⭕️ضرورت دشمن شناسی
🔹 #شناخت_دشمن از ضروریات اولیه هر مبارزه و از محوری ترین مسائل دفاعی جامعه بوده، از طریق آن می توان بقای خود و جامعه را تضمین کرد. با #شناخت_دشمن می توان احتمال #پیروزی و #شکست را تعیین کرد و به ایجاد زمینه های دفاعی همت گماشت. در عرصه مسائل سیاسی اجتماعی و فرهنگی نیز #دشمن_شناسی از اهمیت ویژه ای برخوردار است و از مهم ترین عوامل در #تأمین_امنیت فردی و اجتماعی و مصونیت فرهنگی محسوب می شود. بدون شک، در طول تاریخ جوامع، غالب شکست ها ناشی از بی توجهی به #دشمن بوده است. امروز، قدرت های بزرگ با ایجاد سازمان ها و تشکیلات اطلاعاتی و جاسوسی و اختصاص بودجه های کلان برای این مراکز تلاش می کنند تا معارضان بالقوه و بالفعل خود را شناسایی کنند و قبل از آن که نقشه معارضان کارساز شود، آنها را در هم شکنند.
🔹از طرفی این #قدرتهای_استعماری، تمام همّ و غمّ خود را علیه جوامع ضعیفتر و بخصوص کشورهای جهان سوم بکار گرفته و دشمنی و شیطنت خود را در قالب ها و شیوه های متنوع اعمال می کنند. خصوصاً که امروز #دشمن از ابراز و تکنیک های نظامی و سخت افزاری برای پیشبرد اهداف و اعمال دشمنی خود کمتر استفاده کرده و بیشتر از #جنگ_روانی و تبلیغاتی و به اصطلاح #جنگنرمافزاری در قالب های فکری و فرهنگی استفاده می کند و جالبتر اینکه آماج هدف و نوک پیکان دشمن امروز متوجه #نسل_جوان و خصوصاً تحصیل کرده جامعه است. ناگفته پیداست که در این عصر ارتباطات و انفجار اطلاعات، به ساده ترین شیوه ها، می توان فجیع ترین و عمیق ترین آسیب ها و دشمنی ها را به شیوه ای نامحسوس و نامرئی اعمال کرد.
🔹در چنین فضای بحرانی، و عصری اینچنین پر خطر و حساس، ضرورت و لزوم #دشمن_شناسی نه تنها قابل انکار نیست، بلکه نیازمند اثبات هم نمی باشد. قطعا برای تصمیم گیری و چگونگی واکنش در برابر دشمن، باید ابتدا او را شناخت، به اهدافش پی برد و روش های او را در ضربه زدن و رسیدن به اهدافش بازشناخت، همچنان که باید نقاط ضعف و قوت او را مورد مطالعه قرار داد. #امام_خمینی (ره) ضمن تایید دشمن شناسی، به عنوان یک وظیفه مستمر، می فرماید: «برنامه ملت ما، برنامه قلیل المدّه، این است که دشمن را شناختید و از میدان به در کردید، حالا هم #دشمن را بشناسید و از میدان ردش کنید. دشمن ما فقط محمدرضا نبود، هر کس مسیرش، مسیر اسلام نباشد، دشمن ماست». [۱] و در جای دیگر می فرماید: «باید شما دشمنتان را بشناسید، اگر نشناسید نمی توانید دفعش کنید». [۲]
پی نوشتها؛
[۱] صحیفه نور، ج ۶، ص ۲۵۷
[۲] همان، ج ۱۲، ص ۱۹۶
📕دشمن شناسی در آینه وحی و نظام ارزشی، مهدی گنجور
منبع: وبسایت راسخون
.💥جنگ نرم ودشمن شناسی
#مشارکت_مردمی
#آموزش_همگانی
#پلیس_خدمتگزار
#شهروند_قانون_مدار
✅ خبرگزاری پلیس نجف آباد 👇
https://eitaa.com/Najafabadpolice
✍ دشمن درونی انسان (بخش اول)
🔸دشمن حقیقی انسان کیست؟
🔹یکی از مسائلی که در خودسازی انسان نقش اساسی دارد #دشمن_شناسی است ؛ ما باید بدانیم #دشمن ما کیست و از چه راه ها و ابزارهایی برای شکست ما استفاده می کند. طبق آیات و روایات انسان دو گونه دشمن دارد: ۱) #دشمن_درونی یا دشمن نزدیک.
