
@Nahjolbalaghe2
قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
✨ 🍃ادامه شرح خطبه۳(شقشقیه)بخش۴ ... اين سه گروه ـ همان گونه که غالب شارحان نهج البلاغه يا همه آنان
✨
🍃ادامه شرح خطبه ۳(شقشقیه)بخش۴
... اين سخن کوتاه در حقيقت، عصاره تمام تحليلهايى است که مى توان درباره بروز جنگهاى سه گانه عصر على(عليه السلام) بيان کرد و هر چه غير از اين گفته شود شاخ و برگهاست.
اين در واقع درس عبرتى است براى همه مسلمين، در تمام طول تاريخ که هر زمان به دنياپرستى روى آورند و زرق و برق و زينت دنيا فکر آنان را به خود مشغول دارد اختلافات در ميان آنها به اوج خود مى رسد و راه هاى وصول به وحدت، به روى آنان بسته مى شود مگر آن که زهد و وارستگى پيشه کنند و به خود سازى بپردازند. امروز نيز به خوبى مى بينيم که سرچشمه تمام اختلافات ميان مسلمين همان اصل است که على(عليه السلام) در جمله هاى کوتاه فوق با استناد به آيه اى از قرآن مجيد به آن اشاره فرموده است و به تعبير روشن همان اراده «علوّ در ارض و فساد» و «تمايل به زينتهاى دنيا و فريفته شدن در برابر زرق و برق» آن است
🔹نکته ها:
🌷1ـ بيعت با اميرمؤمنان عمومى و مردمى بود
اين بيعت با تمام بيعتهايى که در زمان خلفا شد متفاوت بود. بيعتى بود خود جوش و فراگير، بدون هيچ توطئه قبلى و از عمق جان توده هاى زجر ديده و ستم کشيده، نه مانند بيعت «سقيفه» که تصميم اصلى را چند نفر بگيرند و مردم را در مقابل عمل انجام شده قرار دهند و نه همانند «بيعت عمر» که تنها با تصميم خليفه اوّل پايه ريزى شد و نه همچون «بيعت عثمان» که «شوراى شش نفره» با آن ترکيب خاصّش سردمدار آن بود و در يک کلام مى توان گفت که بيعت واقعى و حقيقى، همين بيعت بود و بقيّه از يک نظر جنبه مصنوعى داشت و از قبل، روى آن کار شده است.
✍بعضى از شارحان نهج البلاغه نوشته اند که قيام کنندگان در برابر «عثمان» هنگامى که بعد از قتل او به سراغ امام(عليه السلام) رفتنند تا با او براى خلافت بيعت کنند، حضرت حاضر نشد و هنگامى که اصرار کردند فرمود: «من وزير شما باشم بهتر از آن است که امير باشم» (اَنَا لَکُمْ وَزيراً خَيْر مِنّى اَميراً). زيرا مى دانست پيشگام شدن آنها در بيعت، به اين اتهام دامن مى زند که نقشه قتل عثمان از قبل پى ريزى شده بود بعلاوه، اگر تنها آنها بيعت مى کردند گروهى مى گفتند تنها قاتلان «عثمان» با او بيعت کردند، افزون بر اين، امام(عليه السلام) در جبين آنها مى ديد که همه تحمّل پذيرش حق را ندارند; آرى حق تلخ و سنگين است، ولى بعداً مهاجران و انصار آمدند و به آن حضرت اصرار کردند که خلافت را بپذيرد. «على»(عليه السلام) چاره اى جز پذيرش نديد سپس بر منبر قرار گرفت و مردم گروه گروه آمدند و با او بيعت کردند، تنها افراد اندکى سرباز زدند ولى امام(عليه السلام) اصرارى در اجبار آنان نداشت، از کسانى که از بعيت سرباز زدند «سعد بن ابى وقّاص» و «عبدالله بن عمر» بود.(16)
