eitaa logo
رمان زیبای نرگس (عیار سنج)
8.9هزار دنبال‌کننده
49 عکس
37 ویدیو
0 فایل
فروش اشتراکی #کپی‌حرام لینک کانال تبلیغ https://eitaa.com/joinchat/2133066056C2ee169d2aa
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از زیر چتر شهدا 🌹 🌱
🔰 مقایسه سایتهای معاملات طلای آنلاین 👆 ♦️ سایت ریت‌گلد ظرفیتش تکمیل شده ❌ ——————————————— ♦️ لینک ثبت نام فراز گلد ——————————————— ♦️ لینک ثبت نام طلاماین ——————————————— ♦️ لینک ثبت نام سارین‌گلد ——————————————— ♦️ لینک ثبت نام هیواگلد ——————————————— اگه آموزش میخوای و بلد نیستی چطور با این سایت‌ها درآمد کسب کنی این کانال بهت آموزش میده 👇 کانال آموزش معاملات طلا
رمان زیبای نرگس (عیار سنج)
🔰 مقایسه سایتهای معاملات طلای آنلاین 👆 ♦️ سایت ریت‌گلد ظرفیتش تکمیل شده ❌ ——————————————— ♦️ لینک ث
عزیزان! ثبت‌نام این سایتها رایگانه؛ اول ثبت‌نام کنید، بعد برای آموزش کسب درآمد آموزشاشو اون کانال بالا میذاره 👆 حتما پست بالا رو ذخیره کن لینکهای سایتها رو گم نکنی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 ورود مردم به محل تشییع شهید سیدحسن نصرالله 🔺درحالی‌که هنوز ساعت‌ها تا آغاز مراسم تشییع شهید سیدحسن نصرالله و سیدهاشم صفی‌الدین مانده است، مردم وارد ورزشگاه «کمیل شمعون» محل آغاز مراسم می‌شوند. 🍃🌹🔹ـــــــــــــــــــــــــ صـــراط @roshangari_samen
تک پسر بزرگترین کارخونه دار شهر بودم. کارم کمک به روستاهای دور افتاده بود تا اینکه دیدم یه پیرمرد داره اشک می‌ریزه. دلم پاره پاره شد و جلو رفتم و تا منو دید سفره ی دلش باز شد: _نزول خور دهات جای بدهیش دخترمو میخواد گریه می‌کرد و جگر میسوزوند. بی مقدمه گفتم: _دخترت رو میدی عقدش کنم؟ برای شروع داستان کلیک کنید👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/724304744Cc4125bb8ca
هدایت شده از زیر چتر شهدا 🌹 🌱
من سلیمم ، تک پسر بزرگترین کارخونه دار و خَیِر شهر.🙂 به روستاهای دور افتاده میرفتم دختر های روستایی رو به شهر می‌آوردم که درس بخونن و آینده دار بشن اما یه دختر بازیگوشی همراهم اومد که با بقیه برام فرق داشت....😍😍😍😍 سرگذشتش اینجاست https://eitaa.com/joinchat/724304744Cc4125bb8ca
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
با شما پیمان می بندم که پایان زندگی ام شهادت خواهد بود..🥀🌱 ♥️¦⇠ 🍃🌹🔹ـــــــــــــــــــــــــ صـــراط @roshangari_samen
هدایت شده از زیر چتر شهدا 🌹 🌱
🔥شب های که شوهرم شب کار بود به طرز عجیبی خوابم می برد😕 خیلی برام عجیب بود تا اینکه یه شب مادر شوهرم گیر داده بود قبل خواب حتما این شیر و بخور،منم از بس کلافه شده بودم روی پا تختی گذاشتم و گفتم قبل خواب می‌خورم،یادمه وقتی شوهرم و بدرقه کردم و اومدم تو اتاق سریع شیر و پای گلدون خالی کردم و بعد خودم و به خواب زدم که چند دقیقه نگذشته بود در اتاق باز شد و صدای دونفر که آشنا بود به گوشم رسید،اما باحرفی که مادر شوهرم زد تمام بدنم از ترس منقبض شده بود😭 امکان نداشت اون با من اینکارو بکنه... 👇❤️‍🔥😱 https://eitaa.com/joinchat/596836399C397ebac861 باورم نمیشد سر حسادت مادر شوهرم همچین بلایی سرم بیاره😔💔⛔
