قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
⚘ @Nahjolbalaghe2
✨
✨ #بِسْمِاللهِالرَّحْمنِالرَّحِيم✨
✨وَاتَّخَذُوا مِن دُونِ اللَّهِ آلِهَةً لَعَلَّهُمْ يُنصَرُونَ (74)
✨لَا يَسْتَطِيعُونَ نَصْرَهُمْ وَهُمْ لَهُمْ جُندٌ مُّحْضَرُونَ (75)
✨فَلَا يَحْزُنكَ قَوْلُهُمْ إِنَّا نَعْلَمُ مَا يُسِرُّونَ وَمَا يُعْلِنُونَ (76)
/یس
🍃و به جاى خداوند (يگانه) خدايانى را (به پرستش) گرفتند، به اين اميد كه يارى شوند.
🍃(در حالى كه آن) خدايان، توان يارى آنان را ندارند و اينها (در قيامت) به عنوان لشگر بت ها احضار مى شوند.
🍃پس سخنان مشركان تو را محزون نكند، ما آن چه را پنهان مى دارند و آن چه را آشكار مى كنند مى دانيم.
🔵لباس انسان از حيوانات است. از پشم، صنعت قالى و پتو و كارخانجات نساجى به راه مى افتد. كفش انسان از پوست حيوانات است. براى استفاده از پوست حيوانات كارخانجات چرم سازى به راه مى افتد و كيف و كفش و كلاه و... توليد مى شود. غذاى انسان از شير و گوشت حيوانات است. «و لهم فيها منافع»
نقش حيوانات در كشاورزى بسيار مهم است. از قبيل: شخم زدن، آب كشى، كود طبيعى، مصرف علف هاى هرز، حمل بار و محصولات و كوبيدن خرمن از منافع حيوانات براى بشر است. «فيها منافع و مشارب»
🔷- شرك و بت پرستى، كفران نعمت هاى الهى است. «أفلا يشكرون واتّخذوا من دون اللّه آلهةً»
🔷- انگيزه ى بت پرستان، بر اساس خيال ها و موهومات است. «واتّخذوا من دون اللّه آلهة لعلهم ينصرون»
🔷- در گفتگو با منحرفين، سرچشمه ى عقايد آنان را نشانه بگيريد. «لا يستطيعون نصرهم»
🔷- كيفر كسى كه به جاى مطالعه در نعمت ها و شكر الهى به سراغ بت ها برود، احضار براى ورود به دوزخ است. «محضرون»
🔷- انبيا نيز به تقويت روحيه نياز دارند و خداوند به آنان دلدارى مى دهد. «فلا يحزنك»
🔷- هر كس هدف بلند دارد مورد انواع تهاجم قرار مى گيرد. «لا يحزنك قولهم»
🔷- توجّه به علم و آگاهى خداوند، بهترين وسيله آرامش براى مؤمن و تهديد براى منحرف است. «نعلم»
🔷- دشمنان در پنهان و آشكار توطئه ها مى كنند. «يسرّون، يعلنون»
⚘ eitaa.com/Nahjolbalaghe2
#تفسیرقرآن
قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
✨
✨ #بِسْمِاللهِالرَّحْمنِالرَّحِيم✨
✨أَوَلَمْ يَرَ الْإِنسَانُ أَنَّا خَلَقْنَاهُ مِن نُّطْفَةٍ فَإِذَا هُوَ خَصِيمٌ مُّبِينٌ (77)
✨ وَضَرَبَ لَنَا مَثَلاً وَنَسِيَ خَلْقَهُ قَالَ مَنْ يُحْيِي الْعِظَامَ وَهِيَ رَمِيمٌ (78)
✨قُلْ يُحْيِيهَا الَّذِي أَنشَأَهَا أَوَّلَ مَرَّةٍ وَهُوَ بِكُلِّ خَلْقٍ عَلِيمٌ (79)
✨ الَّذِي جَعَلَ لَكُم مِّنَ الشَّجَرِ الْأَخْضَرِ نَاراً فَإِذَا أَنتُم مِّنْهُ تُوقِدُونَ (80)
/یس
🍃آيا انسان نديد (و نيانديشيد) كه ما او را از نطفه اى (بى مقدار) آفريديم؟ پس اينك ستيزه جويى آشكار شده است.
🍃و براى ما مثلى آورد و آفرينش خود را فراموش كرد؛ گفت: چه كسى اين استخوان ها را در حالى كه پوسيده است زنده خواهد كرد؟
🍃(به او) بگو: همان كسى كه بار اول آن را آفريد، (بار ديگر) آن را زنده خواهد كرد و او بر هر آفريده اى آگاه است.
🍃(اوست) آن كه براى شما از درخت سبز، آتش آفريد پس هرگاه بخواهيداز آن آتش مى افروزيد.
🔵يكى از مشركان، قطعه استخوان پوسيده اى را در برابر پيامبر اكرم صلى الله عليه وآله كرد و بر زمين ريخت و گفت: چه كسى اين استخوان هاى پوسيده را زنده مى كند؟
اين آيات در پاسخ اين شبهه و سؤال نازل شد.(629)
🔷مقصود از درخت در اين آيه، دو نوع چوب آتش زنه به نام مَرخ و عَفار است كه عرب ها با زدن يكى به ديگرى جرقه توليد مى كردند، درست مانند كبريت هاى امروزى.(630)
🔷تهيه آتش از درخت سبز، مثالى است كه عوام مى فهمند ودانشمندان نيز به خاطر ذخيره شدن انرژى در درخت، راه علمى آن را به دست مى آورند. «من الشجر الاخضر نارا»
-----
629) تفسير نورالثقلين.