۲) #دشمن_بیرونی یا دشمن دور. نزدیکترین دشمن به آدمی #نفس اوست که به فرمایش امام علی (ع): «اعدی عدوک نفسک التی بین جنبیک؛ دشمن ترین دشمنان، #نفس توست که در کنار توست. این روایت از پیامبر اکرم (ص) نیز نقل شده است. آری نفس، این #نفس_اماره که آدمی را دائما به بدی دعوت می کند، #دشمن_نزدیک است. «شیشه نزدیکتر از سنگ ندارد خویشی ؛ هر شکستی که به انسان برسد از خویش است!»
🔹اما دشمن دور #شیطان است؛ طبق فرمایش قرآن، شیطان فقط #وسوسهگر است؛ او انسان را به سمت بدیها تحریک میکند. این انسان است که با اختیار خود به سمت بدی میرود. #شیطان بیش از این قدرتی ندارد، لذا وقتی در قیامت انسان ها جلوی شیطان را می گیرند و اعتراض می کنند که تو باعث شدی ما جهنمی بشویم، او در پاسخ میگوید: «فلا تلومونی ولوموا انفسکم؛ مرا ملامت و سرزنش نکنید، #نفستان را ملامت کنید؛ من فقط وسوسه می کردم و این شما بودید که به دنبال بدی می رفتید». بهترین وسیله براى #دشمن_شناسى، مراجعه به #قرآن است که دشمنان مختلف را در آیات نورانى خویش معرفى کرده است. برخى از آنان عبارتند از: ۱) شیطان هاى جن و انس؛ ۲) هواهاى نفسانى؛ ۳) کافران و اهل کتابى که در صدد مقابله با مسلمانان باشند؛ ۴) جهل و نادانى و...
🔹#شیطان موجودی حقیقی است که با #وسوسه و دگرگون ساختن واقعیت امور و زینت بخشیدن به زشتی ها و گناهان و ناگوار جلوه دادن نیکی ها و طاعات، سعی در #اغوا و #انحراف انسان دارد. در واقع حوزه اصلی فعالیت شیطان در حالات روانی انسان و جنبه تخیل و توهم او است که حقایق را وارونه و بر خلاف واقعیت آنها جلوه می دهد و انسان را به خیال و توهم در مورد واقعیات وادار می سازد. از منظر قرآن کریم #شیطان تنها وسوسه می کند و در قوه خیال و وهم انسان تصرف می کند و حقایق را دگرگون می سازد.
🔹«فَوَسْوَسَ لَهُمَا الشَّیْطانُ لِیُبْدِیَ لَهُما ما وُرِیَ عَنْهُما». [اعراف، ۲۰] و «فَوَسْوَسَ إِلَیْهِ الشَّیْطانُ قالَ یا آدَمُ هَلْ أَدُلُّکَ عَلى شَجَرَةِ الْخُلْدِ». [طه، ۱۲۰] #شیطان زشتی ها را زیبا جلوه می دهد و اعمال ناپسند را #زینت و آرایش کرده و آن را پسندیده و درست در اذهان ظهور میدهد: «وَ زَیَّنَ لَهُمُ الشَّیْطانُ ما کانُوا یَعْمَلُونَ». [انعام، ۴۳] و «وَ إِذْ زَیَّنَ لَهُمُ الشَّیْطانُ أَعْمالَهُمْ وَ قالَ لا غالِبَ لَکُمُ الْیَوْمَ مِنَ النّاسِ». [انفال، ۴۸] بت پرستی ها و تکبرها و ایستادن در برابر حق و حقیقت نمونه هایی از اعمال نفوذ و تصرف #شیطان در وهم و خیال انسان است که بخشی از حوزه فعالیت های روانی انسان هستند.
🔹اما هوای نفس و #نفس_اماره، چیزی خارج از وجود انسان و موجودی مستقل همانند شیطان نمی باشد، بلکه مرحله ای و بخشی از وجود خود #انسان است. در حقیقت #نفس_اماره که به زشتی ها و گناهان و پستی ها امر می کند و هوای نفس با فرمان و خواست و اراده او شکل می گیرد، مرتبه پایین و پست و تربیت نیافته از نفس و حقیقت انسان است. #نفس_انسان در مرحله پایین و پست خود، حیوانی است که همه صفات و آثار حیوانیت مانند شهوت و درندگی را دارا است. تعبیراتی که در روایات در مورد نفس انسان آمده و آن را #بدترین_دشمن و هلاک کننده و غیر قابل اعتماد دانسته اند و به مبارزه و جهاد با آن و مهار کردن و کنترل نمودن آن آمده است، مربوط به همین مرحله پایین نفس یعنی مرحله حیوانیت او است.
