دکتر افسانه حسنوند عموزاده از پزشکان استان به علت ابتلا به کرونا جان باخت و نام خویش را به عنوان اولین شهید مدافع سلامت ایلام جاودانه کرد.
دکتر «افسانه حسنوند عموزاده» از پزشکان استان که در مراکز سلامت به مداوای بیماران کرونایی میپرداخت به علت ابتلا به این بیماری جان خود را از دست داد و به خیل همکاران شهیدش پیوست .
روحش شاد ، یادش گرامی ، راهش پر رهرو باد🌹
#لشکر_فرشتگان
#مدیون_شهدا_هستیم
#ﺁﺭﯼ_ﺩﻧﯿﺎ_ﺑﺪﺍﻥ_ﻭ_ﺑﻔﻬﻢ_ﮐﻪ_ﺳﺮﺯﻣﯿﻦ_ﻣﻦ_چه_شیرﺯﻧﺎﻧﯽ_ﺩﺍﺭﺩ
@NahnoSamidun
سیده مریم امجدی یکی از دختران خرمشهری بود که در شهریور ۱۳۵۹ و در هجوم ارتش عراق به خاک ایران ۱۷ سال داشت. او در جریان جنگ پا به پای مردان سرزمینش با یک اسلحه ژ ۳ دو خشابه و یک کلت رو در روی دشمن ایستاد. امجدی که دوران نوجوانی و جوانیاش مصادف با روزهای جنگ بوده، پس از انقلاب ضمن تحصیل در دبیرستان به عضویت حزب جمهوری اسلامی، جهاد سازندگی و بسیج مستضعفان خرمشهر درآمده و دورههای امدادگری و فنون نظامی را آموزش میبیند.
با شروع تهاجم عراق به خرمشهر، او در مشاغل مختلف از جمله امدادرسانی در بیمارستان دکتر مصدق، نگهداری از انبار مهمات مسجد جامع خرمشهر خدمت میکند و در این مدت گاهی نیز به خط مقدم جبهه میرود. همچنین در دوران جنگ خانواده وی هم به نوعی درگیر مسائل جنگ بودهاند؛ برادرش در جبهه حضور داشته و پدر وی هم که درگیر با مسائل جنگ و پشت جبهه بوده در اثر یک انفجار جان خود را از دست میدهد.
مریم امجدی زنجانی، رزمندهای دلیر و شجاع بود که در سن 17 سالگی تنها زن مسلح و خدمه توپ 106 به حساب میآمد پس از سال ها تحمل مشكلات جسماني ناشي از مجروحيت در جنگ تحميلي عراق عليه ايران، صبح چهارشنبه 6 مهر 1390 در بخش ICU بيمارستان بقيه الله الاعظم (عج) دار فاني را وداع گفت
#لشکر_فرشتگان
#مدیون_شهدا_هستیم
#ﺁﺭﯼ_ﺩﻧﯿﺎ_ﺑﺪﺍﻥ_ﻭ_ﺑﻔﻬﻢ_ﮐﻪ_ﺳﺮﺯﻣﯿﻦ_ﻣﻦ_چه_شیرﺯﻧﺎﻧﯽ_ﺩﺍﺭﺩ
@NahnoSamidun
لشکر فرشتگان( زنان شهیده)
سیده مریم امجدی یکی از دختران خرمشهری بود که در شهریور ۱۳۵۹ و در هجوم ارتش عراق به خاک ایران ۱۷ سال
. خاطرات اینبانوی مبارز( شهید سیده مریم امجدی ) در قالب کتابی با عنوان«پوتين هاي مريم» بهقلم فریبا طالشپور توسط انتشارات سوره مهر منتشر شده است.