630) تفسير راهنما.
🔹- اگر انسان به ياد ضعف و حقارت خود باشد، هرگز گردنكشى نمى كند. "أولم ير الانسان"
🔹- توجّه به آفرينش انسان از نطفه، ايمان به معاد را در انسان تقويت مى كند. «من نطفة»
🔹- بدتر از اصل خصومت، آن است كه خصومت شديد و آشكارا باشد. «خصيمٌ مبين»
🔹- ستيزه جوئى انسان با خدا، دور از انتظار و شگفت آور است. «فاذا هو خصيمٌ» (كلمه «اذا» براى كار غير منتظره به كار مى رود.)
🔹- نقل و بيان افكار باطل براى پاسخگوئى به آن مانعى ندارد. «ضرب لنا مثلاً»
🔹- ريشه ى بسيارى از اشكالات در مورد قدرت خداوند، توجّه نكردن به نمونه هاى مشابه و فراموش كردن سوابق است. «و نسى خلقه»
🔹- منكران معاد برهان ندارند، هر چه هست استبعاد است. «مَن يحيى العظام؟»
🔹- آزادى در اسلام به قدرى است كه منكران خدا و معاد با كمال شهامت در برابر رهبر مسلمانان با صراحت حرف خود را مى زنند. «مَن يحيى العظام»
🔹- سؤال مانعى ندارد، آن چه بد است انگيزه هاى لجوجانه و مغرورانه است. «مَن يحيى العظام»
🔹- ريشه ى بعضى از اشكالات عقيدتى، مقايسه ميان قدرت انسان با خداوند است. «مَن يحيى العظام»
🔹- شبهات عقيدتى بايد پاسخ داده شود، گرچه القاى شبهه از يك نفر باشد. «قال... قل»
🔹- معاد جسمانى است. «يحيى العظام»
🔹- معاد به دو چيز نياز دارد: يكى قدرتِ خدا در آفريدن دوباره انسان ها و ديگرى علم او به عملكرد مردم. اين آيه به هر دو اشاره مى كند؛ «أنشأها اوّل مرّة» نشانه ى قدرت او و «هو بكلّ شى ء عليم» نشانه ى علم اوست.
🔹- خداوند جمع ميان اضداد مى كند، آب و آتش كه با يكديگر سازگارى ندارند. «من الشجر الاخضر نارا»
⚘ @Nahjolbalaghe2
#تفسیرقرآن
قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
⚘ eitaa.com/joinchat/3325624337C718d94f441
💥
✨ #بِسْمِاللهِالرَّحْمنِالرَّحِيم✨
✨أَوَلَيْسَ الَّذِي خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ بِقَادِرٍ عَلَي أَنْ يَخْلُقَ مِثْلَهُم بَلَي وَهُوَ الْخَلَّاقُ الْعَلِيمُ (81)
/یس
🍃آيا كسى كه آسمان ها و زمين را آفريد، توانا نيست كه مثل آنها را بيافريند؟ آرى، (مى تواند) و او آفريدگار بسيار داناست.
🔵انسان مركّب از جسم و روح است؛ جسم انسان با مرگ متلاشى مى شود و در حال حيات نيز دائماً در حال تغيير است، ولى روح و شخصيّت انسان ثابت است. در قيامت روح انسان همان روح دنيوى است، ولى جسم انسان در قالبى مشابه قالب جسم دنيوى او مى باشد. «يخلق مثلهم»
🔷- گاهى بايد سؤال را با سؤال جواب داد. «مَن يحيى العظام... أوليس الّذى...»
🔷- سؤال راهى است براى بيدار كردن وجدان ها. «أوليس الّذى...»
🔷- در گفتگو با منكران، از مسائل كوچك آغاز كنيم تا به مسايل بزرگ برسيم. (مثال اول نطفه بود، مثال بعد درخت سبز و مثال سوم آفرينش آسمان ها.) «خلق السموات»
🔷- چون كه صد آمد نود هم پيش ماست. كسى كه آسمان ها و زمين را آفريد مى تواند انسان ها را هم بیافريند. «خلق السموات... بقادر»
🔷- كار او خلق كردن است، چه در دنيا و چه در قيامت. «هو الخلاّق»
🔷- دليل معاد، علاوه بر حكمت و عدالت الهى، داشتن قدرت و علم او بر اعمال انسان هاست. «هو الخلاّق العليم»
⚘ @Nahjolbalaghe2
#تفسیرقرآن
قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
✨ #بِسْمِاللهِالرَّحْمنِالرَّحِيم✨ ✨ وَنُمَكِّنَ لَهُمْ فِي الْأَرْضِ وَنُرِي فِرْعَوْنَ وَهَامَ
✨
✨ #بِسْمِاللهِالرَّحْمنِالرَّحِيم✨
✨وَأَوْحَيْنَا إِلَي أُمِّ مُوسَي أَنْ أَرْضِعِيهِ فَإِذَا خِفْتِ عَلَيْهِ فَأَلْقِيهِ فِي الْيَمِّ وَلَا تَخَافِي وَلَا تَحْزَنِي إِنَّا رَادُّوهُ إِلَيْكِ وَجَاعِلُوهُ مِنَ الْمُرْسَلِينَ (7)
✨ فَالْتَقَطَهُ آلُ فِرْعَوْنَ لِيَكُونَ لَهُمْ عَدُوّاً وَحَزَناً إِنَّ فِرْعَوْنَ وَهَامَانَ وَجُنُودَهُمَا كَانُوا خَاطِئِينَ (8)
/قصص
🍃و ما به مادر موسى الهام كرديم كه او را شير بده، پس هرگاه (از فرعونيان) براو بيمناك شدى، او را (در جعبه اى گذاشته و) به دريا بيفكن و (از اين فرمان) مترس و (از دوريش) غمگين مباش، (زيرا) ما او را به تو بازمى گردانيم و او را از پيامبران قرار مى دهيم.
