eitaa logo
نماز اول وقت
82 دنبال‌کننده
8هزار عکس
7.3هزار ویدیو
401 فایل
﷽♥️أللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪْ‍‍‍الفرج❁ امام صادق(ع): اولین چیزى که از هر انسانى سؤال مى شود نماز است، در صورتى که نماز او پذیرفته بود بقیه اعمال او نیز امکان دارد پذیرفته شود. ولى اگر نماز....
مشاهده در ایتا
دانلود
«بشارت فتح» چشم اسفندیار 🖋س.رضایی هوا داغ بود و عرق درآر، پنکه زور خود را می‌زد تا کمی خدمت کند، همراه با تلویزیون روشن همزمان با تماشای عملیات مقتدر، غرور آفرین «بشارت فتح» شیر بچه‌های حیدری علیه پایگاه العدیده قطر و الدوحه مقر سرفرماندهی نظامی آمریکا در خاورمیانه. داشتم متن استاد را مطالعه می‌کردم. همزمان تاول‌های احتمالی و داغی کف پای استاد احمدی را تصور می‌کردم و ازدحام جمعیت را. هوای تبدار را. که خودم الان تا استخوان می‌چشیدم. اما حسی قوی‌تر از گرمای هوا، یخدان روح‌مان را در این روزها، داغ می‌کند، که می‌دانستم، در هر دو حسم الان در تمام وطن، تنها نیستم. گرمای هوا و داغی ظفر. سویچ کردم(نگاهم را برداشتم و انداختم) از صفحه گوشی به صفحه وال ال سی دی، تلویزبون، در اضطراب و غرور، و داغی آسفالت کف خیابان قدس، و گرمای امید روبه رشد فتح واقعی قدس، حواسم را برد به داغی چایی که ریخته بودم در لیوان و خنده ام گرفته بود از این میل ما ایرانی‌ها به چایی، در اوج گرما، آنهم تیرماه، میان هیاهوی خانه و مارش نظامی شبکه خبر، بیانیه سپاه راهم نیمدار می‌شنیدم:« فمن اعتدی علیکم...ملت شریف ایران در پی تجاوز وحشیانه و تجاوزکارانه آمریکا به تاسیسات هستی ای صلح آمیز هسته‌ای ایران قرارگاه خاتم الانبیا، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی با رمز «یا ابا عبدالله الحسین » در ضمن عملیات «بشارت فتح» حملات موشکی خود را علیه پایگاه العدید قطر امریکا آغاز کرده است...تحت هیچ شرایطی تعرض به تمامیت سرزمین ...بی پاسخ نخواهد گذاشت ...بر این اساس یادآور خواهیم شد، پایگاه های نظامی امریکا پیرامون ایران، نه تنها نقطه قوت بلکه«چشم اسفندیار» این رژیم جنگ افروز به حساب می‌رود. بار دیگر هشدار می‌دهیم که دوران بزن در رو دیگر به سر آمده...با فرار خفت بار...در آستانه ماه محرم ماه ابا عبدالله الحسین علیه السلام... » محرم در بر دروازه سال ایستاده و اذن دخول میگیرد از اقایش، حسین بن علی، ماه حماسه و شور آفرینی، ماهی که اسلام را به قول امام راحل، زنده نگه داشته است؛ چقدر حماقت لازم است که دشمن دون، حمله‌اش را ، از «غدیر»، روز تجدید عهد و بیعت با ولایت شیعه آغاز کرد در «مباهله»، روز روسیاهی دشمن اهل‌بیت علیهم‌السلام، روز سربلندی و روسفیدی صادق، شدت دادن جسارت، تا وعده صادق پروبال بگیرد. آمریکا پدر این فرزند نامشروع هم وارد پیکار آشکارا شد و از سایه خارج شد و چنگال خود را در خون غیور پیروان ثارالله، فرو برد و چه بد کرد باخود، گور خود را کند، و بد بحالشان که ما وارد دهه محرم