#همنشین_خدا 16 ؛ حقوق هفتاد برابر
بِسمِ اللّه الرَّحمنِ الرَّحیم
یک سؤال از شما میپرسم؟
اگر آموزش و پرورش اعلام کند هر معلّمی عطر زده وارد کلاس شود حقوقش هفتاد برابر میشود آیا آن معلم عطر میزند؟ آیا میشود روزی فراموش کند عطر بزند؟ فکر میکنید چند درصد از معلمان عطر میزنند؟
به نظر بنده صد در صد ! چون به دو چیز را اطمینان دارد.
یک. هفتاد برابر بودن حقوق را درک میکند که چقدر زیاد میشود !
دو. به گفته آموزش و پرورش اعتماد دارد.
جایی این سخنرانی را انجام دادم یکی از معلمان گفت اگر هر روز با عطر وضو بگیریم و وارد کلاس بشویم باز سود میکنیم ! !
امام صادق علیه السلام فرمودند: خداوند قول داد « صَلَاةُ مُتَطَیبٍ » یک نماز با عطر را خداوند هفتاد برابر یک نمازی که قبلش عطر نزده باشی پاداش بیشتری به شما میدهد ! [1]
چرا بعضی از ما کوتاهی میکنیم؟ ! آیا تفاوت هفتاد برابری را درک نمیکنیم؟ ! یا به وعده خداوند اطمینان نداریم؟ ! در حالی که خداوند خلاف وعدهاش عمل نمیکند. « إِنَّ اللَّهَ لا یخْلِفُ الْمیعاد »[2]
اسلام با احکامِ نماز دوست داشته ما خوشبو باشیم و حداقل روزانه پنج بار عطر بزنیم.
امام خمینی رضوان الله علیه قبل از نماز صبح، ظهر، عصر، مغرب و عشا عطر میزد. حتی موقعی که در نجف بودند ۱۵ تا ۲0 تا پله باید میرفتند بالای پشت بام آنجا نمازشان را میخواندند همراه با خودشان شیشه عطرشان را میبردند تا قبل از نماز عطر زده باشند. [3]
حضرت زهرای مرضیه علیها السلام در ساعات آخر عمر شریفشان بسیار بدنشان رنجور و ضعیف شده بود و بسیار درد میکشیدند و نمیتوانستند به راحتی حرکت کنند، به اسماء فرمودند: « هَاتِی طِیبِی الَّذِی أَتَطَیبُ بِهِ » آن عطری را که قبل از نماز با آن خودم را خوشبو میکنم بیاور میخواهم عطر بزنم و برای نماز خودم را آماده کنم. [4]
حالا میخواهم سه نکته خدمتتان عرض کنم:
یک. سعی کنیم عطری که استفاده میکنیم ملایم باشد و تند نباشد. چون بعضیها نسبت به این عطرها حساسیت دارند و اذیت میشوند. مواظب باشیم مؤمنین را اذیت نکنیم !
دو. خانمها در خانه عطر استفاده کنند و بیرون از خانه جایی که نامحرم با آنها در ارتباط است بویِ خوش به مشام آنها میرسد، فرمودند این کار را نکنند. [5]
سه. امام صادق علیه السلام به محلِ سجده خود عطر میزدند. [6] یعنی اسلام دوست دارد بوی خوش کنار نماز باشد. یعنی یک حسّ خوشایندی ما از نماز خود داشته باشیم ! وقتی به سجده میرویم دوست داشته باشیم سجدههای ما طولانیتر باشد.
حالا در نمازخانه مدارس چه اتفاقی میافتد؟ وقتی سر را به سجده میگذاریم بوی بدِ جوراب دانش آموزان را اذیت میکند !
پیشنهاد ما این است که به دانش آموزان بگوییم قبل از ورود به نمازخانه پایشان را بشویند و جورابشان را داخل جیب بگذارند.
اگر بتوانیم عطر یا حداقل گلابی به سر و صورت آنها بپاشیم، آن حسّ خوشایند نماز را توانستیم در آنها ایجاد کنیم.
بیاییم پاداش هفتاد برابری استفاده از عطر در نماز را دست کم نگیریم !
[1] قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ : صَلَاةُ مُتَطَیبٍ أَفْضَلُ مِنْ سَبْعِینَ صَلَاةً بِغَیرِ طِیبٍ. (الکافی، ج6، 511)
[2] سوره آل عمران، آیه 9.
[3] سرگذشت های ویژه از زندگی امام خمینی، ج3، ص 29 و 30.
[4] (بحار الأنوار، ج43، ص 185)
[5] (وسائل الشیعة، ج 20، ص 161)
[6] (طبرسی، مكارم الأخلاق، ص : 42)
#همنشین_خدا 17 ؛ بندگی کن
بِسمِ اللّه الرَّحمنِ الرَّحیم
همه ما میدانیم که ما مسلمانها در شبانه روز حداقل ده بار میگوییم خدایا ما بنده توییم « إِیاک نَعْبُد »[1] فقط بنده تویم.
امیرالمؤمنین علیه السلام مناجات میکرند، اشک میریختند، میفرمودند: « مَوْلَای یا مَوْلَای أَنْتَ الْمَوْلَى وَ أَنَا الْعَبْدُ »[2] من بندهام و تو ارباب منی.
اصلاً یکی از فایدههای نماز ـ که خداوند آن را برای ما واجب کرد ـ این است که ما به خودمان و به دیگران اعلام کنیم که بنده خداوند هستیم.
حالا به این سؤال پاسخ بدهیم؟ وقتی وارد نماز میشویم چقدر این حس به ما دست میدهد که یک سرباز صفری هستیم که در مقابل فرمانده کلِ نیروهای عالم ایستاده ایم؟
بسیاری از مستحبّات و مکروهات کارشان این است به ما یادآوری کنند که تو در ظاهر عبد خدایی. به ما تلقین کنند در باطن سعی کن عبدِ خداوند باشی.