پس (مادر موسى چنان كرد، چيزى نگذشت كه) فرعونيان، او را (ديده و از آب) برگرفتند تا سرانجام، دشمن و مايه اندوهشان گردد. همانا فرعون و هامان و سپاهيانشان خطاكار بودند.
🔴به فرعون گفته شده بود كه امسال كودكى به دنيا مى آيد كه اگر بزرگ شود تو را سرنگون مى كند. او دستور داد تمام نوزادانى را كه به دنيا مى آيند بكشند؛ امّا همين كه موسى به دنيا آمد، خداوند به مادرش الهام كرد كه او را شير دهد، آنگاه در صندوقى گذارده و به دريا اندازد.
در اين آيه نسبت به مادر حضرت موسى، دو امر، دو نهى و دو بشارت آمده است:
🔹 دو امر: «اَرضعيه - اَلقيه»، دو نهى:
🔸 «لاتخافى - لاتحزنى»، دو بشارت:
🌹 «رادّوه - جاعلوه»
🌿كلمه «خوف»، در مورد احتمال خطر و كلمه «حُزن» در مورد نگرانى قطعى بكار مى رود.(25)
🌿مراد از دريا در اين آيه، رود عظيم نيل در كشور مصر است كه به جهت بزرگى و عظمت، دريا خوانده شده و كاخ فرعون در ساحل آن بنا شده بود.
وقتى خداوند بخواهد، دشمن انسان نيز مأمن و ملجأ او مى شود. «التقطه آل فرعون» (عدو شود سبب خير، گر خدا خواهد.)
گر نگهدار من آن است كه من مى دانم
شيشه را در بغل سنگ نگه مى دارد.
25) تفسير الميزان.
🔷- در اضطراب ها و بن بست ها، خداوند بهترين هادى و حامى مؤمنان است.«اوحينا»
🔷- زن نيز مى تواند مورد الهام الهى قرار گيرد. «اوحينا الى امّ موسى»
🔷- نزول امدادهاى غيبى با بهره گيرى از امكانات مادّى منافاتى ندارد. شيردادن و در صندوق گذاردن، منافاتى با توكّل ندارد. «ارضعيه»
🔷- در هيچ شرايطى نبايد شير مادر را از فرزند دريغ داشت. «ارضعيه»
🔷- در دستورهاى الهى اسرارى نهفته است كه شايد در نظر ابتدايى، معقول نيايد. «القيه فى اليم»
🔷- در راه اجراى فرامين الهى، نه از چيزى بترسيم و نه نسبت به مسئله اى نگران باشيم. «لاتخافى و لاتحزنى»
🔻(مادر موسى دو نگرانى داشت: يكى ترس از كشته شدن فرزند و ديگرى غم فراق او، كه خداوند هر دو را همان گونه كه در آيات بعد خواهيم خواند به نحو احسن جبران فرمود.)
🔷- آنچه در راه خداوند داده شود، به بهترين وجه باز مى گردد. «القيه - رادّوه، جاعلوه من المرسلين»
🔷 (مادر موسى به فرمان خداوند فرزندش را رها كرد،خداوند هم او را برگرداند و هم به مقام نبوّت رساند.)
🔷- خداوند، اخبارى از غيب را در اختيار افرادى كه بخواهد قرار مى دهد. «جاعلوه من المرسلين»
🔷- فرعون واسطه نجات موسى از دريا شد، وسرانجام به دست او در همان دريا غرق گرديد. «التقطه آل فرعون ليكون لهم عدوّاً وحزنا»
💥 (آرى، خدا مى تواند نوزاد بى دست وپا را در دريا حفظ كند، ولى انسان صاحب دست وپا را غرق سازد)
🔷- خواست انسان در مقابل اراده ى الهى بى اثر است. «ليكون لهم عدوّاً و حزنا»
🌻فرعون گمان كرد كه هديه اى براى او رسيده است؛ امّا خداوند اراده فرموده بود كه دشمنش را در دامان او بپروراند.