می‌شویم و مهیاتر به نابودی این غده سرطانی، دندان تیزتر برای خرد کردن استخوان ظالم. مجری شبکه خبر، داشت هنوز بیانیه سپاه را می‌خواند. و تصویر در تصویر صحنه پرتاب را هم نمایش می‌داد‌. نگاه انداختم به صفحه تلویزیون ، تا رد اصابت موشک را ببینم، تا مادر ترامپ جِزِجیگرزده را بعزایش بنشانیم؛ مجریِ بانو، با لحنی حماسی بیانه را با جمله زیر پایان داد ... با فرار خفت بار آنها از غرب آسیا..ملت‌های آزاد موجب محو غده سرطانی صهیون خواهد شد...» دوباره چشم انداختم به صفحه گوشی،کمی گیج شده بودم، از سیالی میان تلویزیون و گوشی، از سویچ(تغییر وضعیت) مدام میان گوش و چشم. اما شاد بودم چون دل بدل راه دارد، شلیک خندههای مسرت‌بخش صف‌های جماعت، پشت سر استاد مرا هم شاد کرد. شلیک در شلیک شد و شادی شیلک خنده‌های نمازگزاران خیابان قدس حل شد در شلیک موشک‌های دلاوران پارس، ضریب گرفتند شلیک‌ها، انرژی مضاعف دادند، و می‌شود آنچه باید، آن‌زمان که باذن الله، یک‌ایران موشک را در لانچر، با سلام و صلوات بدرقه کند، ولی خدا دعا کند و پرتاب نهایی را خدا مدیریت کند، «و ما رمیت اذ رمیت و لکن الله رمی». 🖋 س.رضایی دوم‌تیرماه‌چهارصدوچهار https://eitaa.com/MashgheeEshgh
«بشارت فتح» چشم اسفندیار 🖋س.رضایی هوا داغ بود و عرق درآر، پنکه زور خود را می‌زد تا کمی خدمت کند، همراه با تلویزیون روشن همزمان با تماشای عملیات مقتدر، غرور آفرین «بشارت فتح» شیر بچه‌های حیدری علیه پایگاه العدیده قطر و الدوحه مقر سرفرماندهی نظامی آمریکا در خاورمیانه. داشتم متن شیرهای‌خندان استاد درباره‌ی نمازجمعه سی‌ام خردادماه را مطالعه می‌کردم. همزمان تاول‌های احتمالی و داغی کف پای استاد احمدی را تصور می‌کردم و ازدحام جمعیت را. هوای تبدار را. که خودم الان تا استخوان می‌چشیدم. اما حسی قوی‌تر از گرمای هوا، یخدان روح‌مان را در این روزها، داغ می‌کند، که می‌دانستم، در هر دو حسم الان در تمام وطن، تنها نیستم. گرمای هوا و داغی ظفر. سویچ کردم(نگاهم را برداشتم و انداختم) از صفحه گوشی به صفحه وال ال سی دی، تلویزبون، در اضطراب و غرور، و داغی آسفالت کف خیابان قدس، و گرمای امید روبه رشد فتح واقعی قدس، حواسم را برد به داغی چایی که ریخته بودم در لیوان و خنده ام گرفته بود از این میل ما ایرانی‌ها به چایی، در اوج گرما، آنهم تیرماه، میان هیاهوی خانه و مارش نظامی شبکه خبر، بیانیه سپاه راهم نیمدار می‌شنیدم:« فمن اعتدی علیکم...ملت شریف ایران در پی تجاوز وحشیانه و تجاوزکارانه آمریکا به تاسیسات هستی ای صلح آمیز هسته‌ای ایران قرارگاه خاتم الانبیا، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی با رمز «یا ابا عبدالله الحسین » در ضمن عملیات «بشارت فتح» حملات موشکی خود را علیه پایگاه العدید قطر امریکا آغاز کرده است...تحت هیچ شرایطی تعرض به تمامیت سرزمین ...بی پاسخ نخواهد گذاشت ...