eitaa logo
رمان زیبای نرگس (عیار سنج)
8.6هزار دنبال‌کننده
38 عکس
17 ویدیو
0 فایل
فروش اشتراکی #کپی‌حرام لینک کانال تبلیغ https://eitaa.com/joinchat/2133066056C2ee169d2aa
مشاهده در ایتا
دانلود
رمان زیبای نرگس (عیار سنج)
💚 💚💕 💚💕💚 💚💕💚💕 💚💕💚💕💚 💚💕💚💕💚💕 💚💕💚💕💚💕💚 💚💕💚💕💚💕💚💕💚 #خدای‌_مهربان‌_من❤️ ✍نویسنده#لواسانی(حبیب الله) #قسمت
💚 💚💕 💚💕💚 💚💕💚💕 💚💕💚💕💚 💚💕💚💕💚💕 💚💕💚💕💚💕💚 💚💕💚💕💚💕💚💕💚 ❤️ ✍نویسنده(حبیب الله) _فکر نمی‌کنم بتونه صحبت کنه مامان سحر خیلی حالش بد شد اگه اجازه بدی ما خودمون بهت زنگ بزنیم _باشه چشم حتماً از حال سحر بهت خبر میدم سوسن تماس رو قطع کرد فوری رفت توی آشپزخانه یه لیوان آب قند درست کرد آورد لیوان رو گذاشت در دهنم صدای نگرانش به گوشم خورد _آبجی بخور نمی‌تونم بخورم ولی برای اینکه سوسن رو آروم کنم به هر زحمتی بود کمی ازش خوردم _چی شد آبجی یعنی انقدر فوت سیاوش ناراحتت کرد با زحمت همه قدرتم رو جمع کردم _ ناراحت مرگ ناگهانی سیاوش و بی سرپرستی سارا هستم اما بدی حالم به خاطر اینه که من چهار سال پیش خواب جون دادن سیاوش را دیدم سوسن نمی‌دونی چقدر وحشتناک جونش رو گرفتن واای که اگر گناهکاران بدونن وقتی گناه کبیره انجام میدن انقدر باید سخت جون بدن هیچ وقت سمت این کارهای ممنوعه نمیرفتن _مگه چه خوابی دیدی که تو را اینجوری کرده سر تکون دادم _وحشتناک سوسن جان خیلی وحشتناک _میشه برام بگی؟ _بزار یه کم حالم جا بیاد چشم سوسن یه بالشت برام آورد _آبجی دراز بکش سرم رو گذاشتم روی بالش و دراز کشیدم چشم‌هام رو گذاشتم روی هم همون صحنه اومد جلوی نظرم به خودم لرزیدم و نشستم سوسن دستش رو گذاشت روی دستم _چرا داری میلرزی آبجی تو رو خدا خوب شو من دارم میترسم صدای زنگ خونه بلند شد سوسن ایستاد قدم برداشت به سمت آیفون رو کرد به من _آبجی مرضیه خانمه در رو باز کنم؟ _آره عزیزم باز کن گوشی رو برداشت _سلام مرضیه خانم بفرمایید دکمه آیفون را زد رفت استقبال مرضیه صدای سلام و احوالپرسی شون به گوشم خورد سوسن گفت _چه خوب شد اومدید... 👇👇 .سلام عزیزانی که تمایل دارند رمان رو کامل بخونن میتونن با پرداخت ۵۰ هزارتومان این رمان رو دریافت کنن😍 6037701089108903 بانک کشاورزی لواسانی فیش رو برای این آیدی ارسال کنید تا لینک کانال وی آی پی را دریافت کنید 🌹👇👇 @shahid_abdoli کپی حرام جمعه ها و روزهای تعطیل داستان نداریم🌷 💚💕💚💕💚💕💚💕💚