منبع: وبسایت پرسمان
#نفس_اماره
.💥جنگ نرم ودشمن شناسی
#مشارکت_مردمی
#آموزش_همگانی
#پلیس_خدمتگزار
#شهروند_قانون_مدار
✅ خبرگزاری پلیس نجف آباد 👇
https://eitaa.com/Najafabadpolice
✅ آيين بصيرت (بررسي عملكرد عوام و خواص در برابر حضرت علي عليه السلام)
مسئووليت هاي عوام و خواص
حضرت علي عليه السلام در خطبه ي «قاصعه» درباره ي وظيفه ي عوام و خواص و عبرت گيري از امت هاي پيشين اين گونه مي فرمايد:
فَاِنَّ اللّهَ سُبحانَهُ لَمْ يَلْعَن القُرونَ الماضِي بَيْنَ اَيديكُمْ اِلاّ لِتَرْكِهِمْ الاَمرَ بِالْمَعْرُوفِ وَ النَّهيَ عَنِ المُنْكَرَ فَلَعَنَ اللّهُ السُّفَهاء لِرُكُوبِ المَعاصي وَ العُلَمآءَ لِتَركِ التَنّاهي.
خداي سبحان مردم روزگاران گذشته را از رحمت خود دور نساخت مگر براي ترك امر به معروف و نهي از منكر. پس خدا بي خردان را براي نافرماني و خردمندان را براي ترك بازداشتن ديگران از گناه لعنت كرد.1
علي عليه السلام در اين فراز از خطبه ي «قاصعه»، عوام وخواص را از عذاب الهي بيم مي دهد و نزول عذاب را نتيجه ي انجام گناهان و ترك نهي از منكر از سوي خواص مي داند؛ زيرا امر به معروف و نهي از منكر، ابتدايي ترين وظيفه ي خواص است.
در خطبه ي «شقشقيه» نيز حضرت علي عليه السلام اين گونه مي فرمايند:
اَما وَ الّذي فَلَقَ الحَبَّةَ وَ بَرَأَ النَّسَمَةَ لَولا حُضُورُ الحاضِرِ و قِيامُ الحُجّةِ بِوُجُودِ النّاصِر، وَ ما اخََذَ اللّهُ عَلي العُلَماءِ اَلّا يُقارُّوا عَلي كظَّةِ ظالِمٍ ولا سَغَبِ مَظْلوُمٍ لَاَلْقَيْتُ حَبْلَها عَلي قارِبِها وَ لَسَقَيتُ آخِرَها بِكَأْسِ اَوَّلِها وَ لَاَلفَيتُمْ دُنياكُم هذِهِ اَزَهَدَ عِنْدِي مِنْ عَفْطَةِ عَنْزٍ!.
سوگند به خدايي كه دانه را شكافت و جان را آفريد، اگر حضور فراوان بيعت كنندگان نبود و ياران، حجت را بر من تمام نمي كردند، و اگر خداوند از علما، عهد و پيمان نگرفته بود كه در برابر شكم بارگي ستمگران و گرسنگي مظلومان سكوت نكنند، مهار شتر خلافت را بر كوهان آن انداخته، رهايش مي ساختم و آخرت خلافت را به كاسه ي اوّل آن سيراب مي كردم. آن گاه مي ديديد كه دنياي شما نزد من از آب بيني بزغاله اي بي ارزش تر است.2
علم پيام آور آگاهي است و عالم وظيفه دارد در برابر ناهنجاري هاي اجتماعي و سياسي بي تفاوت نباشد. در غير اين صورت، بروز وقايع ناگوار در جامعه ي اسلامي دور از ذهن نيست.
از رسول گرامي اسلام صلي الله عليه و آله نقل شده است:
مَنْ كَتَمَ عِلْما مِمّا يَنْفَعُ اللّهُ بِه في اَمْرِ النّاسِ اَمرِ الدِّينِ اَلْجَمَهُ اللّهُ يَومَ القِيامَةِ بِلَجامٍ مِنَ النّارِ.
هركس پنهان كند دانشي را كه خداوند به وسيله ي آن براي مردم در امر دين نفع مي رساند، پروردگار در روز قيامت، دهان بندي از آتش بر دهانش خواهد زد.3
حضرت علي عليه السلام نيز مي فرمايد:
اَعْظَمُ النّاسِ وِزْرا اَلْعُلَماءُ المُفْرِّطُونَ.
عالم غير متعهّد، سنگين بارترين مردم در روز قيامت است.4
آري، اگر مردم در سقيفه، احاديثي را كه از ناحيه ي پيامبر اسلام در وصف حضرت علي عليه السلام شنيده بودند، براي يكديگر تذكر مي دادند و كتمان نمي كردند، آن اتفاق نمي افتاد.
