eitaa logo
⫷ نـسیـᓄ عبوבیت ⫸
538 دنبال‌کننده
15.2هزار عکس
11.6هزار ویدیو
338 فایل
مفتخریم که شما خوبان کانال نسیم عبودیت را که متعلق به شماسروران گرامی است انتخاب کردید🙏😍 دراین کانال مطالب به روز ازقبیل: سخنرانی⚡️ کلیپ های مذهبی🌺 نمازشب🌴 ذکرهای روزانه🍃 احادیث💥 وکلی مطالب ومسابقات جذاب با جایزه ارتــباط با ادمین کانال @mitra_nori
مشاهده در ایتا
دانلود
بَرات شهادت از آقا علے‌بن‌موسے‌الرضا(ع) 🌷شهید حسین محرابی تاریخ تولد: ۳۰ / ۶ / ۱۳۵۶ تاریخ شهادت: ۱۰ / ۹ / ۱۳۹۵ محل تولد:مشهد محل شهادت:سوریه 🌷راوی← هر وقت قصد رفتن به سوریه را داشت دست و پای مادرش را می‌بوسید🌙نیمه شب گهگاه صدای ناله کردنش و گریه‌هایش را بر سر سجاده نماز شب می‌دیدم🥀همرزم← حسین روی پشت‌بام یکی از ساختمان‌ها پشت من ایستاده بود که ناگهان صدایی از پشت‌ شنیدم💥به‌ محض اینکه برگشتم،حسین روی زمین افتاده بود.🥀درگیری به‌شدت زیاد بود.برگشتم و مشغول تیراندازی به سمت داعشی‌ها شدم💥دوباره به سمت حسین نگاه کردم در حالت سجده بود و آخرین کلمه‌ای که گفت:«یا اباالفضل»بود🥀تیر دقیقا به قلبش خورده بود و در همان لحظه شهید شد🕊روزی که برای آخرین بار به زیارت آقا امام رضا رفت،نمی‌دانم چه بر او گذشت و چقدر اصرار کرد که بعد از آن زیارت خیالش راحت بود که حاجتش را از امام رضا گرفته🌙و دقیقاً روز شهادت امام رضا(ع) هم شهید شد.🕊حسین آقا هر پنج‌شنبه به بلوک ۳۰ مدافعان حرم بهشت رضا(ع) مشهد می‌رفت و زیارت عاشورا می‌خواند و در همان محل هم به خاک سپرده‌ شد.🌙بعد از شهادتش یک عکس خندان از او منتشر شد و به‌ همین خاطر به«شهید خندان مشهد»معروف شد.🌱و چون روز شهادت آقا علی بن موسی‌الرضا(ع) به شهادت رسید،ملقب به«شهید امام رضایی» شد.🌙مزارش در گلزار شهدا بهشت رضا(ع) مشهد واقع شده است🕊🕋 قسمتی از وصیت: هر خانمی که چادر بر سر کند و عفت ورزد،و هر جوانی که نماز اول وقت را در حد توان شروع کند،اگر دستم برسد سفارشش را به مولایم حسین(ع)خواهم کرد و او را دعا میکنم🕊 💙🌷
حقوق حلال،بخشندگے شهید🌙 🌷شهید علی تمام زاده تاریخ تولد: ۲۵ / ۱ / ۱۳۵۵ تاریخ شهادت: ۱۶ / ۸ / ۱۳۹۴ محل‌تولد:تهران محل شهادت: سوریه مزار: کرج 🌷راوی ← چند ماهی حقوق دریافت نکرده بود، گفت دیگر حقوق مرا واریز نکنید!‼️از حاج علی سوال کردم چرا؟ گفت؛ چند روزی غیبت از کار داشته‌ام🍂شرعا گرفتن این حقوق شبهه ناک است،آخه این مبلغ را برای حضور مستمر من تعیین کرده‌اند.🍃راوی← میخواستم برم سفر کربلا،حاج علی بهم گفت: قربة الی الله تصمیم گرفتم تمام هزینه های مالی این سفر تو رو هم حساب کنم!🌙من میدونستم حاجی مستاجره و قسط و وام و..زیاد داره🥀گفتم چرا آخه؟ گفت: حاجت دارم و نذر کردم هزینه های یه زائر امام حسین(ع)رو حساب کنم.