به اعتقاد ما و مطابق مدارک غير قابل انکار، «على»(عليه السلام) از سوى خداوند به جانشينى پيامبر نصب شده بود، نه تنها در «غدير خم» که در موارد متعدّدى، پيامبر(صلى الله عليه وآله وسلم) آن را تأکيد فرمود، هرچند به دلايلى که اين جا جاى شرح آن نيست، بعد از رحلت پيامبر(صلى الله عليه وآله وسلم) گروهى به مخالفت با آن برخاستند، ولى به هر حال بعد از کشته شدن «عثمان» اعلام حمايت عجيب و فراگير از سوى مردم نسبت به آن شد، حمايتى که حتّى در هيچ يک از نظامهاى دموکراسى به هنگام اخذ آرا، چنان حمايتى از کسى ديده نشده است و تنها نمونه آن در عصر پيامبر(صلى الله عليه وآله وسلم) در بيعتهايى همچون «بَيْعَتِ شَجَرَه» ديده مى شود، اين بيعت از شناختى که مردم از روحيّات على(عليه السلام) و مقام علم و تقوا و زهد و مديريت او داشتند سرچشمه مى گرفت و زد و بندهاى سياسى مطلقاً در آن وجود نداشت و چنان پرجوش بود که حتّى توطئه گران سياسى که «على»(عليه السلام) را براى وصول به مقاصد خود عنصرى نامطلوب مى دانستند، در عمل انجام شده واقع گشتند و پيش از اين که تصميمى بگيرند کار از کار گذشته بود; و اگر مردم را به حال خود رها مى کردند جامعه اى آزاد، آباد و مملوّ از عدل و داد، آن چنان که قرآن مجيد طراحى کرده است به وجود مى آمد.
ولى چنان که خواهيم ديد، همان توطئه گران و ريزه خواران خوان عثمانى و غارتگران بيت المال و هوس بازان ميدان سياست، تدريجاً به تحريک مردم پرداختند و احساسات مذهبى آنها را بازيچه مقاصد سياسى خود ساختند و در ميدان «جمل، صفّين و نهروان» شکافهاى عميقى بر پيکر اسلام وارد ساختند.
🔻2ـ سرچشمه انحرافات اجتماعى
امام(عليه السلام) در جمله هاى بالا عامل اصلى انحراف از حق را در عصر خودش (و طبعاً در همه اعصار) «حب دنيا و دلباختگى در برابر زرق و برق آن» مى شمرد و ريشه جنگهاى خونين «جمل» و «صفّين» و «نهروان» را در اين موضوع مى داند و بر آيه شريفه قرآن تأکيد مى ورزد که سراى آخرت، تنها از آن کسانى است که اراده برترى جويى و فساد در زمين را ندارند.
ادامه دارد...
@Nahjolbalaghe2
عارفی سی سال، مرتب ذکر می گفت؛
استغفر الله
مریدی به او گفت؛
چرا این همه استغفار میکنی،
ما که از تو گناهی ندیدیم!
جواب داد؛
سی سال استغفار من به خاطر یک الحمدالله نابجاست!
*روزی خبر آوردند بازار بصره آتش گرفته
پرسیدم؛حجره من چه؟
گفتند حجره شما نسوخته،
گفتم؛ الحمدالله...!
معنی آن این بود که مال من نسوزد،
مال مردم ارتباطی به من ندارد!
آن الحمدالله از روی خود خواهی بود نه "خدا خواهی"
*چقدر از این الحمدلله ها گفتیم و فکر کردیم
که شاکر هستیم؟!
✨﷽✨
✍رسول اکرم صلی اللّه علیه وآله:
به آن خدایی که جانم در دست قدرت اوست آدم (علیه السلام) مستحق بخشش خداوند قرار نگرفت و توبه او قبول نشد مگر به واسطه اقرار به نبوت من و ولایت علی بن ابیطالب (علیه السلام) پس از من .
به خدایی که جانم در دست اوست ، ابراهیم (علیه السلام) ملکوت آسمانها و زمین را ندید و خلیل حضرت حق نشد مگر به واسطه اقرار به پیغمبری من و جانشینی علی (علیه السلام) پس از من.