✔️منابع:
1ـ نهج البلاغه، ترجمه محمددشتى، ص 397.2ـ همان، ص 49.3ـ الحكم الزاهرة، ج 2، باب ما اخذ اللّه على العلما، ص 29.4ـ تصنيف غرر و دررآمدى، ص 48، شماره ى 239
#جنگ نرم و#دشمن شناسی
#مشارکت_مردمی
#آموزش_همگانی
#پلیس_خدمتگزار
#شهروند_قانون_مدار
✅ خبرگزاری پلیس نجف آباد 👇
https://eitaa.com/Najafabadpolice
✅ نقش رسانه در تبيين دفاع و هجوم فرهنگی
به روز بودن زبان رسانه
جامعه که مجموعه اى از انسان هاى زنده آن را شکل داده اند، آهنگى از رشد و حرکت را در درون خود دارد؛ زیرا حرکت، رشد و پویایى از ویژگى هاى موجود زنده است. انسان که با اراده و اختیار خود حرکت مى کند، همواره درصدد بهبود بخشیدن به شرایط خود است. ازاین رو، این حرکت خواه ناخواه نیازها، خواست ها، هنجارها و طبیعت هاى متفاوت و متحرکى در جامعه پدید مى آورد. تعامل هاى فرهنگى میان جامعه ها به طور طبیعى خواسته هاى آنها را به یکدیگر پیوند مى دهد. مهم تر اینکه رقیب هایى براى رسانه در زمینه تأثیرگذارى بر فرهنگ، خواست ها و نیازهاى جامعه پدید مى آورد که این امر سبب مى شود، شرایط و زبان آن همواره در حال تغییر قرار گیرد. اینکه این تغییرات تا چه اندازه مثبت و مفیدند و با هنجارهاى دینى و نیازهاى فطرى بشر هم خوانى و تناسب دارند، موضوع بحث ما در این جا نیست، سخن این است که، داشتن زبانى مناسب و به روز براى انتقال مفاهیم و اطلاعات، در تاثیرگذارى بر جامعه نقش اساسى دارد.
ترکیب نظام هاى کابلى و ماهواره اى نمایانگر تحول هیئت جدیدى از انتقال فرهنگى است، هیئتى که به شکلى بارز با نظام هاى سنتى پخش تلویزیونى تفاوت دارد. تا آن جا که به آینده قابل پیش بینى مربوط مى شود، محتمل است که این هیئت جدید با نظام هاى سنتى سخن، تصویر پراکنى هم زیستى کرده و گستره پیوسته رو به افزایشى از کانال ها را براى افرادى که همچنان به دریافت بخش مهمى از مواد مورد تماشاى خود از طریق شبکه هاى سنتى ادامه مى دهند، فراهم سازد. در دراز مدت، ترکیب نوظهور نظام هاى کابلى و ماهواره اى مى تواند، تأثیر مخربى بر سازمان صنایع رسانه داشته باشد.1
چنان چه رسانه نتواند خود را با شرایط روز سازوار کند، از چند زاویه اشکال هاى اساسى براى آن پیش خواهد آورد. نخست اینکه جایگاه خود را به عنوان رسانه برتر از دست خواهد داد و هرگز نخواهد توانست آن را بازیابد. دیگر آنکه میان نسل ها، شکاف فرهنگى ایجاد خواهد کرد؛ یعنى در حوزه فرهنگ نسلى که با زبان رسانه انطباق و هم سازى دارد، از نسلى که به زبان دیگرى سخن مى گوید، جدا خواهد شد. سوم آنکه رسانه هاى جانبى هم چون مطبوعات و کتاب ها که بتوانند خود را به زبان روز نزدیک تر کنند، از او پیشى خواهند گرفت. چهارم آنکه در عرصه فن آورى دچار عقب افتادگى خواهد گردید.
#جنگ نرم و#دشمن شناسی
#مشارکت_مردمی
#آموزش_همگانی
#پلیس_خدمتگزار
#شهروند_قانون_مدار
✅ خبرگزاری پلیس نجف آباد 👇
https://eitaa.com/Najafabadpolice
✅ نقش رسانه در تبيين دفاع و هجوم فرهنگي
استفاده از حقیقت در کنار واقعیت
تقابل حقیقت با واقعیت ، از دیرباز اندیشه بشر را به خود سرگرم کرده است و درگیرى ها و گفت وگوهاى بسیارى را در میان اندیشمندان و صاحبان فکر و عمل پدید آورده است. این کشمکش اثرهاى بسیارى نیز بر جامعه هاى بشرى بر جاى گذاشته است. آرمان گرایى و عمل گرایى، نظام بایدها و هست ها، استقرا در برابر قیاس و به طور کلى مجموعه بسیار مفصل از دو سویه بودن این نوع نگرش به جهان، همواره موضوع پرسش و اشکال بوده است.