🌙به شوخی گفتم حاجی فکرکنم نذرتو بندازی حرم آقا زودتر جواب بگیریااا، خرج من کنی خدا میذاره تو کاست..(:💫خندید.. اما حالا که دارم به اون روزا فکر میکنم میبینم چقدر خوب نذرش ادا شد..و شهید شد🕊️راوی← با حاج علی هماهنگ کردم یکی از مدافعان حرم رو بفرسته به مراسم شهدای مدافع حرم افغانستانی،🌙حاج علی هم برای این جلسه شهید مصطفی صدرزاده رو که اومده بود مرخصی فرستاد.💫 گفتم حاج علی ویژگی این رزمنده که فرستادی سخنرانی چیه؟⁉️گفت: شب تاسوعا شهید میشه خودش هم میدونه!‼️دقیقا شب تاسوعا شهید صدرزاده به مولاش ابوالفضل پیوست!💫اون جلسه به بچه ها گفتم باهاش عکس بگیرید شهیده! 📷 8 ماه بعد فقط عکس برا ما موند و هر دوی اونا پرواز کردند🕊️شهید علی تمام زاده در ماه محرم از پهلو مجروح شده🥀و به دلیل خونریزے به شهادت رسید*🕊️🕋 حجت الاسلام 🌷💙
شهید نو عروس ۱۷ شهریور🌙 🌷شهیده محبوبه دانش آشتیانی تاریخ تولد: ۲ / ۱۱ / ۱۳۴۰ تاریخ شهادت: ۱۷ / ۶ / ۱۳۵۷ محل‌تولد:تهران محل شهادت:تهران،کُشتار جمعه‌ خونین 🌷راوی← اول محبوبه شهید شد، چند سال بعد نامزدش (شهید حسن اجاره‌دار) و بعد پدر بزرگوارش (شهید غلامرضا دانش) که در حادثه 7 تیرماه سال ۱۳۶۰ به شهادت رسیدند. شهادت در دودمان آشتیانی با محبوبه شروع شد🌙محبوبه متولد تهران بود که با آغاز حرکت‌های انقلابی علیه حکومت پهلوی به جمع انقلابیون پیوست.🌱روزی همه به طرف خیابان کوکاکولا می‌رفتند. مردها به محبوبه گفته بودند: «شما برو اینجا نمان.»🥀محبوبه به آنها جواب داده بود:«اگر کار درستی است که زن و مرد ندارد. اگر کار غلطی است که شما هم نباید بروید.»💫جمله‌های بالا بخشی از آخرین لحظه‌های زندگی محبوبه است‌.🕊بخشی از موارد زندگی او شاملِ : شرکت مستمر در راهپیمایی ها،پخش اعلامیه،دیوار نویسی،مطالعه قرآن،نهج‌البلاغه،صحیفه سجادیه، آثار دکتر شریعتی،شهید مطهری و رساله امام خمینی (ره) بود.🌙درباره ماجرای ۱۷ شهریور آنچه که از روایت تاریخ پنهان مانده فعالیت چشمگیر زنان در تظاهرات علیه شاه بوده است💥به طوریکه حتی بانوان زودتر از مردان به تظاهرات آمده و آنها را تشویق به مشارکت در راهپیمایی می‌کردند.💫محبوبه شهید نو عروسی که ۱۷ سال داشت و در جمعه خونین 17 شهریور در اوج راهپیمایی به دست یکی از ماموران شاه، او را با گلوله هدف گرفتند💥و به شهادت رساندند🕊او در خون خود غلتید تا حضورش مطلع صادقی بر حضور زن مسلمان ایرانی در عرصه های نبرد حق و باطل باشد🕊🕋 💙🌷 @Nasim_oboodiat