🔷- فرعون و وزير و لشكريانش طرح دادند و عمل كردند، ولى تدبير خداوند همه ى آنها را خنثى كرد. «كانوا خاطئين»
🔷- طرّاح، مشاور، آمر ومباشر، همگى به نوعى در جرم شريكند. «كانوا خاطئين»
⚘ @Nahjolbalaghe2
#تفسیرقرآن
قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
✨ #بِسْمِاللهِالرَّحْمنِالرَّحِيم✨ ✨ وَنُمَكِّنَ لَهُمْ فِي الْأَرْضِ وَنُرِي فِرْعَوْنَ وَهَامَ
✨
✨ #بِسْمِاللهِالرَّحْمنِالرَّحِيم✨
✨وَحَرَّمْنَا عَلَيْهِ الْمَرَاضِعَ مِن قَبْلُ فَقَالَتْ هَلْ أَدُلُّكُمْ عَلَي أَهْلِ بَيْتٍ يَكْفُلُونَهُ لَكُمْ وَهُمْ لَهُ نَاصِحُونَ (12)
/قصص
🍃و ما (به دهان گرفتن سينه ى) زنان شيرده را از پيش بر او ممنوع كرديم، پس (خواهر موسى كه مأموران را در جستجوى دايه ديد) گفت: آيا مى خواهيد شما را بر خانواده اى راهنمايى كنم كه سرپرستى او را براى شما بپذيرند و براى او خيرخواه باشند؟
🔹«مراضع» جمع «مرضع»، يعنى زنان شيرده و دايه.
🔷- اگر خداوند نخواهد، تشكيلات عريض و طويلى همچون دستگاه فرعون نيز از تأمين غذاى يك كودك عاجز مى ماند. «حرّمنا»
🔷- ابتدايى ترين كارها مثل مكيدن نوزاد نيز با اراده ى الهى است و اگر او نخواهد، اتّفاق نخواهد افتاد. «حرّمنا»
🔷- رضاع و سپردن نوزاد به دايه براى شيردادن، سابقه اى تاريخى و طولانى دارد. «المراضع»
🔷- وقتى سر انسان متكبّر به سنگ خورد، راهنمايى و پيشنهاد ديگران، حتّى يك فرد ناشناس را نيز به راحتى مى پذيرد. «فقالت هل ادلّكم»
🔷- پيشنهادات خود را در رابطه با چيزى كه حساسيّت برانگيز است، به طور عادّى مطرح كنيم. «هل ادلّكم»
🔷- در برابر دشمن بايد زيرك بود. (خواهر موسى، نامى از مادر به ميان نياورد و نگفت: «على اُمّه»، بلكه آن را به صورت ناشناس ذكر كرد.) «على اهل بيتٍ»
🔷- نيازمندى هاى نوزاد، منحصر در غذا نيست، بلكه او به خانواده و كانون محبّت نيز احتياج دارد؛ لذا خواهر موسى سخن از سرپرستى همه جانبه كرد، نه تنها تغذيه. «يكفلونه»
🔷- پيش نهادهاى خود را به گونه اى مطرح كنيم كه مخاطب، آن را به نفع خود بداند. «يكفلونه لكم»
🔷- كفالتى ارزشمند است كه با خيرخواهى و محبّت همراه باشد. «يكفلونه لكم و هم له ناصحون»
⚘
@Nahjolbalaghe2
#تفسیرقرآن
قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
✨ #بِسْمِاللهِالرَّحْمنِالرَّحِيم✨ ✨ وَنُمَكِّنَ لَهُمْ فِي الْأَرْضِ وَنُرِي فِرْعَوْنَ وَهَامَ
✨
✨ #بِسْمِاللهِالرَّحْمنِالرَّحِيم✨
✨فَرَدَدْنَاهُ إِلَي أُمِّهِ كَيْ تَقَرَّ عَيْنُهَا وَلَا تَحْزَنَ وَلِتَعْلَمَ أَنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ وَلَكِنَّ أَكْثَرَهُمْ لَا يَعْلَمُونَ (13)
/قصص
پس ما (اين گونه) او را به مادرش باز گردانيديم تا روشنى چشم او باشد و غم نخورد و بداند كه همانا وعده الهى حقّ است، ولى بيشتر مردم نمى دانند.
🍃گاهى اوقات عناوين براى انسان، مزاحم و مانعند. مثلاً در اين ماجرا مادر موسى پذيرفت كه به عنوان دايه فرزندش را شير دهد؛ زيرا عنوان مادر، سبب قتل فرزند وآزار مادر مى شد.
🔵- وعده هاى الهى تخلّف ندارد. در آيه ى هفتم خداوند وعده داد كه نوزاد را به مادر برگرداند و در اين آيه مى خوانيم كه او را برگرداند. «انّا رادّوه اليك - رددناه الى اُمّه»
🔷- نوزاد، نور چشم مادر است. «كى تَقَرّ عينها»
🔷- براى اهل حقّ، اهداف مهم است، نه عناوين. «رددناه الى اُمّه» سرانجام، فرزند به آغوش مادر بازگشت گرچه اين بار، مادر به عنوان دايه استخدام شد؛ ولى عنوان مهم نيست، برگشتن نوزاد مهم است.
🔷- مادر به واسطه ى ارتباط عميق با فرزند، بيشترين نقش را در زندگى او دارد. «الى اُمّه» (در اين جا نامى از پدر موسى به ميان نيامده است.)