چند مورد از این مستحبات و مکروهات را با هم دوره میکنیم:
فرمودند: انگشتانت را نشکن، با انگشتانت بازی نکن ! [3]
وقتی در نماز ایستادی دستت را رها نکن، مشت نکن، دستت را آرام و بدونِ حرکت قرار بده ! مثل یک سربازی که در مقابل فرماندهاش دستش را رها نمیکند.
به ما فرمودند: با سر و ریشت بازی نکن ! [4] اصلاً با هیچ چیزی بازی نکن ! با انگشتر، با دسته کلید، با موبایل و... [5]
بعضیها وقتی موبایلشان زنگ میخورد وسط نماز برمیدارند جلوی دهان قرار میدهند و میگویند: « مالِکِ یَوْمِ الدِّین، اِیّاکَ نَعْبُدُ و.. » یعنی به او اعلام میکنند من دارم نماز میخوانم ! این هم بیادبی است !
به پاسِ حرمتِ حیّ خطاپوش * قبل از نماز، موبایلت را بکن خاموش !
چون هیچ سربازی در مقابل فرماندهاش جرأت نمیکند موبایلش را از جیبش در بیاورد.
فرمودند: « وَ لا تَتَجَّشَأْ » آروغ نزن ! این بیادبی است ! [6]
فرمودند: اگر نتوانستید جلوی خمیازهات را بگیری دستت را جلوی دهانت قرار بده تا ادبِ در مقابل پروردگار را حفظ کرده باشی.
یکی از مکروهات نماز این است که انسان با پیراهنی که دکمههای آن باز است نماز بخواند. [7]
قشنگ و مؤدبانه در مقابل خداوند بایستیم و سعی کنیم آداب نماز را با دقت بیشتری انجام بدهیم.
[1] سوره حمد، آیه 4.
[2] مناجات امیرالمؤمنین علیه السلام در مسجد کوفه.
[3] (بحار الأنوار، ج 81، ص 202)
[4] همان.
[5] (بحار الأنوار، ج 81، ص 205)
[6] همان.
[7] توضیح المسائل (المحشی للامام الخمینی)، ج1، ص 478، مسأله 865.
╔═🍃══════════╗
@Namazeavalevaght
╚══════════🍃═╝
#همنشین_خدا 8 ؛ راه رسیدن به مقامات عرفانی
بِسمِ اللّه الرَّحمنِ الرَّحیم
سلام به شما نماز اول خوان عزیز
شما که دوست داری به خداوند نزدیک بشوی. به قولِ عُرفا به مقاماتِ عالیِ عرفانی برسی و سیر و سلوکی معنوی داشته باشی.
در این جلسه میخواهم سه جمله کلیدی از سه عارف برای شما تعریف کنم.
یک. شخصیتی که امام خمینی رضوان الله علیه از بین ده استادشان فقط درباره ایشان فرمودند: « روحی لَهُ الفِدا » منِ خمینی فداش بشوم.
شخصیتی که امام خمینی فرمود: « اگر سالهای سال درس داشته باشد من همیشه سر کلاسش حاضر میشوم » یعنی خودم را از عِلم و از نفس قُدسی او هیچ گاه بی نیاز نمیبینم.
ایشان آیت الله محمدعلی شاه آبادی رضوان الله علیه هست. سالهایِ سال در مسجد جامع تهران، نماز جماعت و درسِ اخلاق داشت.
یک روز بالای منبر گفت: « آی مردم نمیخواهید آدم بشید؟ اگر نمیخواهید آدم بشوید، بگویید من این همه وقت نگذارم برای سخنرانی و درس اخلاق »
بعد از منبر چند نفر بازاری محضر ایشان آمدند و گفتند ما میخواهیم آدم بشویم، چه کنیم؟
ایشان فرمودند: « من سه توصیه به شما میگویم انجام بدهید اگر اثرش را دیدید بیایید درس جدید را به شما بدهم »
یک. هر کجا بودید با شنیدنِ صدای اذان نماز اول وقت بخوانید، اگر به جماعت شد بهتر است.
دو. در فروشِ جنس به مردم به حداقلِ سود قانع باشید، یعنی به فکر خدمت به مردم باشید، نه جمع آوری ثروت.
سه. متدینین سالی یک بار خمس میدهند. ولی شما ماهی یک بار دخل و خرجتان را از هم کم کنید، سودِ خالصی که برای شما میماند یک پنجم آن را به مرجع تقلید خود بدهید.
یکی از بازاری ها میگوید: « من تصمیمِ قطعی گرفتم این توصیه ها را عمل کنم، از ماه رجب شروع کردم به عمل به توصیه ایشان. در وسط ماه رمضان بود تو مسجد در حالِ خواندن نماز جماعت بودیم. یک دفعه دیدم چشمم باز شد چیزهای زیبا و عجیبی میبینم که قبلاً نمیدیدم و بعد هم بارها و بارها باز این اتفاق برام افتاد ». [1]
دو. علامه قاضی استاد اخلاقِ آیت الله بهجت و علامه طباطبایی فرمودند: « اگر کسی نمازهای واجبش را اولِ وقت خواند و به مقاماتِ عالی نرسید مرا لعن کند »[2]
سه. آیت الله بهجت رضوان الله علیه فرمودند: « برای رسیدن به مقاماتِ عالیِ عرفانی فقط دو کار انجام بدهید،
1. ترک گناه در فکر و رفتار
2. مقیّد شدن به نمازِ اول وقت [3]
این جور که بنده از گفتار این عارفان بزرگ متوجه شدم محال است کسی پیش خداوند به مقامات عالیه برسد بدون مقیّد شدن به نماز اول وقت.
بیاییم تلاش کنیم نماز ما از اول وقت به تأخیر نیفتد
[1] اکبر دهقان، هزار و یک نکته اخلاقی از دانشمندان، نکته 820.
[2] کتاب زمزم عرفان، محمدی ری شهری، ص 85.