شهیدی که زنده زنده دفن شد🥀 🌷شهید عبدالمجید امیدی تاریخ تولد: ۱۳۴۳ تاریخ شهادت: ۱ / ۸ / ۱۳۶۳ محل تولد: ایلام محل شهادت: میمک *🌷همرزم← رزمنده‌ها در کانالی در نیزارها با مرگ دست و پنجه نرم می‌کردند🥀عملیات عاشورای میمک متاسفانه در شب اول با شکست مواجه شد و با شروع عملیات بارش باران آغاز شد،🌧خیسی لباس‌ها، تن زخمی برخی رزمندگان و بارش باران یک صحنه عجیبی را به وجود آورده بود🥀تا یک هفته به وسیله گلوله‌های توپ غذای مختصری به داخل نیزارها پرتاب میشد و با بیسیم به آنها اطلاع داده می‌شد🥀بعد از یک هفته باطری بی سیم آنها تمام شده بود و ارتباط کاملا قطع شد.🥀تماس با بی‌سیم به صورتی خاص📞 استفاده از آب و غذای بعثی‌ها به صورتی پنهانی🥀آن هم در حالی که زخمی‌ها برای اینکه صدای ضجه‌شان درنیاید چفیه‌هایشان را به دندان گرفته بودند🥀جزء سخت‌ترین و دردناک‌ترین ساعات روزهای پایانی حیات عبدالمجید بود🥀9 روز از محاصره می‌گذشت که آنها به دست دشمن افتادند🥀دیگر از عبدالمجید خبری نشد🥀تا اینکه فهمیدیم بعثی‌ها رزمنده های ما را در همان صحن و حیاط بیمارستان رمادیه دفن کردند🥀و موقعی که دفن‌شان کردند جان در بدن داشتند و زنده بودند🥀همرزم← بیش از همه عبدالمجید را شکنجه کردند🥀زیرا محاسن بلندی داشت و حتی مشکوک بودند که او از فرماندهان باشد🥀موهای صورتش را می­کندند و او را آزار می­دادند🥀پدر و مادرش در فراغ عبدالمجید دار فانی را وداع گفتند🥀و در آغوش گرفتن جسم مجید را به سرای آخرت بردند🕊️مجید به همراه همرزمانش زنده زنده دفن شد🥀و پیکرش بازنگشت*🕊️🕋 💙 🌷@Nasim_oboodiat
۱۴ ماه و ۱۵ روز اسارت🥀 🌷شهید فریدون احمدی تاریخ تولد: ۱۳ / ۱۲ / ۱۳۵۵ تاریخ شهادت: ۱۵ / ۱۱ / ۱۳۹۵ محل تولد: کرمانشاه محل شهادت: سوریه *🌷فرزندشهید← عملیات خان طومان با اینکه مربوط به گردان بابا نمیشد اما او و همرزمش رفتند برای کمک🕊در جریان همین کمک رسانی بود که توسط نیروهای گروهک تروریستی فیلق الشام،غافلگیر و اسیر می‌شوند🥀تروریست ها آنها را در مکانی که یک و نیم متر فضا داشته قرار می‌دهند🥀به طوری که یکی ایستاده و یکی دیگر خوابیده استراحت می‌کردند🥀و تنها در ساعت هایی که آفتاب خیلی داغ بود از این اتاقک بیرون می آوردند و چندساعت زیر آفتاب داغ سوریه نگهشان می‌داشتند.🥀روز اول اسارت با قنداق اسلحه به کمر همرزم پدر زدند و او را مجروح کردند🥀و بعد از آن هم به فَک پدر می زنند او را هم زخمی می‌کنند🥀روزهای خیلی سختی را گذراندیم🥀در این مدت به مادربزرگم آنقدر فشار عصبی وارد شد که توانایی راه رفتن را از دست داد و پدربزرگم آلزایمر گرفت.🥀مادر و خواهرهایم شب و روز کارشان گریه بود🥀شنیدن خبر اسارت از شهادت خیلی سخت تر است🥀اسارت هر لحظه اش چشم انتظاریست🍂ما مدام منتظر بودیم یک خبری از بابا به ما برسد🍂 ۱۴ ماه و ۱۵ روز اسیر بود🥀و بعد او را شهید کرده بودند🕊️چهار ماه بعد از شهادت ایشان بالاخره تبادل به نتیجه میرسد و آنها پیکر بابا را تحویل نیروهای ایرانی می‌دهند💫اما چون زیر شکنجه شهید شده بود شناسایی‌اش خیلی سخت بود🥀بینی اش شکسته بود، سرش و دست ها شکسته بودند🥀آخرش هم با دو گلوله💥که یکی به قفسه سینه🥀و یکی به قلبش خورده بود🥀او را شهید کرده بودند*🕊️🕋 💙 @Nasim_oboodiat