بر این اساس یادآور خواهیم شد، پایگاه های نظامی امریکا پیرامون ایران، نه تنها نقطه قوت بلکه«چشم اسفندیار» این رژیم جنگ افروز به حساب می‌رود. بار دیگر هشدار می‌دهیم که دوران بزن در رو دیگر به سر آمده...با فرار خفت بار...در آستانه ماه محرم ماه ابا عبدالله الحسین علیه السلام... » محرم در بر دروازه سال ایستاده و اذن دخول میگیرد از اقایش، حسین بن علی، ماه حماسه و شور آفرینی، ماهی که اسلام را به قول امام راحل، زنده نگه داشته است؛ چقدر حماقت لازم است که دشمن دون، حمله‌اش را ، از «غدیر»، روز تجدید عهد و بیعت با ولایت شیعه آغاز کرد در «مباهله»، روز روسیاهی دشمن اهل‌بیت علیهم‌السلام، روز سربلندی و روسفیدی صادق، شدت دادن جسارت، تا وعده صادق پروبال بگیرد. آمریکا پدر این فرزند نامشروع هم وارد پیکار آشکارا شد و از سایه خارج شد و چنگال خود را در خون غیور پیروان ثارالله، فرو برد و چه بد کرد باخود، گور خود را کند، و بد بحالشان که ما وارد دهه محرم می‌شویم و مهیاتر به نابودی این غده سرطانی، دندان تیزتر برای خرد کردن استخوان ظالم. مجری شبکه خبر، داشت هنوز بیانیه سپاه را می‌خواند. و تصویر در تصویر صحنه پرتاب را هم نمایش می‌داد‌. نگاه انداختم به صفحه تلویزیون ، تا رد اصابت موشک را ببینم، تا مادر ترامپ جِزِجیگرزده را بعزایش بنشانیم؛ مجریِ بانو، با لحنی حماسی بیانه را با جمله زیر پایان داد ... با فرار خفت بار آنها از غرب آسیا..ملت‌های آزاد موجب محو غده سرطانی صهیون خواهد شد...» دوباره چشم انداختم به صفحه گوشی،کمی گیج شده بودم، از سیالی میان تلویزیون و گوشی، از سویچ(تغییر وضعیت) مدام میان گوش و چشم. اما شاد بودم چون دل بدل راه دارد، شلیک خندههای مسرت‌بخش صف‌های جماعت، پشت سر استاد مرا هم شاد کرد. شلیک در شلیک شد و شادی شیلک خنده‌های نمازگزاران خیابان قدس حل شد در شلیک موشک‌های دلاوران پارس، ضریب گرفتند شلیک‌ها، انرژی مضاعف دادند، و می‌شود آنچه باید، آن‌زمان که باذن الله، یک‌ایران موشک را در لانچر، با سلام و صلوات بدرقه کند، ولی خدا دعا کند و پرتاب نهایی را خدا مدیریت کند، «و ما رمیت اذ رمیت و لکن الله رمی». 🖋 س.رضایی دوم‌تیرماه‌چهارصدوچهار
خداخودش‌بازی‌با‌کلمات‌راراه‌انداخت (دیپلماسی‌خری‌غرب) 🖋س.رضایی داشتم اندر شانیت کلمه سخیف خر، برای قلم، اسب الکنِ ذهنم را می‌تازاندم، که وا چه مناسبت دارد خر در قلم شدن یا قلم در خر شدن، اصن در کل ادبیات کدام آرایه خری بکار رفته است؟! کدام گوشه تاریخ چارپای تأثیرگذاری بوده است؟! مثلا خر ملانصرالدین یا ذوالجناح، اسب اباعبدالله‌الحسین‌ علیه‌السلام یا رخش رستم! دیدم خدا از آوردن هر موجودی در تمثیل شرمی ندارد؛ مثلاً «خر» در قرآن هم آمده خر یک نبی به‌نام عذیر، پیامبری که سالها خوابید و بعد بیدار شدن دید از خرش جز استخوانی نمانده است. از پشه هم که مثال می‌زند، از آن ابا و باکی ندارد، تا حق را آشکار کند. در آیه بیست و شش سوره بقره، خداوند عزیز و علیم، می‌فرماید:« انَّ اللَّهَ لا يَسْتَحْيِي أَنْ يَضْرِبَ مَثَلًا ما بَعُوضَةً فَما