و به آن خدایی که جانم در دست اوست موسی(علیه السلام) مستحق تکلم و سخن گفتن با خداوند نشد و عیسی (علیه السلام) مایه عبرت و پیغمبری نشد مگر به واسطه اقرار به نبوت من و ولایت علی (علیه السلام) .
به خدا قسم هیچ یک از پیغمبران به مقام پیغمبری نرسیدند مگر پس از اعتراف و شناسائی نبوت من و اقرار به ولایت علی بن ابیطالب (علیه السلام) و یازده فرزند از نسل مبارک او به عنوان وصی و جانشینان من.
📓تفسیر جامع جلد ۱- صفحه ۸۸
🌷دعای توسل
✨ بِسمِ الله رحمن الرحیم✨
اَللّهُمَّ اِنّی اَسئلُکَ وَاَتَوَجَّهُ الَیکَ بِنَبِیِّکَ نَبِیّ الرَّحمَةِ مُحَمَّدٍ صَلَّی اللّهُ عَلَیهِ وَالِهِ یا اَبَاالقاسِم یا رَسوُلَ اللّهِ یا اِمامَ الرَّحمَةِ یا سَیِدَناوَ مَولانا اِنا تَوَجَّهنا وَستَشفَعنا وَ تَوَسَّلنا بِکَ اِلیَ اللّهِ وَ قَدَّمناکَ بَینَ یَدَی حاجاتِنا
🍃یا وَجیهاً عِندَاللّهِ اِشفَع لَنا عِندَاللّه
یا آبَاالحَسَنِ یا اَمیرَالمُؤمِنینَ یا عَلیَّ بنَ اَبی طالِبٍ یا حُجَّةَ اللّهِ عَلی خَلقِهِ یا سَیِدَناوَ مَولانا اِنا تَوَجَّهنا وَستَشفَعنا وَ تَوَسَّلنا بِکَ اِلیَ اللّهِ وَ قَدَّمناکَ بَینَ یَدَی حاجاتِنا
🍃 یا وَجیهاً عِندَاللّهِ اِشفَع لَنا عِندَاللّه
یا فاطِمَةُ الزَّهراءِ یابِنتَ مُحَمَّدٍ یا قُرَّ ةَ عَینِ الرَّسوُلِ یا یا سَیِدَتَناوَ مَولاتَنا اِنا تَوَجَّهنا وَستَشفَعنا وَ تَوَسَّلنا بِکِ اِلیَ اللّهِ وَ قَدَّمناکِ بَینَ یَدَی حاجاتِنا
🍃یا وَجیهَةً عِندَاللّهِ اِشفَعی لَنا عِندَاللّه
یااَبا مُحَمَّدٍ یاحَسَنَ بنِ عَلِیِ اَیُّهَا المُجتَبی یَابنَ رَسوُلِ اللّهِ یا حُجَّةَ اللّهِ عَلی خَلقِهِ یا سَیِدَناوَ مَولانا اِنا تَوَجَّهنا وَستَشفَعنا وَ تَوَسَّلنا بِکَ اِلیَ اللّهِ وَ قَدَّمناکَ بَینَ یَدَی حاجاتِنا
🍃یا وَجیهاً عِندَاللّهِ اِشفَع لَنا عِندَاللّه
یااَباعَبدِاللّهِ یا حُسَینَ بنَ عَلِیٍّ اَیُّهَا الشَّهیدُیَابنَ رَسوُلِ اللّهِ یا حُجَّةَ اللّهِ عَلی خَلقِهِ یا سَیِدَناوَ مَولانا اِنا تَوَجَّهنا وَستَشفَعنا وَ تَوَسَّلنا بِکَ اِلیَ اللّهِ وَ قَدَّمناکَ بَینَ یَدَی حاجاتِنا
🍃یا وَجیهاً عِندَاللّهِ اِشفَع لَنا عِندَاللّه
یا اَبَاالحَسَنِ یاعَلِیَّ بنَ الحُسَینِ یازَینَ العابِدینَ یَابنَ رَسوُلِ اللّهِ یا حُجَّةَ اللّهِ عَلی خَلقِهِ یا سَیِدَناوَ مَولانا اِنا تَوَجَّهنا وَستَشفَعنا وَ تَوَسَّلنا بِکَ اِلیَ اللّهِ وَ قَدَّمناکَ بَینَ یَدَی حاجاتِنا