پیکـر شهیدی که بعد از 10 سال سالم بود🌙 🌷شهید عبدالنبی یحیائی تاریخ تولد: ۱۳۴۲ تاریخ شهادت: ۸ / ۵ / ۱۳۶۲ محل تولد: بوشهر/دشتستان/تنگ‌ ارم محل شهادت:ارتفاعات حمزه کردستان  *🌷پدرشهید← روزی بر سر مزار پسرم رفتم دیدم سنگ قبر تکان خورده ، سنگ را جابه‌جا کردم و به خانه برگشتم🍃به مشهد رفتیم و مدتی نبودم وقتی به خانه آمدم درگیر مهمان بودیم🍃 یک شب خواب دیدم به زیارتگاهی رفته‌‌ام و خانمی بلند بالا چیزی مثل قرآن یا جانماز به من داد و گفت اینجا نمان و برو»‼️بیدار که شدم احساس کردم باید به مزار شهیدم بروم🍃رفتم و دیدم حفره هایی کنار قبر ایجاد شده‼️و بوی خوشی از قبر می آید🌙به دنبال برادرم رفتم و گفت نمیشود پیکر را تکان داد فقط سنگ را جابجا میکنیم🍂دوستان دیگر هم آمدند دست به کار شدیم🍃ناگهان دیدیم کل مزار ریزش کرد و پیکر بیرون زد🥀چند نفری پیکر را بیرون آوردند، دست همگی خونی شد‼️بعد از 10 سال پیکرش مثل روز اول بود‼️با همان وزن، دست و پایش نرم بود انگار تازه شهید شده بود🍃همه در بهت و حیرت بودند ، یک نفر سریع رفت به اتاقک قبرستان تا قرآنی بیاورد و بالای سرش بخوانیم💫صفحات قرآن پوسیده شده بود، اما درست همان آیه: و لا تَحسبن الذین قُتلوا فی سبیل الله امواتا... آمد🍃آیه‌ای که خداوند در آن می‌فرماید: شهدا زنده‌اند و نزد ما روزی می‌خورند.»🕊عبدالنبی در نوجوانی چوپانی می‌كرد و در جوانی رزمندگی💫و با اصابت گلوله بود که در عملیات والفجر۲ به شهادت رسید🥀او كه سواد چندانی نداشت، نگاری بود كه به مكتب نرفت و خط ننوشت، اما به غمزه مسئله آموز صد مدرس شد*🕊️🕋 💙🌷
شهیدی که طبق آرزویش به شهادت رسید🕊️ 🌷شهید مرتضی عطایی تاریخ تولد: ۱۲/ ۴ / ۱۳۵۵ تاریخ شهادت: ۲۱/ ۶ / ۱۳۹۵ محل تولد: مشهد مزار: مشهد محل شهادت: سوریه 🌷راوی← مرتضی فرمانده گردان تیپ فاطمیون ملقب به ابوعلی🌙هر وقت پشت بی‌سیم‌ها صدای ابوعلی می‌آمد داعشی‌ها واقعا می‌ترسیدند.⚡️در آنجا با شهید مصطفی صدرزاده آشنا شد و پس از مدتی دیگر طاقت جدایی از مصطفی صدرزاده را نداشت،🥀رفیق شش دانگ هم بودند؛♡ به هم گفته بودند هرکی اول شهید شد باید بره درِ خونه سیدالشهداء (؏) بست بشینه تا شهادت اون یکی رو از آقا بگیره،🌙مصطفی گفت: نری، آبروریزی راه میندازم! مرتضی گفت: هر کی نره شهید پَستیه! (: چند وقت بعد؛ تیر توی پهلوی مصطفی ، تیر توی گلوی مرتضی🕊و سالگرد مصطفی شد چهلم مرتضی!