[3] برای سالک، در اولین مرحله، عزم راسخ و مستمر بر ترک معاصی در اعتقادیات و عملیّات در تمام عمر ـ اگر چه هزار سال باشد ـ و نماز اول وقت، برای وصول به مقامات عالیه، کافی و وافی است. (کتاب زمزم عرفان، محمدی ری شهری، ص 83)
"اللهم بارک لمولانا صاحبالزمان(عج)"
╔═🍃══════════╗
@Namazeavalevaght
╚══════════🍃═╝
#همنشین_خدا 18 ؛ لباس تمییز
بِسمِ اللّه الرَّحمنِ الرَّحیم
دعا میکنم فکر و دل ما از هر آلودگی پاکِ پاک باشد و تمیزِ تمیز باشد.
یکی از آداب نماز این است که با تمیزترین لباس خود نماز بخوانیم و نماز خواندن با لباسِ کثیف کراهت دارد. چرا اینقدر سفارش شده لباسهای تمیزِ خود را هنگام نماز خواندن بپوشیم؟
یک. امام سجاد علیه السلام فرمودند: نمازگزار در پیشگاه خداوند ایستاده [1]، در محضر خداست و به مهمانیِ خداوند وارد شده است !
بعضی از آدمها یک مهمانیِ خاص یا یک عروسی دعوت میشوند تمیزترین لباسهایشان را میپوشند، لباسهای قَشنگِ شان را میپوشند. ولی موقعی که میخواهند به مهمانی خداوند بروند و نماز بخوانند لباسهای جَفنگِ شان را میپوشند ! خیلی برایشان مهم نیست که لباس تمیز باشد یا نباشد.
اما ما میبینیم که حضرت زهراء علیها السلام بهترین و تمیزترین لباس شان را مخصوص نماز قرار دادند. در ساعات آخر عمرشان که خیلی درد داشتند و توانِ حرکتی نداشتند به اسما فرمودند: آن لباس مخصوص نمازم را بیاور میخواهم نماز بخوانم. [2]
پس معلوم میشود توجه داشتند که بهترین و تمیزترین لباسشان برای نماز باشد !
پس نماز، شرکت در مهمترین مهمانی ِعالم است و انسان ها در مهمانیهای مهمّ تمیزترین لباسشان را میپوشند.
دو. قرآن میفرماید: « یُسَبِّحُ لِلّهِ ما فِی السَّماواتِ و ما فِی الاَرض » ؛ تمام آنچه در آسمانها و زمین است تسبیح خداوند را بجا میآورند.
امیرالمؤمنین علیه السلام فرمودند: لباسِ نمازگزار تا وقتی او در نمازش باشد همراه با او تسبیح خداوند را بجا میآورد. [3]
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمودند: « وقتی لباس چرک میشود، دیگر تسبیح خداوند را نمیگوید ». [4]
ما لباسِ تمیز میپوشیم تا لباس ما هم همراه با ما تسبیح خداوند را بجا بیاورد و از لحاظِ روحی و از لحاظِ معنوی این خیلی مهم است و در ما هم تأثیرگذار است.
علماء نسبت به این مستحب خیلی حساس بودند.
دکترِ مخصوص امام میگوید: ایشان را در بیمارستان عمل کردیم بعد از عمل لباس ایشان یک مقداری کثیف شده بود، فرمودند: لباس تمیز سفیدی بیاورید میخواهم نماز بخوانم. با اینکه ابزار مختلف پزشکی به بدنشان وصل بود، با همه سختیها لباسشان را عوض کردند و با لباس تمیز « اللَّهُ أَکبَر » نماز را گفتند. [5]
من و شما هم دقت کنیم لباسهای تمیزمان را برای نماز بگذاریم.
مثلاً مردها یک پیراهنِ سفید تمیز مخصوص نماز داشته باشند.
خیلی از خانمها چادر زیبایی مخصوص نمازشان قرار دادهاند که این بسیار خوب است.
موفق باشید.
[1] (بحار الأنوار، ج3، ص 321)
[2] (بحار الأنوار، ج43، ص 185)
[3] إنَّ الإِنسانَ إذا کانَ فِی الصَّلاةِ فَإِنَّ جَسَدَهُ و ثیابَهُ و کلَّ شَیءٍ حَولَهُ یسَبِّحُ. (بحار الأنوار، ج 79، ص 213)
[4] (میزان الحکمة، ج 12، ص 265)
[5] حسن عارفی، طبیب دل ها، ص310 و 311.
┄┅═══••✾••═══┅┄
"نماز اول وقت"| عضو شوید👇
@Namazeavalevaght
#همنشین_خدا 22 ؛ دعای مستجاب
بِسمِ اللّه الرَّحمنِ الرَّحیم
امیدوارم پایین هر دعاتون امضای خداوند باشد.
همان طور که میدانید ما بعد از رکوع هر نماز میایستیم و میگوییم: « سَمِعَ اللَّهُ لِمَنْ حَمِدَه »
آیا دوست دارید درباره این ذکر اطلاعاتِ تان را افزایش دهید؟
دو نکته خدمت تان بیان میکنم:
یک. وقتی پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله به سفر معراج رفتند آنجا کنار عرش الهی وضو گرفتند، و خداوند آخرین وِرژن نماز را رونمایی کرد.
به حضرت فرمود: بایست ؛ « اللَّهُ أَکبَر » بگو، حمد و سوره را بخوان، بعد فرمودند: رکوع برو و بگو: « سُبحانَ رَبّی العَظیمِ و بِحَمدِه »، وقتی حضرت داخل رکوع بودند و ذکر میگفتند ؛ صدای ذکر فرشتگان را هم میشنیدند که آنها میگفتند: « سُبْحانَ اللَّه، الحَمدُ لِلّه، لا اِلهَ اِلَّا اللَّه » وقتی از رکوع بلند شدند فرمودند: « سَمِعَ اللَّهُ لِمَن حَمِدَهُ » خداوند میشنود هر کسی حمد او را بجا بیاورد. [1]
شاید حضرت میخواستند به فرشتگان یادآوری کنند که صدای شما را خداوند میشنود.
