eitaa logo
نوید دلها 🫀🪖
3هزار دنبال‌کننده
4.5هزار عکس
1.5هزار ویدیو
62 فایل
واسه‌ی تبادل: 🆔| @motahareh_sh کانال اصلی و فرهنگی #شهیدنویدصفری اگه حاجت گرفتین یا سؤالی داشتین بپرسید💌👇🏻 🆔| @Massoumeh_sh84 🆔| @maede_sadatt 🆔| @motahareh_sh حالا‌که‌دعوتت‌کرده‌بمون!🦋
مشاهده در ایتا
دانلود
هر لحظه داغ بی پدری داره بیشتر نزدیک میشه
52.27M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
•°✨🏴 جای خالی تو حس میشه شب و روز 💔🥀
1:20 و ساعت شوم زندگی های ما و پدر رفت و ما دلمان شکست و بچه های شهدا برای بار دوم یتیم شدن 🥀🍃💔
شهید مگه می‌میره_۲۰۲۳_۰۱_۰۱_۱۷_۰۳_۵۶_۲۸۳.mp3
4M
کی گفته مرده علم زمین خورده " شهید مگه میمیره سید رضا نریمانی
🥺 تو این ساعات ✨🕊 خیلی ها ازت خیلی چیزا میخوان و ازت میخوان براشون پدری کنی 🥲 اما من چند تا دست جمعی دارم ازت میخوام برای هممون پدری کنی باباجان مخصوصا برای بچه هاییت ک پاشون لغزیده تو این روزا 💔 باباجان تورو به این لحظات مقدس اسمانی شدنت قسمت میدم 🍃🥀 همه اون بچه هایی ک زمان شهادتت خبرو ک شنیدن دلشون لرزید رو بخر 🥺🤲 خودت یکاری کن دوباره برگردن به آغوشتون میدونم که خودتونم هواشونو دارین🤍 باباجان کمک کن پامون لیز نخوره 🍃🥲 کمک کن برااسلام و انقلابمون مفید باشیم♥️🤲 کمکمون کن و برامون دعا کن همسرانی نصیبمون بشه ک در پیرو راه شهدا باشن و ایمانشون مث شما خالصانه و ذاتشونم مث شما پاک باشه ✨ کمکمون کن فرزندان صالحی تربیت کنیم و راه شما تا ظهور آقامون 🌸 بابایی آسمونی شدنت مبارک 🕊♥️ https://eitaa.com/Navid_safare
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
[💌] مختص خدا... [💌] مختص اهل بیت(علیهماسلام)... [💌] مختص رفیق شهیدت... 🫀 😊گردِ‌شهیدنویدِجان ؛ https://eitaa.com/Navid_safare
چله به نیابت از هدیه به(ع) و حاجت روایی شما بزرگواران روز https://eitaa.com/Navid_safare کانال رسمی شهید نوید صفری 💚
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
توۍ‌هیئت‌ومسجد‌‌به‌ڪسۍ‌ڪہ‌‌ ، مجرمانہ‌وتحقیرآمیزنگاه‌نڪنید❌ 📿 باخودتون‌تڪرار‌ڪنین‌⇓ [امام‌حسین‌علیه‌السلام‌فقط‌برای‌ مذهبۍ‌هانیست]🖐🏻 ‌حواستون‌به‌دلِ‌مھمون‌های‌ارباب‌باشه..