🌙هر دو به زیبایی به هم پیوستند🕊همسرشهید←هر بار که به سوریه می‌رفت مجروح می‌آمد🥀موج‌های انفجار اذیتش می‌کرد و دچار تشنج می شد🥀 مرتضی میگفت روز قیامت که بشود وقتی گلوی خونی امام حسین(ع) را ببینم و گلوی من سالم باشد شرمنده می شوم🥀 عاقبت پس از رشادت های فراوان، ۲۱ شهریور ماه ۱۳۹۵ با تیری که توسط داعشیان به گلویش خورد شهید شد و به آرزویش رسید🕊️وقتی پیکرش را آوردند دخترش گفت شهیدان زنده اند، اگر هستی یک نشانی بده💫حرف دخترش که تمام شد دیدند از گوشه چشم چپ آقا مرتضی قطره اشک سرازیر شد و بخشی از پارچه کفن خیس شد❗️طبق وصیتش او را در بهشت رضا(ع) دفن کردند🕊️🕋 💙 ⫷ نـَسیمِ عُبودیَتْ ⫸ @Nasim_oboodiat🌷
کارگری که مدافع حرم شد🕊️ 🌷شهید منصور مسلمی سواری تاریخ تولد: ۲ / ۳ / ۱۳۶۰ تاریخ شهادت: ۲۰ / ۸ / ۱۳۹۲ محل تولد: سوسنگرد،اهواز محل شهادت: سوریه *🌷همسرشهید← زندگی‌مان را از یک اتاق کوچک در خانه پدرشوهرم آغاز کردیم🍃منصور به عنوان کارگر روزمزد در شرکت فولاد کار می‌کرد🍂وضع مالیمان خوب نبود🥀اما همیشه احساس خوشبختی میکردم و عاشقانه زندگی میکردیم.🌱با وجود مشکلات مالی‌مان خیلی اهل رعایت حلال و حرام بود.🌙مدتی بود که ایشان در کارگاه بازیافت پلاستیک کار می‌کرد. حقوقش 70 هزار تومان بود؛ اما 90 هزار تومان به ایشان داده بودند🌾 وقتی آمد خانه 20 هزار تومان را جدا کرد و گفت: این مبلغ را اشتباهی به من داده‌اند؛ نگهش دار تا فردا پس بدهم.💫فردا مبلغ را برد که پس بدهد گفتند از کارت راضی بودیم مبلغ اضافه را تشویقی دادیم.»🌱تلوزیون که داعش را نشان میداد منصور خیلی بی‌تابی میکرد🥀تصمیم گرفت به سوریه برود🕊️او به شکل ناشناس با تیپ فاطمیون به سوریه اعزام شد🕊️هر چند راضی نمیشدم و گفتم حلالت نمیکنم🥀اما باز هم در راه زنگ زدم گفتم حلات کردم🌙در سوریه در تماس بودیم📞 مدتی از منصور خبری نشد🥀و خبر رسید که شهید شده🕊️وقتی پیکر همسرم آمد🕊️خیلی اصرار کردم او را ببینم ولی اجازه ندادند🥀گلوله به پیشانی‌اش خورده بود💥ولی به ‌نظر شهید نشده بودند🥀داعشیان محل استقرار منصور و همرزمان را به آتش میکشند🥀و چهره و دستش را میسوزانند🥀پیکر ایشان 15 روز به زیر آوار ماند🥀و وقتی به ایران برگشت🕊️چیزی از پیکرش نمانده بود🥀او مظلومانه به شهادت رسید*🕊️🕋 💙🌷 @Nasim_oboodiat
شهید کَر و لالی که با امام زمان (عج) ارتباط داشت🌙 🌷شهید عبدالمطلب اکبری تاریخ تولد: ۳ / ۳ / ۱۳۴۳ تاریخ شهادت: ۱۹ / ۱ / ۱۳۶۶ محل تولد: فارس‌،خرم بید،شهیدآباد محل شهادت: شلمچه *🌷راوی← عبدالمطلب توی محل ما بنایی می‌کرد 🔧و چون کر و لال بود، خیلیا مسخره‌ش می‌کردن🥀یه روز رفتیم سر قبر پسر عموی شهیدش ”غلامرضا اکبری“🍃عبدالمطلب کنار قبر پسر عموش با انگشت یه چارچوب قبر کشید و توش نوشت ”شهید عبدالمطلب اکبری“!‼️ما هم خندیدیم ومسخره‌ش کردیم!