🔷- عاقبت، سختى ها بسر آمده و فراق به وصال خواهد انجاميد. «رددناه الى اُمّه كى تَقَرّ عينها» (پس از مدّت ها نگرانى و غم، سرانجام خداوند، موسى را به مادر بازگرداند. «اِنّ مع العسر يسرا»)
🔷- اگر خداوند بخواهد، يك فرد، مايه ى اميد و نور چشم دو گروه مخالف (خاندان فرعون و خاندان موسى) مى شود. «قُرّة عينٍ لى ولك - تَقَرّ عينها»
🔷- انبساط و شادى، حزن و اندوه، در بينايى انسان تأثير دارد. «تَقَرّ عينها» چنانكه در آيه ى 84 سوره ى يوسف، مى خوانيم: دورى حضرت يوسف، باعث نابينايى حضرت يعقوب گرديد. «وابيَضّت عيناه من الحُزن»
🔷- ايمان به خداوند داراى مراحل و درجاتى است. مادر موسى بانويى مؤمنه بود، «رَبَطنا على قلبها لتكون من المؤمنين» امّا يك مؤمن نيز بايد به مرحله ى يقين و علم عميق برسد. «لتَعلم أنّ وعد اللّه حقّ»
🔷- فلسفه و دليل بعضى حوادث، درك حقّانيّت وعده هاى الهى است. «لتَعلم أنّ وعد اللّه حقّ»
🔷- اكثر مردم ظاهربين هستند و دركى از اسرار حكيمانه ونقشه هاى مدبّرانه ى خداوند ندارند. «اكثرهم لايعلمون»
⚘ @Nahjolbalaghe2
#تفسیرقرآن
قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
✨ ✨ #بِسْمِاللهِالرَّحْمنِالرَّحِيم✨ ✨وَلَمَّا بَلَغَ أَشُدَّهُ وَاسْتَوَي آتَيْنَاهُ حُكْماً
✨
✨ #بِسْمِاللهِالرَّحْمنِالرَّحِيم✨
✨وَدَخَلَ الْمَدِينَةَ عَلَي حِينِ غَفْلَةٍ مِّنْ أَهْلِهَا فَوَجَدَ فِيهَا رَجُلَيْنِ يَقْتَتِلَانِ هَذَا مِن شِيعَتِهِ وَهَذَا مِنْ عَدُوِّهِ فَاسْتَغَاثَهُ الَّذِي مِن شِيعَتِهِ عَلَي الَّذِي مِنْ عَدُوِّهِ فَوَكَزَهُ مُوسَي فَقَضَي عَلَيْهِ قَالَ هَذَا مِنْ عَمَلِ الشَّيْطَانِ إِنَّهُ عَدُوٌّ مُّضِلٌّ مُّبِينٌ (15)
/قصص
🍃وموسى وارد شهر شد، در حالى كه مردم (از ورودش) بى خبر بودند، پس در آنجا به دو مرد برخورد كه با يكديگر نزاع مى كردند، اين يكى از طرفدارانش و آن (ديگرى) از دشمنانش بود. پس آن كه از پيروان موسى بود، از او در برابر دشمنش يارى خواست. پس موسى (به حمايت از دوست خود) مُشتى بر او زد كه كار او را ساخت (و با همان مشت كشته شد)، موسى (از اين پيشامد تكانى خورد و) گفت: اين از كار شيطان بود، همانا او دشمن گمراه كننده ى آشكارى است.
🔵ظاهراً حضرت موسى قبل از نبوّتش، بيرون از شهر زندگى مى كرده است و اين يا به خاطر حركات انقلابى او بوده كه در آنجا بسر مى برده و يا به خاطر اين كه كاخ فرعون كه موسى عليه السلام در آن زندگى مى كرده، خارج از شهر قرار داشته است.
❓سؤال: اگر پيامبران خدا معصومند، پس مشت زدن و آدم كشتن موسى عليه السلام چه توجيهى دارد و چگونه تفسير مى شود؟
✅پاسخ: كلمه ى «هذا» در جمله ى «هذا من عمل الشيطان» به نزاع و ستيز آن دو مرد اشاره دارد نه به عمل حضرت موسى، يعنى ايجاد اين درگيرى كار شيطان است.
🔻حضرت موسى قصد كشتن آن مرد را نداشت و فقط به خاطر دفاع از يك مؤمنى دست به اين كار زد. از اين روى خداوند از قتل او انتقاد نكرده و در جاى ديگر مى فرمايد: «و قَتَلت نفساً فنجّيناك من الغَمّ»(26) تو يكى از فرعونيان را به قتل رساندى ودچار غم واندوه شدى و ما تورا از غم نجات داديم.
-----
26) طه، 40.
🔷- مصلحان جامعه بايد گاهى به صورت ناشناس و غير رسمى، بدون نام و عنوان در ميان مردم حاضر شوند. «دخل المدينة على حين غفلة من اهلها»
🔷- حضرت موسى قبل از نبوّت نيز داراى يار و پيرو بود. «مِن شيعته»
🔷- گرچه موسى بزرگ شده ى كاخ فرعون بود، ولى مردم مستضعف به خاطر تفكّر ومنش، او را حامى و رهبر خود مى دانستند. «فاستغاثه»
🔷- دفاع و حمايت از مظلومان، شيوه ى اولياى الهى است. «فوَكَزه موسى »
🔷- انبيا، افرادى با غيرت، جوانمرد، مظلوم نواز وظلم ستيز بوده اند.
