eitaa logo
نشر خوبیها
123 دنبال‌کننده
2.8هزار عکس
1.8هزار ویدیو
24 فایل
دوستان گرامی ما بهترین و مثبت ترین خبرها رو با شما به اشتراک می گذاریم تا بدونید دنیا قشنگ تر از آن چیزیست که دیده ایم و شنیده ایم و اطراف ما کارهای زیبایی شکل می گیرد که ما کمتر توجه کرده ایم و بی اطلاع بودیم #نشر_خوبیها ادمین : @BeNamALAH
مشاهده در ایتا
دانلود
٢. پس از مدتی کوتاه، زن و شوهر دچار فقر و بینوایی شدند و در پی چاره، راه مدینه را پیش گرفتند. وارد مدینه که شدند، سرگین‌های شتران را جمع کرده و می‌فروختند و از این راه امرار معاش می‌کردند. روزی امام حسن جلوی درب خانه ایستاده بود که ناگهان پیرزن از مقابل آن حضرت عبور کرد. حضرت او را دید و شناخت. فرمود: ای کنیز خدا، مرا می‌شناسی؟ پیرزن: نه، نمی شناسم. امام: من در سال فلان در روز فلان از مهمانان تو بودم. پیرزن: پدر و مادرم به فدایت نمی‌شناسم. امام: من شما را کاملا می‌شناسم. آنگاه به غلامش دستور داد هزار گوسفند از زکات برای پیرزن خرید و هزار دینار نیز به او بخشید. بعد او را نزد برادرش حسین فرستاد. آن حضرت نیز به اندازهٔ عطای برادرش به آن زن بخشید. سپس غلام، او را نزد عبدالله بن جعفر برد، او نیز دو هزار گوسفند و دو هزار دینار به آن زن بخشید. پیرزن به به محل خود برگشت در حالی از ثروتمندان بود. 📔 بحار الأنوار: ج۴٣، ص٢۴٨
🖤به مناسبت شهادت امام حسن (ع) جلسه ی روضه خوانی همراه با مطالب آموزنده از زندگی ائمه الطهار توسط مبلغ رمضانی ذکر گردید هفتم صفر : روز مجتبی " علیه السلام " و همچنین روز ولادت امام موسی کاظم " علیه السلام " ( منبع : کتاب منتهی الآمال ) 🏴🏴🏴🏴🏴 ▪️شیخ صدوق از امام صادق " علیه السلام " روایت کرده ، که فرمودند پدرم از پدرشان خبر دادند که حضرت " علیه السلام " در زمان خود از همه مردمان عبادت و زهدشان بیشتر بود ، و افضل مردم بودند ، و هرگاه یاد می کردند و قبر و بعثت و نشور و گذشتن بر صراط را گریه می کردند ، و چون یاد می کردند عرض اعمال را بر حق تعالی فریاد می کشیدند ، و مدهوش می گشتند ، و چون به می ایستادند بندهای بدنشان می لرزید به جهت آنکه خود را در مقابل پروردگار خویش می دیدند ، و چون یاد می کردند بهشت و دوزخ را اضطراب می نمودند مانند اضطراب کسی که او را مار یا عقرب گزیده باشد ، و از خدا مسئلت می کردند بهشت را و استعاذه می کردند از آتش جهنم ، و هرگاه در تلاوت می کردند ▪️یا ایها الذین آمنوا ▪️ می فرمودند : ▪لیبک اللهم لبیک ▪️ و در هیچ حالی کسی ایشان را ملاقات نکرد مگر آنکه می دید که مشغول به ذکر خداوند هستند و زبانشان از تمام مردم راستگوتر بود و بیانشان از همه کس فصیح تر بودند ......▪️ ◾️برگرفته از کتاب منتهی الآمال◾️