من و شما وقتی نماز میخوانیم به خودمان یادآوری کنیم و تلقین کنیم که الان در محضرِ خداوند ایستادهایم و خداوند صدای ما را میشنود این در حضور قلب ما در نماز مؤثر است.
دو. شخصی به امام صادق علیه السلام عرضه داشت: دعایی به من بیاموز که اجابتش قطعی قطعی باشد. !
حضرت فرمودند: « اَلحَمدُلله » بگو و هر حاجتی خواستید از خداوند بخواه که اجابتش قطعی است
با تعجب پرسید: « چه ربطی بین ذکر « اَلحَمدُلله » و اجابت دعا هست؟ »
حضرت فرمودند: وقتی تمام مسلمانها در شبانه روز چندین بار به خداوند عرضه میدارند که خدایا دعای حمد کنندگان را بپذیر ! یعنی، شفیع شما میشوند در نزد خداوند برای اجابت دعاهایتان ؛ آیا خداوند قبول نمیکند؟ ! آیا خداوند دعای شما را مستجاب نمیکند؟ !
پرسید: کجا مسلمانها چنین درخواستی را از خداوند دارند؟
حضرت فرمودند: در نمازهایشان میگویند: « سَمِعَ اللَّهُ لِمَن حَمِدَهُ »[2]
« سَمِعَ » فعل ماضی است. همان طور که میدانید گاهی اوقات فعلِ ماضی به معنای امر به کار میرود. یعنی خدایا « بشنو » دعای کسی که حمد تو را می گوید.
« بشنو » یعنی بپذیر، یعنی قبول کن، یعنی اجابت کن !
چرا به ما سفارش شده است بعد از هر نمازی حتماً دعا کنیم؟ [3]
چون داخل نماز ما مدام ذکر « اَلحَمدُلله » گفتیم و این مقدمهی اجابت دعاست، پس از این فرصت خوب نباید بگذریم.
البته یادمان باشد اگر امضای خداوند زیر دعای ما آمد اجابت خداوند به معنای یکی از این چهار چیز است: [4]
یک. یا همان خواستهی ما را میدهد.
دو. یا آن خواسته به نفع ما نیست بهترش را میدهد
سه. یا آن خواسته به نفع ما نیست در عوض بلایی را در دنیا از ما دور میکند.
چهار. یا آن حاجت به نفع ما نیست، ولی در عوض آن را ذخیرهی قیامت ما میکند و در روز قیامت آن قدر به ما میبخشد که روایت داریم، انسانها آرزو میکنند ای کاش هیچ یک از دعاهایشان در دنیا مستجاب نشده بود.
یادمان باشد « دعایِ حامدین » در درگاه خداوند گم نمیشود زیاد « اَلحَمدُلله » بگوییم و بعدش دعا کنیم.
دعاهایتان مستجاب.
[1] (شناخت نامه نماز، ج1، ص44)
[2] (محمدی ری شهری، نهج الذکر، ج2، ص 228)
[3] (ری شهری، شناخت نامه نماز، ج 2، حدیث 763)
[4] (بحار الأنوار، ج 93 ص 302)
┄┅═══••✾••═══┅┄
"نماز اول وقت"| عضو شوید👇
@Namazeavalevaght
#همنشین_خدا 30 ؛ کرم و لطف خدا
« یا مَنْ یعْطِی الْکثِیرَ بِالْقَلِیلِ »[1]
ای خدای کریمی که پاداش بسیار زیادی میدهی در برابر عمل کم و اندک.
برای درک بهتر کریم بودن خداوند یک مثال را با هم دوره میکنیم:
وارد فروشگاهِ لوازم خانگی میشویم به ما میگویند چه میخواهید بخرید؟ میگوییم این یخچال قشنگ، این کولر گازی و این تلویزیونِ شیک چشمِ ما را گرفته است. دلمان میخواهد آن را داشته باشیم، ولی موجودی حساب ما کافی نیست !
حتی یک هلِ پوک کفِ دست ما نمیاندازند ما را به بیرون از مغازه هدایت میکنند و میگویند: توقف بیجا مانع کسب است !
این فروشگاه خلق است.
اما در فروشگاه خالق با یک نیّت ساده با یک دلم میخواهد، میتوانیم بهترین و بیشترین خرید را داشته باشیم !
سه مثال از آقا امام صادق علیه السلام میزنیم:
یک. شخصی نیّت میکند امشب من بلند بشوم یک نماز شب طولانی مفصل و با حال بخوانم. اما خوابش میبرد ! خداوند در اعمالش یک نماز شب مفصّلِ باحال مینویسد به همین راحتی ! [2]
دو. یک مؤمنی اهل نماز جماعت است، اما مریض شده و دیگر نمیتواند به مسجد برود خداوند به فرشتگان ثبت اعمال میگوید: همان عباداتی که در ایام سلامتی انجام میداد، همانها را برایش بنویسید. [3] چون ایشان نیّت داشت که این کار را انجام دهد، اما بیماری مانع شد.
سه. یک مؤمن فقیری دعا میکند: « یا رَبِّ ارْزُقْنِی حَتَّى أَفْعَلَ کذَا وَ کذَا » [4] خدایا به من ثروت بده، مال بده تا مثلاً یک مسجد بزرگ با تمام امکانات بسازم.
خدا به قلبش نگاه میکند میبیند نیتش صادقانه است. به همین خاطر در اعمالش مینویسد: ساخت یک مسجدِ بزرگ با تمام امکانات !
وقتی به نماز میایستیم توجه داشته باشیم که در مقابل چنین کریمی ایستادهایم به همین خاطر در قنوت نماز، در تعقیبات نماز، دعا کردن را دستِ کم نگیریم و هم از خداوند زیاد بخواهیم و هم توفیق انجام کار های خوب بزرگ را طلب کنیم.
اگر آن چیزی که میخواهیم خیر و صلاح ما نباشد، پاداش آن کار خوب را در نامه اعمال ما ثبت میکند.
ان شاء الله ارتباط و گداییِ ما درِ این خانه کم نشود.