🥀 هیچی نگفت فقط یه نگاهی به سنگ قبر کرد و با دست، نوشته‌‌ش رو پاک کرد🥀و سرش رو انداخت پایین و آروم از کنارمون رفت…🥀فردای اون روز عازم جبهه شد🕊️و دیگه ندیدیمش🥀10 روز بعد شهید شد و پیکرش رو آوردن🕊️ جالب اینجا بود که دقیقا جایی دفن شد که برای ما با دست قبر خودش رو کشیده بود و مسخره‌ش کردیم‼️وصیت نامه‌ش خیلی سوزناک بود؛🥀نوشته بود: ” بسم الله الرحمن الرحیم “ یک عمر هر چی گفتم به من می‌خندیدن!🥀 یک عمر هر چی می‌خواستم به مردم محبت کنم، فکر کردن من آدم نیستم و مسخره‌‌م کردن!🥀یک عمر کسی رو نداشتم باهاش حرف بزنم، خیلی تنها بودم🥀اما مردم! ما رفتیم. بدونید هر روز با آقام امام زمان (عج) حرف می‌زدم💚 آقا خودش گفت: تو شهید میشی...جای قبرم رو هم بهم نشون داد ، این را گفتم اما باور نکردید..🥀*🕊️🕋 💙🌷 ⫷ نـَسیمِ عُبودیَتْ ⫸ @Nasim_oboodiat
مَمَّد نبودی ببینی...🕊️ 🌷شهید محمد علی جهان آرا تاریخ تولد: ۹ / ۶ / ۱۳۳۳ تاریخ شهادت: ۷ / ۷ / ۱۳۶۰ محل تولد: خرمشهر محل شهادت: تهران/ کهریزک *🌷کلام شهید← ( بچه ها اگر شهر سقوط کرد نگران نباشید دوباره فتح میکنیم،مراقب باشید ایمانتان سقوط نکند)🌙پدرشهید← وقتی کولر روشن میکردیم محمد میرفت روی ایوان میخوابید‼️ میگفتیم زیر کولر بخواب اونجا گرمه، میگفت باباجان! تو خرمشهر فقط چند تا خانواده هستند که کولر دارن🥀میدونی چقدر بدبخت بیچاره ها هستند که کولر ندارن و شبها با زجر می خوابند؟🥀دوست ندارم زیر کولر بخوابم و با بدبخت بیچاره ها فرق کنم.»🥀راوی← پیوند جهان‌ آرا و خرمشهر به‌ نظر من به علت علاقه زیادی بود که محمد به خرمشهر داشت. جهان ‌آرا می‌گفت: مردم خرمشهر مظلوم واقع شده‌‌اند. به آن‌ها کمکی نشد. تجهیزاتی نیامد. آنان از دل و جان نیرو گذاشتند.میگفت: من بعضی از شب ها جسد بچه های خرمشهر را میدیدم که توسط سگ ها تکه پاره میشد🥀ولی ما نمی‌توانستیم از سنگرها و پناهگاه ها خارج کنیم و این جسدها را نجات دهیم.»🥀نام «خونین شهر» برای همیشه در تاریخ پرافتخار این سرزمین با رشادت‌های دلاورمردانی چون جهان‌آرا می‌درخشد.🌙بزرگ مردی که با مقاومت و درایت او و همرزمان ، رژیم بعث را به شکست واداشت و سراسر میهن اسلامی را گلستان ساخت🇮🇷 افسوس که خورشید وجودش زود غروب کرد🥀و در تاریخ ۷ مهر ماه ۱۳۶۰ به علت سقوط هواپیما به خیل یاران شهیدش پیوست🕊 "ممد نبودی ببینی" نوحه‌ای است که به مناسبت آزادسازی خرمشهر و به یاد محمد جهان‌ آرا خوانده شده‌ است*🕊️🕋 💙 @Nasim_oboodiat ✅کپی حلال
پیش‌بینی شهادت🕊️ 🌷سردار شهید یوسف کلاهدوز تاریخ تولد: ۱ / ۱۰/ ۱۳۲۵ تاریخ شهادت: ۷ / ۷ / ۱۳۶۰ محل تولد: قوچان محل شهادت: تهران *🌷همسرشهید← حقوق که میگرفت می آمد خانه و تمام پولش را میگذاشت توی کمد من،میگفت هر جور خودت دوست داری خرج کن،💫هر وقت که دلم برای پدر و مادرم تنگ میشد آزاد بودم یکی دو هفته بروم اصفهان،اصلا سخت نمیگرفت،🌙از اصفهان هم که برمیگشتم میدیدم زندگی خیلی مرتب و تمیز است،لباسهایش را خودش میشست و آشپزخانه را مرتب میکرد.»