نقل شده هنگامى که ابن سینا و ابوسعید ابوالخیر که یکى فیلسوف و دیگرى عارفى بزرگ بود، با هم رو در رو شدند، سه روز با هم گفت وگو کردند و سرانجام ابوسعید گفت: «ما هر کجا رفته ایم، این کور با عصاى خود بدان جا آمده است» و ابن سینا گفت: «هر چه ما پیدا کرده ایم، این شخص پیش تر دیده است». این داستان، نمونه اى نمادین از این مسئله است. این امر در نگرش دینى به گونه اى دیگر است. در این حوزه، حقیقت فراتر از این تعریف هاست و فرض بر آن است که انسان ها در واقعیت زندگى خویش، باید چنان رفتار کنند که سرانجام به حقیقت و حق مطلق، یعنى ذات پاک الهى، تقرب پیدا کنند. این امر با آرمان گرایى و عمل گرایى که مربوط به چپ مغزى و راست مغزى است1، متفاوت است.آرمان گرایى و عمل گرایى نتیجه دو گونه نگاه به یک حقیقت است که هر کدام مى تواند در جایگاه خود کارآمد و پذیرفتنى باشد. رسانه باید میان این دو نوع نگرش، تعادلى لطیف و ظریف برقرار کند تا بتواند همه مخاطبان با بینش هاى گوناگون جذب کند، ولى باید حقیقت اصلى را نیز در سر لوحه و برابر دیدگان خویش قرار دهد.
حقیقت دین، مى تواند هر دو طیف را سیراب کند و رویکردهاى متفاوت فرهنگى و تمدنى آنها را پاسخ دهد. جدا کردن حقیقت ناب از پیرایه هاى آن کارى دشوار است که به غیر از توان کارشناسى بالا، تقوایى را مى طلبد که با آن بتوان نور را از ظلمت، حق را از باطل و خیر را از شر باز شناخت.2 این همان تفاوت آدمى با دیگر آفریده ها است.
رسانه بى گمان باید در این زمینه پیشگام باشد و تفاوت خود را با رسانه هاى دیگر که درحوزه اى میان این ویژگى در رفت و آمدند، آشکار و برجسته کند. این مزیت رقابتى رسانه دینى است.
#جنگ نرم و#دشمن شناسی
#مشارکت_مردمی
#آموزش_همگانی
#پلیس_خدمتگزار
#شهروند_قانون_مدار
✅ خبرگزاری پلیس نجف آباد 👇
https://eitaa.com/Najafabadpolice
✅ عوامل گرايش نوجوان و جوان به فرهنگ بيگانه قسمت۱
پيشينه تاريخي تهاجم فرهنگي
تهاجم فرهنگي، پديده اي نو و تازه نيست كه در قرن بيستم و با پيروزي انقلاب اسلامي به وجود آمده باشد، بلكه پيشينه اي به درازاي تاريخ دارد. برخلاف پندار ماده گرايان و برخي روشن فكران مادّي؛ جنگ تاريخ، جنگ اقتصادي و تضاد طبقاتي نيست، بلكه همه جنگ هاي تاريخ، جنگ فرهنگي و جنگ اقتصادي و ارزش ها بوده است.1 مبارزه پيامبران الهي با مظاهر استكبار و طاغوت ها در طول تاريخ، نبرد دو فرهنگ بوده است: فرهنگ متعالي حق مدار و فرهنگ باطل.
فرهنگ حق، بينش توحيدي، اعتقاد به آزادي و آزادگي انسان ها از زنجير معبودها و طاغوت هاي بيروني و خواهش ها و هوس هاي دروني و برپايي قسط و عدل در جهان را ترويج مي كند. در مقابل، فرهنگ باطل دربردارنده دوگانه پرستي، بردگي و بندگي انسان ها، اسارت در دام بت هاي گوناگون، پيروي از هواهاي نفساني و حاكميت جور و ستم است.2 سرنوشت پيامبراني چون نوح، ابراهيم، موسي، عيسي، لوط، هود، شعيب و صالح كه در قرآن كريم بدان ها اشاره شده است، اين حقيقت را تأييد مي كند. بنابراين، تهاجم فرهنگي چيزي نيست كه امروزه به عنوان شيوه اي جديد به كار رود، بلكه در طول تاريخ بشر به شكل هاي گوناگون عليه انبياي الهي و حركت هاي انقلابي به كار گرفته شده است.3 در تاريخ پر فراز و نشيب اسلام، دشمن بارها از اين ابزار استفاده كرده كه داستان غم انگيز و عبرت آموز مسلمانان در اندلس، نمونه اي از اين تهاجم است.