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ارسالی یکی از بزرگواران 😍🥺 هرکسی با هرشهیدی خو گرفت روز محشر آبرو از او گرفت https://eitaa.com/Navid_safare
به وقت ﴿ لبخند بهشتی﴾😍
🌸🌸🌸🌸🌸🌸 رمان‌لبخند بهشتی نویسنده: میم بانو قسمت‌شصت‌چهارم پوزخند میزند _ببخشید حواسم نبود اُملی و سیگار نمیکشی تند نگاهش میکنم و میخواهم جوابش را بدهم اما پشیمان میشوم . بحث کردن با او بی فایده ترین کار ممکن است . از عمد این کار ها را میکند که من را عصبی کند . فندکش را در می آورد و سیگارش را روشن میکند . سنگینی نگاهم را حس میکند و سر بلند میکند . _چیه نگا داره ؟ نکنه تو هم دلت میخواد ؟ با قدم هایی ارام به سمتم می آید . رو به رویم می ایستد پک محکمی به سیگارش میزند و بعد سیگار را جلوی دهانم میگیرد _بیا تو هم امتحان کن سرم را بر میگردانم و زیر لب میغرم +بکش کنار دودش خفم کرد سیگار را دوباره روی لبهایش میگزراند و شانه بالا می اندازد _خب نخواه به درک پشت چشمی برایش نازک میکنم . بعد از چند دقیقه سکوت نگاه نگاه پرسشگرم را به سبز چشمانش میدوزم +نمیترسی گیر پلیس بیوفتی ؟ _نه +چرا ؟ به سمتم حجوم می آورد _به تو چه بی تفاوت نگاهش میکنم . انگار حرف من اورا یاد چیز بدی انداخت . به وضوح ترس را در چشمانش میبینم . نفس عمیقی میکشد و سعی میکند به اعصابش مسلط باشد _تو چی ؟ نمیترسی از اینکه بمیری ؟ +نه سر تکان میدهد _خوبه . بهم گفته بود میترسی ولی خیلی خونسردی . در دل میگویم +چون مطمئنم شهریار میاد دنبالم اما چیزی به زبان نمی آورم . پک آخر را به سیگارش میزند و به سمتم می آید ؛ سیگار را نزدبک صورتم می آورد و نیشخند میزند . با چشم هایی ترسیده و متعجب نگاهش میکنم +چیکار داری میکنی ؟ سرم را عقب میبرم اما سیگار را نزدیک تر میکند و آن را روی گونه ی چپم میگذارد و خاموش میکند . شدت سوزش آنقدر زیاد است که میخواهم جیع بکشم اما لبم را به دندان میگیرم که مبادا صدایی از دهانم خارج شود . وقتی سوزشش آرام میشود غضبناک نگاهش میکنم +تویه دیوونه ای باید بری تیمارستان بستری بشی . 🌿🌸🌿 《به گمانم همدان دل به کسی باخته است که علیصدر چنین در دل خود میگرید》 میثم بشیری 🌸🌸🌸🌸🌸
🌸🌸🌸🌸🌸🌸 رمان‌لبخند‌بهشتی نویسنده: میم بانو قسمت‌شصت پنجم وقتی سوزش ارام میشود غضبناک نگاهش میکنم +تویه دیوونه ای باید بری تیمارستان بستری بشی صدای قهقهه اش در فضای خالی اکو میشود . خنده هایش عصبی ترم میکند . بی هوا داد میزنم +انقدر بلند نخند نگاهم میکند و دوباره قهقهه میزند . میخواهد اذیتم کند . نفس عمیقی میکشم +از همون دفعه ی اول که دیدمت ازت بدم اومد . اون روز هم تو کافه من بهونه جور کردم تا از پیشت فرار کنم ابرو بالا میاندازد _خدبه حس شیشمت قویه سیگار را روی زمین می اندازد و با پایش له میکند و بعد به سمت در خروجی میرود . قبل از اینکه از در خارج شود میپرسم +ساعت چنده ؟ نگاهی به ساعتش میکند و بعد موشکافانه من را نگاه میکند _شیش و نیم عصر سر تکان میدهم . راهی که رفته را بر میگردد و نزدیک من میشود . لگد محکمی به پهلویم میزند . از درد روی زمین دراز میکشم و آخ بلندی میگویم . زیر لب میغرم +برای چی میزنی روانی ؟ لبخند شیطانی تحویلم میدهد _بهم گفته بود قبل از اومدن جوری بزنمت که نتونی فرار کنی . برو خدا رو شکر کن دلم برات سوخت وگرنه میخواستم بیشتر بزنم سریع به سمت در میرود و از چهارچوب در عبور میکند . به سختی مینشینم . درد در پهلویم میپیچد . تنها دلخوشی ام امدن شهریار است . باید تا نیم ساعت دیگر برسد . چشم هایم را میبندم و چند دقیقه ای به فکر میروم که صدای پارس سگی را میشنوم . با ترس چشم باز میکم . واقعا دارم میترسم . نازنین و سگی بزرگ و سیاه رنگ با چشم های وحشی در چهارچوب در ظاهر میشوند . با ترس نگاهم را میان آن دو میگردانم . نازنین لبخند کجی میزند _چه عجب بلاخره ترسیدی . در را میبندد و از پشت در میگوید _ این سگ رو اینجا میبندم . حواست باشه یه وقت فکر فرار به سرت نزنه ها . و بعد صدای چرخاندن کلید در قفل می آید . سگ با صدای مهیبی مدام پارس میکند . درد پهلو و گونه ام و دست و پای بسته ام کم بود ، حالا باید این سگ وحشی را هم تحمل کنم ! بغض میکنم و درد دل از خدا کمک میخواهم . نگاهی به خودم میاندازم . سعی میکنم با دست های بسته ام چادرم را جمع و جور کنم . دلم برای خودم میسوزد ، بغضم به اشک تبدیل میشود و از گونه هایم جاری میشود . یعنی چه کسی به نازنین گفته که با من این کار را بکند . صدای ماشینی از بیرون می آید . دست از گریه بر میدارم وگوش هایم را تیز میکنم . 🌿🌸🌿 《حیف ما نیست که یک زوج موفق نشویم ؟ حیف از این نیست که تو این همه تنها بشوی ؟》 احسان نصری 🌸🌸🌸🌸🌸🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
گفتہ‌بود: ﴿خدایاثروت‌چشمانم‌گوهر اشڪ‌بر"حسین؏"فاطمہ‌است﴾💔
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌱 هر گناهی یه اثر خاص‌ داره .. مثلا بعضی از گناه‌ها نعمت‌ها رو ازمون‌ می‌گیرن، حال‌ خوب‌ رو می‌گیرن، اشک برای سیدالشهدا رو می‌گیرن، آدمای خوب‌ رو ازمون‌ می‌گیرن، رفیقای خوب، جاهای خوب و در عین‌ حال‌ هم‌ حواسمون‌ نیست :)
اینم نذر یکی از بزرگواران 😍🙏 ممنون از اعتمادتون😇
هر کسی نذر کتاب شهید نوید داره به آیدی زیر پیام بده @Massoumeh_sh84 مطمئن باشید کتابا به دست کسایی میرسن که تا حالا کتاب رو نخوندن🥲🌹 مهربان باشیم خدا حساب میکنه 🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ما‌نمک‌خورده‌عشقیمبه‌زینب‌سوگند پـاسبـانـان‌دمشقیم‌به‌زیـنب‌ســوگند / 💚 https://eitaa.com/Navid_safare
ارسالی یکی از بزرگواران 😍🙏 الحمدلله عاقبتتون بخیر ❤️
نوید دلها 🫀🪖
ارسالی یکی از بزرگواران 😍🙏 الحمدلله عاقبتتون بخیر ❤️
دیدید گفتم اگر کتاب شهید نوید رو بگیرید از خوندش ضرر نمی کنید😍😢
- این قدر به زور و بازویتان متڪے نباشید؛ رزق را باید از جاے دیگر بدهند؛ شما دائما اهل طهارت و پاڪے باشید، رزق تان هم وسیع خواهد شد. _علامه‌حسن‌زاده‌آملی
همه‌ی دورامونو می‌زنیم و در نهایت می‌رسیم به حرفتون. دنیا، مضحکه‌ای گریه‌انگیز است .. _مولایم علی