🌱روزی جلوی آیینه ایستاده بود و به دندان‌هایش می‌نگریست🦷مرا صدا زد و گفت:بیا دندان‌های مرا ببین! و شکل آنها را خوب به خاطر بسپار.🦷از حرفش تعجب کردم و گفتم:چرا؟ گفت:جنگ است دیگر، اگر یک وقت اتفاقی افتاد،شاید مجبور شوید از روی دندان‌هایم مرا شناسایی کنید💫 آن روز گذشت.وقتی پیکر متلاشی شده و سوخته آنان را از لای آهن پاره‌های هواپیما بیرون کشیدند🥀دندان‌ها،تنها عضو آشنای آن قامت رشید بود.»🥀کمک خلبان ← 7 مهر ماه 1360 بود که سیستم برق هواپیما از کار افتاد✈️و تاریکی همه جا را فرا گرفت تنها چراغ های حرم عبدالعظیم دیده میشدند💡هواپیما به طور افقی به سمت زمین در حرکت بود✈️به زمین که رسید به یک سمت خم شده بود🥀من با باز کردن ضامن پنجره اضطراری از پنجره بالا و از ارتفاع ۳ متری پرت شدم و با پای زخمی از هواپیما خارج شدم💫لحظاتی بعد هواپیما با ۸۰۰۰ پوند سوخت منفجر شد💥و منجر به شهادت افراد مهمی چون: شهید محمد جهان آرا، شهید یوسف کلاهدوز،شهید جواد فکوری و شهید سید موسی نامجو شد، روحشان شاد و یادشان گرامی باد*🕊️🕋 💙 @Nasim_oboodiat🌷
اگر درد و دل داشتید به سراغ من بیائید🕊️ 🌷شهید سجاد زبرجدی تاریخ تولد: ۱۹ / ۱۱/ ۱۳۷۰ تاریخ شهادت: ۷ / ۷ / ۱۳۹۵ محل تولد: تهران محل شهادت: سوریه 🌷خواهرشهید← سجاد از بچگی سر کار می رفت. از دوران ابتدایی کار می کرد، در پارک بلال کباب می کرد تا خرجش را خودش در بیاورد.🌱بعدها در مکانیکی کار کرد، در بستنی فروشی و پیک موتوری مشغول شد. تنها وقتی پاسدار شد در شغلش ماند و سراغ کار دیگری نرفت..»🌙 سجاد همه داشته‌ی مادری بود که بعد از فوت همسرش با وجود مشکل شنوایی و عدم قدرت تکلم،🥀 فرزندانش را با حب اهل بیت(ع) پرورش داده تا اینکه یکی از دست‌پرورده‌هایش شهید مدافع حرم شد.🕊و عاقبت مهر ماه ۱۳۹۵ در سوریه در حین دیدبانی با اصابت خمپاره به خاکریز،💥و ترکش آن به صورت و سمت چپ سرش باعث آسمانی شدنش شد.🕊 قسمتی از وصیت نامه:✍🏻نمازهای واجب خود را دقیق و اول وقت بخوانید، خواهید دید که چگونه درهای خداوند در مقابل شما باز خواهد شد.🌙سوره واقعه را هر شب یک مرتبه بخوانید، خواهید دید که چگونه فقر از شما روی برمی گرداند.💫انسان اگر می خواهد به جایی برسد، با نماز شب می رسد.🌙سه چیز را هر روز تلاوت کنید 1:- زیارت عاشورا 2- نافله 3- زیارت جامعه کبیره.📿 اگر درد و دل داشتید و یا خواستید مشورت بگیرید بیایید سر مزارم، به لطف خداوند حاضر هستم.🌙من منتظر همه شما هستم. دعا می کنم تا هرکسی لیاقت داشته باشد شهید شود. خداوند سریع الاجابه است،💫 پس اگر می خواهید این دعا را برای شما انجام دهم شما هم من را با خوشی یاد کنید.📿 خواندن فاتحه و یاد شما بسیار موثر است برای من🕊🕋 💙 🌷@Nasim_oboodiat