🍃🌺🍃
#داستانکهای_پندآموز
🦋روزی شیطان همه جا اعلام کرد قصد دارد از کارش دست بکشد و وسایلش را با تخفیف ویژه به حراج بگذارد!
✅همه مردم جمع شدن و شیطان وسایلی از قبیل : غرور، خودبینی، مال اندوزی، خشم، حسادت، شهرت طلبی و دیگر شرارت ها را عرضه کرد...
در میان همه وسایل یکی از آنها بسیار کهنه و مستعمل بود و بهای گرانی داشت!
👌کسی پرسید : این عتیقه چیست !؟
شیطان گفت : این #ناامیدی است...
شخص گفت : چرا اینقدر گران است !؟
😈شیطان با لحنی مرموز گفت :
این موثرترین وسیله من است !
شخص گفت : چرا اینگونه است !؟
شیطان گفت : هرگاه سایر ابزارم اثر نکند فقط با این میتوانم در قلب انسان رخنه کنم و وقتی اثر کند با او هر کاری بخواهم میکنم...
🌿🌺این وسیله را برای تمام انسانها بکار برده ام، برای همین اینقدر کهنه است
مراقب "اميدمان"باشيم
┈┈••••✾•🌿🌺🌿•
🌺🌿🌺🌿
خدایا !
تو میدانی آنچه را که من نمیدانم
در دانستن تو آرامشیست و در ندانستن من تلاطمهاست .
تو خود با آرامشت تلاطمم را آرام ساز.✨🦋
مداحی_آنلاین_گناهان_خانمان_سوز_حجت_الاسلام_رفیعی.mp3
5.02M
♨️گناهان خانمان سوز
👌 #سخنرانی بسیار شنیدنی
🎙حجت الاسلام #رفیعی
#نَشـــــــر=صَــــدَقِہ جاریِہ
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
همنشین خدا 2 ؛ نقشه شیطان ؛.mp3
1.95M
همنشین خدا 2 ؛ نقشه شیطان
#سخنرانی_نماز
💠 چه کنیم تا زندگی ما شیرین شود؟
🍯 اگر روح خودمان را با عبادت و ذکر پروردگار تغذیه کنیم زندگیمان سرشار از نشاط، شادی و انرژی می شود و با حداقل نعمت ها و مواهب نیز شیرین خواهد شد
❤️ نیاز اصلی ما آدم ها به خود خداوند است، نه اینکه نیاز اصلی ما به نعماتی باشد که می خواهیم از او بگیریم ما نیاز به خود او داریم و باید مستقیما از خود او انرژی و حیات بگیریم؛ وگرنه باطری روحمان ضعیف می شود و کم کم می میریم؛ یعنی دل مرده می شویم
💗 راه اینکه مستقیما از خداوند انرژی بگیریم عبادت است. عبادت، وصل شدن روح به منبع قدرت حیات است
👈 اگر عبادت ما درست نباشد، هر چقدر هم که در زندگی مان لذت وجود داشته باشد باز هم سرخورده و دمغ زندگی خواهیم کرد، چون خودمان آنچنان که باید سرحال و متعادل نیستیم، هیچ لذتی آنچنان که باید نمی تواند ما را سیراب و سرزنده کند
📗 برگرفته از کتاب چگونه یک نماز خوب بخوانیم؟
═══✼🍃💖🍃✼══
✨✨✨✨
لاالهالاالله ۲۵.mp3
14.55M
مجموعه صوتی #لاالهالاالله ۲۵
#استاد_عالی
#استاد_شجاعی
یک دل، و دو دلبر، نمیشود!
• محبت خدا
• عشق به او
• و جریانات عاشقی با الله
فقــط قلبی را درگیر میکند که نظام محبت و دشمنیاش فقــط بر اساس همین یک دلبر، چیده شود!
چطور میتوان این نظام محبتی را در قلبمان سازماندهی کنیم؟
یه موتور گازی داشت که هرروز صبح و عصر سوارش میشد و باش میومد مدرسه و برمیگشت .
یه روز عصر که پشت همین موتور نشسته بود و میرفت ، رسید به چراغ قرمز .
ترمز زد و ایستاد .
یه نگاه به دور و برش کرد و موتور رو زد رو جک و رفت بالای موتور و فریاد زد :
الله اکبر و الله اکــــبر ...
نه وقت اذان ظهر بود نه اذان مغرب .
اشهد ان لا اله الا الله ...
هرکی آقا مجید و نمیشناخت غش غش میخندید و متلک مینداخت و هرکیم میشناخت مات و مبهوت نگاهش میکرد که این مجید
چش شُدِه ؟!
قاطی کرده چرا ؟ !
خلاصه چراغ سبز شد و ماشینا راه افتادن و رفتن و آشناها اومدن سراغ مجید که آقااا مجید ؟ چطور شد یهو ؟ حالتون خوب بود که !
مجید یه نگاهی به رفقاش انداخت و گفت :
"مگه متوجه نشدید ؟
پشت چراغ قرمز یه ماشین عروس بود که عروس توش بی حجاب نشسته بود و آدمای دورش نگاهش میکردن .
من دیدم تو روز روشن جلو چشم امام زمان داره گناه میشه . به خودم گفتم چکار کنم که اینا حواسشون از اون خانوم پرت شه . دیدم این بهترین کاره !"
همین!
"برگی از خاطرات شهید مجید زین الدین”