«فاستغاثه... فوكزه موسى »
🔷- مردان خدا در صورت لزوم بادشمن درگير مى شدند و از زور بازو بهره مى بردند. «فوَكَزه موسى»
⚘ @Nahjolbalaghe2
#تفسیرقرآن
قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
✨ ✨ #بِسْمِاللهِالرَّحْمنِالرَّحِيم✨ ✨وَلَمَّا بَلَغَ أَشُدَّهُ وَاسْتَوَي آتَيْنَاهُ حُكْماً
✨
✨ #بِسْمِاللهِالرَّحْمنِالرَّحِيم✨
✨قَالَ رَبِّ إِنِّي ظَلَمْتُ نَفْسِي فَاغْفِرْ لِي فَغَفَرَ لَهُ إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ (16)
/قصص
🍃(موسى) گفت: پروردگارا! همانا من به خويشتن ستم كرده ام، پس مراببخش، پس (خداوند) او را آمرزيد به درستى كه او آمرزنده ى مهربان است.
❓سؤال: جمله ى «ظَلمتُ نَفسى» به خودم ظلم كردم، از زبان كسى كه به پيامبرى مى رسد چه معنايى دارد؟
✅پاسخ: مراد از ظلم به خود در اينجا، گرفتار شدن به آثار اجتماعى قتل غير عمد است، نه گناه، تا با مقام عصمت منافات داشته باشد. زيرا خداوند، موسى را مخلَص مى داند؛ «اِنّه كانَ مُخلَصاً»(27) و كسى كه به اين درجه نائل گرديد ديگر گناه نمى كند، زيرا شيطان اقرار كرده كه قدرت نفوذ در مخلصين را ندارد. «فَبِعزّتِك لاُغويّنّهم اَجمَعين . اِلاّ عبادكَ منهُم المخلَصين»(28)
27) مريم، 51.
28) ص، 82 - 83.
🔷- در دعا، خداوند را با كلمه مباركه ى «ربّ» بخوانيم. «قال ربّ»
🔷- هر چند كار خلاف، عمدى نباشد ولى نبايد از آثار طبيعى و وضعى آن غافل بود. «ظَلمتُ نفسى» (حضرت موسى به قصد نجات يك مؤمن وارد صحنه شد و ناخواسته مرتكب قتل گرديد و در واقع گناهكار به حساب نمى آمد؛ امّا اين عمل، كار او را دشوار كرد و اين يك آفت بود.)
🔷- افراد صالح حتّى در برابر كجى هاى غير عمدى نيز بلافاصله استغفار مى كنند و از تبعات آن دورى مى گزينند. «فاغفرلى»
(حضرت موسى با استغفار خود چند چيز را از خداوند درخواست كرد، هم محو آثار اجتماعى كار خود را، هم برطرف شدن نگرانى از آينده را و هم دفع توطئه هاى انتقام جويانه ى فرعونيان را.)
🔷- دعاى انبيا مستجاب است. «فَغَفرلَه»
⚘ @Nahjolbalaghe2
#تفسیرقرآن
قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
✨ ✨ #بِسْمِاللهِالرَّحْمنِالرَّحِيم✨ ✨فَأَصْبَحَ فِي الْمَدِينَةِ خَائِفاً يَتَرَقَّبُ فَإِذَا
✨
✨ #بِسْمِاللهِالرَّحْمنِالرَّحِيم✨
✨فَلَمَّا أَنْ أَرَادَ أَن يَبْطِشَ بِالَّذِي هُوَ عَدُوٌّ لَّهُمَا قَالَ يَا مُوسَي أَتُرِيدُ أَن تَقْتُلَنِي كَمَا قَتَلْتَ نَفْساً بِالْأَمْسِ إِن تُرِيدُ إِلَّا أَن تَكُونَ جَبَّاراً فِي الْأَرْضِ وَمَا تُرِيدُ أَن تَكُونَ مِنَ الْمُصْلِحِينَ (19)
/قصص
🍃پس چون (موسى) خواست به آن كسى كه دشمن هر دوى آنها بود حمله كند (و با او درگير شود، او) گفت: اى موسى! آيا تصميم گرفته اى كه مرا (هم) به قتل برسانى، همان گونه كه ديروز (نيز) انسانى را كُشتى؟! تو جز زورگويى در روى زمين هدفى ندارى و نمى خواهى كه از مصلحان باشى.
🔵كلمه ى «بَطش» به معناى خشم همراه با شدّت و قدرت است.
🔷- انتقاد از خلاف دوستان، نبايد سبب رها كردن و حمايت نكردن از حقّ آنان شود. (با اين كه حضرت موسى در آيه ى قبل با جمله ى «اِنّك لغوىّ مبين» از يار خود انتقاد كرد؛ ولى باز هم تصميم به حمايت از او گرفت) «أرادَ أن يَبطش»
🔷- در همه جا موعظه كارساز و كافى نيست، گاهى زور و قدرت لازم است. «أراد أن يَبطش»
(«وقار» به معناى وارفتگى و بى حالى نيست، حضرت موسى دو روز پى در پى درگيرى خيابانى داشت.)
