وای از غمِ حرم خورده زمین علم
بخاطر رقیه پاشو فقط اباالفضل
رو پیشونیت نوشتم با معرفت اباالفضل
تیر اومده به سمتت از هر جهت اباالفضل
ای تشنه لب نمونده چیزی ازت اباالفضل
با معرفت اباالفضل
ای سقا که زل زدی به آب
ای باب الحوائج رباب
با غیرت چی شنیدی الآن
جون میدی با غصه ی طناب
وای وای وای وای
وای از غم حرم خورده زمین علم
نبودی چی شنیدم
رو زخم دل نمک شد
بمیرم و نبینم
سهم حرم کتک شد
یه تیر اومد به مشک خورد
لبم ترک ترک شد
حلال کن آقا آب که ریخت
یکم پاهام خنک شد
میبینی شدم جون به لب و
افتادم چه نامرتب و
اینجوری اگه برم حرم
میشکونم غرور زینب و
وای از غمِ حرم خورده رمین علم
از خون من مهمتر
حفظ غرور زینب
تا قتلگاه خودت باش
سنگ صبورِ زینب
منتظرن تموم شه
تمام زور زینب
بزم شراب کجا و
شأن حضور زینب
بازار و محلهی یهود
کاش میشد برن مدینه زود
میفرستی زنا کجا برن
برگردن با صورتِ کبود
وای از غمِ حرم مونده زمین علم
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
@Navaymagtal
آرامش خیمه قمره علقمه بودن
سرباز حسین بودن و شاه همه بودن
این ها همه به جای خود الحق و الانصاف
خیلی به تو آید پسر فاطمه بودن
زهرا امضا کنه ابوالفضل میخره
عزیز فاطمست کسی که نوکره
ابوفاضل مدد
هرکس که علی گفته ابوالفضل شنیده
ایوان نجف را وسط علقمه دیده
ما از تو به غیر از تو نداریم تمنا
حلوا به کسی ده که محبت نچشیده
تو نعم الساقی و حسین نعم الامیر
بی دست کربلا دست ما را بگیر
شاعر: مرودستی زاده
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
@Navaymagtal
کارِ همه را راه انداختی کارِ منم راه بنداز
به منم یه نگاه بنداز
من تَهِ چاه گیر افتادم یه طنابی تو چاه بنداز
یا نوراً فی ظُلُمات، کَشتیِ نِجات
من نوکرتم همون که میمیره بَرات
یا نوراً فی ظُلُمات، قربونِ چِشات
کاش کربُبَلا بودم و میمُردَم به جات
بدون عشقِت همه چی باطِله
این که منم خریدی کار دِله
جوری میگَم اینو همه بِشنَوَند
کار فقط دستِ اَبوفاضِله
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
@Navaymagtal
یا اباالفضل عباس
ایها العبد الصالح
میبینی بیتو آشوبم
بطلب منو هر ساله
قمر الله فی الارض
با من بی نوا تا کن
اگه سر به هوام آقا
من و بند همین جا کن
گردن بگیر عزیزم
من بی دست و پا رو
ردم کنی از اینجا
دیگه دارم کجا رو
اسمت آقا گره خورد
به نفسهام اباالفضل
من از صمیم قلبم
تو رو میخوام اباالفضل
دل به تو دادم
قبل میلادم
نوکر تو بودن آقا
همه اجدادم
هرجا غمگینم
یا گرفتارم
همه زندگیمو من
به تو میسپارم
یا اباالفضل العباس
گره افتاده به کارم
از بابام اینو یاد گرفتم
دردامو پیش تو بیارم
دست نوکرتو هرجا
به زمین افتاد گرفتی
پسر اسداللهی
از بابات اینو یاد گرفتی
حتی ارمنیها
تاسوعا بیقرارن
با ذکر یا اباالفضل
مثل ابر بهارن
ذکر پهلووناست
مددی یا اباالفضل
روی دستت نیومد
احدی یا اباالفضل
ای کس و کارم
عبد دربارم
به خداوندی خدا
من دوست دارم
با تو خوشحالم
به تو میبالم
نوکریت رو نمیفروشم
به همه عالم
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
@Navaymagtal