فَوْقَها فَأَمَّا الَّذِينَ آمَنُوا فَيَعْلَمُونَ أَنَّهُ الْحَقُّ مِنْ رَبِّهِمْ وَ أَمَّا الَّذِينَ كَفَرُوا فَيَقُولُونَ ما ذا أَرادَ اللَّهُ بِهذا مَثَلًا يُضِلُّ بِهِ كَثِيراً وَ يَهْدِي بِهِ كَثِيراً وَ ما يُضِلُّ بِهِ إِلَّا الْفاسِقِينَ‌» «همانا خداوند از اينكه به پشه‌اى و بالای آن  مثال بزند شرم ندارد، پس آن‌هايى كه ايمان دارند مى‌دانند كه آن (مثال) از طرف پروردگارشان به حقّ است، ولى كسانى كه كفر ورزيدند گويند: خداوند از اين مثل چه منظورى داشته است؟  بسيارى را به این مثال گمراه و بسيارى را بدان هدايت مى‌فرمايد. اما بدانید جز افراد فاسق را بدان گمراه نمى‌كند. » با کسب اجازه از خدا که خودش بازی کلمات را آغاز کرد! می‌آغازم. اصلا ! آنقدر برخی خرها کیفیت دارند که یک حزب در امریکن لنگوییج هست، به اسم حزب خر!! که درجات خرییت را تمام و کمال دارد؛ تازه نام یک عدد دیپلماسی باکیفیت فاخر غربی، هم «خر» است، دیپلماسی مخصوووص شرق و خاورمیانه. موقعی که علمایشان خرهای یک مملکتِ درست درمان و پرفایده را بجورند، خوب خرکیفشان می‌کنند، خوب بارشان می‌کنند، تا تن و مملکت و ناموس را بدهند؛ آنهم به بهای انددددک! تازه دیپلماسی گاوی هم دارند، گاو خوش‌شیر، راهم ببینند خوب می‌دوشند، تاجایی که شیردارد، شیر که تمام شد؛ گوشت عربی‌لذیذی هم دارند. از بحث معطر و وزین خریِ خودمان دور نشویم؛ برویم سراغ «خرهای» نجیب! خودمان. اصلا ما این روزها! در اوج تجاوز به خاک مقدس ایران و جنگ، انواع سایز و مدل خر را دیدیم؛ از سم طلا گرفته تا سم برنز و سم پلیتی، تازه سم چوبی هم سخیف‌ترینشان بود! که از موشک و پهپاد، ریزپرنده‌ها، از درز دادن اطلاعات امنیتی و ژئوپولیتیکی، ارسال عکس از موقعیت جغرافیایی مراکزنظامی ،سربازخانه ها، فرمانداری‌ها و میزان و موقعیت ادوات دفاعی مملکت کبیر ایران، گرفته تا هرکجا که پرنده گمان پرواز کند، این خرها در خرابکاری در حداعلا، پیش می‌روند. اما واقعا بعضی از این خرهای قدیمی‌تر، در آشوب ز.ز.آزادی تا قبل جنگ تحمیلی دو، که جان برکف صاحب اجاره‌ای خود شده بودند و به درجه رفیع «افسارتمام»، به جای «افسرتمام» ارتقا یافته بودند؛ هم، کمی با دیدن تصاویر، جنازه طفل سوخته دوماهه و گیسویِ دخترکِ خونینِ سرترکیده، زیر آوار بتن خانه خود، تکان خوردند؛ از زندانی های بخش سیاسی تا سلبریتی‌های وطن فروش، حتی این یاوه‌سرا، استاد زشت‌کلام! که حالا تلنگری به قواره کجدار و مریضشان خورده بود، که نه بابا! این اسراییلی که پشت گرمش بودیم، اصلا بشر نیست، قدار و وحشی است و از کشتن هم وطنم، ککش هم نمی‌گزد. موشک که می‌زند حالیش نیست، خرفهم نیست، موشک که میان اصلاح‌طلب و اصولگرا فرق نمی‌گزارد، میان گیسوی افشان و چادر هم، میان آخوند عمامه به سر و جقله پایپ به لب و میان آغوش رایگان و تن باحیای عفیف سربه‌زیر، هم فرقی نمی‌گذارد؛ برای یک تکه آهن کافر ده تنی سنگر شکن داغ و ویرانگر، که هیچ حالیش نیست، همه را مستفیض می‌کند ، زن و مرد و کودک و پیر و جوان و نوزاد و دختر و پسر را با عشق تمام در آغوش مرگ خود می‌کشاند. به امید ایرانی همیشه آباد و آگاه! و محو کامل این غده سرطانی، اسراییل! وشفای تمام خرهای سرزمینم. چهارم خرداد چهارصد و چهار ۴/۴/۴۰۴ اللهم بارک لمولانا صاحب العصر و الزمان عج https://eitaa.com/MashgheeEshgh ‏‌