تجديد حيات فرهنگي (رنسانس) در غرب و ظهور انديشه و فرهنگ جديد، ملاك ها و ارزش هايي را عرضه كرد كه با فرهنگ و ارزش هاي جامعه هاي ديگر، تفاوت اساسي داشت. پيشرفت فن آوري و ايجاد تمدن صنعتي در غرب، به گسترش ارزش هاي نوين كمك كرد و اين فرهنگ جديد، زمينه را براي ظهور قدرت هاي سرمايه داري و نظام كاپيتاليستي فراهم آورد.
قدرت هاي جديد غربي كه براي استحكام و گسترش نظام سرمايه اي خود به منابع دست نخورده نياز داشتند، به استعمار سرزمين هاي جهان دست زدند و كشورهاي آفريقايي و آسيايي را زيرسلطه خويش گرفتند. پيدايش استعمار، دگرگوني هاي اجتماعي و فرهنگي گسترده اي را در سرزمين هاي زيرسلطه پديد آورد. استعمارگران غربي براي تثبيت سلطه خود بر سرزمين هاي جديد، به زدودن موانع فرهنگي در كشورهاي زيرسلطه خود پرداختند. ساختن مدرسه ها به سبك غربي، وارد كردن كالاهاي ساخت فرنگ و راه انداختن جريان هاي سياسي و مذهبي از جمله اقدام هاي آنان براي مقابله با فرهنگ بومي است. آشنايي جوامع گوناگون شرقي از جمله سرزمين هاي اسلامي با تحولات غرب و نيز نفوذ عناصر آموزش ديده در مراكز تصميم گيري حكومت ها و بي خبري رهبران اين كشورها، زمينه را براي نفوذ فرهنگ غرب آماده ساخته. انديشمندان و نويسندگان سرزمين هاي اسلامي نيز كه پيشرفت هاي علمي و اجتماعي غرب بر آنان سخت تأثير گذاشته بود، مبلّغ فرهنگ جديد غربي شدند. جور و ستم حاكمان، فساد درباريان و طبقات بالا، ورشكستي اوضاع اقتصادي و اجتماعي از يك سو، زمينه را براي تحول فراهم و از سوي ديگر، راه را براي نفوذ سازمان هاي غربي مانند: فراماسونري باز مي كرد.4
پس از تجزيه امپراتوري عثماني، بسياري از سرزمين هاي اسلامي به صورت كشورهاي جديد و بر اساس ناسيوناليسم شكل گرفتند و استعمار غرب به طور غير مستقيم، به گسترش فرهنگ خود در اين كشورها پرداخت. در اين شرايط، جريان هاي اصلاح طلب كه خواهان دگرگوني هاي اجتماعي و سياسي بودند، زمينه رشد پيدا كردند. برخي از اين جريان ها وابسته بودند و برخي ديگر به صورت خودجوش و تنها تحت تأثير دگرگوني هاي جهان غرب، به اصلاح طلبي گراييده بودند. گفتني است در بيشتر كشورها به ويژه كشورهاي اسلامي، اين مسأله با مبارزه ضد استعماري همراه بود. توده مردم اين كشورها بيشتر به مبارزه با استعمار و استقرار عدالت تكيه داشتند، ولي رهبران و روشن فكران آن به دمكراسي و آزادي مي انديشيدند. تمامي روشن فكراني كه درس خوانده غرب بودند يا با آن فرهنگ آشنايي داشتند، به تقليد از رنسانس، خواستار تحول فرهنگي و مذهبي در جامعه اسلامي خود بودند. غرب نيز به چنين جريان هايي دامن مي زد يا خود، چنين جنبش هايي را به راه مي انداخت.
بايد دانست مهم ترين مانع بر سر راه غرب براي نفوذ در سرزمين هاي اسلامي فكر ديني و فرهنگ اسلامي بود كه هيچ گونه نفوذ فرهنگي، اقتصادي و سياسي غرب را تحمل نمي كرد.
به طور كلي، اصلاح طلبان را مي توان در سه گروه دسته بندي كرد:
1. اصلاح طلباني كه دين جديدي را عرضه مي كردند. فرقه هايي مانند: قاديانيه در هند، وهابيت در عربستان و بهايي گري در ايران كه مي توان تمامي آنان را «وابسته» دانست.