🍃یا وَجیهاً عِندَاللّهِ اِشفَع لَنا عِندَاللّه
یااَبا جَعفَرٍ یامُحَمَّدَ بنَ عَلِیٍّ اَیُّهَا الباقِرُ یَابنَ رَسوُلِ اللّهِ یا حُجَّةَ اللّهِ عَلی خَلقِهِ یا سَیِدَناوَ مَولانا اِنا تَوَجَّهنا وَستَشفَعنا وَ تَوَسَّلنا بِکَ اِلیَ اللّهِ وَ قَدَّمناکَ بَینَ یَدَی حاجاتِنا
🍃یا وَجیهاً عِندَاللّهِ اِشفَع لَنا عِندَاللّه
یا اَبا عَبدِاللّهِ یا جَعفَرَبنَ مُحَمَّدٍ اَیُّهَا الصّادِق یَابنَ رَسوُلِ اللّهِ یا حُجَّةَ اللّهِ عَلی خَلقِهِ یا سَیِدَناوَ مَولانا اِنا تَوَجَّهنا وَستَشفَعنا وَ تَوَسَّلنا بِکَ اِلیَ اللّهِ وَ قَدَّمناکَ بَینَ یَدَی حاجاتِنا
🍃یا وَجیهاً عِندَاللّهِ اِشفَع لَنا عِندَاللّه
یا اَبَاالحَسَنِ یا موُسَی بنَ جَعفَرٍ اَیُّهَا الکاظِمُ یَابنَ رَسوُلِ اللّهِ یا حُجَّةَ اللّهِ عَلی خَلقِهِ یا سَیِدَناوَ مَولانا اِنا تَوَجَّهنا وَستَشفَعنا وَ تَوَسَّلنا بِکَ اِلیَ اللّهِ وَ قَدَّمناکَ بَینَ یَدَی حاجاتِنا
🍃یا وَجیهاً عِندَاللّهِ اِشفَع لَنا عِندَاللّه
یااَبَالحَسَنِ یا عَلِیَّ بنَ موُسَی الرِضا یَابنَ رَسوُلِ اللّهِ یا حُجَّةَ اللّهِ عَلی خَلقِهِ یا سَیِدَناوَ مَولانا اِنا تَوَجَّهنا وَستَشفَعنا وَ تَوَسَّلنا بِکَ اِلیَ اللّهِ وَ قَدَّمناکَ بَینَ یَدَی حاجاتِنا
🍃یا وَجیهاً عِندَاللّهِ اِشفَع لَنا عِندَاللّه
یا اَبا جَعفَرٍ یا مُحَمَّدَبنَ عَلیٍّ اَیُّهَا التَّقِیُّ الجَوادُ یَابنَ رَسوُلِ اللّهِ یا حُجَّةَ اللّهِ عَلی خَلقِهِ یا سَیِدَناوَ مَولانا اِنا تَوَجَّهنا وَستَشفَعنا وَ تَوَسَّلنا بِکَ اِلیَ اللّهِ وَ قَدَّمناکَ بَینَ یَدَی حاجاتِنا
🍃یا وَجیهاً عِندَاللّهِ اِشفَع لَنا عِندَاللّه
یا اَبا الحَسَنِ یا عَلِیَّ بنَ مُحَمَّدٍ اَیُّهَا الهادیِ النِّقِیُّ یَابنَ رَسوُلِ اللّهِ یا حُجَّةَ اللّهِ عَلی خَلقِهِ یا سَیِدَناوَ مَولانا اِنا تَوَجَّهنا وَستَشفَعنا وَ تَوَسَّلنا بِکَ اِلیَ اللّهِ وَ قَدَّمناکَ بَینَ یَدَی حاجاتِنا
🍃یا وَجیهاً عِندَاللّهِ اِشفَع لَنا عِندَاللّه
یا اَبامُحَمَّدٍ یا حَسَنَ بنَ عَلِیٍ اَیُّهَا الزَّکِیُّ العَسکَرِیُّ یَابنَ رَسوُلِ اللّهِ یا حُجَّةَ اللّهِ عَلی خَلقِهِ یا سَیِدَناوَ مَولانا اِنا تَوَجَّهنا وَستَشفَعنا وَ تَوَسَّلنا بِکَ اِلیَ اللّهِ وَ قَدَّمناکَ بَینَ یَدَی حاجاتِنا
