eitaa logo
نماز سکوی پرواز
517 دنبال‌کننده
6.3هزار عکس
5.5هزار ویدیو
26 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
| رفتار عجیب امام جماعت در مقابل فقیر ⭐️ [اثر کلمات و حرکات نماز، دوری کردن انسان از تکبر است] برای مثال، تکرار "الله اکبر های نماز، بزرگی خداوند را به نمازگزار می باوراند 🍀 و کسی که عظمت پروردگار را باور کند، دیگر خود را بزرگ نمی بیند. علاوه بر این، گذاشتن پیشانی برخاک، حضور در جماعت و ایستادن کنار افراد متفاوت، اقتدا به امام جماعتی که شاید سن، علم و تقوایش از فرد کمتر باشد، و... نمازگزار را متواضع می کند. ⭐️ روزی شیخ جعفر کاشف الغطا، مبلغی بین فقرای تقسیم کرد و سپس به نماز ایستاد. بین دو نماز سیدی فقیر وارد مسجد شد و گفت: مال جدم [خمس] را به من بده.» 🍀 فرمود: «دیر آمدی، متأسفانه چیزی باقی نمانده.» سید خشمگین شد و آب دهان به ریش شیخ انداخت. شیخ جعفر [که با نماز خوب تکبر را از خود دور کرده بود به جای خشم و پاسخ به بی ادبی فقیر] به آرامی برخاست، دامنش را گرفت و میان صف های نمازگزاران می‌گشت ⭐️ و می گفت: «هرکس ریش شیخ را دوست دارد به سید کمک کند.» سپس پول ها را به سید داد و به نماز عصر ایستاد. 📚 مهارتهای دعوت فرزندان به نماز، محمد علی جابری، ص ۱۶ به نقل از الفوائد الرضویه ، ج ۱ ، ص ۱۴۰. 🦋🦋
| رفتار عجیب امام جماعت در مقابل فقیر ⭐️ [اثر کلمات و حرکات نماز، دوری کردن انسان از تکبر است] برای مثال، تکرار "الله اکبر های نماز، بزرگی خداوند را به نمازگزار می باوراند 🍀 و کسی که عظمت پروردگار را باور کند، دیگر خود را بزرگ نمی بیند. علاوه بر این، گذاشتن پیشانی برخاک، حضور در جماعت و ایستادن کنار افراد متفاوت، اقتدا به امام جماعتی که شاید سن، علم و تقوایش از فرد کمتر باشد، و... نمازگزار را متواضع می کند. ⭐️ روزی شیخ جعفر کاشف الغطا، مبلغی بین فقرای تقسیم کرد و سپس به نماز ایستاد. بین دو نماز سیدی فقیر وارد مسجد شد و گفت: مال جدم [خمس] را به من بده.» 🍀 فرمود: «دیر آمدی، متأسفانه چیزی باقی نمانده.» سید خشمگین شد و آب دهان به ریش شیخ انداخت. شیخ جعفر [که با نماز خوب تکبر را از خود دور کرده بود به جای خشم و پاسخ به بی ادبی فقیر] به آرامی برخاست، دامنش را گرفت و میان صف های نمازگزاران می‌گشت ⭐️ و می گفت: «هرکس ریش شیخ را دوست دارد به سید کمک کند.» سپس پول ها را به سید داد و به نماز عصر ایستاد. 📚 مهارتهای دعوت فرزندان به نماز، محمد علی جابری، ص ۱۶ به نقل از الفوائد الرضویه ، ج ۱ ، ص ۱۴۰.
8.86M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
◾️ آیا می‌دانید در ظهر عاشورا چه کسی بود و چگونه شهید شد؟ ◾️
؛ به احترام نماز ماشین خاموش شد🚘 چند سال قبل از پيروزى انقلاب، روزى باتفاق يكى از پسر عموهايم در يكى از خيابانهاى تهران منتظر تاكسى بوديم. بعد از کلی معطلی يك تاكسى وایساد و گفت: هر جا مى خواهيد بفرمائيد تا شما را برسانم. ما سوار شديم در ميان راه من به پسر عمويم گفتم : شكر خدا توی تهران يك مسلمانى پيدا شد كه ما را سوار ماشینش بکنه . راننده شنيد و گفت : اتفاقا من مسلمان نيستم و ارمنى هستم. اگر چه مسلمان نيستم، امّا به كساني لباس اهل علم دارند احترام میگذارم. بواسطه امرى كه ديدم، پرسيدم : چی ديدى؟ گفت : سالى كه مرحوم آيت الله حاج ميزرا صادق آقا مجتهد تبريزى را از تبريز به كردستان کردند، راننده آن ماشین من بودم. به محض اینکه چشم حاج آقا خورد به درخت و چشمه آب، فرمودند: اينجا نگهدارید، تا نماز ظهر و عصر را بخوانم. سرهنگى كه مأمور ايشان بود، به من گفت : برو، من هم رفتم. نزديك آب که شدیم،بدون دلیل ماشين خاموش شد، هر کاری كردم روشن نشد. پياده شدم ظاهرا ماشين عيب و ايرادى نداشت. امّا روشن نمى شد. آقا فرمود: حالا كه ماشين متوقف است بگذاريد نماز بخوانم. سرهنگ ساكت شد و آقا مشغول نماز گرديد. من هم سرگرم باماشين شدم. هنگامى كه آقا از نماز فارغ شد و در ماشين نشستند با يك استارت ماشين روشن گرديد و راه افتاديم... علی احمدپور ، نماز خوبان ، داستان 35 🌹🌹🌹🌹🌹 🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