eitaa logo
چطور نماز خوب بخوانیم
530 دنبال‌کننده
6.2هزار عکس
5.4هزار ویدیو
26 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
❗️استدلالِ ملائکه عذاب... 🔺در ساعات آخر زندگی انسان که دیگر اختیار از او سلب میشود و اِراده ای از خود ندارد و پرده برداشته میشود، ایمان از روی درماندگی و بیچارگی بدرد نمیخورد. 🔹در آن وقتی که پرده کنار رفته و انسان نتیجه اعمال خود را ملاحظه میکند ، آنوقت، وقتِ فعلیّت است و به پایان رسیدن دوران استعداد و قابلیّت؛ آن، لحظه ابتدای ظهور و بروز است و انتهای دوران خفاء و کتمان. 🔸در آن لحظه بر انسان اَعمالش مجسّم میگردد؛ می بیند که چه جنایتهایی انجام داده، 😱چه جرائمی از او سر زده، چه کارهای زشتی کرده، چه مخالفتها و ستیزگیهایی با پیغمبر کرده، چه ستم ها و ناعدالتی هایی کرده؛ و 😞الآن نتیجه آنها غوطه خوردن در تاریکی ها و فرو رفتن در سیاهچال ها، پیمودن کوره راه ها و عَقَبات و گردنه های وخیم و وحشت زاست. 🔥ملائکه غضب نیز حاضر و آماده اند که او را به سخت ترین وجهی قبض روح کنند، و به بدترین موضعی باخود ببرند غریب و تنها با دستِ کوتاه ‼️در این لحظه انسان مجرم مختاری که هرچه به او میگفتند سودی نداشت، خود را در مُشت قدرت پروردگار می بیند و در قبضه قهر وظهور مقام جلال می باید؛ میگوید: ایمان آوردم، بخدا ایمان آوردم وشهادت میدم که هیچ انباز وشریکی ندارد؛ ♻️ملائکه گماشته و مراقب با گرزآتشین بر سرش میکوبند و میگویند: ... ادامه دارد👇👇
🏝استغفار راهی برای تقرب به امام‌زمان(عج)🏝 🔹یکی از اعمال و اذکاری که فراوان در نسبت به انجام آن توصیه شده، استغفار است. 