به امید خدا «وَيَرۡزُقۡهُ مِنۡ حَيۡثُ لَا يَحۡتَسِبُۚ وَمَن يَتَوَكَّلۡ عَلَى ٱللَّهِ فَهُوَ حَسۡبُهُۥٓۚ إِنَّ ٱللَّهَ بَٰلِغُ أَمۡرِهِۦۚ قَدۡ جَعَلَ ٱللَّهُ» سوره طلاق آیه ۴ کسی که کارهای خود را به خدا واگذارد و اعتماد به حسن تدبیر او و وثوق به تقدیرات نیکوی حق داشته باشد، خداوند متعال کارهای دنیوی او را کفایت نموده و پاداش بهشتی به او عنایت می فرماید و او را از نیاز و احتیاج به دیگران بی نیاز می گرداند. از ابتدای شروع جنگ تحمیلی دو، ما فقط خدا را می‌دیدیم، فقط خدا خدا می‌کردیم و فقط امید به خدا داشتیم و بس. س.رضایی
«گنبد فوق آهنین» خدا:"إِنَّ اللَّهَ يُدافِعُ عَنِ الَّذِينَ آمَنُوا" "همانا خداوند از کسانی که ایمان آورده‌اند دفاع می‌کند" (حج آیه ۳۸) مردم خدا مراقب ماست جز خیر ما ندید و نخواست خداهوامونو داره س.رضایی
«پشتتم» «لاتخف و لاتحزن» از چی می‌ترسی!؟ خدا دلداریمون داده:« نترسی‌ها غم نخوری‌ها من باهاتم، من پشتتم.» ✍س.رضایی
3.39M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
‌ آزادگان جهان بیدار شده‌اند! منجی بیا! ﴿وَ نُرِیدُ أَن نَّمُنَّ عَلَی الَّذِینَ اسْتُضْعِفُوا فِی الْأَرْضِ وَ نَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَ نَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِینَ ﴾سوره مبارکه القصص آیه ۵ اراده ما بر این است که بر ستمدیدگان نعمت بخشیم و آنان را پیشوایان و وارثان روى زمین قرار دهیم. خداوند از کسانی که ایمان آورده‌اند دفاع می‌کند؛ 🚸 شرکت کنندگان در جشنواره موسیقی راسکیلد دانمارک شعار آزادباد فلسطین سر می‌دهند ✍س.رضایی
آب‌زنید‌راه‌را‌‌وین‌که‌نگار‌می‌رسد... «رویت ماه» چند روز از دهه محرم و ایام عزاداری صاحب الزمان در تعزیت جدبزرگوارشان آقا اباعبدالله‌الحسین علیه‌السلام گذشته بود و مردم دل در گرو سیدعلی از ابناء‌الحسین، مشتاق و تشنه دیدارش، که بدلایل امنیتی و بعد از لغزخوانی‌ها و تهدیدات ترامپ قمارباز غیرقابل پیش‌بینی، ایشان نه در پناهگاه، بل‌که در کمینگاه دشمنان، بودند‌ و برخلاف، بنای هرساله حضور در حسینه امام در طول دهه محرم، دیدگان دوستداران‌شان محروم از رویت هلال روی ماه‌شان بود. از روضه اباعبدالله‌الحسین (ع) و مجلس اشک بر مرثیه آل الله، و گریه و مویه بر شهدا قدیم و جدید راه الله، سینه زنی از ته دل، از ته دل‌تر از همیشه، با اشکی بصیرت از همیشه، با عهدی و طلب عاقبت بخیری‌مان با شهادت، تازه برگشته بودم و کمی خسته بودم و اما دلم روشن و گواه از حال خوشی می‌داد. ساعتی بود فضای مجازی را رصد نکرده بودم. مدتیست گویی افسر جنگ نرم، باشم. حوادث را رصد می‌کنم، مبادا از زیر چشم تیزبینم چیزی ناخواسته رد شود، استادی شدم در این کار، برای خودم. البته استادی بدون شاگرد. تلویزیون را روشن کردم. تا ببینم، دنیا دست کیست!!