🪐 نماز شب شانزدهم ماه رجب برای نجات از عذاب قبر
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمودند:
هر كس در شب شانزدهم ماه رجب سی رکعت نماز بخواند در هر رکعت یک بار حمد و ده بار سوره توحید را بخواند،ثواب ۷۰ شهید به او داده میشود و در روز قیامت در حالى که نورش به فاصلهى میان «مکه» و «مدینه» براى اهل جمع میدرخشد، حاضر میگردد و خداوند، دورى از آتش جهنم و نیز دورى از نفاق و دورویى را به او عطا میکند و عذاب قبر از او برداشته میشود.
📚 اقبال ص ۶۵۵/وسائل الشیعه ج۵ص۲۲۸
#أَسْتَغْفِرُاللهَمِنْکُلِّذَنْبٍ
__________________________________
1_2152531245.mp3
12.84M
◾️از زینب کبری (سلام الله علیها) چه می دانیم؟🏴
🔰این بزرگوار، زینب کبریٰ سلاماللهعلیها، دو نکته را نشان داد:
1⃣ اینکه زن میتواند اقیانوس عظیمی باشد از صبر و تحمل
2⃣ زن میتواند قله بلندی باشد از خردمندی و تدبیر ...
✅حقیقتاً زینب کبریٰ اقیانوسی از صبر و آرامش را نشان داد؛ یعنی جنس زن میتواند به اینجا برسد؛ به این نقطه عظیم از قدرت روحی و معنوی برسد.
41.18M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⭕️چرا خیلیا با نماز درگیرن؟
❌چون هنوز خدا براشون حل نشده...
🔰قسمت اول
#دکتر_سعید_عزیزی
#نماز
#خدا
┈࿐჻ᭂ❣🌸❣჻ᭂ࿐✦
◾️السَّلامُ علیکِ یا بِنتَ سَیِّدِالأَنبیاء، السَّلامُ علیکِ یا بنتَ صاحِبَ الحَوضِ واللِّواءِ
◾️چنان عظیمی که حتی...
در ظرف چشمان من نمیگنجی
و چنان سترگ که...
از حجم باور من فزون میآیی
ای دخت نبوت و ولايت!
و ای خواهر امامت!
ای آبروی شهادت و ای زینت پدر!
◾️سعی کنیم این شبها حتما نماز شب بخونیم چرا که حضرت زینب سلام الله علیها با وجود آن همه مصیبت و.... نماز شب خود را ترک نفرمودند
ایشان شبها را به تهجّد صبح می فرمود و دائما تلاوت قرآن میکرد و تهجد ایشان در تمام عمر ترک نشد، حتی در شب١١ محرم با دیدن آن همه مصیبت و خستگی ترک عبادت و نماز شب نفرمود.
از حضرت امام سجاد علیه السلام روایت است که دیدم عمهام آن شب نشسته مشغول نماز است.
در روایت دیگری فرمودند:
عمه ام با این همه مصیبت از کربلا تا شام نوافل را ترک نفرمود.
#نماز_شب_را_به_نیت_ظهور_میخوانیم
13.77M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📺 نا امیدی ممنوع! هرکه میخوای باش...
🎙شیخ جعفر ناصری
8.41M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌟وقتی خدا فدای بنده ش میشه!
▫️استاد شجاعی🎤
🕌رمـــــان #دمشق_شهرعشق
🕌 قسمت ۶۶
شش ماه در آن خانه زندانی سعد بودم..
و تنها اخباری که از او میشنیدم در انقلاب گسترده مردم و #سرکوب_وحشیانه رژیم خلاصه میشد...
و حالا آن روی سکه را از زبان مصطفی میشنیدم که از وحشت اشکم بند آمده و خیره نگاهش میکردم...
روی صندلی کمی به سمتم خم شد تا فقط من صدایش را بشنوم و این حرفها روی سینه اش سنگینی میکرد که جراحت جانش را نشان چشمان خیسم داد
_بعضی شیعه های حمص رو فقط به خاطر اینکه تو خونه شون #تربت_کربلا پیدا کردن، کشتن! مساجد و حسینیه های شیعه رو با هرچی قرآن و کتاب دعا بوده، #آتیش_زدن! خونه شیعه ها رو آتیش میزنن تا از حمص آواره شون کنن! تا حالا 91 تا دختر شیعه رو...
و غبارغیرت گلویش را گرفت و خجالت کشیداز #جنایت_تکفیریها در حق #ناموس_شیعیان حرفی بزند و قلب کلماتش برای این دختر شیعه لرزید
_اگه دستشون بهتون برسه...
و باز هم نشد حرفش را تمام کند که دوباره به صندلی تکیه زد،.. نفس بلندی کشید که از حرارتش آتش گرفتم و حرف را به هوایی دیگر کشید
_دکتر گفت فعلاً تا دو سه ماه نباید تکون بخورید که شکستگی دنده تون جوش بخوره، خواهش میکنم این مدت به این برادر #سُنیتون اعتماد کنید تا بتونم ازتون مراقبت کنم!
و خودم نمیدانستم در دلم چه خبر شده که بی اختیار پرسیدم
_بعدش چی؟
هنوز در هوای نگرانی ام نفس میکشید و داغ بی کسی ام را حس نکرد..که پلکی زد و با مهربانی پاسخ داد
_هر وقت حالتون بهتر شد براتون بلیط میگیرم...