🔸گفته‌اند و شنیده‌ایم یکی از علّت‌های غیبت (عج) و محرومیت ما از زیارت ایشان، خود ما و گناهان‌مان است، لذا اگر گناه نکرده یا اثر آن را برطرف کنیم، می‌توانیم به زیارت و دوستی آن حضرت امیدوار باشیم. ✨چنان که خدا می‌فرماید: "قُلْ یا عِبادِیَ الَّذینَ أَسْرَفُوا عَلی أَنْفُسِهِمْ لا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللّهِ إِنَّ اللّهَ یَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمیعًا إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحیمُ" 📔 زمر، 53 🔹یکی از راه‌هایی که با آن می‌توان به ظهور امام عصر امیدوار بود، استغفار به معنی دوری و پرهیز از گناهان است. لذا اگر ما چشم، زبان و گوش را که از اسباب اصلی گناهان هستند، کنترل کنیم و در صورت گناه، استغفار کرده و از ارتکاب مجدد بپرهیزیم، می‌توانیم به اثرگذاری انتظارهایمان در امر فرج امیدوار باشیم. 🔸زمانی الهی العفو و استغفار فایده دارد که متوجه باشیم گناه ما را از خدا و امام زمان علیه‌السلام دور کرده است.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✍ علت تشبیه غیبت به خوردن گوشت برادر مُرده ⁉️ سؤال: چرا قرآن، غیبتِ دیگران را به خوردن گوشت برادر مرده تشبیه کرده است؟ 🔰 پاسخ: دلائل متعدّدى براى این تشبیه قرآن بیان شده است: 🔅 «أیُحِبُّ أحدکم أن یأکل لحم أخیه مَیتاً» (حجرات / ۱۲) 1⃣ مُرده، دستش کوتاه است از آنکه از خود دفاع کند و شخصى هم که مورد غیبت قرار مى‌‎گیرد، حضور ندارد تا از خود دفاع کند. 2⃣ غیبت، ریختن آبرو است و آبرو که رفت، قابل جبران نیست. همان‏گونه که گوشت مرده، اگر کنده شود، قابل جبران نیست. 💢 اگر مالى گم شود، قابل جبران است امّا آبرو که رفت، دیگر جبرانش شبیه محال است و تفاوتى هم نمى‏کند که به قصد جدّى باشد یا از روى شوخى و مزاح، زیرا در هر دو صورت، آبروى طرف مى‌‎ریزد. 3⃣ گوشت به تدریج رشد مى‏کند ولى یکباره خورده مى‏شود، آبرو هم به تدریج پیدا مى‏شود ولى غیبت کننده یک مرتبه آن را مى‌‌‏ریزد. 🔹انسان سال‌ها زحمت کشیده تا وجهه و آبرویى کسب کرده است و با غیبت کردن، نتیجه زحمات او می‌تواند نابود شود. 📚 پرسش‌هاى مهم، پاسخ‌هاى کوتاه(تمثیلات) استاد قرائتی ص‌۷۹ =صَــــدَقِہ جاریِہ ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