، کانالها را بالا پایین کردم. یکهو دیدم آقای حجه‌الاسلام عالی در حال سخنرانی در حسینیه امام خمینی ره هستند، و جای خالی رهبر قایق اشک بر رود چشمانم انداخت. از مصائب اهل بیت علیهم السلام آقای عالی فیض می‌بردم، با اتمام کلام ایشان چ، در اوج حسرت من، ماه ناگهان برصفحه تلویزیون ورود کرد... با ورود شگفتانه آقا سید علی، بدون قرار قبلی، که خطی ممتد بطلان، بر اراجیف معاندان بود، به صحن حسینیه امام خمینی ره مردم سر از پا نمی‌شناختند؛ و من هیچ از هیچ نمی‌شناختم، اشک ها پادارتر و سریع‌تر از اقدام دوان دوان در پی رویت ماه در شب عاشورای ۱۴۴۶ حماسه آفریدند. در اتصال اشک‌ها، هر لحظه بیم سیل بود. مراقبان و محافظان در این رستاخیز قلب‌ها تماماً مراقب بودند که مردم از شدت هیجان دست به کاری نزنند. من اینجا دست برسینه میکوبیدم قربان صدقه ایشان می‌رفتم، و روحی لک فداک می‌خواندم. «بابی انت و امی» را در بامعناترین حالت ممکن می‌سرودم. اشک دامن‌کشان طی طریق می‌کرد. تا از مرحله فقر به وصول و غنا دست یابد. از عجز دست و پا برای رسیدن به ایشان، بی‌تاب‌تر شدم. وای بر احوال حاضران. قاب زیبا پیش روی چشم بود، آقا بود و کعبه رویش، دل تنگی مردم و من در طواف روی ایشان. فرزند زهرا از قاب پستو، در آمد و جان‌ها مشتاق در آغوش کشیدن‌ش، اشک‌ها در حال شستشوی مسیر ورودشان. آب زنید راه را وین که نگار می‌رسد... مژده دهید باغ را بوی بهار می‌رسد... در این میان حاج محمود کریمی، مداح اهل بیت علیهم‌السلام به نمایندگی از همه ملت ایران، همه مشتاقان به این ذریه زهرا در سراسر عالم، با ایشان ابراز بذل جان و سر و دل کردند. قربان سنه آقا گویان، خواندم از در درآمدی و از خود بدر شدم...حالا این مصرع معنای جاندارتری دارد برایم. حاج محمود به خواست آقا برای اجرای قطعه «ای ایران» سراز پا نمی‌شناخت. با همراهی مردم با اجرای این سرود حماسی، این حماسه را به اوج رساند. اللهم احفظ قائدنا الامام سید علی الخامنه‌ای ✍س.رضایی اللهم بارک لمولانا صاحب العصر و الزمان عج https://eitaa.com/MashgheeEshgh ‏‌
پرده‌درپرده! خدا نمی‌بیند؟! «أَلَمْ یَعْلَمْ بِأَنَّ اللَّهَ یَرَىٰ» (آیا نمی‌داند که خدا می‌بیند؟) سوره علق (سوره ۹۶)، آیه ۱۴ روضه مصوراست، بر عطش کودک آب می‌شوم، شعله می‌کشم. و ققنوس نمی‌زاید از خاکسترم مگر به اکسیر اشک. دست به دامان ملائک پیش می‌روم. تا جان نسپارم. حالا، وظیفه من انسان، اصلا شیعه و دلبسته به علی و اولاد کریم و گرامش نه، به عنوان یک انسان چیست؟ بی‌رگی درد این روزهای برخی از ما شده که نه غزه نه لبنان از حلقوم بی‌قیدشان در می‌آید، و چنگ می‌شود بر گلوی انسانیت، بی‌آنکه بدانند زمین گرد است و منتج به دور تسلسل، نهایتا ممکن است، روزی خودمان گرفتار شویم و خودمان به مدد هم‌نوع نیازمند! 