🔷- در نظام استكبارى، فرعون كه نوزادان معصوم را عمداً به قتل مى رساند، خدا خوانده مى شود! ولى موسى كه بدون قصد قتل به دشمن كافر ضربه اى وارد مى كند و منجر به مرگ او مى شود، جبّار معرّفى مى شود!! «تَكون جبّاراً فى الارض»
⚘ @Nahjolbalaghe2
#تفسیرقرآن
قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
✨ ✨ #بِسْمِاللهِالرَّحْمنِالرَّحِيم✨ ✨فَلَمَّا أَتَاهَا نُودِي مِن شَاطِئِ الْوَادِي الْأَيْمَ
🍃
✨ #بِسْمِاللهِالرَّحْمنِالرَّحِيم✨
✨وَأَنْ أَلْقِ عَصَاكَ فَلَمَّا رَآهَا تَهْتَزُّ كَأَنَّهَا جَانٌّ وَلَّي مُدْبِراً وَلَمْ يُعَقِّبْ يَا مُوسَي أَقْبِلْ وَلَا تَخَفْ إِنَّكَ مِنَ الْآمِنِينَ (31)
/قصص
🍃و (از تو مى خواهم) اين كه عصايت را بيفكنى! پس چون (موسى عصا را انداخت ناگهان) مشاهده كرد كه آن (عصا) چنان جست و خيز مى كند كه گويا مارى چالاك و كوچك است، پشت كنان فرار كرد و به عقب (هم) نگاه نكرد! (به او ندا رسيد كه) اى موسى! پيش بيا و نترس، همانا تو درامان هستى.
🔷- خداوند از هر چيز مى تواند معجزه اى بيافريند. «اَلقِ عصاك... كانّها جانّ»
🔷- براى انجام مأموريّت هاى بزرگ، بايد برنامه را قبلاً تمرين و تكرار كرد. «اَلقِ عصاك» (حضرت موسى مى بايست ابتدا خود، معجزه را ببيند تا بتواند آن را در برابر ديگران تكرار نمايد.)
🔷- انبيا در جنبه ى بشرى، همچون ساير انسان ها نسبت به امورى، دغدغه و ترس داشته اند. «لاتَخَف»
⚘ @Nahjolbalaghe2
#تفسیرقرآن
قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
✨ ✨ #بِسْمِاللهِالرَّحْمنِالرَّحِيم✨ ✨وَقَالَ فِرْعَوْنُ يَا أَيُّهَا الْمَلَأُ مَا عَلِمْتُ لَ
✨
✨ #بِسْمِاللهِالرَّحْمنِالرَّحِيم✨
✨وَاسْتَكْبَرَ هُوَ وَجُنُودُهُ فِي الْأَرْضِ بِغَيْرِ الْحَقِّ وَظَنُّوا أَنَّهُمْ إِلَيْنَا لَا يُرْجَعُونَ (39)
/قصص
🍃او (فرعون) و سپاهيانش به ناحقّ در زمين تكبّر ورزيدند و پنداشتند كه آنان به سوى ما بازگردانده نمى شوند.
🔴استكبار و مستكبر
در طول تاريخ، افراد مغرور و متكبّرى بوده اند كه خودشان را محور و مركز همه چيز مى پنداشتند. در اين سوره فرعون مى گويد: «ما علمتم لكم من اله غيرى» من جز خودم براى شما معبودى سراغ ندارم و هنگامى كه ساحران به موسى ايمان آوردند گفت: «آمنتم به قبل أن آذن لكم» آيا بدون اجازه ى من به موسى ايمان آورده ايد.
فرعون توقّع دارد كه هيچ كس بدون اجازه ى او، هيچ عقيده اى نداشته باشد. امروز نيز فرعون ها، ابرقدرت هايى هستند كه مى خواهند خود را محور فرهنگ، سياست، اقتصاد و صاحب اختيار جهان بدانند.
🔻 مستكبران گاهى براى قدرت نمايى، فرد يا گروه يا كشورى را نابود مى كنند يا مورد لطف قرار مى دهند. نظير نمرود كه به حضرت ابراهيم گفت: «اَنا اُحيى و اُميت»(60) حيات و مرگ اين مردم به دست من است، هر كه را بخواهم مى كشم و هر كه را بخواهم از زندان آزاد مى كنم.
🔻 مستكبران، گاهى زرق و برق و جلوه هاى مادّى را به رخ مردم مى كشند، همان گونه كه فرعون مى گفت: «أليس لى مُلك مصر وهذه الانهار تجرى من تحتى»(61)
آيا حكومت مصر از آنِ من نيست؟ آيا نمى بينيد كه اين نهرها از زير كاخ من جارى است؟
🔻مستكبران، گاهى با ارعاب، مردم را به تسليم وادار مى كنند. فرعون به ساحرانى كه به موسى ايمان آوردند گفت: «لاُقطّعنّ أيديكم و أرجُلكم من خلاف»(62)
من دست و پاى شما را بر خلاف يكديگر قطع مى كنم.