امام باقر (علیه السلام) فرمودند: روزی موسی (علیه السلام) از کنار دریا عبور می کرد، ناگاه دید صیادی کنار دریا آمد و در برابر خورشید سجده کرد و سخنان شرک آلود گفت: سپس تور خود را به دریا انداخت و بیرون کشید، آن تور پر از ماهی بود و این کار سه بار تکرار شد که در هر سه بار، تور او پر از ماهی بود. او ماهی ها را برداشته و از آن جا رفت. سپس صیاد دیگری به آن جا آمد و وضو گرفت و نماز خواند و حمد و شکر الهی را به جا آورد. آن گاه تور خود را به دریا افکند و بیرون کشید، دید تور خالی است. بار دوم تور خود را به دریا افکند و بیرون کشید، دید تنها یک ماهی کوچک در میان تور است. حمد و سپاس الهی گفت و از آن جا رفت. موسی (علیه السلام) عرض کرد: خدایا! چرا بنده کافر تو با این که با حالت کفر آمد، آن همه ماهی نصیب او شد ولی نصیب بنده با ایمان تو، تنها یک ماهی کوچک بود؟ خداوند به موسی (علیه السلام) چنین وحی کرد: به جانب راست خود نگاه کن. موسی نگاه کرد، نعمت های فراوانی را که خداوند برای بنده مومن فراهم کرد مشاهده نمود. سپس خداوند به موسی وحی کرد: به جانب چپ نگاه کن. موسی نگاه کرد، آن چه از عذاب های سخت را که خداوند برای بنده کافرش مهیا نموده بود دید. سپس خداوند فرمود: ای موسی! با آن همه عذاب که در کمین کافر است، آن چه را که به او - از ماهی های فراوان - دادم، چه سودی به حال او دارد؟ و با آن همه از نعمت های فراوان که برای بنده مومن ذخیره کرده ام، آن چه که امروز از او باز داشته ام، چه ضرری به حال او خواهد داشت؟.. 📕بحارالانوار، ج 13، ص 349