#لشکر_فرشتگان
#مدیون_شهدا_هستیم
#ﺁﺭﯼ_ﺩﻧﯿﺎ_ﺑﺪﺍﻥ_ﻭ_ﺑﻔﻬﻢ_ﮐﻪ_ﺳﺮﺯﻣﯿﻦ_ﻣﻦ_چه_شیرﺯﻧﺎﻧﯽ_ﺩﺍﺭﺩ
@NahnoSamidun
🔴درباره شهیدهی نو عروس ۱۷شهریور چه میدانید؟
محبوبه اول شهید شد،بعد همسر شهید و بعددختر شهید شد.شهادت در دودمان آشتیانی با محبوبه شروع شد.
🔹شهیده محبوبه دانش آشتیانی متولد۱۳۴۰/۱۱/۲ در تهران بود که با آغاز حرکتهای انقلابی علیه حکومت پهلوی به جمع انقلابیون پیوست. ودر روز 17 شهریورماه سال1357 در میدان شهدادر17 سالگی به شهادت رسید
🔹مردها به محبوبه گفته بودند:«شما برو اینجا نمان.» محبوبه به آنها جواب داده بود:«اگر کار درستی است که زن و مرد ندارد. اگر کار غلطی است که شما هم نباید بروید.»
جملههای بالا بخشی از آخرین لحظههای زندگی محبوبه است.
همچنین نکته قابل توجه در خصوص شهید دانشآشتیانی این است که چند سال بعد نیز نامزد او (شهید حسن اجارهدار) و پدر بزرگوارش (شهید غلام رضا دانش) در حادثه هفتم تیرماه سال ۱۳۶۰ به شهادت رسیدند .
🔹درباره ویژگیهای اخلاقی محبوبه در کنار مبارزه و انقلابیگری، فعالیت علمی ممتازش، تسلط به معارف اسلامی، قرآن، نهجالبلاغه، صحیفهسجادیه و تفاسیربود.نظم،مهربانی، صداقت، وفای به عهد، وقتشناسی، استقلال فکری و پیگیری مستمرکارها و ذهن خلاق از جمله ویژگیهای او بود.
⏪درباره ماجرای ۱۷ شهریور آنچه که از روایت تاریح پنهان مانده فعالیت چشمگیر زنان در تظاهرات علیه شاه بوده است به طوریکه حتی بانوان زودتر از مردان به تظاهرات آمده و آنها را تشویق به مشارکت در راهپیمایی میکردند.
#لشکر_فرشتگان
#مدیون_شهدا_هستیم
#ﺁﺭﯼ_ﺩﻧﯿﺎ_ﺑﺪﺍﻥ_ﻭ_ﺑﻔﻬﻢ_ﮐﻪ_ﺳﺮﺯﻣﯿﻦ_ﻣﻦ_چه_شیرﺯﻧﺎﻧﯽ_ﺩﺍﺭﺩ
@NahnoSamidun
🚩 گاهی رنج و زحمت زنده نگهداشتنِ
خون شهید از خود شهادت کمتر نیست.
رنج سی ساله امام سجّاد (ع) و رنج چندین سالهی زینب کبری (س) از این قبیل است. رنج بُردند تا توانستند این خون را نگه بدارند. بعد از آن هم همه ائمّه علیهمالسّلام تا دوران غیبت، این رنج را متحمّل شدند. امروز، ما چنین وظیفهای داریم.
"امام خامنهای ۷۶/۲/۱۷"
#لبیک_یا_زینب
@NahnoSamidun
«شهید زهره بنیانیان»
در یک خانوادۀ مذهبی در شهر اصفهان به دنیا آمد. وی اوّلین فرزند خانواده بود. تا سن هفت سالگی در دامان مادری با تقوا و دیندار پرورش یافت. تحصیلات ابتدایی را در دبستان منیژه گذراند. سال اول متوسطه را، در دبیرستان شاهدخت آذر و سال سوم را به اصرار خودش به دبیرستان بهشت آیین که یکی از بهترین مدارس وقت بود. رفت و در واقع آشنایی با الفبای مذهب را از همین دوران دبیرستان آغازکرد. در آغاز راه بود که برای حفظ حجاب اسلامی به مدت دو هفته از رفتن به کلاس محروم ماند و بعد با تعهد والدین اجازۀ ورود به کلاس را پیدا کرد. در عصری که بی بند و باری برای هر دختری امتیاز بود. وی حجاب را برگزید و آشنایی با کُتب شهید مطهری و شریعتی را از همین دوران آغازکرد. در جلسات مذهبی شرکت و از آنجا به سوی سیاست کشیده شد. تا این که تغییرات عمیق رفتاری او خانواده را نگران ساخت. بعضی از اعضای نزدیک فامیل که این رفتار برایشان قابل قبول نبود. کم کم به او مُهر جنون زدند. وقتی شکاف عمیقی را بین خود و خانواده احساس کرد. با سرعت از آنها فاصله گرفت.