🔻مستكبران، گاهى با مانور وخودنمايى، مردم ساده لوح را فريفته ى خود مى كنند. قارون به گونه اى در كوچه وبازار راه مى رفت كه مردم دنياپرست، آه از دل كشيده و مى گفتند: اى كاش براى ما نيز آنچه براى قارون است وجود داشت.(63)
🔻مستكبران، گاهى با تطميع مى خواهند مغزها و فكرها را بخرند. چنانكه فرعون به ساحران گفت: اگر آبروى موسى را بريزيد، من به شما پاداش بزرگى مى دهم وشما را از مقرّبان دربارم قرار مى دهم.(64)
🔻مستكبران، گاهى با سفرهاى خود دل ها را متزلزل مى كنند. قرآن مى فرمايد: گردش كفّار در شهرها تورا مغرور نكند.(65)
🔻 مستكبران گاهى با تحقير ديگران جنگ روانى به راه مى اندازند و به طرفداران انبيا نسبت هاى ناروا مى دهند و آنان را اراذل و اوباش مى خوانند.(66)
🔻مستكبران، گاهى با ايجاد ساختمان هاى بلند و رفيع، دلربايى مى كنند. فرعون به وزيرش هامان گفت: برجى براى من بساز تا از آن بالا روم و خداى موسى را ببينم!(67)
واقعاً قرآن چقدر زنده است كه خلق و خوى و رفتار و كردار زشت مستكبران را به گونه اى ترسيم كرده كه با زمان ما نيز قابل تطبيق است.
60) بقره، 258.
61) زخرف، 51.
62) اعراف، 124.
63) قصص، 79.
64) اعراف، 114.
65) آل عمران، 196.
66) شعراء، 111.
67) غافر، 36.
🔹- مردم از دين حاكمان پيروى مى كنند. «استكبر هو و جنوده»
🔹- معيار ستايش ها و انتقادهاى قرآن، حقّ است. «بغير الحقّ»
🔹- غفلت از گذرا بودن دنيا و گمان به جاودانگى، زمينه ساز خوى استكبارى است. «وظنّوا أنّهم الينا لا يرجعون»
🔹- عدم اعتقاد و توجّه به معاد و حساب، زمينه ى شكل گيرى استكبار است. «لايرجعون»
⚘ eitaa.com/Nahjolbalaghe2
#تفسیرقرآن
قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
✨ ✨ #بِسْمِاللهِالرَّحْمنِالرَّحِيم✨ ✨قُلْ فَأْتُوا بِكِتَابٍ مِّنْ عِندِاللَّهِ هُوَ أَهْدَي م
🍃
✨ #بِسْمِاللهِالرَّحْمنِالرَّحِيم✨
✨فَإِن لَّمْ يَسْتَجِيبُوا لَكَ فَاعْلَمْ أَنَّمَا يَتَّبِعُونَ أَهْوَاءهُمْ وَمَنْ أَضَلُّ مِمَّنِ اتَّبَعَ هَوَاهُ بِغَيْرِ هُدًي مِّنَ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ (50)
/قصص
🍃پس اگر (خواسته و پيشنهاد) تو را نپذيرفتند، بدان كه آنان پيرو هوس هاى نفسانى خويش اند و كيست گمراه تر از آن كس كه بدون (پذيرش حقّ و توجّه به) هدايت و رهنمون الهى، از هوس خود پيروى نمايد؟ همانا خداوند، قوم ستمگر را هدايت نمى كند.
🔵براى انسان سه دشمن معنوى شمرده اند:
🔻جلوه هاى دنيوى،
🔻 تمايلات نفسانى و
🔻وسوسه هاى شيطانى.
در اين ميان، دنيا و جلوه هاى آن همچون كليدى است كه با حركت به يك سوى، در را باز مى كند و با حركت به سوى ديگر مى بندد، يعنى هم مى توان از آن بهره ى خوب گرفت و هم مى توان آن را در راه بد بكار برد. وسوسه هاى شيطانى نيز - اگر چه نقش آفرين هستند ولى - انسان را به گناه مجبور نمى كنند، مضافاً بر اين كه، شيطان در دل اولياى خدا راه نفوذ و تسلّطى ندارد؛ امّا دشمن دوم كه از همه كارسازتر است، هواها و تمايلات نفسانى است كه خطرناك ترين دشمن انسان بشمار مى رود.(73)
73) تفسير اطيب البيان.
♦️- گاه هواپرستى (با تبليغات، توجيهات، مغالطه كارى و طرفدارى اكثريّت) چنان جلوه مى كند كه شناخت آن، بصيرت و دقّت لازم دارد. «فاعلم»
♦️- آنجا كه هدايت پذيرى نباشد، هواپرستى حاكم است. «لم يستجيبوا... يتّبعون اهوائهم»
♦️- منكران حقّ وهواپرستان، گمراه ترين مردم هستند. «من اضلّ ممّن اتّبع هواه»
♦️- هدايت واقعى، هدايتى است كه از علم و حكمت بى نهايت سرچشمه گرفته باشد. «هدىً من اللّه»
♦️- هواپرستى ظلم است و هواپرستان از هدايت الهى به دورند. «انّ اللّه لايهدى القوم الظالمين»
⚘ @Nahjolbalaghe2
#تفسیرقرآن