#جنگ نرم و#دشمن شناسی
#مشارکت_مردمی
#آموزش_همگانی
#پلیس_خدمتگزار
#شهروند_قانون_مدار
✅ خبرگزاری پلیس نجف آباد 👇
https://eitaa.com/Najafabadpolice
✅ عوامل گرايش نوجوان و جوان به فرهنگ بيگانه قسمت۲
پيشينه تاريخي تهاجم فرهنگي
2. روشن فكراني كه اساسا رنگ مذهبي نداشتند و اصلاح طلبي آنان بدين معني بود كه دين را مانع هرگونه تحول و پيشرفتي مي دانستند و خواستار حذف دين از همه شؤون اجتماعي ـ سياسي بودند. در ايران، افرادي مانند آخوندزاده و ميرزا مَلْكُم خان از اين گروه بودند.
3. كساني كه به تلفيق ارزش هاي جديد غربي و فرهنگ اسلامي معتقد بودند و ستيز با مذهب را روا نمي دانستند.
به طور كلي، هر سه گروه معتقد بودند كه براي رسيدن به قافله تمدن و پيشرفت مي بايست تحولي فرهنگي، در جامعه صورت گيرد. آنان چاره اين كار را در دين پيرايي مي دانستند و از شعار سه گانه فراماسونري؛ يعني آزادي، برادري و برابري هواداري مي كردند.5
فرهنگ و تمدن غرب پس از رنسانس، با اصالت دادن به انسان و ترويج اومانيسم، در صدد نفي مذهب ها و فرهنگ هاي غير غربي برآمد.
نظريّه پردازان و انديشمندان غربي به ويژه صاحب نظران علوم اجتماعي و تربيتي با طرد دين باوري و آموزه هاي آسماني كوشيدند انسان را جاي گزين خدا و دانش را به جاي دين و مذهب معرفي كنند. آنان حتي دين را زاييده ترس و جهل بشري و افيون جامعه معرفي و دوران مكتب هاي آسماني را پايان يافته قلمداد كردند.
غربيان براي گسترش حاكميت اقتصادي شان بر ديگر كشورها و به دست آوردن منابع و منافع بيشتر كوشيدند با تحريف و مسخ فرهنگِ ديگران، آنان را از خود بيگانه و بي هدف كنند و فرهنگ غربي را در ميانشان حاكم گردانند. آنان براي رسيدن به اين هدف، با به كارگيري ابزارها و روش هاي آشكار و پنهان و با ترس و وحشت افكني ، زمينه گسترش فرهنگ غرب را در سطح جهان فراهم آوردند.
با اين حال، بايد گفت فرهنگ غرب با وجود دست آوردهاي شگرف و حيرت انگيز فني و تكنولوژي اش نتوانسته است نابساماني هاي فكري و رواني بشر را پاسخ گويد. انسان سرگشته و نگران معاصر، بيش از هر زمان ديگر از ابتذال فرهنگي و سقوط مباني اخلاقي، خودكامگي ها، قدرت پرستي ها و ستمگري هاي هم نوعانش رنج مي برد، به گونه اي كه صاحب نظران آزاده غربي نيز فروپاشي تمدن غرب را پيش بيني مي كنند و در پي ترسيم آينده اي متفاوت با وضع موجود هستند. آنان معتقدند فروپاشي اخلاقي غرب در نتيجه ترويج مكتب هاي منحرف فكري مانند: اومانيسم (انسان مداري)، ليبراليسم (آزادي بي حد و مرز) و در پي آن نهيليسم (پوچ گرايي) است كه پس از جنبش رنسانس در راستاي مذهب ستيزي، پايه گذاري شدند. بدين سان بشر امروز با اصالت دادن به فن آوري و اقتصاد، در چنگال زندگي ماشيني گرفتار آمده و سيطره فن آوري، شأن او را نيز در حديك ماشين كاهش داده است، به گونه اي كه زندگي اش بدون معنا و فضيلت و هدف شده و به پوچي روي آورده است.
سلطه گران در سراسر نيم قرن اخير با همه توان كوشيدند جهان بيني اومانيسم را در همه جهان به ويژه كشورهاي اسلامي گسترش دهند وبا ايجاد سرسپردگي مطلق و وابستگي همه جانبه سياسي، فرهنگي و اقتصادي، به غارت فرهنگ و منابع اين كشورها بپردازند. آنان در اين راستا، با برانگيختن عناصر خود باخته آن كشورها، فرستادن ميسيونرهاي مسيحي به عنوان سپاهيان صلح و با به كارگيري توان فن آوري فرا مدرن در صنعت ارتباطات برنامه هايشان را پيش بردند. غربيان با به كارگيري تمام شيوه ها و ابزارهاي ويران كننده، بر آن هستند تا فرهنگ الهي كشور را كه بر محور بينش توحيدي پايه گذاري شده است و مانند سد مستحكمي عمل مي كند، از ميان بردارند.
