قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
ترجمه کتاب الغدیر🔹 ✅ قسمت: چهل و چهارم 🔷واقعه غدیرخم #علامهامینی 9- ﺣﺎﻓﻆ، ﺍﺑﻮ ﺳﻌﻴﺪ ﺳﺠﺴﺘﺎﻧﻲ ﻣﺘﻮﻓ
ترجمه کتاب الغدیر🔹
✅ قسمت: چهل و پنجم
🔷واقعه غدیرخم
#علامهامینی
18- ﺑﺪﺭ ﺍﻟﺪﻳﻦ ﺍﺑﻦ ﻋﻴﻨﻲ ﺣﻨﻔﻲ ﻣﺘﻮﻟﺪ 762 ﻭ ﻣﺘﻮﻓﺎﻱ 855 (ﺷﺮﺡ ﺣﺎﻝ ﺍﻭ ﺩﺭ ﺝ 1 ﺹ 211 ﺫﻛﺮ ﺷﺪ) ﺩﺭ ﻛﺘﺎﺏ " ﻋﻤﺪﻩ ﺍﻟﻘﺎﺭﻱ " ﺩﺭ ﺷﺮﺡ ﺻﺤﻴﺢ ﺑﺨﺎﺭﻱ ﺝ 8 ﺹ 584 ﺩﺭ ﻣﻮﺭﺩ ﻗﻮﻝ ﺧﺪﺍﻱ ﺗﻌﺎﻟﻲ: " ﻳﺎ ﺍﻳﻬﺎ ﺍﻟﺮﺳﻮﻝ ﺑﻠﻎ ﻣﺎ ﺍﻧﺰﻝ ﺍﻟﻴﻚ... " ﺫﻛﺮ ﻧﻤﻮﺩ ﺍﺯ ﺣﺎﻓﻆ، ﻭ ﺍﺣﺪﻱ، ﺁﻧﭽﻪ ﺭﺍ ﻛﻪ ﺍﺯ ﺣﺪﻳﺚ ﺣﺴﻦ ﺑﻦ ﺣﻤﺎﺩ ﺳﺠﺎﺩﻩ ﮔﺬﺷﺖ ﺑﺎ ﻫﻤﺎﻥ ﺳﻨﺪ ﻭ ﻣﺘﻦ، ﺳﭙﺲ ﺍﺯ ﻣﻘﺎﺗﻞ ﻭ ﺍﺯ ﺯﻣﺨﺸﺮﻱ ﺑﻌﺾ ﻭﺟﻮﻩ ﺩﻳﮕﺮ ﻣﺬﻛﻮﺭ ﺩﺭ ﺳﺒﺐ ﻧﺰﻭﻝ ﺁﻳﻪ ﻣﺰﺑﻮﺭ ﺭﺍ ﺣﻜﺎﻳﺖ ﻛﺮﺩﻩ، ﻭ ﮔﻔﺘﻪ ﻛﻪ ﺍﺑﻮﺟﻌﻔﺮ ﻣﺤﻤﺪ ﺑﻦ ﻋﻠﻲ ﺑﻦ ﺣﺴﻴﻦ ﺑﻴﺎﻥ ﻛﺮﺩﻩ ﻛﻪ: ﻣﻌﻨﺎﻱ ﺁﻳﻪ ﻣﺰﺑﻮﺭ ﺍﻳﻨﺴﺖ... ﺗﺒﻠﻴﻎ ﻛﻦ ﺁﻧﭽﻪ ﺭﺍ ﻛﻪ ﺍﺯ ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭﺕ ﺩﺭ ﻓﻀﻞ ﻋﻠﻲ ﺭﺿﻲ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻨﻪ ﺑﺴﻮﻱ ﺗﻮ ﻧﺎﺯﻝ ﮔﺸﺘﻪ، ﭘﺲ ﭼﻮﻥ ﺍﻳﻦ ﺁﻳﻪ ﻧﺎﺯﻝ ﺷﺪ ﭘﻴﻐﻤﺒﺮ ﺻﻠﻲ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻠﻴﻪ ﻭ ﺁﻟﻪ ﺩﺳﺖ ﻋﻠﻲ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴﻠﺎﻡ ﺭﺍ ﮔﺮﻓﺖ ﻭ ﻓﺮﻣﻮﺩ: ﻣﻦ ﻛﻨﺖ ﻣﻮﻟﺎﻩ ﻓﻌﻠﻲ ﻣﻮﻟﺎﻩ. 