1⃣👈ادامه
لشکر فرشتگان( زنان شهیده)
«شهید زهره بنیانیان» در یک خانوادۀ مذهبی در شهر اصفهان به دنیا آمد. وی اوّلین فرزند خانواده بود. ت
ابتدا در قالب حجاب و پوشش اسلامی و بعد با رعایت موازین شرعی و به جا آوردن عبادات از جمله نماز شب که خیلی ها با آن بیگانه بودند انس و الفت گرفت و مطالعۀ قرآن که گاهی آن قدر وقت او را می گرفت که اطرافیان، حتی مادر را به تعجب وا می داشت. از آنجایی که در مسیر انقلاب زندگی و آزمایش های الهی قدم بر می داشت. تقدیر برایش آزمایش سختی را در نظرگرفت و با یک ازدواج ناخواسته و نا به هنگام در کورۀ امتحان الهی قرار گرفت. اواخر سال تحصیلی 54 ـ 55 با این که سال تحصیلی را به پایان نبرده بود. عازم کشور آلمان شد. در حالی که در فرودگاه اشک می ریخت و تقاضای ماندن داشت؛ ولی این تصمیمی بود که خانواده برایش گرفته بودند و شاید مسیر سرنوشت اینطور برایش رقم خورده بود. چرا که خداوند در قرآن می فرماید: «و چه بسا شما از چیزی کراهت دارید. در حالی که خیری در آن برای شما است.» بنا براین ناخواسته عازم سرزمینی شد که با او و هویت مذهبی اش بیگانه بود. در ایران خواهران و برادران کوچکش را از دیدن تلویزیون منع می کرد. و لی اکنون به جایی می رود که با فکر و ذهن و افکار مبارزه طلبانۀ او بسیار تضاد دارد. با این که می داند. این آرزوی بسیاری از دختران است. سفر به غرب، با همۀ امکانات زندگی رفاهی، آسایش، همسری ثروتمند. اما روح ناآرام او در پی این واژه ها نبود و اصلاً اقناع نمی شد. زیرا به چشمه حقیقتی متصل شده بود که آسایش را در پرتو مبارزه، فقر و ... لقاء الله می دید. نه چیز دیگر! هر دو هفته یک بار نامه هایش از آلمان برای مادر می رسید که حاکی از فشارهای روحی زیاد، ناهمگونی فرهنگ، ازدواجی ناموفق و اشک و آه و ناله بود. هر بار تقاضای کمک می کرد. تا اینکه تصمیم به یک حرکت نوین، یک آغازو یک انقلاب درونی گرفت. هنوز چند ماهی نگذشته بود که با دوستانش تماس گرفت وگفت: «از آنجا که راضی به این ازدواج نبودم. فتوای فسخ ازدواج توسط یکی از علماء صادر شد. پس از آن از طرف دوستان پیکی برایش فرستاده شد. پیک به او دستورالعمل رفتن به لبنان و پیوستن به مبارزین فلسطینی را داد و او اجرا کرد. سپس بعد از فلسطین عازم لبنان شد. در لبنان یک دوره آموزش نظامی دید و سپس در سال 1356 به ایران برگشت و دیگر نزد خانواده اش نرفت. در یکی از خانه هایی که پایگاهی برای عوامل انقلابی محسوب می شد. مستقر شد و در آنجا فعالیّت های خود را آغاز کرد. شرکت در جلسات مذهبی، سخنرانی، توزیع نوارها و کتب و اطلاعیه های امام در شهرهای اصفهان، قم، تهران و تشکیل کلاس های رزمی(تکواندو)از جمله فعّالیّت های مبارزاتی او بود
