eitaa logo
نشر خوبیها
123 دنبال‌کننده
2.8هزار عکس
1.8هزار ویدیو
25 فایل
دوستان گرامی ما بهترین و مثبت ترین خبرها رو با شما به اشتراک می گذاریم تا بدونید دنیا قشنگ تر از آن چیزیست که دیده ایم و شنیده ایم و اطراف ما کارهای زیبایی شکل می گیرد که ما کمتر توجه کرده ایم و بی اطلاع بودیم #نشر_خوبیها ادمین : @BeNamALAH
مشاهده در ایتا
دانلود
-عشق-امام حسین (ع) برپایی مراسم روضه هرشب درمسجدالمهدی (عج) به مناسبت شب هفتم شهادت امام حسین (ع) برپایی سفره روضه به همت خیرین وگروه جهادی پخت آش کبری (س) (س)
____°•☘•°____ # گزارش📚🖇 ____°•☘•°____ ✅پخت غذا برای هیئت به مناسبت ایام ماه صفروعزاداری امام حسین (ع) 220پرس غذا توسط خیرین وگروه جهادی پخت وتوزیع شد https://eitaa.com/Nashr_khoobiha2 ____°•☘•°____
🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤 🖤می زند آتش به قلبم سوز داغ عسکری 🖤گیرد امشب اشک من هر دم سراغ عسکری 🖤شد به سن کودکی فرزند دلبندش یتیم 🖤گشت دُرّ اشک مهدی چلچراغ عسکری 🖤سالروز شهادت ابوالحجة القائم، حضرت امام حسن عسکری(ع) را به محضر مقدس حضرت مهدی بقیةالله الأعظم(عج) ،و همچنین تمام مسلمانان و شیعیان جهان تسلیت و تعزیت عرض می‌کنیم. 🖤هم زمان با شهادت این امام بزرگوار، جلسه روضه‌خوانی بر پا می شود از شما خواهران و مادران بزرگوار دعوت می شود تا در این جلسه شرکت فرمایید 🖤زمان:شنبه ۷ربیع الاول (۱ مهر) 🖤ساعت:۴:۱۵ دقیقه 🖤مکان:کانون صدیقه طاهره (س)
5.4M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 با این تکه از روضه‌ی شهید تورجی‌زاده؛ به بهشت برویم و برگردیم... 🇮🇷 ۵ اردیبهشت؛ سالگرد شهادت شهیدمحمدرضا تورجی‌زاده گرامی‌باد ‌‌‌‌____________________ 🇮🇷 ما شهدا را مستند روایت می‌کنیم: @khakriz1_ir ●واژه‌یاب:
14.66M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎙 تا حالا روضه خوانی این شکلی👆 دیده بودید؟ 🏴 مرحوم آیه الله احمد سیبویه ۲۰سال امام جماعت حرم حضرت ابالفضل(ع)بود. حالات وخصائص عجیبی داشت در ۱۰۰ سالگی مثل یک نوجوان روضه میخوند وگریه میکرد موقع روضه می آمد لابلای جمعیت میگشت گریه کن ها رو شکارمیکرد یعنی میرفت زانو به زانوش براش روضه میخوند بدون میکروفن صدای رسائی داشت. یه روز توی قم بود اومد توی محراب زانو به زانوی آیه الله بهجت شد. وسط روضه یاد جوانی کرد گفت شیخ محمدتقی یادته جوانی شبهای محرم بین الحرمین تا صبح دوتائی میخوندیم وسینه میزدیم؟ این عارف فرزانه میگفت شیخ حسین سامرائی بمن گفت: شبی در سرداب سامرا تنهائی گرم اشک و (س) بودم ناگهان متوجه شدم آقائی پشت سرم نشسته که از هیبتش توان برگشتن ندارم او با زمزمه های من سخت گریه میکرد مقداری بعد از روضه که گذشت فرمود: شیخ حسین به شیعیانم بگوئید خدا را به عمه جانم قسم بدهند و برای فرجم دعا کنند سپس من توانی در خود احساس کردم برگشتم ولی دیگرکسی راندیدم. روحش شاد و با اولیای الهی محشور باد🤲 🇮🇷🏴🇵🇸@Nasimzendgi4