9.04M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎬 ※ غیب یعنی حقیقتی که وجود دارد، حس می‌شود، ولی دیده نمی‌شود! ✘ چه می‌شود که بعضی‌ها قادر به برقراری ارتباطات بالاتر و شفاف‌تری با غیب می‌شوند؟ ※ آیا این امکان برای همه وجود دارد؟ 🍃🌹🔹ـــــــــــــــــــــــــ صـــراط @roshangari_samen
رمان زیبای نرگس (عیار سنج)
💚 💚💕 💚💕💚 💚💕💚💕 💚💕💚💕💚 💚💕💚💕💚💕 💚💕💚💕💚💕💚 💚💕💚💕💚💕💚💕💚 #خدای‌_مهربان‌_من❤️ ✍نویسنده#لواسانی(حبیب الله) #قسمت
💚 💚💕 💚💕💚 💚💕💚💕 💚💕💚💕💚 💚💕💚💕💚💕 💚💕💚💕💚💕💚 💚💕💚💕💚💕💚💕💚 ❤️ ✍نویسنده(حبیب الله) اعصابم که به هم می‌ریزه حوصله غذا درست کردن ندارم ولی باید یک چیزی درست کنم اومدم آشپزخونه و سبزی پلو گذاشتم حوصله کوکو درست کردن ندارم . دو تا کنسرو ماهی انداختم توی آب زیر گاز رو روشن کردم. غذام آماده شد علی هم اومد. سفره رو پهن کردیم علی رو کرد به من _بلیت هاتون آماده است امشب وسایلتون رو جمع کنید صبح ببرمتون فرودگاه سوسن رو کرد به علی _ببخشید من نمی‌تونم بیام علی پرسید _چرا _آخه درس دارم مدرسه اجازه نمیده _شما نگران درست نباش من میرم با مدیر صحبت می‌کنم رفت و برگشت‌ِتونم ده روزه، این ده روزم اتفاقی نمی‌افته تو دلم گفتم دختر جان درس بهانه است تو به خاطر عرفان نمی‌خوای بیای که اتفاقاً هر طور شده من باید یه مدت تو رو از این فضا دور کنم سوسن ساکت موند و حرفی نزد. شام رو خوردیم سوسن رو کرد به من _ ممنون آبجی خوشمزه بود نگاهی به بشقابش انداختم _تو که چیزی نخوردی _ اشتها نداشتم همین دو سه لقمه‌ام که خوردم خوشمزه بود سوسن بلند شد رفت تو اتاقش سفره رو جمع کردم قبلاً سوسن پا به پای من کمک می‌کرد اما الان دست به هیچی نمی‌زنه علی سری به تاسف تکون داد _خدا لعنت کنه این عرفان رو، چه جور با احساسات این بچه داره بازی می‌کنه فقط خدا کنه بابات رضایت نده تا من حسابی عرفانو بشونم سرجاش... عزیزانی که تمایل دارند رمان رو کامل بخونن میتونن با پرداخت ۵۰ هزارتومان این رمان رو دریافت کنن😍 6037701089108903 بانک کشاورزی لواسانی فیش رو برای این آیدی ارسال کنید تا لینک کانال وی آی پی را دریافت کنید 🌹👇👇 @shahid_abdoli کپی حرام⛔️ جمعه‌ها و روزهای تعطیل داستان نداریم 💚💕💚💕💚💕💚💕💚
🔻امروز به نیابت هرکسی این مطلب رو ببینه در مسیر تشییع سید حسن قدم میزنمچه سخت است داغ علمدار دیدن غمِ یار، در اوج پیکار دیدن چه سخت است در اوج غوغای صفین علی را عزادارِ عمار دیدن
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♨️ فریاد مرگ بر اسرائیل در مراسم تشییع شهدای مقاومت در بیروت 📌 بزرگترین کانال خبری تحلیلی در ایتا @fori_sarasari
هدایت شده از زیر چتر شهدا 🌹 🌱
اسمم سمانه ست... یه دختر هجده ساله که پدر و مادرم کردن و با خالم زندگی میکردم.😓 متاسفانه بخاطر وضعیت مالی نامناسب، خالم منو به زنی فروخت که عروسش نازا بود و میخواست کسی برای پسرش خان بیاره.😭 منو به زور بردن عمارت،وقتی وارد عمارت شدم، یه نفر جلو دهانم رو گرفت و برد به اتاق... وقتی چهره اش رو دیدم، باور نمیکردم بچگیم همون خان باشه...💔 ولی این اول ماجرا بود.... ادامه ی داستان پر هیاهو سمانه👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2898002232C2fb5f1eb03