2⃣👈ادامه
لشکر فرشتگان( زنان شهیده)
ابتدا در قالب حجاب و پوشش اسلامی و بعد با رعایت موازین شرعی و به جا آوردن عبادات از جمله نماز شب که
سرانجام روزی همراه تنی چند از خواهران مبارز، توسط ساواک دستگیر شد. ولی با زیرکی خاصی، قبل از دستگیری تمام اطلاعیه ها را رد کرد و چون هیچ گونه مدرکی نداشتند. بعد از گذاشتن وثیقه آزاد شد. پس از آن با یکی از همرزمانش ازدواج کرد. مردی که همرنگ خودش بود و به خوبی او را درک می کرد. برای شروع یک زندگی جدید به خانه ای قدم گذاشت که با خانه پدری اختلاف اقتصادی و معیشتی فراوان داشت و همه زندگی جدید او یک اتاق قدیمی، یک چمدان کوچک لباس، یک فرش و چند پتو خلاصه می شد که در خانه پدرشوهرش بود. اما در عوض احساس آرامش می کرد و آن چیزی بود که مدت ها به دنبالش بود. مهرالسنۀ حضرت زهرا (سلام الله علیها) مَهریه اش بود و، وجه خرید عقد یک حلقه ساده بود. خطبه عقد که توسط یکی از آیات عظام وقت خوانده شد. حال با این اوصاف خوشبختی برای او به حد تمام روکرد. زیرا دنیایی که با تمام زر و زیورش به او رو آورده بود را کنار زده و خدا را با همۀ سادگی انتخاب کرده است.
عروج ملکوتی
«شهید زهره بنیانیان همچنان به مبارزات خودبرای پیش برد انقلاب ادامه می داد تا این که اردیبهشت 1358 از راه رسید و او در یک عملیات نظامی علیه گروهک های ضد انقلاب حضور پیدا کرد و در درگیری به شهادت رسید و این گونه بودکه پرونده پر تلاطم زندگی اش بسته شد.»
3⃣پایان
لشکر فرشتگان( زنان شهیده)
«شهید زهره بنیانیان» در یک خانوادۀ مذهبی در شهر اصفهان به دنیا آمد. وی اوّلین فرزند خانواده بود. ت
ستاره غروب کتابی ست ارزشمند که به زندگینامه این بانوی بزرگوار پرداخته است
کتاب ستاره غروب را، نشر شاهد در پاییز سال ۱۳۹۲ در مورد شهید زهره بنیانیان، در ۱۱۸ صفحه به چاپ رسانده است. این شهیده در سال ۱۳۳۶ در اصفهان متولد شد و باوجودی که بسیار سفر کرد و پختگی را به کمال رساند، در خاک اصفهان نیز به شهادت رسید
#لشکر_فرشتگان
#مدیون_شهدا_هستیم
#ﺁﺭﯼ_ﺩﻧﯿﺎ_ﺑﺪﺍﻥ_ﻭ_ﺑﻔﻬﻢ_ﮐﻪ_ﺳﺮﺯﻣﯿﻦ_ﻣﻦ_چه_شیرﺯﻧﺎﻧﯽ_ﺩﺍﺭﺩ
@NahnoSamidun
بیش از ۷ هزار #شهیده_زن در دوران دفاع مقدس
در دوران دفاع مقدس بیش از ۷ هزار شهیده زن، ۵ هزار و ۷۳۵ جانباز، ۳ هزار و ۷۵ جانباز بالای ۲۵درصد، ۱۷۱ آزاده، تقدیم اسلام و انقلاب کردهایم و حضور ۲ هزار و ۲۷۶ پزشک و ۲۲ هزار و ۸۰۷ امدادگر زن شاهد بزرگی بر نقشآفرینی ویژه زنان در پیروزی انقلاب و دفاع مقدس است
#زن_عفت_افتخار
#لشکر_فرشتگان
#مدیون_شهدا_هستیم
#ﺁﺭﯼ_ﺩﻧﯿﺎ_ﺑﺪﺍﻥ_ﻭ_ﺑﻔﻬﻢ_ﮐﻪ_ﺳﺮﺯﻣﯿﻦ_ﻣﻦ_چه_شیرﺯﻧﺎﻧﯽ_ﺩﺍﺭﺩ
@NahnoSamidun
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹این نامه را لیلا فقط بخونه...
