💟 #شهدایی_زیستن () 💟
🌷 #شهیدمصطفی_چمران
💫من همیشه دوست داشتم به مصطفی اقتدا کنم و مصطفی خیلی دوست داشت تنها نماز بخواند. به من میگفت: «نمازتان را خراب نکنید. » من نمی فهمیدم که شوخی میکند یا جدی میگوید، ولی باز بعضی نمازهای واجب را به او اقتدا میکردم.
🍃 گاهی که مصطفی نیمههای شب برای نماز شب بیدار میشد، دلم میسوخت. به خاطر خستگی اش، طاقت نمی آوردم و میگفتم: «بس است، دیگر استراحت کن، خسته شدی! » و او در جوابم میگفت:
👌«تاجر اگر از سرمایه اش خرج کند، بالاخره ورشکست میشود. باید سود به دست بیاورد که زندگی اش بگذرد. ما اگر قرار باشد نماز شب نخوانیم، ورشکست میشویم. » بعد هم که از علت گریه هایش میپرسیدم، میگفت: «آیا به خاطر این توفیق که خدا داده، او را شکر نکنم؟ [۱]
#شهیدچمران در یکی از مناجاتهای خود میگوید:
🔹▫️«خوش دارم که در نیمههای شب، در سکوت مرموز آسمان و زمین، به مناجات برخیزم، با ستارگان نجوا کنم و قلب خود را به اسرار ناگفتنی آسمان بگشایم. آرام آرام به عمق کهکشانها صعود نمایم، محو عالم بی نهایت شوم، از مرزهای عالم وجود درگذرم و در وادی فنا غوطه ور شوم و جز خدا چیزی را احساس نکنم». [۲]
----------
📚پی نوشت ها:
[۱]: زهره شریعتی، نیمه پنهان ماه، تهران، روایت فتح، ۱۳۸۴، چ ۲، ص ۴۶ (به نقل از همسر شهید).
[۲]: اسماعیل منصوری لاریجانی، زمزم عشق، تهران، شاهد، ۱۳۸۵، چ ۱، ص ۶۵.
-----------------------------------------
🌴الّلهُـمَّـ؏جـِّللِوَلیِّـڪَ الفــَرَج🌴