[1] مفاتیح الجنان، اعمال ماه رجب، دعا پس از نماز های روزانه در ماه رجب.
[2] (وسائل الشیعة، ج 1، ص 54)
[3] (وسائل الشیعة، ج2، ص397)
[4] ٍ (كافی، ج 2، ص 85)
┄┅═══••✾••═══┅┄
"نماز اول وقت"| عضو شوید👇
@Namazeavalevaght
#همنشین_خدا 32 ؛ لبیک خدا
بِسمِ اللّه الرَّحمنِ الرَّحیم
دعا میکنم بعد از هر یا رَبِّ شما لبیکِ خداوند باشد.
همان طور که میدانید، نماز دو قسمت دارد ؛ گفتار و رفتار.
همان طور که گفتارِ ما در نماز پُر از پیام است رفتارِ ما هم پُر از پیام است.
مثلاً دست مان را به قنوت که بلند میکنیم پیامش چیست؟
پیامش این است که خدایا ببین دستم خالی است، من فقیرم تو ثروتمندی، من به تو نیاز دارم، به عطا و رحمتت به لطف و کرمت.
در همین قنوت بعضیها دو رفتار اشتباه دارند که ریشهاش به خاطر یک تصوّر اشتباه است.
آن تصوّر اشتباه این است: « هر عملی در غیرِ نماز، مستحب باشد در نماز هم مستحب است ! »
میخواهیم این دو رفتارِ اشتباه را با هم دوره کنیم:
یک. امام صادق علیه السلام فرمودند هر کسی دستش را به دعا بلند کند خداوند حیا میکند که او را دستِ خالی برگرداند. حتماً از رحمتش چیزی داخل دست او میریزد. پس هر کس دستش را به دعا بلند کرد، قبل از اینکه دستش را پایین بیاورد، « یَمْسَحَ عَلَى وَجْهِهِ وَ رَأْسِهِ » دستش را به سر و صورت خودش بکشد تا تبرّک شود. [1]
دو. امام صادق علیه السلام در تعقیباتِ نمازش وقتی دستشان را به دعا بلند میکردند دستشان را بالاتر از سرشان میآوردند، چون این یکی از آداب و مستحبات دعا است. [2]
بعضیها فکر میکنند این دو رفتار در قنوت هم مستحب است در حالی که همه مراجع فرمودند این از مستحباتِ قنوت نیست حتی بسیاری از مراجع میفرمایند این از مکروهات قنوت است یعنی این دو رفتار را خداوند نمیپسندد که در قنوتِ نماز داشته باشیم:
یک. بالاتر آوردن دستها از سر
دو. بعد از قنوت، دستها را به سر و صورت کشیدن.
دعاهای تان مقبولِ درگاه خدا.
[1] (وسائل الشیعة، ج 7، ص 51)
[2] (من لا یحضره الفقیه، ج 1، ص 325)
┄┅═══••✾••═══┅┄
"نماز اول وقت"| عضو شوید👇
@Namazeavalevaght
#همنشین_خدا 35 ؛ سود یا ضرر؟
بِسمِ اللّه الرَّحمنِ الرَّحیم
دعا میکنم گفتار و رفتار ما لبخند رضایت خداوند را به همراه داشته باشد.
میخواهم یک مثال میزنم تا یک روایت را بهتر بفهمیم:
معلمان دانش آموزان را تشویق میکنند که اهل مطالعه باشند و علاوه بر کتابهای درسی، کتابهای مذهبی تاریخی، شعر و رُمان هم بخوانند.
حالا یک دانش آموزی، وسطِ کلاس درس یا شبِ امتحان، آمده رُمان میخواند !
معلّم به او میگوید: چرا رُمان میخوانی؟ میگوید: چون شما تشویق کردی !
معلم چه پاسخ میدهد؟ میگوید: کار تو خوب است. ولی زمانش الان نیست، این کار خوبِ تو در این زمان، تو را پیشِ من بالا نمیبرد ؛ ارزش تو را پیش من زیاد نمیکند ؛ الان رُمان که میخوانی به درسِ تو ضربه میزند و امتحانت را قبول نمیشوی.
امامهای عزیز که معلمهای ما هستند ما را به انجام مستحبات تشویق و ترغیب کردند، ولی فرمودند: « إِذَا أَضَرَّتِ النَّوَافِلُ بِالْفَرَائِضِ فَارْفُضُوهَا » این مستحب اگر به واجب تو ضربه زد آن را ترک کن ! رها کن ! [1]
آقا امیرالمؤمنین علیه السلام فرمودند: به دو دلیل، دیگر این مستحب ارزش ندارد !
یک. « لَا قُرْبَةَ بِالنَّوَافِلِ إِذَا أَضَرَّتْ بِالْفَرَائِض »[2] این مستحبی که به واجب ضربه زده دیگر تو را پیش خداوند بالا نمیبرد و به خداوند نزدیک نمیکند.
دو. آن سودی که از آن مستحب به دست آوردی هرگز چاله آن واجبی که ترک کردی ـ چاله ضررش ـ را پُر نمیکند. [3]
میخواهیم سه تا مثال بزنیم تا این روایت را بهتر بفهمیم:
یک. حضور در مجلس امام حسین علیه السلام از بالاترین مستحبات است اما اگر کسی تا دیر وقت در مجلس امام حسین علیه السلام حاضر شود و نماز واجبِ صبحش قضا شد دیگر آن مجلس امام حسین، آن مستحب ارزشی که باید داشته باشد را ندارد.
دو. با وضو وارد کلاس شدن مستحب است. اما وقتی زنگِ کلاس زده شده و دانش آموزان در کلاس حاضر هستند ؛ معلمی به جای اینکه به وظیفهی واجبی که آموزش و پرورش به عهدهاش گذاشته عمل کند و وارد کلاس شود به سمت وضوخانه میرود تا با وضو وارد کلاس شود.
در این صورت وضوی او، آن ارزشی که باید داشته باشد را ندارد. « بایستی در زنگ تفریح، وضو میگرفت نه بعد از زدنِ زنگ کلاس »
سه. حضور در مسجد مخصوصاً برای نماز جماعت یا شبهای قدر مستحب مؤکّد است اما اطاعتِ از پدر و مادر واجب است.
حالا اگر پدر و مادری گفتند ؛ ما راضی نیستیم شما در مسجد در این زمان حاضر شوی. حضور در مسجد در آن زمان، دیگر قُرب به خداوند نمیآورد و ما را به خداوند نزدیک نمیکند.
امیدوارم که اهل مستحبّات باشیم ولی مستحباتی که به واجباتِ ما ضربه میزند را رها کنیم.
[1](نهج البلاغه، حکمت 279)
[2] (نهج البلاغه، حکمت 39)
[3] إِنَّک إِنِ اشْتَغَلْتَ بِفَضَائِلِ النَّوَافِلِ عَنْ أَدَاءِ الْفَرَائِضِ فَلَنْ یقُومَ فَضْلٌ تَکسِبُهُ بِفَرْضٍ تُضَیعُهُ. (تصنیف غرر الحکم و درر الکلم، ص 177)
@Namazeavalevaght
#همنشین_خدا 36 ؛ مقایسه واجب با مستحب
بِسمِ اللّه الرَّحمنِ الرَّحیم
همان طور که میدانید در مجموعه معارف دین، مقایسههای درست به ما کمک میکنند اهمیت و ارزشِ گزارههای دینی را بهتر درک کنیم. حالا میخواهیم با هم بین واجب و مستحب مقایسه کنیم و سه تا از تفاوتهای آنها را بیان کنیم.
یک. خداوند در مستحب تخفیف و آسانی بیشتری قرار داده است. [1]
مثلاً نماز مستحبی را میتوانیم در حال حرکت بخوانیم رعایت قبله هم لازم نیست، اما نمازِ واجب را باید در حالِ آرامش بدن و رو به قبله بخوانیم.
نمازِ مستحبی را ـ حتی اگر بدنِ ما هم سالم باشد ـ میتوانیم نشسته بخوانیم اما نماز واجب اگر بدنِ ما سالم باشد باید ایستاده بجا بیاوریم.
در نماز مستحبی اگر بین رکعت اول و دوم شک کنیم نمازِ ما صحیح است. اگر خواستی بنا را بر رکعتِ اول میگذاری و اگر خواستی بنا را میگذاری بر رکعت دوم، اما در نماز واجب، اگر شک کنی یک رکعت خواندهای یا دو رکعت نماز باطل است.
دو. خداوند در روز قیامت از مستحب از ما نمیپرسد، از واجب میپرسد، که انجام دادی یا ندادی؟ درست انجام دادی یا غلط؟
اگر کسی در طول عمرش حتی یک رکعت نمازِ مستحبی نخواند در روز قیامت توبیخ نمیشود اما نخواندنِ نماز واجب تنبیه دارد.
به همین خاطر برای نزدیکان ما که از دنیا رفتهاند و نماز قضا دارند اگر مثلاً دو رکعت نماز قضایِ صبح برایش بخوانیم بهتر از این است که دو رکعت نماز مستحبی بخوانیم، چون خداوند از واجبِ او سؤال میپرسد نه از مستحب.
سه. امیرالمؤمنین علیه السلام فرمودند: اگر اشتیاق و رغبت داشتی « فَاحْمِلُوهَا عَلَى النَّوَافِلِ »[2] مستحب را بجا بیاور.
اما اگر مثلاً دو رکعت نماز شب خواندی یا دو صفحه دعای کمیل خواندی و دیدی اشتیاق به ادامه دادن نداری، حضرت فرمودند: ادامه نده ! رها کن.
امّا در واجب این چنین نیست نماز صبح بر ما واجب شده، چه اشتیاق و علاقه و میل داشته باشیم چه نداشته باشیم.
خدا ما را موفق کند واجبات را انجام بدهیم و برای مستحبات اشتیاق داشته باشیم.
[1] امیرالمؤمنین علیه السلام : لَا رُخْصَةَ فِی فَرْضٍ وَ لَا شِدَّةَ فِی نَافِلَةٍ. (تحف العقول، النص، 174)
[2] إِنَّ لِلْقُلُوبِ إِقْبَالًا وَ إِدْبَاراً فَإِذَا أَقْبَلَتْ فَاحْمِلُوهَا عَلَى النَّوَافِلِ وَ إِذَا أَدْبَرَتْ فَاقْتَصِرُوا بِهَا عَلَى الْفَرَائِضِ. (نهج البلاغة، حکمت 312)
┄┅═══••✾••═══┅┄
"نماز اول وقت"| عضو شوید👇
@Namazeavalevaght
#همنشین_خدا 38 ؛ ازدواج با حورالعین
بِسمِ اللّه الرَّحمنِ الرَّحیم
دعا میکنم بهترین جای بهشت، جایِ بهترین بندگان خداوند یعنی شما باشد.
راستی ما در زندگی خود چقدر به بهشت فکر میکنیم و به نعمتهای بهشتی؟ ! مثلاً از سالِ گذشته تا الان چند ساعت شده که به « حورُ الْعین » فکر کنیم؟ !
وقتی خداوند در قرآن میخواهد بگوید بهشت من با کلاس است میگوید: « حورُ الْعین » دارد، میخواهد بگوید آنجا به شما خوش میگذرد، من به شما لذّت میدهم، میگوید: « حورُ الْعین » میدهم.
ما درباره « حورُ الْعین » چقدر اطلاعات داریم؟
پیشنهاد من این است که در اینترنت جستجو کنید کلمه « حورُ الْعین » را بزنید و آیات و روایاتش را مطالعه کنیم. با این روش اشتیاق ما به « حورُ الْعین » زیاد میشود.