🔆تقدیم به تمام لیلاهای صبورسرزمینم که ...
#لشکر_فرشتگان
#مدیون_شهدا_هستیم
#ﺁﺭﯼ_ﺩﻧﯿﺎ_ﺑﺪﺍﻥ_ﻭ_ﺑﻔﻬﻢ_ﮐﻪ_ﺳﺮﺯﻣﯿﻦ_ﻣﻦ_چه_شیرﺯﻧﺎﻧﯽ_ﺩﺍﺭﺩ
@NahnoSamidun
🌸🕊
شهیده عصمت پورانوری
در سال 98 به عنوان شهید شاخص زن کشورمان انتخاب شده است. وی که در سال 1341 در شهرستان دزفول متولد شد، در مبارزه علیه رژیم پهلوی شرکت داشت. بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، در تمامی جلسات عقیدتی ـ سیاسی که تشکیل میشد، شرکت میکرد.🌸🕊
بله، عصمت سال 1360 ازدواج کرد. یعنی همان سال که به شهادت رسید. همسرش پاسدار بود. ایشان خواستگاران زیادی داشت. آنقدری که ما دیگر خسته شده بودیم. عصمت هر بار با روی باز با خانوادههایشان برخورد میکرد. میخواست اعتقادات طرف مقابلش را خوب بسنجد. میگفت من میخواهم با کسی که به لحاظ اعتقادی بالاست، ازدواج کنم.🌸🕊
سبک ازدواج و زندگی خواهرم نمونهای کامل از سبک زندگی دینی است. بعد از خواستگاری همسرش و قبول ایشان مراسم خیلی سادهای برگزار شد. عصمت اهل قناعت بود. لباس عروسیاش مانتو و شلوار بود و یک چادر گلدار. شلواری را که همیشه استفاده میکرد شست و اتو کرد و همان را پوشید. به مادرم گفته بود من لباسهای مجلسی بیرون را نمیخواهم. همین لباس ساده را برای روز عروسیام میپوشم. برای عروسیاش آرایشگاه هم نرفت. فکر نمیکنم شما کسی را پیدا کنید که اینطور باشد. او به ظاهر توجه نمیکرد. همه حواسش به عرفان واعتقادات طرف مقابلش بود. طرز فکرش به سمت خدا و تعالی بود. اینها برایش خیلی مهم بود. سبک ازدواجش باید مورد توجه دختران امروز ما قرار بگیرد.
وی در تاریخ 19 آذر ماه سال 1360 در اثر بمباران هوایی بعثیها، در شهر دزفول به شهادت رسید.
#لشکر_فرشتگان
#مدیون_شهدا_هستیم
#ﺁﺭﯼ_ﺩﻧﯿﺎ_ﺑﺪﺍﻥ_ﻭ_ﺑﻔﻬﻢ_ﮐﻪ_ﺳﺮﺯﻣﯿﻦ_ﻣﻦ_چه_شیرﺯﻧﺎﻧﯽ_ﺩﺍﺭﺩ
@NahnoSamidun
هدایت شده از پایگاه خبری صامدون
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📌پیکر پاک شهید راه قدس «معصومه کرباسی» به حرم مطهر امام رئوف رسید.