19- ﻧﻮﺭ ﺍﻟﺪﻳﻦ ﺍﺑﻦ ﺻﺒﺎﻍ ﻣﺎﻟﻜﻲ ﻣﻜﻲ ﻣﺘﻮﻓﺎﻱ 855 (ﺷﺮﺡ ﺣﺎﻝ ﺍﻭ ﺩﺭ ﺝ 1 ﺹ 211 ﮔﺬﺷﺖ)، ﺩﺭ " ﻓﺼﻮﻝ ﺍﻟﻤﻬﻤﻪ " ﺹ 27 ﺭﻭﺍﻳﺘﻲ ﺭﺍ ﻛﻪ ﻭﺍﺣﺪﻱ ﺩﺭ ﻛﺘﺎﺏ ﺍﺳﺒﺎﺏ ﺍﻟﻨﺰﻭﻝ ﺍﺯ ﺍﺑﻲ ﺳﻌﻴﺪ ﺧﺪﺭﻱ ﻧﻘﻞ ﻧﻤﻮﺩﻩ ﺫﻛﺮ ﻛﺮﺩﻩ ﺍﺳﺖ. 20- ﻧﻈﺎﻡ ﺍﻟﺪﻳﻦ ﻗﻤﻲ ﻧﻴﺸﺎﺑﻮﺭﻱ ﺩﺭ ﺝ 6 ﺗﻔﺴﻴﺮ ﺧﻮﺩ ﺩﺭ ﺹ 170 ﭼﻨﻴﻦ ﮔﻮﻳﺪ: ﻭ ﺍﺯ ﺍﺑﻲ ﺳﻌﻴﺪ ﺧﺪﺭﻱ ﺭﻭﺍﻳﺖ ﺷﺪﻩ ﻛﻪ ﺍﻳﻦ ﺁﻳﻪ " ﻳﺎ ﺍﻳﻬﺎ ﺍﻟﺮﺳﻮﻝ ﺑﻠﻎ... " ﺩﺭ ﻓﻀﻞ ﻭ ﺑﺮﺗﺮﻱ ﻋﻠﻲ ﺑﻦ ﺍﺑﻲ
ﻃﺎﻟﺐ ﺭﺿﻲ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻨﻪ ﻧﺎﺯﻝ ﺷﺪ ﻭ ﺩﺭ ﻧﺘﻴﺠﻪ ﻧﺰﻭﻝ ﺁﻥ، ﺭﺳﻮﻝ ﺧﺪﺍ ﺻﻠﻲ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻠﻴﻪ ﻭ ﺁﻟﻪ ﺩﺳﺖ ﺍﻭ ﺭﺍ ﮔﺮﻓﺖ ﻭ ﻓﺮﻣﻮﺩ: ﻣﻦ ﻛﻨﺖ ﻣﻮﻟﺎﻩ ﻓﻌﻠﻲ ﻣﻮﻟﺎﻩ، ﺍﻟﻠﻬﻢ ﻭﺍﻝ ﻣﻦ ﻭﺍﻟﺎﻩ، ﻭ ﻋﺎﺩ ﻣﻦ ﻋﺎﺩﺍﻩ، ﭘﺲ ﻋﻤﺮ ﺍﻭ ﺭﺍ ﻣﻠﺎﻗﺎﺕ ﻧﻤﻮﺩ ﻭ ﺑﺎﻭ ﮔﻔﺖ: ﮔﻮﺍﺭﺍ ﺑﺎﺩ ﺗﻮ ﺭﺍ ﺍﻱ ﭘﺴﺮ ﺍﺑﻲ ﻃﺎﻟﺐ ﮔﺮﺩﻳﺪﻱ ﻣﻮﻟﺎﻱ ﻣﻦ ﻭ ﻣﻮﻟﺎﻱ ﻫﺮ ﻣﺮﺩ ﻭ ﺯﻥ ﻣﻮﻣﻦ، ﻭ ﺍﻳﻦ ﻗﻮﻝ ﺍﺑﻦ [ ﺻﻔﺤﻪ 100] ﻋﺒﺎﺱ ﻭ ﺑﺮﺍﺀ ﺑﻦ ﻋﺎﺯﺏ ﻭ ﻣﺤﻤﺪ ﺑﻦ ﻋﻠﻲ ﺍﺳﺖ، ﺳﭙﺲ ﺍﻗﻮﺍﻝ ﺩﻳﮕﺮﻱ ﺩﺭ ﺳﺒﺐ ﻧﺰﻭﻝ ﺁﻥ ﺫﻛﺮ ﻧﻤﻮﺩﻩ ﺍﺳﺖ. 21- ﻛﻤﺎﻝ ﺍﻟﺪﻳﻦ ﻣﻴﺒﺪﻱ، ﻣﺘﻮﻓﺎﻱ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺳﺎﻝ 908 (ﺩﺭ ﺝ 1 ﺹ 214 ﺫﻛﺮ ﺷﺪﻩ)، ﺩﺭ ﺷﺮﺡ ﺩﻳﻮﺍﻥ ﺍﻣﻴﺮﺍﻟﻤﻮﻣﻨﻴﻦ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴﻠﺎﻡ ﺩﺭ ﺹ 415 ﮔﻮﻳﺪ: ﺛﻌﻠﺒﻲ ﺭﻭﺍﻳﺖ ﻧﻤﻮﺩﻩ ﻛﻪ ﺭﺳﻮﻝ ﺧﺪﺍ ﺻﻠﻲ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻠﻴﻪ ﻭ ﺁﻟﻪ ﺁﻧﭽﻪ ﺭﺍ ﻛﻪ ﺩﺭ ﻏﺪﻳﺮﺧﻢ ﻓﺮﻣﻮﺩ: ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﻧﺰﻭﻝ ﻗﻮﻝ ﺧﺪﺍﻱ ﺗﻌﺎﻟﻲ: " ﻳﺎ ﺍﻳﻬﺎ ﺍﻟﺮﺳﻮﻝ ﺑﻠﻎ ﻣﺎ ﺍﻧﺰﻝ ﺍﻟﻴﻚ ﻣﻦ ﺭﺑﻚ... " ﺑﻮﺩ، ﻭ ﺑﺮ ﺍﻫﻞ ﺗﻮﻓﻴﻖ ﭘﻮﺷﻴﺪﻩ ﻧﻴﺴﺖ ﻛﻪ ﻗﻮﻝ ﺧﺪﺍﻱ ﺗﻌﺎﻟﻲ: " ﺍﻟﻨﺒﻲ ﺍﻭﻟﻲ ﺑﺎﻟﻤﻮﻣﻨﻴﻦ ﻣﻦ ﺍﻧﻔﺴﻬﻢ " ﺑﺎ ﺩﺍﺳﺘﺎﻥ ﻏﺪﻳﺮ (ﻭ ﺳﺨﻦ ﭘﻴﻐﻤﺒﺮ ﺻﻠﻲ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻠﻴﻪ ﻭ ﺁﻟﻪ: ﺍﻟﺴﺖ ﺍﻭﻟﻲ ﺑﻜﻢ ﻣﻦ ﺍﻧﻔﺴﻜﻢ... (ﺳﺎﺯﺵ ﺩﺍﺭﺩ ﻭ ﺧﺪﺍﻱ، ﺩﺍﻧﺎﺗﺮ ﺍﺳﺖ. 22- ﺟﻠﺎﻝ ﺍﻟﺪﻳﻦ ﺳﻴﻮﻃﻲ، ﺷﺎﻓﻌﻲ، ﻣﺘﻮﻓﺎﻱ 911، (ﺷﺮﺡ ﺣﺎﻝ ﺍﻭ ﺩﺭ ﺝ 1 ﺹ 214 ﻣﺬﻛﻮﺭ ﺍﺳﺖ) ﺩﺭ ﺝ 2 " ﺍﻟﺪﺭﺭ ﺍﻟﻤﻨﺜﻮﺭ " ﺹ 298 ﮔﻮﻳﺪ: ﺍﺑﻮ ﺍﻟﺸﻴﺦ ﺑﺎ ﺩﻗﺖ ﺩﺭ ﺳﻨﺪ ﺍﺯ ﺣﺴﻦ ﺭﻭﺍﻳﺖ ﻧﻤﻮﺩﻩ ﻛﻪ: " ﺭﺳﻮﻝ ﺧﺪﺍ ﺻﻠﻲ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻠﻴﻪ ﻭ ﺁﻟﻪ ﻓﺮﻣﻮﺩ: ﻫﻤﺎﻧﺎ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﻣﺮﺍ ﺑﺮﺳﺎﻟﺘﻲ ﻣﺒﻌﻮﺙ (ﻣﺎﻣﻮﺭ) ﻓﺮﻣﻮﺩ ﻛﻪ ﻋﺮﺻﻪ ﻓﻜﺮﻡ (ﺩﺭ ﺍﺑﻠﺎﻍ ﺁﻥ) ﺗﻨﮓ ﺷﺪ ﻭ ﺩﺍﻧﺴﺘﻢ ﻛﻪ ﻣﺮﺩﻡ ﻣﺮﺍ ﺗﻜﺬﻳﺐ ﺧﻮﺍﻫﻨﺪ ﻧﻤﻮﺩ، ﭘﺲ ﺧﺪﺍﻱ ﻣﺘﻌﺎﻝ ﻣﺮﺍ ﺗﻬﺪﻳﺪ ﻓﺮﻣﻮﺩ ﻛﻪ ﺍﮔﺮ ﺍﺑﻠﺎﻍ ﻧﻜﻨﻢ ﻣﺮﺍ ﻋﺬﺍﺏ ﻓﺮﻣﺎﻳﺪ، ﭘﺲ ﺍﻳﻦ ﺁﻳﻪ ﻧﺎﺯﻝ ﺷﺪ: " ﻳﺎ ﺍﻳﻬﺎ ﺍﻟﺮﺳﻮﻝ ﺑﻠﻎ ﻣﺎ ﺍﻧﺰﻝ ﺍﻟﻴﻚ ﻣﻦ ﺭﺑﻚ... ". ﻭ ﻋﺒﺪ ﺑﻦ ﺣﻤﻴﺪ ﻭ ﺍﺑﻦ ﺟﺮﻳﺮ، ﻭ ﺍﺑﻦ ﺍﺑﻲ ﺣﺎﺗﻢ، ﻭ ﺍﺑﻮ ﺍﻟﺸﻴﺦ ﺑﺎ ﺩﻗﺖ ﺩﺭ ﺳﻨﺪ ﺍﺯ ﻣﺠﺎﻫﺪ ﺭﻭﺍﻳﺖ ﻛﺮﺩﻩ ﺍﻧﺪ ﻛﻪ ﮔﻔﺖ: ﭼﻮﻥ ﺍﻳﻦ ﺁﻳﻪ " ﺑﻠﻎ ﻣﺎ ﺍﻧﺰﻝ ﺍﻟﻴﻚ... " ﻧﺎﺯﻝ ﺷﺪ، ﭘﻴﻐﻤﺒﺮ ﺻﻠﻲ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻠﻴﻪ ﻭ ﺁﻟﻪ ﻋﺮﺽ ﻧﻤﻮﺩ: ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭﺍ ﻣﻦ ﻳﻜﺘﻦ ﺗﻨﻬﺎ ﻫﺴﺘﻢ، ﭼﮕﻮﻧﻪ (ﺍﻳﻦ ﻭﻇﻴﻔﻪ ﺭﺍ) ﺍﻧﺠﺎﻡ ﺩﻫﻢ؟ ﻣﺮﺩﻡ (ﺑﺎﺫﻳﺖ ﻭ ﺯﻳﺎﻥ ﻣﻦ) ﺍﺟﺘﻤﺎﻉ ﺧﻮﺍﻫﻨﺪ ﻧﻤﻮﺩ، ﺩﺭ ﻧﺘﻴﺠﻪ ﺍﻳﻦ ﻗﺴﻤﺖ ﺍﺯ ﺁﻳﻪ ﻧﺎﺯﻝ ﺷﺪ: " ﻭ ﺍﻥ ﻟﻢ ﺗﻔﻌﻞ ﻓﻤﺎ ﺑﻠﻐﺖ ﺭﺳﺎﻟﺘﻪ... ". ﻭ ﺍﺑﻦ ﺍﺑﻲ ﺣﺎﺗﻢ، ﻭ ﺍﺑﻦ ﻣﺮﺩﻭﻳﻪ، ﻭ ﺍﺑﻦ ﻋﺴﺎﻛﺮ، ﺍﺯ ﺍﺑﻲ ﺳﻌﻴﺪ ﺧﺪﺭﻱ ﺑﺎ ﺩﻗﺖ ﺩﺭ ﺳﻨﺪ ﺭﻭﺍﻳﺖ ﻧﻤﻮﺩﻩ ﺍﻧﺪ ﻛﻪ ﺍﻳﻦ ﺁﻳﻪ ﺑﺮ ﺭﺳﻮﻝ ﺧﺪﺍ ﺻﻠﻲ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻠﻴﻪ ﻭ ﺁﻟﻪ ﻧﺎﺯﻝ ﺷﺪ: ﻳﺎ ﺍﻳﻬﺎ ﺍﻟﺮﺳﻮﻝ [ ﺻﻔﺤﻪ 101] ﺑﻠﻎ ﻣﺎ ﺍﻧﺰﻝ ﺍﻟﻴﻚ ﻣﻦ ﺭﺑﻚ- ﺍﻥ ﻋﻠﻴﺎ ﻣﻮﻟﻲ ﺍﻟﻤﻮﻣﻨﻴﻦ- ﻭ ﺍﻥ ﻟﻢ ﺗﻔﻌﻞ ﻓﻤﺎ ﺑﻠﻐﺖ ﺭﺳﺎﻟﺘﻪ ﻭ ﺍﻟﻠﻪ ﻳﻌﺼﻤﻚ ﻣﻦ ﺍﻟﻨﺎﺱ.23- ﺳﻴﺪ ﻋﺒﺪ ﺍﻟﻮﻫﺎﺏ ﺑﺨﺎﺭﻱ، ﻣﺘﻮﻟﺪ 869 ﻭ ﻣﺘﻮﻓﺎﻱ 932 (ﺷﺮﺡ ﺣﺎﻝ ﺍﻭ ﺩﺭ ﺝ 1 ﺹ 215 ﺫﻛﺮ ﺷﺪﻩ)، ﺩﺭ ﺗﻔﺴﻴﺮ ﻗﻮﻝ ﺧﺪﺍﻱ ﺗﻌﺎﻟﻲ: " ﻗﻞ ﻟﺎ ﺍﺳﺌﻠﻜﻢ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﺟﺮﺍ ﺍﻟﺎ ﺍﻟﻤﻮﺩﻩ ﻓﻲ ﺍﻟﻘﺮﺑﻲ " ﭼﻨﻴﻦ ﮔﻮﻳﺪ: ﺍﺯ ﺑﺮﺍﺀ ﺑﻦ ﻋﺎﺯﺏ ﺭﺿﻲ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻨﻪ ﺩﺭ (ﺗﻔﺴﻴﺮ) ﻗﻮﻝ ﺧﺪﺍﻱ ﺗﻌﺎﻟﻲ: " ﻳﺎ ﺍﻳﻬﺎ ﺍﻟﺮﺳﻮﻝ ﺑﻠﻎ ﻣﺎ ﺍﻧﺰﻝ ﺍﻟﻴﻚ ﻣﻦ ﺭﺑﻚ... " ﺭﻭﺍﻳﺖ ﺷﺪﻩ ﻛﻪ ﮔﻔﺖ: ﻳﻌﻨﻲ ﺗﺒﻠﻴﻎ ﻛﻦ ﺍﺯ ﻓﻀﺎﻳﻞ ﻋﻠﻲ. ﻭ ﺍﻳﻦ ﺁﻳﻪ ﺩﺭ ﻏﺪﻳﺮ ﺧﻢ ﻧﺎﺯﻝ ﺷﺪ، ﭘﺲ ﺭﺳﻮﻝ ﺧﺪﺍ ﺻﻠﻲ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻠﻴﻪ ﻭ ﺁﻟﻪ ﺧﻄﺒﻪ ﺍﻱ ﺑﻴﺎﻥ ﺩﺍﺷﺖ ﻭ ﺳﭙﺲ ﻓﺮﻣﻮﺩ: ﻣﻦ ﻛﻨﺖ ﻣﻮﻟﺎﻩ ﻓﻬﺬﺍ ﻋﻠﻲ ﻣﻮﻟﺎﻩ ﭘﺲ ﺍﺯ ﺍﻳﻦ ﺑﻴﺎﻥ ﭘﻴﻐﻤﺒﺮ ﺻﻠﻲ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻠﻴﻪ ﻭ ﺁﻟﻪ ﻋﻤﺮ ﺭﺿﻲ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻨﻪ ﮔﻔﺖ: ﺑﻪ ﺑﻪ ﻳﺎ ﻋﻠﻲ ﮔﺮﺩﻳﺪﻱ ﻣﻮﻟﺎﻱ ﻣﻦ ﻭ ﻣﻮﻟﺎﻱ ﻫﺮ ﻣﺮﺩ ﻭ ﺯﻥ ﻣﻮﻣﻨﻲ، ﺍﺑﻮ ﻧﻌﻴﻢ ﺍﻳﻦ ﺭﻭﺍﻳﺖ ﺭﺍ ﺁﻭﺭﺩﻩ ﻭ ﺛﻌﺎﻟﺒﻲ ﻧﻴﺰ ﺁﻧﺮﺍ ﺩﺭ ﻛﺘﺎﺏ ﺧﻮﺩ ﺫﻛﺮ ﻧﻤﻮﺩﻩ ﺍﺳﺖ. 24- ﺳﻴﺪ ﺟﻤﺎﻝ ﺍﻟﺪﻳﻦ ﺷﻴﺮﺍﺯﻱ ﻣﺘﻮﻓﺎﻱ 100 (ﭼﻨﺎﻧﻜﻪ ﺩﺭ ﺝ 1 ﺹ 219 ﮔﺬﺷﺖ)، ﺩﺭ ﺍﺭﺑﻌﻴﻦ ﺧﻮﺩ ﻧﺰﻭﻝ ﺁﻳﻪ ﻣﺬﻛﻮﺭﻩ ﺭﺍ ﺩﺭ ﻏﺪﻳﺮ ﺧﻢ ﺍﺯ ﺍﺑﻦ ﻋﺒﺎﺱ ﺑﻠﻔﻈﻲ ﻛﻪ ﺩﺭ ﺝ 1 ﺹ 98 ﮔﺬﺷﺖ ﺭﻭﺍﻳﺖ ﻧﻤﻮﺩﻩ ﺍﺳﺖ. 25- ﻣﺤﻤﺪ ﻣﺤﺒﻮﺏ ﺍﻟﻌﺎﻟﻢ (ﻣﺬﻛﻮﺭ ﺩﺭ ﺝ 1 ﺹ 225 (ﺩﺭ ﺗﻔﺴﻴﺮ ﺧﻮﺩ (ﻣﺸﻬﻮﺭ ﺑﻪ ﺗﻔﺴﻴﺮ ﺷﺎﻫﻲ) ﺑﺸﺮﺣﻲ ﻛﻪ ﻧﻘﻞ ﺍﺯ ﺗﻔﺴﻴﺮ ﻧﻈﺎﻡ ﺍﻟﺪﻳﻦ ﻧﻴﺸﺎﺑﻮﺭﻱ ﮔﺬﺷﺖ ﺣﻜﺎﻳﺖ ﻧﻤﻮﺩﻩ ﺍﺳﺖ.
✔️ ادامه دارد..
@Nahjolbalaghe2
قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
🌳شجره آشوب« قسمت صد و سی و هشتم » 📌بررسی نفوذی های بنی امیه در حکومت امیرالمومنین علیه السلام 🔻3.
🌳شجره آشوب« قسمت صد و سی و نهم»
📌بررسی نفوذی های بنی امیه در حکومت امیرالمومنین علیه السلام
🔻ابوموسی اشعری
عبدالله بن قیس اشعری معروف به ابوموسی اشعری از اصحاب رسول خدا، اهل یمن بود. ما در اینجا قصد ارائه زندگی نامه او را نداریم و فقط به بخش های مهم زندگانی سیاسی وی که با هدف ما از نگارش این کتاب، تناسب دارد اشاره می کنیم. ذیلا به این موارد نگاهی می اندازیم تا خواننده محترم به خوبی درک کند چرا در زمان حکمیت- که پیش از این اشاره کردیم- اشعث بن قیس و طرفداران او که با معاویه در ارتباط بودند، به شدت اصرار داشتند تا ابوموسی انتخاب شود.