🍃یا وَجیهاً عِندَاللّهِ اِشفَع لَنا عِندَاللّه
یا وَصِیَّ الحَسَنِ وَ الخَلَفَ الحُجَّةَ اَیُّهَا القائِمُ المُنتَظَرُ المَهدِیُّ یَابنَ رَسوُلِ اللّهِ یا حُجَّةَ اللّهِ عَلی خَلقِهِ یا سَیِدَناوَ مَولانا اِنا تَوَجَّهنا وَستَشفَعنا وَ تَوَسَّلنا بِکَ اِلیَ اللّهِ وَ قَدَّمناکَ بَینَ یَدَی حاجاتِنا
🍃یا وَجیهاً عِندَاللّهِ اِشفَع لَنا عِندَاللّه
حال از خدا هرچه میخواهی طلب کن
#التماسدعایفرج 🙏
قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
✨ 🍃ادامه تفسیر سوره آل عمران آیه ۸۳ ... آرى، ما هیچ فرقى میان آنها از نظر حقانیت قایل نیستیم، هم
✨
🍃ادامه تفسیر سوره آل عمران
🌷🌷🌷 آیات ۸۶، ۸۷، ۸۸
🔹شأن نزول:
یکى از انصار (مسلمانان مدینه) به نام حارث بن سوید دستش به خون بى گناهى به نام محذر بن زیاد آلوده گشت، از ترس مجازات، از اسلام برگشت و به مکّه فرار کرد (و یازده نفر از پیروان او که مسلمان شده بودند نیز مرتد شدند) پس از ورود به مکّه از کار خود سخت پشیمان گشت، و در اندیشه فرو رفت که در برابر این جریان چه کند؟
بالاخره فکرش به اینجا رسید که یک نفر را به سوى خویشان خود به مدینه بفرستد تا از پیغمبر(صلى الله علیه وآله) سؤال کنند:
آیا براى او راه بازگشتى وجود دارد یا نه؟
آیات فوق نازل شد، و قبولى توبه او را با شرایط خاصى اعلام داشت، حارث بن سوید خدمت پیامبر(صلى الله علیه وآله) رسید و مجدداً اسلام آورد و تا آخرین نفس به اسلام وفادار ماند (ولى یازده نفر دیگر از پیروان او که از اسلام برگشته بودند به حال خود باقى ماندند).(۱)
در تفسیر درّ المنثور و بعضى تفاسیر دیگر، شأن نزول هاى دیگرى براى آیات فوق نقل شده که تفاوت هاى زیادى با آنچه نقل کردیم ندارد.(۲)
🌿تفسیر:
🔴کیفر ارتداد
در آیات گذشته، سخن از آئین اسلام بود که تنها آئین مقبول الهى است در این آیات، سخن از کسانى است که اسلام را پذیرفته و سپس از آن برگشته اند که در اصطلاح مُرْتَدّ نامیده مى شوند.
مى فرماید: چگونه خداوند جمعیتى را هدایت مى کند که بعد از ایمان و گواهى به حقانیت رسول، و آمدن نشانه هاى روشن براى آنها، کافر شدند؟ و خدا جمعیت ستمکاران را هدایت نمى کند !
(کَیْفَ یَهْدِی اللّهُ قَوْماً کَفَرُوا بَعْدَ إیمانِهِمْ وَ شَهِدُوا أَنَّ الرَّسُولَ حَقٌّ وَ جاءَهُمُ الْبَیِّناتُ وَ اللّهُ لا یَهْدِی الْقَوْمَ الظّالِمینَ).