🔻🔻🔻 پرده‌ی اول زمین تفدیده کربلا کودک تشنه و گرسنه شیرخوره ۶ماهه، سیدالرضیع تشنه یک جرعه آب وعطش بی‌پاسخ جگربند رباب... و خون گلویی از زمین که آسمان آن را امضا کرد. این بار هم تحفه‌ای از ذریه زهرا. 🔻🔻🔻 پرده‌ی دوم اسماعیل کوچک و تشنه و گرسنه، هاجر و یک بیابان پیش رو و هفت بار گزک کرده‌ی میان صفا و مروه در هروله‌ی آب... آزمون الهی خدا از ابراهیم تا از نسل اسماعیل، ادامه یابد، شجره طیبه و نسل نور، پشت به پشت تا محمد صل الله علیه و آله وسلم. 🔻🔻🔻 پرده‌ی سوم عیسی مسیح، مولود مبارک و مریم هر دو در بیابانی گرسنه و تشنه و خدایی که در همین نزدیکیست، و می‌داند، کی و چگونه مدد برساند. شده با اشاره به درخت خرمایی یا اشاره به رأفت قلب یک انسان دیگر... 🔻🔻🔻 پرده چهارم موسی و همسر(دخترشعیب) و فرزندش، در بیابان شب سرد و تاریک و گرسنه و تشنه... و خدایی که برنامه ها داشته و دارد برای عاقبت بخیر موسی! نور می‌شود بر شاخ درخت برای موسی! 🔻🔻🔻 پرده‌ی پنجم کربلا جاری در امروز غزه، در امتداد کربلای۶۱ کودک غزه گرسنه و پوست بر استخوان چروکیده از شدت بی‌آبی و بی‌غذایی. مادر عاجز از حفظ جان کودک، غرق در یم اشک و آه محصور در شعب ابی‌طالب، حماسه کربلایی دیگر را رقم می‌زند. 🔻🔻🔻 پرد‌ه‌ی ششم کودک‌ی تنها، که پای نمایشگر، درحال تماشای حوادث این روزهای غزه، جنگ حیات، از شدت غم کودک‌غزه اشک جاری شده بر چشمانش، بسته نان را برداشته از طریق بلندگوی نمایشگر نان را وارد می‌کند، تا به گمانش قدمی بردارد برای هم‌نوع خودش. با فرض همان ظن ریشه دار در کودکی همه، که می‌شود داخل نمایشگر شد. این را زمانی پدر و مادرش متوجه شدند که صدای نمایشگر قطع شده و به وسیله متخصص تعمیر لوازم برقی، متوجه وجود نان کپک زده در قسمت بلندگو می‌شوند، و برای توبیخ او از او بازخواست می‌کنند، و از شنیدن دلیل کار او شرمسار می‌شوند، از بی‌توجهی خود و همه به عطش و گرسنگی غزه... 🔻🔻🔻 *✅ یک نفر هم باقی بماند آن یک موسی شده فرعون را غرق خواهد کرد. سه شنبه هفتم مرداد چهارصد و چهار ✍س.رضایی
بازم شعور خر! دموکرات‌های کنگره از ترامپ خواستند فلسطین را به رسمیت بشناسد. حزب دموکرات( یا همان حزب خر)خطاب به ترامپ قمارباز، به هر دلیلی، فلسطین را به‌عنوان یک کشور حساب کردند. ✍ س.رضایی
از گرسنگی شهید شد همین قدر کوتاه نفس کشید در دنیا و شرم داد بر آنان که کبک وار نفس می‌کشند در دنیا، بی خبر از حوالی و همسایه خود بی خبر از همه خبرها پرکشید و رفت از میان حیوانات انسان نما... در میان سکوت جامعه بشری و حشری، پروانه ای پرکشید و رفت ✍س.رضایی https://eitaa.com/MashgheeEshgh
السلام علیک یا بقیه الله فی ارضه سلام صبحت بخیر آقای من ما با تو، در پناه تو، آرام می‌شویم. بی تو ندارد، این جهان صفا ! یا ایها العزیز صبح میکند آغاز جهان را و نام تو آغاز صبح ماست. ✍🏻 س.رضایی اللهم‌بارک‌لمولانا‌صاحب‌الزمان