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تا حالا شده از خودمون بپرسیم قیمت یه روز زندگى چنده؟ ما که همه چی رو با پول می‌سنجیم، شده از خدا بپرسیم یه دست سالم و یه چشم بى‌عیب چقدر مى‌ارزه؟ چقدر باید بابت اشرف مخلوقات بودنمون پرداخت کنیم؟ اصلا قیمت یه سلامتی فابریک چقدره؟! اگه یه روزى فهمیدیم قیمت یه لیتر بارون چنده... قیمت یه ساعت روشنایى خورشید چنده... چقدر باید بابت گفتگوی رایگان با خدا پول پرداخت کنیم... یا اینکه چقدر بدیم تا بى‌منت نفسمون رو با طراوت طبیعت پر کنیم... تمام قشنگی‌های دنیا مال ماست. مجانی و مفت ... می‌خوای بهاش رو پرداخت کنی و بدهکار نباشی؟ فقط کافیه لبخند بزنی و بگی : خدایا شکرت 🙏🏼♥️ ┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• 🌺🌿🌺🌿
🌿🌺﷽🌿🌺 💚ﮐﻼﺱ ﺍﻭﻝ ﺩﺑﺴﺘﺎﻥ شیراز ﺑﻮﺩﻡ. ﺳﺎﻝ ١٣٤٠، ﻭﺳﻄﺎﯼ ﺳﺎﻝ ﺍﻭﻣﺪﯾﻢ اصفهان یک ﻣﺪﺭﺳﻪ ﺍﺳﻤﻢ ﺭﺍ ﻧﻮﺷﺘﻨﺪ. ﺷﻬﺮﺳﺘﺎﻧﯽ ﺑﻮﺩﻡ، ﻟﻬﺠﻪ ﻏﻠﯿﻆ ترکی قشقایی، ﺍﺯ ﺷﻬﺮﯼ ﻏﺮﯾﺐ. ﻣﺎ ﮐﺘﺎﺑﻤﺎﻥ ﺩﺍﺭﺍ اناﺭ ﺑﻮﺩ. ﻭﻟﯽ اصفهان ﺁﺏ ﺑﺎﺑﺎ. معضلی ﺑﻮﺩ ﺑﺮﺍﯼ ﻣﻦ، ﻫﯿﭽﯽ ﻧﻤﯽ ﻓﻬﻤﯿﺪﻡ. ﺍﻟﺒﺘﻪ ﺗﻮ ﺷﻬﺮ ﺧﻮﺩﻣﺎﻥ ﻫﻢ ﻫﻤﭽﯿﻦ ﺧﺒﺮﯼ ﺍﺯ ﺷﺎﮔﺮﺩ ﺍﻭﻝ ﺑﻮﺩﻧﻢ ﻧﺒﻮﺩ. ﻭﻟﯽ ﺑﺎ ﺳﺨﺘﯽ ﻭ ﺑﺪﺑﺨﺘﯽ ﺩﺭﺳﮑﯽ می خواندم. ﺗﻮ اصفهان ﺷﺪﻡ ﺷﺎﮔﺮﺩ ﺗﻨﺒﻞ ﮐﻼﺱ. خانم ﻣﻌﻠﻢ ﭘﯿﺮ ﻭ بی حوﺻﻠﻪ ﺍﯼ ﺩﺍﺷﺘﯿﻢ ﮐﻪ ﺷﺪ ﺩﺷﻤﻦ ﻗﺴﻢ ﺧﻮﺭﺩﻩ ﻣﻦ! ﻫﺮ ﮐﺲ ﺩﺭﺱ ﻧﻤﯽ ﺧﻮﺍﻧﺪ می گفت ﻣﯽ ﺧﻮﺍﯼ ﺑﺸﯽ ﻓﻼﻧﯽ؟ ﻭ ﻣﻨﻈﻮﺭﺵ ﻣﻦ ﺑﯿﻨﻮﺍ ﺑﻮﺩﻡ. ﺑﺎ ﻫﺰﺍﺭ ﺯﺣﻤﺖ ﺭﻓﺘﻢ ﮐﻼﺱ ﺩﻭﻡ. ﺁﻧﺠﺎ ﻫﻢ ﺍﺯ ﺑﺨﺖ ﺑﺪ ﻣﻦ، ﺍﯾﻦ ﺧﺎﻧﻢ ﺷﺪ ﻣﻌﻠﻤﻤﺎﻥ. ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺗﻪ ﮐﻼﺱ ﻣﯽ ﻧﺸﺴﺘﻢ ﻭ ﮔﺎﻫﯽ ﻫﻢ ﭼﻮﺑﯽ می خوردم ﮐﻪ ﯾﺎﺩﻡ ﻧﺮﻭﺩ ﮐﯽ ﻫﺴﺘﻢ! ﺩﯾﮕﺮ ﺧﻮﺩﻡ ﻫﻢ ﺑﺎﻭﺭﻡ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﺷﺎﮔﺮﺩ ﺗﻨﺒﻠﯽ ﻫﺴﺘﻢ ﺗﺎ ﺍﺑﺪ! ﮐﻼﺱ ﺳﻮﻡ ﯾﮏ ﻣﻌﻠﻢ ﺟﻮﺍﻥ ﻭ ﺯﯾﺒﺎ ﺁﻣﺪ ﻣﺪﺭﺳﻪ ﻣﺎﻥ. ﻟﺒﺎس های ﻗﺸﻨﮓ ﻣﯽ ﭘﻮﺷﯿﺪ ﻭ ﺧﻼﺻﻪ ﺧﯿﻠﯽ ﮐﺎﺭ ﺩﺭﺳﺖ ﺑﻮﺩ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺑﺮﺍﯼ ﮐﻼﺱ ﻣﺎ ﮔﺬﺍﺷﺘﻨﺪ. ﻣﻦ ﺧﻮﺩﻡ ﺍﺯ ﺍﻭﻝ ﺭﻓﺘﻢ ﺗﻪ ﮐﻼﺱ ﻧﺸﺴﺘﻢ. می دوﻧﺴﺘﻢ ﺟﺎی من ﺍﻭﻧﺠﺎﺳﺖ! ﺩﺭﺱ ﺩﺍﺩ، ﻣﺸﻖ ﮔﻔﺖ ﮐﻪ ﺑﺮﺍﻱ ﻓﺮﺩﺍ ﺑﯿﺎﺭﯾﻦ. ﺍﻧﻘﺪﺭ ﺑﻪ ﺩﻟﻢ ﻧﺸﺴﺘﻪ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﺗﻤﯿﺰ ﻣﺸﻘﻢ ﺭﺍ ﻧﻮﺷﺘﻢ ﻭﻟﯽ ﻣﯽ ﺩﺍﻧﺴﺘﻢ ﻧﺘﯿﺠﻪ ﺗﻨﺒﻞ ﮐﻼﺱ ﭼﯿﺴﺖ! ﻓﺮﺩﺍﺵ ﮐﻪ ﺍﻭﻣﺪ، ﯾﮏ ﺧﻮﺩﻧﻮﯾﺲ ﺧﻮﺷﮕﻞ ﮔﺮﻓﺖ ﺩﺳﺘﺶ ﻭ ﺷﺮﻭﻉ ﮐﺮﺩ ﺑﻪ ﺍﻣﻀﺎ ﮐﺮﺩﻥ ﻣﺸﻖ ﻫﺎ. ﻫﻤﮕﯽ ﺷﺎﺥ ﺩﺭ ﺁﻭﺭﺩﻩ ﺑﻮﺩﯾﻢ. ﺁﺧﻪ ﻣﺸﻘﺎﻣﻮﻥ ﺭﺍ ﯾﺎ ﺧﻂ می زﺩﻥ ﯾﺎ ﭘﺎﺭﻩ ﻣﯽ ﮐﺮﺩﻥ. ﻭﻗﺘﯽ ﺑﻪ ﻣﻦ ﺭﺳﯿﺪ ﺑﺎ ﻧﺎ ﺍﻣﯿﺪﯼ ﻣﺸﻘﺎﻣﻮ ﻧﺸﻮﻥ ﺩﺍﺩﻡ، ﺩﺳﺘﺎﻡ ﻣﯽ ﻟﺮﺯﯾﺪ ﻭ ﻗﻠﺒﻢ ﺑﻪ ﺷﺪﺕ ﻣﯽ ﺯﺩ. ﺯﯾﺮ ﻫﺮ ﻣﺸﻘﯽ ﯾﻪ ﭼﯿﺰﯼ می نوﺷﺖ. ﺧﺪﺍﯾﺎ ﺑﺮﺍ ﻣﻦ ﭼﯽ ﻣﯽ ﻧﻮﯾﺴﻪ؟ ﺑﺎ ﺧﻄﯽ ﺯﯾﺒﺎ ﻧﻮﺷﺖ: ﻋﺎﻟﯽ!💚 ﺑﺎﻭﺭﻡ ﻧﻤﯽ ﺷﺪ، ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺳﻪ ﺳﺎﻝ ﺍﯾﻦ ﺍﻭﻟﯿﻦ ﮐﻠﻤﻪ ﺍﯼ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺗﺸﻮﯾﻖ ﻣﻦ ﺑﯿﺎﻥ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩ. ﻟﺒﺨﻨﺪﯼ ﺯﺩ ﻭ ﺭﺩ ﺷﺪ. ﺳﺮﻡ ﺭﺍ ﺭﻭﯼ ﺩﻓﺘﺮﻡ ﮔﺬﺍﺷﺘﻢ ﻭ ﮔﺮﯾﻪ ﮐﺮﺩﻡ. ﺑﻪ ﺧﻮﺩﻡ ﮔﻔﺘﻢ ﻫﺮﮔﺰ ﻧﻤﯽ ﮔﺬﺍﺭﻡ ﺑﻔﻬﻤﺪ ﻣﻦ ﺗﻨﺒﻞ ﮐﻼﺳﻢ. ﺑﻪ ﺧﻮﺩﻡ ﻗﻮﻝ ﺩﺍﺩﻡ ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ ﺑﺎﺷﻢ. ﺁﻥ ﺳﺎﻝ ﺑﺎ ﻣﻌﺪﻝ ﺑﯿﺴﺖ ﺷﺎﮔﺮﺩ ﺍﻭﻝ ﺷﺪﻡ ﻭ همین طور ﺳﺎﻝ ﻫﺎﯼ ﺑﻌﺪ. ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺷﺎﮔﺮﺩ ﺍﻭﻝ ﺑﻮﺩﻡ. ﻭﻗﺘﯽ ﮐﻨﮑﻮﺭ ﺩﺍﺩﻡ ﻧﻔﺮ ﺷﺸﻢ ﮐﻨﮑﻮﺭ ﺩﺭ ﮐﺸﻮﺭ ﺷﺪﻡ ﻭ ﺑﻪ ﺩﺍﻧﺸﮕﺎﻩ ﺗﻬﺮﺍﻥ ﺭﻓﺘﻢ. 💚ﯾﮏ ﮐﻠﻤﻪ ﺑﻪ ﺁﻥ ﮐﻮﭼﮑﯽ ﺳﺮﻧﻮﺷﺖ ﻣﺮﺍ ﺗﻐﯿﯿﺮ ﺩﺍﺩ. ﭼﺮﺍ ﮐﻠﻤﺎﺕ ﻣﺜﺒﺖ ﻭ ﺯﯾﺒﺎ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ ﺩﺭﯾﻎ ﻣﯽﮐﻨﯿﻢ؟ ﺑه جای خوب بگوییم عالی به جای ای بد نیستم بگوییم الحمدلله همیشه بهترین و قویترین کلمات را انتخاب کنیم ،زیرا کلمات ما سرنوشت ساز هستند. ✅ﺧﺎﻃﺮﻩ ﺍﯼ ﺍﺯ امیرمحمد نادری قشقایی، ﺍﺳﺘﺎﺩ ﺭﻭﺍﻧﺸﻨﺎسی ﻭ ﻋﻠﻮﻡ ﺗﺮبیتی ﺩﺍﻧﺸﮕﺎﻩ ﻛﻨﺖ ﺍﻧﮕﻠﺴﺘﺎﻥ ┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• 🌺
هدایت شده از مراقبه ی معنوی
🌺صوت ویژه ی چالش امروز 👆👆👆👆
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
1_2101559778.mp3
2.69M
🌸👇 🔹 وقت نماز است اذان میگویند🌺🕌👇 🔹 با صوت زیبا و دلنشین استاد بزرگوار حاج آقا صالحی 🤗 ⚜اذان ⚜چه ضرب آهنگِ ⚜قشنگی است ⚜می گوید ⚜خدا همین نزدیکیست ⚜گوش کن ⚜«الله اکبر» 📺 🦋🌼🌹🌹🌹🌹🌹۰