#جنگ نرم و#دشمن شناسی
#مشارکت_مردمی
#آموزش_همگانی
#پلیس_خدمتگزار
#شهروند_قانون_مدار
✅ خبرگزاری پلیس نجف آباد 👇
https://eitaa.com/Najafabadpolice
✅ عوامل گرايش نوجوان و جوان به فرهنگ بيگانه قسمت۳
پيشينه تاريخي تهاجم فرهنگي
آن چه امروزه سلطه گران را بيش از هر چيز ديگري به وحشت انداخته است، قدرت اسلام و حضور فعال آن در عرصه هاي گوناگون سياسي، اقتصادي و فرهنگي است. از اين رو، طبيعي است كه استكبار جهاني، جهان اسلام را كه همواره در برابر تجاوزهاي فرهنگ غرب ايستاده است، به شدت آماج يورش شديد فرهنگي خود قرار دهد. غرب با ترويج فرهنگ و انديشه مادي و نشان دادن مظاهر فريبنده دنياي صنعتي بر آن است تا در فرهنگ اصيل اسلامي رخنه كند، ارزش ها و باورهاي ديني را سست سازد و كم كم ريشه باورهاي امت اسلامي را بخشكاند. سپس دست آورد تمدن غرب؛ يعني فن آوري جديد (البته سراب گونه و رنگ آميزي شده آن) را به مردم نشان دهد و سرانجام آنان را در منجلاب فساد ـ كه زاييده فرهنگ جديد غرب است ـ غرق سازد!
انگيزه اين تهاجم در نخستين گام، ايجاد فضاي خودباختگي و روح بي تفاوتي در جامعه نسبت به ارزش هاي اصيل خودي و ويراني هويت مذهبي و ملي آن جامعه و در گام بعد، ايجاد جامعه اي تازه است كه انديشه ها و باورهاي جهان غرب را بپذيرد و عقايد و ارزش هاي ديني و فكري خود را دور بريزد. در اين صورت، با نابود شدن فرهنگ ملّي يك كشور، زمينه براي سلطه همه جانبه استكبار جهاني هموار خواهد شد. آن چه امروز سلطه گران با بهره گيري از فن آوري ارتباطات و برنامه هاي ماهواره اي و با شعار تحقق دهكده جهاني و همسان سازي فرهنگي براي جهاني كردن فرهنگ خود تبليغ مي كنند، در راستاي همين اهداف شيطاني طرح ريزي شده است.
بايد دانست در دوران معاصر به ويژه در نيم قرن اخير، با جريان سازمان يافته اي عليه فرهنگ اسلامي و انساني در كشورمان روبه رو هستيم كه برخي موارد آن بدين شرح است:
1. شكستن جامعه سنتي ايراني و نفي ارزش هاي حاكم بر آن.
2. گسستن رابطه نسل جديد ايران با تاريخ و فرهنگ پر بار اين كشور.
3. گسترش فساد و فحشا.
4. گسترش دنياگرايي و زندگي مصرفي.
5. سرگرم كردن مردم به مسايل بي ارزش و بازداشتن آنان از انديشيدن.
6. تفرقه افكني ميان گروه هاي گوناگون مردم.
7. ايجاد بدبيني به معارف اسلامي.
8. كمك به گسترش بي سوادي.
9. تبليغ جدايي دين از سياست.
10. سست كردن مردم در تقليد از مراجع ديني.
✔️منابع:
1. تهاجم فرهنگي، ستار هدايت خواه، اداره كل آموزش و پرورش استان خراسان، ص 14.2. 2.جنگ فرهنگي عليه انقلاب اسلامي، جواد منصوري، صص 40 ـ 41.3.
3.جنگ فرهنگي عليه انقلاب اسلامي، جواد منصوري، صص 40 ـ 41.4.
4. تهاجم فرهنگي، صص 16 ـ 20.5.
5. ستيز با تهاجم فرهنگي غرب، ص 32.
#جنگ نرم و #دشمن شناسی
#مشارکت_مردمی
#آموزش_همگانی
#پلیس_خدمتگزار
#شهروند_قانون_مدار
✅ خبرگزاری پلیس نجف آباد 👇
https://eitaa.com/Najafabadpolice