بعضی از مفسّرین اعتقاد دارند « حورُ الْعین » زنی بهشتی نیست تا فقط برای مردان بهشتی باشد ! بلکه همسرِ بهشتی ! است. [1] یعنی برای مردان بهشتی جنس آنها زن است و برای زنهای بهشتی جنسِ آنها مرد است.
« حورُ الْعین » یعنی انسانی که چشمان درشت و سیاهی دارد. سیاهی چشمش به شدّت سیاه و سفیدیاش به شدّت سفید است.
همه ما امام سجاد علیه السلام را مشتاق نماز و عبادت میدانیم. میدانیم که حضرتِ عاشق نماز بود. زیاد سجدههای طولانی، گریه و مناجات داشتند. اما بسیاری از انسانها نمیدانند که حضرت عاشقِ بهشت بود. عاشق نعمتهای بهشتی مثل « حورُ الْعین » هم بود.
خادم حضرت میفرماید در شبی که هوا خیلی سرد بود دیدم آقا شیکترین لباسهایش را پوشیده عطر زده ـ به قول من شده ماه دامادی که یک دسته گُل کم دارد برای رفتن به خواستگاری ـ
خادم می گوید دیدم حضرت میخواهد از خانه خارج شود. با تعجب پرسیدم: آقا امشب این همه هوا سرد است، کجا تشریف میبرید؟
حضرت فرمودند: میروم خواستگاری ! میروم مسجد نماز بخوانم و « أَخْطُبُ الْحُورَ الْعِینَ إِلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ »، از خداوند یک حورالعین را خواستگاری کنم[2]. هر کس مشتاق حورُالعین است در دنیا باید آنها را از خداوند خواستگاری کند و مهریهشان را بپردازد.
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمودند: مهریه همسران بهشتی نماز است. [3] هر کسی زیباتر و زیادتر نماز بخواند. در بهشت از این نعمتِ بهشتی بیشتر و بهتر استفاده میکند.
[1] (لغات در تفسیر نمونه، مکارم شیرازى، ص 198)
[2] (وسائل الشیعة، ج5، ص 228)
[3] الصَّلاةُ مِن شَرائع الدّینِ، و فیها مَرضاةُ الرَّبِّ عز و جل، و هی … مُهورًا لِحورِ العین. (الخصال، ج 2، ص 522)
#همنشین_خدا 38 ؛ ازدواج با حورالعین
بِسمِ اللّه الرَّحمنِ الرَّحیم
دعا میکنم بهترین جای بهشت، جایِ بهترین بندگان خداوند یعنی شما باشد.
راستی ما در زندگی خود چقدر به بهشت فکر میکنیم و به نعمتهای بهشتی؟ ! مثلاً از سالِ گذشته تا الان چند ساعت شده که به « حورُ الْعین » فکر کنیم؟ !
وقتی خداوند در قرآن میخواهد بگوید بهشت من با کلاس است میگوید: « حورُ الْعین » دارد، میخواهد بگوید آنجا به شما خوش میگذرد، من به شما لذّت میدهم، میگوید: « حورُ الْعین » میدهم.
ما درباره « حورُ الْعین » چقدر اطلاعات داریم؟
پیشنهاد من این است که در اینترنت جستجو کنید کلمه « حورُ الْعین » را بزنید و آیات و روایاتش را مطالعه کنیم. با این روش اشتیاق ما به « حورُ الْعین » زیاد میشود.
بعضی از مفسّرین اعتقاد دارند « حورُ الْعین » زنی بهشتی نیست تا فقط برای مردان بهشتی باشد ! بلکه همسرِ بهشتی ! است. [1] یعنی برای مردان بهشتی جنس آنها زن است و برای زنهای بهشتی جنسِ آنها مرد است.
« حورُ الْعین » یعنی انسانی که چشمان درشت و سیاهی دارد. سیاهی چشمش به شدّت سیاه و سفیدیاش به شدّت سفید است.
همه ما امام سجاد علیه السلام را مشتاق نماز و عبادت میدانیم. میدانیم که حضرتِ عاشق نماز بود. زیاد سجدههای طولانی، گریه و مناجات داشتند. اما بسیاری از انسانها نمیدانند که حضرت عاشقِ بهشت بود. عاشق نعمتهای بهشتی مثل « حورُ الْعین » هم بود.
خادم حضرت میفرماید در شبی که هوا خیلی سرد بود دیدم آقا شیکترین لباسهایش را پوشیده عطر زده ـ به قول من شده ماه دامادی که یک دسته گُل کم دارد برای رفتن به خواستگاری ـ
خادم می گوید دیدم حضرت میخواهد از خانه خارج شود. با تعجب پرسیدم: آقا امشب این همه هوا سرد است، کجا تشریف میبرید؟
حضرت فرمودند: میروم خواستگاری ! میروم مسجد نماز بخوانم و « أَخْطُبُ الْحُورَ الْعِینَ إِلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ »، از خداوند یک حورالعین را خواستگاری کنم[2]. هر کس مشتاق حورُالعین است در دنیا باید آنها را از خداوند خواستگاری کند و مهریهشان را بپردازد.
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمودند: مهریه همسران بهشتی نماز است. [3] هر کسی زیباتر و زیادتر نماز بخواند. در بهشت از این نعمتِ بهشتی بیشتر و بهتر استفاده میکند.
[1] (لغات در تفسیر نمونه، مکارم شیرازى، ص 198)
[2] (وسائل الشیعة، ج5، ص 228)
[3] الصَّلاةُ مِن شَرائع الدّینِ، و فیها مَرضاةُ الرَّبِّ عز و جل، و هی … مُهورًا لِحورِ العین. (الخصال، ج 2، ص 522)
#همنشین_خدا 40 ؛ فلسفه بافی ممنوع
بِسمِ اللّه الرَّحمنِ الرَّحیم
یکی از سؤالاتِ پرتکرار نوجوانان و جوانان سؤال درباره فلسفه احکام است. میخواهند بدانند علت وضو، روزه، نماز چه چیزی است؟
پیامبر اکرم و اهل بیت ایشان علیهم السلام با یافتنِ فلسفه احکام موافق بودند. اینکه انسان با مطالعهی آیات و روایات دلیل احکام را یاد بگیرد.