چرا خداوند آنها را هدایت نمى کند؟ دلیل آن روشن است، آنها پیامبر را با نشانه هاى روشن شناخته اند و به رسالت او گواهى داده اند، بنابراین، در بازگشت و عدول از اسلام در واقع ظالم و ستمگرند، و کسى که آگاهانه ظلم و ستم مى کند لایق هدایت الهى نیست، او زمینه هاى هدایت را در وجود خود از میان برده است.
منظور از بَیِّنات در آیه فوق، قرآن مجید و سایر معجزات پیامبر اسلام(صلى الله علیه وآله)است و منظور از ظالم در اینجا کسى است که در درجه اول، به خود ظلم کرده و راه ارتداد را پیش گرفته و در درجه بعد، سبب گمراهى دیگران شده است.
پس از آن مى افزاید: آنها کیفرشان این است که لعن خداوند و فرشتگان و همه مردم بر آنها است
(أُولئِکَ جَزاؤُهُمْ أَنَّ عَلَیْهِمْ لَعْنَةَ اللّهِ وَ الْمَلائِکَةِ وَ النّاسِ أَجْمَعینَ).
لَعن در اصل، به معنى طرد و دور ساختن آمیخته با خشم و غضب است و در مورد خداوند، به معنى دور ساختن از رحمت خویش مى باشد، و اما در مورد فرشتگان و مردم به معنى خشم و تنفر و طرد معنوى یا تقاضا از خداوند درباره دور ساختن این گونه افراد از رحمت است.
آرى، این مرتدان ظالم و ستمگر که آگاهانه این راه را پیموده اند چنان در فساد و گناه فرو مى روند که مورد نفرت همه افراد عاقل و با هدف عالم، اعم از انسان و فرشتگان، بلکه از آن بالاتر مورد خشم و غضب پروردگار قرار مى گیرند.
و در آیه بعد، به کیفیت و مدت این عذاب اشاره کرده، مى فرماید: این در حالى است که آنها همواره در این لعن و طرد و نفرت مى مانند، مجازات آنها تخفیف نمى یابد و به آنها مهلت داده نمى شود
(خالِدینَ فیها لا یُخَفَّفُ عَنْهُمُ الْعَذابُ وَ لا هُمْ یُنْظَرُونَ).
در واقع اگر این لعن و طرد جاودانى نبود، یا جاودانى بود و تدریجاً تخفیف مى یافت، و یا حداقل مهلتى به آنها داده مى شد، تحملش آسان تر بود ولى هیچ یک از اینها درباره آنها نیست، عذابشان دردناک، جاودانى، غیر قابل تخفیف و بدون هیچگونه مهلت است، در واقع نه از آغاز بریده مى شود، نه از پایان و نه شدت آن کاهش مى یابد.
در آخرین آیه راه بازگشت را به روى این افراد مى گشاید و به آنان اجازه توبه مى دهد; چرا که هدف قرآن در همه جا، اصلاح و تربیت است و یکى از مهم ترین اسباب اصلاح و تربیت، گشودن راه بازگشت به روى بدکاران و آلودگان است مى فرماید:
مگر کسانى که بعد از آن توبه کنند، و اصلاح نمایند و در مقام جبران بر آیند (که توبه آنان پذیرفته مى شود) زیرا خداوند آمرزنده و مهربان است
(إِلاَّ الَّذینَ تابُوا مِنْ بَعْدِ ذلِکَ وَ أَصْلَحُوا فَإِنَّ اللّهَ غَفُورٌ رَحیمٌ).
این آیه، مانند بسیارى از آیات دیگر قرآن، پس از طرح مسأله توبه با جمله وَ أَصْلَحُوا این حقیقت را مى فهماند که توبه، تنها ندامت از گذشته و تصمیم بر ترک گناه در آینده نیست، بلکه، شرط قبولى توبه آن است که با اعمال نیک خود در آینده، اعمال زشت پیشین را جبران کند
ادامه دارد...
@Nahjolbalaghe2
parhizgar20.mp3
12.68M
✨✧﷽✧✨
📖 ترتیل
🍃جزء۲۰
🎤استاد پرهیزگار
@Nahjolbalaghe2