مرکز نشر آثار آیتالله بهجت :
#اینگونه_بود ...
کوتاهنوشتهای از سیره و سبک زندگانی آیتالله بهجت قدسسره:
گفتند: «آقا حالش خوب نیست.»
به منزلشان رفتم.
معاینهاش کردم.
کاملاً هوشیار بود.
مرا راحت شناخت، به نام صدایم زد و احوالم را پرسید.
حتی حرفی را که پنج سال پیش به من گفته بود، دوباره یادآور شد.
بااینوجود، محض احتیاط گفتم: «ایشان را به بیمارستان منتقل کنید.»
یک ساعت بعد از بیمارستان تماس گرفتند...
بیدرنگ به بخش مراقبتهای ویژه برده بودندش.
طولی نکشید، گفتند: «آقا از دنیا رفتهاند.»
جا خوردم!
اتفاقی که افتاده بود، با همه اندوختههای علمیام، با همه تجربۀ پزشکیام جور در نمیآمد،
اگر حالش اینقدر بد بود،
چطور حواسش به همه کس و همه جا بود؟!
چطور در چهرهاش اثری از رنجِ درد و وخامتِ بیماری نبود؟!
چقدر راحت و چقدر آسوده!
📚 (این بهشت، آن بهشت، ص٨٩-٩٠؛ بر اساس خاطرۀ پزشک معالج معظمله)
https://eitaa.com/Namazshab
#کـــانالنـــــمازشب😊
کانال #نمازشب کانال ما را به دوستان خود معرفی ان شاللهدهمه نماز شب خون باشند @namazshab:
سید ع:
#اینگونه_بود ...
🔻 خاطراتی کوتاه از سیره و سبک زندگی آیتالله بهجت قدسسره:
حرم امام رضا علیهالسلام بودم. قصد کردم زیارتنامه بخوانم. برای خواندن زیارت جامعۀ کبیره، مفاتیح را برداشتم؛ به خود آمدم و دیدم دارم فرازهای دعا را از حفظ میخوانم. تعجب کردم! بار اول بود که میخواستم جامعۀ کبیره بخوانم! دوباره از اول شروع به خواندن کردم؛ دیدم بیشترش را درست خواندهام. چند روز در فکر بودم: «چگونه حفظ شدهام؟» یاد روزهایی افتادم که همراه آقا بهزیارت حضرت معصومه علیهاالسلام میرفتم. آقا هر روز این زیارت را میخواند؛
اَلسَّلٰامُ عَلَیْکُمْ یٰا اَهْلَ بَیْتِ النُّبُوَّةِ... وَ مَوْضِعَ الرِّسٰالَةِ وَ مُخْتَلَفَ الْمَلٰآئِکَةِ... وَ مَهْبِطَ الْوَحْیِ وَ مَعْدِنَ الرَّحْمَةِ...
***
میگفتند:«ما، در حرم حضرت معصومه علیهاالسلام ، همه ائمه علیهمالسلام را زیارت میکنیم... مهبط(محل فرود) ملائکه و محل تردّد آنهاست.
صدا بلند نکنید، ادب را رعایت کنید.» و این معنای همان روایت امام صادق علیهالسلام است که: «برای ما اهلبیت حرمی است؛ و آن قم است.»
بر اساس خاطرۀ حجتالاسلام و المسلمین علی بهجت
@namazshab
📚 این بهشت، آن بهشت، ص۶۵
✳️