🔻 موضع ابوموسی در طول زندگی وی، به خوبی نشانگر شخصیتی است که در زمین بنی امیه بازی می کند و همین موضوع نیز مشکلاتی را در سر راه امیرالمومنین به وجود دارد. او نه تنها با امام، سر مخالفت و ناسازگاری داشت، بلکه پسرش ابوبرده نیز از دشمنان اهل بیت بود.
🔻ارتباط او با بنی امیه، زمینه هایی را به وجود آورد که امام علیرغم تلاش های گسترده برای اصلاحات زیرساختی و ریشه ای، نتواند بر غده سرطانی بنی امیه که منشا همه فسادها و استکبار آن عصر بود پیروز شود.
🔻1.ابوموسی از افرادی بود که در شب عقبه و در بازگشت از جنگ تبوک، به همراه چندین نفر دیگر از جمله طلحه، قصد ترور پیامبر را داشت.
📚 کتاب شجره آشوب
💬 نویسندگان: آقایان یوسفی و آقامیری
↩️ ادامه دارد...
@Nahjolbalaghe2
✨﴾﷽﴿✨
✅ برنامه روزانه کانال :
✅🌷شنبه، سهشنبه و پنج شنبه شرح 🦋خطبه ها
✅🌹یکشنبه، دوشنبه وچهارشنبه شرح 🌴حکمتها
✅☫روزانهتفسیر قرآن☫
✅🌷شرح متنی و صوتی نامه ها بطور کامل در کانال بارگذاری شده و شرح آخرین نامه جهت سهولت در دسترسی، در اینجا آورده شده و بقیه نامه ها به هم پیوست میباشد⬇️
لینک شرح نامه ۷۹ ( آخرین نامه): https://eitaa.com/Nahjolbalaghe2/24783
✅🍃حکمتها، نامه ها و خطبه های نهجالبلاغه ترجمه محمد دشتی به طور کامل قبلا در کانال بار گذاری شده و لینکهای دسترسی به مطالب در کانال سنجاق شده اند
@Nahjolbalaghe2
قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
📝تفسیر سوره مبارکه نحل آیات ۹ تا ۱۳ 📖 تفسیر «نمونه» آیت الله مکارم شیرازی ✅همه چیز در بند تسخیر تو
📝تفسیر سوره مبارکه نحل آیات ۹تا۱۳
📖 منبع: تفسیر «نمونه» آیت الله مکارم شیرازی
↩️روغن زیتون، دوست صمیمى کبد آدمى است، و براى رفع عوارض کلیه ها و سنگ هاى صفراوى و قولنج هاى کلیوى و کبدى و رفع یبوست بسیار مؤثر است.
به همین دلیل در روایات اسلامى نیز از آن مدح و تمجید فراوان شده، در حدیثى از امام على بن موسى الرضا(علیه السلام) درباره زیتون چنین مى خوانیم: غذاى خوبى است، دهان را خوشبو و بلغم را بر طرف مى سازد، صورت را صفا و طراوت مى بخشد، اعصاب را تقویت نموده و بیمارى و درد را از میان مى برد و آتش خشم و غضب را فرو مى نشاند .
و از آن مهمتر این که: در خود قرآن از درخت زیتون به عنوان شَجَرَه مُبارَکَة (درخت پر برکت) یاد شده است.
با پیشرفت دانش پزشکى و غذاشناسى اهمیت داروئى خرما نیز به ثبوت رسیده است. در خرما، کلسیم وجود دارد که عامل اصلى استحکام استخوانها است و نیز فسفر وجود دارد که از عناصر اصلى تشکیل دهنده مغز و مانع ضعف اعصاب و خستگى است، و قوه بینائى را مى افزاید.
و نیز پتاسیم موجود است که فقدان آن را در بدن علت حقیقى زخم معده مى دانند، و وجود آن براى ماهیچه ها و بافتهاى بدن بسیار پر ارزش است.
این سخن امروز، در میان غذاشناسان معروف است که: خرما از سرطان جلوگیرى مى کند، زیرا آمارهائى که در این زمینه تهیه شده نشان مى دهد در مناطقى که خرما بیشتر مى خورند، ابتلاى به سرطان کمتر است، و اعراب و صحرا نشینانى که در فقر غذائى به سر مى برند به واسطه خوردن خرما، هرگز مبتلا به سرطان نمى شوند، عامل این موضوع را وجود منیزیم مى دانند.
قند فراوانى که در خرما وجود دارد از سالمترین قندها است که حتى در بسیارى از موارد مبتلایان به بیمارى قند نیز مى توانند براحتى از آن استفاده کنند.
دانشمندان در خرما سیزده ماده حیاتى و پنج نوع ویتامین کشف کرده اند که آن را به صورت یک منبع غذائى غنى و بسیار پر ارزش در آورده است.
به همین دلیل در روایات اسلامى نیز روى این ماده غذائى تاکید فراوان دیده مى شود، از على(علیه السلام) نقل شده: کُلِ التَّمْرَ فَاِنَّ فِیْهِ شِفاءً مِنَ الأَدْواءِ: خرما بخورید که شفاى بیماریها است .
و نیز روایت شده که در بسیارى از اوقات غذاى على(علیه السلام) را نان و خرما تشکیل مى داد.
و در روایت دیگر مى خوانیم: خانه اى که در آن خرما نیست اهل آن خانه در واقع گرسنه اند !.
در آیات سوره مریم نیز خواهد آمد که: خداوند، مریم را در آن بیابان که فاقد وسیله بود هنگامى که عیسى را به دنیا آورده بود، از رطب تازه روزى داد، و این اشاره اى است به این که: یکى از بهترین غذاها براى مادرى که فرزند به دنیا آورده رطب تازه است، و حتى در روایاتى که ذیل آیه آمده، مى خوانیم: بهترین دارو براى چنین زنانى همین میوه است.
اما در مورد انگور به گفته دانشمندان غذاشناس به قدرى عوامل مؤثر دارد که مى توان گفت، یک داروخانه طبیعى است؟ علاوه بر این انگور از نظر خواص ، بسیار نزدیک به شیر مادر است، یعنى یک غذاى کامل محسوب مى شود، انگور دو برابر گوشت، در بدن حرارت ایجاد مى کند، و اضافه بر این ضد سَمّ است، براى تصفیه خون، دفع رماتیسم، نقرس، و زیادى اوره خون، اثر درمانى مسلمى دارد، انگور معده و روده را لایروبى مى کند، نشاط آفرین و بر طرف کننده اندوه است، اعصاب را تقویت کرده، و ویتامینهاى مختلف موجود در آن به انسان نیرو و توان مى بخشد.
انگور، علاوه بر این که غذاى بسیار پر ارزشى است قدرت میکرب کشى قابل ملاحظه اى دارد و حتى عامل مؤثرى است براى مبارزه با بیمارى سرطان.
به همین دلیل در حدیثى از پیامبر(صلى الله علیه وآله) مى خوانیم: خَیْرُ طَعَامِکُمُ الْخُبْزُ وَ خَیْرُ فَاکِهَتِکُمُ الْعِنَبُ: بهترین طعام شما نان و بهترین میوه شما انگور است .
اگر ما بخواهیم آنچه را غذاشناسان در زمینه این میوه ها گفته اند و روایات فراوانى که در منابع اسلامى در این رابطه نقل شده در اینجا بیاوریم مسلماً از روش تفسیر خارج خواهیم شد.
مقصود این بود، روشن سازیم که تکیه کردن قرآن بر این سه نوع میوه بى دلیل نیست، و شاید در آن روز قسمت مهمى از آن بر مردم پوشیده بوده است.
* * *
۳ ـ تفکر، تعقل، تذکر
در آیات فوق، بعد از بیان سه بخش از نعمتهاى الهى مردم را دعوت به اندیشه کرده، منتها در یک مورد مى گوید: در اینها نشانه هائى است براى قومى که تفکر مى کنند، در مورد دیگر مى گوید براى قومى که تعقل دارند، و در مورد سوم براى قومى که متذکر مى شوند..⬇️