3158039116.mp3
4.28M
#نماز 16
❣در طول روز؛
چند بار آرامشت رو از دست میدی؟
چند بار نگران میشی؟
چند بار عصبانی میشی؟
خدا
يه چتر برای قلبت باز کرده،
تا روزی پنج بار،زیرش پناه بگیری،
و آروم بشی
@ostad_shojae
https://eitaa.com/joinchat/2935292147C1e0d37a390
12.01M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
﷽
#پست🌿
مـُحتاجم
بھ دعاۍ مادرونھی تو
بھ توسل در خونھۍ تو
دلم قرصـھ و پشتـَم گرمہ
مادرۍ مثل تو دارم . . 🖤
#ایام_فاطمیه
#حاج_مهدی_رسولی
https://eitaa.com/joinchat/2935292147C1e0d37a390
نماز روز یکشنبه 💌
روز یکشنبه ، دو رکعت نماز میخوانید. در رکعت اول بعد از حمد سه مرتبه سوره کوثر را میخوانید و در رکعت دوم بعد از حمد سه مرتبه سوره توحید را. کسی که این نماز را بخواند آزاد میشود از آتش و پاک میشود از نفاق و ایمن میشود از عذاب😍. پس ذکر کردهاند ثوابهای زیادی برای خواننده این نماز.
حداقل برای یک ☝️ ارسال کنید ودراین ثواب شریک باشید ✨ 🌿
https://eitaa.com/joinchat/2935292147C1e0d37a390
1_1750343190.mp3
2.69M
اذان با صدای دلنشین استاد ارجمندم حاج آقا صالحی 🌹
⚜اذان
⚜چه ضرب آهنگِ
⚜قشنگی است
⚜می گوید
⚜خدا همین نزدیکیست
⚜گوش کن
⚜«الله اکبر»📣📣📣📣📣
12.49M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
کارتون داستان تسبیحات حضرت زهراء
💞با ما همراه باشید 💞https://eitaa.com/joinchat/2935292147C1e0d37a390
برای نماز می جنگیم
فقط 14 سالش بود. شب عمليات رمضان ديدمش. تا نزديکي هاي #اذان صبح، پيش خودم بود. صداي اذان يکي از رزمنده ها آمد؛ اذان صبح شده بود. من بودم و گشتاسب و پيرمردي که کنارمان مي جنگيد.
باران آتش و گلوله، لحظه اي تمامي نداشت. پيرمرد گفت: مگر مي شود توي اين اوضاع، #نماز خواند و...؟
هنوز حرف هاي پيرمرد تمام نشده بود که گشتاسب، حالت مردانه اي به خودش گرفت و گفت: «عمو! حواست کجاست؟! يادت رفته که ما براي همين #نماز آمديم و داريم مي جنگيم؟!»
بعدش هم «الله اکبر» گفت و شروع کرد به نماز خواندن!
خاطره از یکی از رزمندگان لشکر 33 المهدی جهرم از شهيد #گشتاسب_گشتاسبي .
https://eitaa.com/joinchat/2935292147C1e0d37a390
💞
5.62M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
حجت الاسلام محمدی؛ نماز جعفر طیار به صورت آسان
https://eitaa.com/joinchat/2935292147C1e0d37a390
💞
#دورهمجازی_بانوی_باحیا ۷
به نام الله و به یاد الله
سلام عرض می کنم خدمت شما خواهران محترم
هفتمین جلسهای است که با موضوع بانوی باحیا خدمت شما هستیم.
قبل از بیان مصادیق حیا ،قرار شد نکاتی رو با هم دوره کنیم
✅ نکته پنجم؛ منبع ما در بیان مصادیق حیا، قرآن یعنی سخن خدا و روایات یعنی سخن اهلبیت عصمت علیهم السلام میباشد.
و اعتقاد داریم که هر چیزی سبب خوشبختی در دنیا و آخرت ما بوده در آیات و روایات بیان شده است ، به همین دلیل از سخنان روانشناسان غربی و شرقی و پزشکان اصلأ صحبتی نمیکنیم.
چون یا آنها همان مطالب اهل بیت ما را بیان می کنند ، یا ضد مطالب اهل بیت را بیان میکنند که در این صورت
یا اشتباه کردند در تحقیقات شون
یا عمدا خیانت کردند به انسان ها که در هر سه صورت نیازی به بیان صحبتهای آنها نیست.
البته گاهی اوقات برای شاهد مثال صحبت های آنها را هم بیان میکنیم.
✅ نکته ششم؛ اینکه پیام بدن مهمتر از پیام زبان است و پیام رفتاری که ما به دیگران می رسانیم اثرگذارتر است تا پیام گفتاری که داریم زن باحیا با رفتاری که از خودش نشون میدهد به مردان نامحرم این پیامرا می رساند که :
❌ به من نگاه نکن
❌ بیش از اندازه با من صحبت نکن
❌به من فکر نکن
❌ دوست ندارم با من صمیمی بشی.
و زن کم حیا یا بی حیا شاید منظوری نداشته باشه ولی پیام بدنش این است که:
در دلت در آرزوی من باش❗️
من تشنه نگاه و محبت تو هستم❗️
در فضای مجازی در صفحات شخصی من عضو و من رو دنبال کنید❗️
من دوست دارم که تو فکر وذهنت درگیر من باشد❗️
✅ نکته هفتم ؛ در اهمیت حیا اینست که
آقا امیرالمومنین علیهالسلام فرمودند:(الحیاء مفتاح کل خیر) حیا کلید همه خوبی هاست و خانمی که بی حیا باشه این کلید را گم کرده است.
پیامبر عزیز مان فرمودند: یک ضرب المثل از پیامبران گذشته به جا مانده است و آن اینست که (إذا لم تستحی فاصنع ماشیء) یعنی اگر بی حیا هستی هر کاری خواستی انجام بده.
یعنی یک خانمی که حیا را رعایت نکند ممکن است دست به هر کار زشت و ناشایستی بزند.
https://eitaa.com/joinchat/2935292147C1e0d37a390
یک شب مار بزرگی برای پیدا کردن غذا وارد دکان نجاری شد. نجار عادت داشت موقع رفتن، بعضی از وسایل کارش را روی میز نجاری بگذارد و برود. آن شب هم ارّه را روی میز گذاشته و رفته بود. همین طور که مار در دکان نجاری گشت می زد و دنبال غذا میگشت ناگهان بدنش به اره گیر کرد و کمی زخمی شد. مار بسیار عصبانی و ناراحت شد و برای دفاع از خود و تلافی، اره را گاز گرفت. اما با این کار دور دهانش هم زخم شد و خونریزی کرد.مار نمی فهمید که چه اتفاقی افتاده و فکر می کرد اره موجودی است که به او حمله کرده و اگر کاری نکند مرگش حتمی است. پس برای آخرین بار سعی کرد از خود دفاع کند. مار به طرف اره حمله کرد و بدنش را دور اره پیچید و اره را با تمام قدرت فشار داد…
صبح که نجار به دکان آمد، دید روی میز به جای اره، لاشه ماری بزرگ و زخمآلود افتاده است! ماری که فقط و فقط به خاطر نادانی و خشم زیاد مرده است.
این مار عبور نکرد و مرد🟥
.
.
حکایت خیلی از ما انسان هاست ....
کجا در زندگی خود عبور نکردید و آسیب دیدید؟
https://eitaa.com/joinchat/2935292147C1e0d37a390