#لبنان
#معصومه_کرباسی
🇮🇷@samedunkhabar
هدایت شده از پایگاه خبری صامدون
Shab3Fatemieh2-1402[04].mp3
7.99M
تنها زن رزمنده در عملیات بیت المقدس
فاطمهسادات نوابصفوی، فرزند شهید سیدمجتبی نوابصفوی از مبارزان جمعیت فدائیان اسلام است که در عملیات آزادسازی خرمشهر و عملیات بیت المقدس به عنوان تنها زن رزمنده دوشادوش مردان به مبارزه پرداخت.
#لشکر_فرشتگان
#مدیون_شهدا_هستیم
#ﺁﺭﯼ_ﺩﻧﯿﺎ_ﺑﺪﺍﻥ_ﻭ_ﺑﻔﻬﻢ_ﮐﻪ_ﺳﺮﺯﻣﯿﻦ_ﻣﻦ_چه_شیرﺯﻧﺎﻧﯽ_ﺩﺍﺭﺩ
@NahnoSamidun
لشکر فرشتگان( زنان شهیده)
تنها زن رزمنده در عملیات بیت المقدس فاطمهسادات نوابصفوی، فرزند شهید سیدمجتبی نوابصفوی از مبارزا
در زمان شهادت پدرش شهید نواب صفوی ۵ سال داشت و به علت مخالفت پدر با رژیم شاه تا این زمان شناسنامه نداشت. سال ها بعد مادرش «منیره سادات» با نام خانوادگی «میرلوحی» برای او شناسنامه گرفت و او توانست برای تحصیل به مدرسه برود.
فاطمه سادات پس از اخذ مدرک دیپلم با «سید ابوالحسن فاضل رضوی» ازدواج کرد و به دلیل مخالفت همسرش با رژیم شاه بود که در همان سال های اول زندگی متاهلی به روستای «بافتان» از توابع شهرستان زاهدان تبعید شد.
آنها بعد از ۷ سال زندگی در روستا و آموزش به کودکان روستایی، بر اثر بیماری فاطمه سادات به مالاریا به مشهد آمدند و پس از بهبود به یکی از روستاهای «جهرم» از توابع استان فارس رفتند.
فاطمه بعد از اتمام دوران تبعید، همراه با همسرش به تهران آمد و پس از چندی به دلیل مخالفت رژیم شاه با ورود آن ها به دانشگاه، برای ادامه تحصیل به خارج از کشور مهاجرت نمودند. فاطمه مدرک مهندسی کامپیوتر و سید ابوالحسن نیز مدرک مهندسی ماشین آلات صنعتی را اخذ کردند.
آنها در سال ۵۷ همراه با «ام هانی» دختر کوچک شان به ایران بازگشتند، اما مجدداً برای کمک به مردم لبنان به شهید چمران پیوستند و فاطمه در کنار شهید چمران در مبارزات چریکی زیادی شرکت کرد.
دو سال بعد همسر وی در منطقه کردستان به شهادت رسید و فاطمه با روحیه مبارزه طلبی که داشت در کنار رزمندگان انقلاب به مبارزه با رژیم غاصب بعثی پرداخت و در عملیات آزاد سازی خرمشهر به عنوان تنها زن مبارز شرکت کرد.
در خاطراتی که از برادر جانباز ایران خواه منتشر شده است در مورد حضور فاطمه سادات در عملیات بیت المقدس چنین آمده است: «خانم فاطمه نواب صفوی، نوه شهید نواب صفوی، به عنوان دیده بان به طرف بهمن شیر رفته بود. او با اطلاعات مؤثر و مفیدی که از موقعیت دشمن می داد در موفقیت عملیات نقش تعیین کننده ای را ایفا کرد. در آخرین دیدار او را در حالی دیدم که پیکر شهیدی را با خود حمل می کرد. معلوم شد که از یک عملیات موفق چریکی باز میگردد.»