خود اهل بیت علیهم السلام هم، فلسفه بعضی از احکام را بیان کردهاند ؛ ولی با بافتنِ فلسفه احکام مخالف بودند.
امام سجاد علیه السلام فرمودند: « إِنَّ دِینَ اللَّهِ لَا یُصَابُ بِالْعُقُولِ النَّاقِصَةِ » فلسفه دستورهای خداوند، با این عقلهای ناقص ما فهمیده نمیشود. [1]
همان طور که کودک دو ساله با عقل خودش نمیتواند فلسفه دستورات پزشک را بفهمد، که چرا این آمپول، کپسول و یا قرص را نوشته، ما هم در مقابل دستوراتِ خداوند مثل آن کودک میمانیم در مقابل پزشک.
یک مثال بزنم ! بعضیها فلسفه میبافند که خداوند گفته وضو بگیر، تا وقتی در نماز میآیی با من صحبت کنی بدنت تمیز باشد در حالی که ما سه مثالِ نقضی میزنیم:
یک. کسی که از حمام بیرون آمده، کیسه و لیف هم به بدنش زده و تمیزِ تمیز است. با این حال مراجع میفرمایند: این تمیزی کافی نیست. باید برای نماز وضو بگیرد.
دو. کسی که وضویش را گرفت و بعد از وضو، دو سه ساعت فوتبال بازی میکند، تمام بدنش پر از آلودگی و عرق میشود و بدنش دیگر تمیز نیست در حالی که مراجع میفرمایند: اگر وضوی قبلی را دارد در همان حال میتواند بایستد و نماز بخواند.
سه. کارگری که تا زانو در گِل رفته است و گِل لگد کرده است، اگر یک وضو بگیرد که بدنش تمیز نمیشود ! در حالی که همه مراجع میفرمایند: اگر وضو بگیرد با همان بدنش حتی اگر به زانویش گِل باشد، میتواند نماز بخواند.
پس فلسفه وضو تمیزی و نظافتِ جسم ما نیست. در روایات آمده فلسفهاش طهارت و پاکی روح ماست. [2]
بیاییم به دانش آموزان خود بیاموزیم ؛ یافتنِ فلسفه احکام کاری درست است و بافتنِ فلسفه احکام کاری اشتباه !
#همنشین_خدا 41 ؛ دلیل تراشی ممنوع
بِسمِ اللّه الرَّحمنِ الرَّحیم
پیامبر صلی الله علیه و آله فرمودند: در دستورات دین اگر مطلبی را ندانستید، از اهلِ ذکر ـ یعنی از اهل بیت من ـ بپرسید[3]. « فَسْئَلُوا أَهْلَ الذِّکرِ إِنْ کنْتُمْ لا تَعْلَمُونَ »[4]
برای دستوراتِ دین مواظب باشید دلیل تراشی نکنید که این یک چاهِ خطرناک است. برای اینکه خطرِ دلیل تراشی را درک کنیم میخواهم یک مثال بزنم:
از یک جوان پرسیدم: آیا میدانی چرا نماز صبح دو رکعت است؟ در حالی که نمازهای دیگری روزانه سه رکعت یا چهار رکعت است؟ ! گفت: خُب معلوم است. خداوند میدانسته که آدمها آن ساعت خوابشان میآید دو رکعت قرار داد تا زود بخوانند و بخوابند.
گفتم این را از قرآن و حدیث میگویی؟
گفت: معلوم است دیگر ! نیازی به قرآن و حدیث نیست.
گفتم ببین ؛ خداوند سفارش میکند که مسلمانها شب زود بخوابند و قبل از اذان صبح برای نماز شب بلند شوند. فرمودهاند بیداری در زمانِ سحر، ثواب بسیار زیادی دارد.
حالا اگر مسلمانی بخواهد قبل از اذان صبح، تمام یازده رکعت با مستحبات را بخواند حدود نیم ساعت زودتر باید از خواب بلند شود.
اگر هم بیدار نشود خداوند میفرماید حداقل برای اذان صبح بیدار شو و اذان و اقامه را بگو که مستحب است و قبل از اینکه نمازِ صبح را بخوانی مستحب است دو رکعت نافله صبح بخوانی.
بعد که نمازِ صبح را خواندی خداوند میفرمایند ؛ حیف است بخوابی ! این ساعت، ساعتِ بهشتی است. [5]نخواب ! ذکر و قرآن و دعا داشته باش. حتی در روایات ما آمده است مستحب است انسان بیدار بماند و مطالعه کند.
آقا امام رضا علیه السلام فرمودند از اذان صبح تا طلوع آفتاب فرشتهها روزیها را تقسیم میکنند. « فَمَنْ ینَامُ فِیمَا بَینَهُمَا ینَامُ عَنْ رِزْقِهِ » هر کس بخوابد از رزق و روزیاش جامانده است. خواب مانده است ! [6]
توجه داشته باش که شما گفتی خداوند نماز را دو رکعت قرار داده تا انسانها بخوابند. من برایت اثبات کردم که خداوند دوست دارد قبل از اذانِ صبح تا طلوع آفتاب مسلمانها بیدار باشند.
این نسبتی که به خداوند دادی یعنی، خداوند دوست دارد آدمها بخوابند به همین خاطر نماز صبح دو رکعت است ! اگر در ماه رمضان، این نسبت را داده بودی به خداوند دروغ بسته بودی و روزهات باطل میشد.
به او پیشنهاد دادم مطالعات دینیاش را افزایش بدهد و از قرآن و حدیث دلایل و فلسفه احکام را یاد بگیرد.
[1] (بحار الأنوار، ج 2، ص 303)
[2] (وسائل الشیعة، ج 1، ص 367)
[3] (بحار الأنوار، ج 16، ص 359)
[4]سوره نحل، آیه 43.
[5] َّ (الکافی، ج8، ص 123)
[6] (من لا یحضره الفقیه، ج 1، ص 504)