گفتنی است عکس این بانوی رزمنده در هشتمین جلد از مجموعه کتابهای جنگ تحمیلی که مشتمل بر ۲۸۷ قطعه عکس از روزهای مقاومت و دوره اشغال شهر و طی برگزاری عملیات بیت المقدس و آزادسازی شهر و تاثیرات ناشی از حضور دشمن در ایام اشغال به عکاسی شده است، در کنار دیگران رزمندگان مرد این عملیات قرار گرفته است
#لشکر_فرشتگان
#مدیون_شهدا_هستیم
#ﺁﺭﯼ_ﺩﻧﯿﺎ_ﺑﺪﺍﻥ_ﻭ_ﺑﻔﻬﻢ_ﮐﻪ_ﺳﺮﺯﻣﯿﻦ_ﻣﻦ_چه_شیرﺯﻧﺎﻧﯽ_ﺩﺍﺭﺩ
@NahnoSamidun
Mohsen-ArabKhaleghiYarev-Ghasam-128.mp3
5.23M
جاناقسم ، به فشار در و دیوار قسم
جاناقسم ، به پرِچادر زهرا قسم ...
#فاطمیه
#ایام_فاطمیه
ازدست ندید و التماس دعا
🇮🇷@NahnoSamidun
🔴نخستین زنی که در جنگ به اسارت در آمد | میان آتش باران
خدیجه میرشکار متولد شهر بستان واقع در استان خوزستان است که از آغازین روزهای جنگ تحمیلی به مدت دو سال در کشور عراق با وجود جراحتهای بسیار، اسیر و زندانی بوده است.تاریخ تولد1 فروردین 1337تاریخ اسارت7 مهر 1359تاریخ آزادی فروردین 1361
در روزهایی که به علت بحرانی شدن شرایط جنگی، بسیاری از شهرهای استان خوزستان یکی پس از دیگری خالی از سکنه میشدند، خدیجه میرشکار که نمیخواسته همسرش را در دفاع از خاک میهن تنها بگذارد، در شهر سوسنگرد میماند و در برابر دشمن مقاومت میکند؛ مقاومتی که در نهایت برای این بانو اسارت و برای همسرش شهادت را رقم میزند.
- بعد از گذشت چهل سال از روزهای تلخ اسارت، هنوز هم جای ترکشهایی که در تن خدیجه خانم جا خوش کردهاند درد میکند، ترکشهایی که سال ۵۹ بر تن او و همراه زندگیاش مینشیند و سالهای سخت اسارت را به دنبال دارد.
پس از آزادی خانم میرشکار به خانوادهاش در نجفآباد اصفهان میپیوندد. در ادامه او به دروس حوزوی روی آورده و در مشهد ادامه تحصیل میدهد. در 1374، با محمد احمدی ازدواج میکند که مصطفی و زهرا حاصل این ازدواج هستند. ایشان اکنون ساکن مشهد و مدرس دروس حوزه هستند.
#لشکر_فرشتگان
#مدیون_شهدا_هستیم
#ﺁﺭﯼ_ﺩﻧﯿﺎ_ﺑﺪﺍﻥ_ﻭ_ﺑﻔﻬﻢ_ﮐﻪ_ﺳﺮﺯﻣﯿﻦ_ﻣﻦ_چه_شیرﺯﻧﺎﻧﯽ_ﺩﺍﺭﺩ
🇮🇷@NahnoSamidun
لشکر فرشتگان( زنان شهیده)
🔴نخستین زنی که در جنگ به اسارت در آمد | میان آتش باران خدیجه میرشکار متولد شهر بستان واقع در استان
خاطرات خانم میرشکار یکبار در کتاب اسیر شماره 0339 و یکبار در کتاب تا نیمه راه منتشر شده است
#لشکر_فرشتگان
#مدیون_شهدا_هستیم
#ﺁﺭﯼ_ﺩﻧﯿﺎ_ﺑﺪﺍﻥ_ﻭ_ﺑﻔﻬﻢ_ﮐﻪ_ﺳﺮﺯﻣﯿﻦ_ﻣﻦ_چه_شیرﺯﻧﺎﻧﯽ_ﺩﺍﺭﺩ
🇮🇷@NahnoSamidun