صبح است هوای دلِ من بارانی ست
یک بغض، درون قلب من زندانی ست
چون ابر، من از دوری تان می گِریَم
زیرا که فراق دردِ بی درمانی ست
✍🏻#نگین_نقیبی
📚#ردِّ_پای_انتظار
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
.
#اربعین😭
چای عراقی......
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
☀️صبح
آغاز دوباره زیستن است🌺🍃
تنفسی عمیق
از تازه ترین هوای زندگی،❤️
یک قدم نزدیک تر به رؤیاهای دیروزت...🌺🍃
پس نفس بکش امروز را
وجاری کن
عشق رادربند بند وجودت...🥰
صبح سه شنبه بخیر🌺🍃
💚
#امام_زمانم
تویی دلیل حیات و نبودنت مرگم
به پیشگاه قدومت فتاده چون برگم
که خوانده ام چه سحرها دعای عهدت را
بدون مهر نگاهت شکسته چون اَرگم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌱راز مهر کربلا😋😋👆
🌱🌱🌱
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
گلهاے" بهشت"🌻
سایِبانتان
🌻یڪ دَستہ "ستاره"
ارمغانتان
یڪ باغ پُر از
گلهاے "نرگس"🌼🌻
تَقدیم بہ قلب
"مِهربانتان"
سَلام "عزیزان"
🌼 روز قشنگتون بخیر،
*
یه سنگ انداختم تو دریا
جالب بود دریا اصلا به روی خودش نیاورد که سنگی به سمتش پرتاب شده.
یاد خودم افتادم که چه زود با یه حرف یا رفتار کوچیک ناراحت میشم.
از اون روز یادم موند که آدم وقتی بزرگ بشه و عمیق، بزرگترین مشکلات رو هم در خودش غرق میکنه..
نه اینکه خودش غرق مشكلات بشه.
خدایا دل های ما رو دریایی کن
و قلب ما رو باز کن..
*
بذرِ امید نه وقت می شناسد ...
نه موقعیت ... هر وقت بکاری
شبیهِ لوبیایِ سحر آمیز
با اولین طلوعِ آفتابِ خواستن جوانه می زند...
و تا آسمانِ موفقیت و توانستن
اوج می گیرد ... هرگز نا امید نباش ...
نا امیدی ، تیشه ی بی رحمی ست ...
به جانِ ریشه ی شعور و خوشبختی ات ...
پس تا دیر نشده بذرِ جادوییِ امیدت
را بکار و معجزه هایت را درو کن....
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
به خاطر شکستن لیوان مورد علاقم از همسرم جدا شدم!
این شعر زیبا
تقدیم به همه بانوان گرامی🌹
زنی را می شناسم من
که در یک گوشه ی خانه
میان شستن و پختن
درون آشپزخانه
سرود عشق می خواند
نگاهش ساده و تنهاست
صدایش خسته و محزون
امیدش در ته فرداست
زنی هم زیر لب گوید
گریزانم از این خانه
ولی از خود چنین پرسد:
چه کس موهای طفلم را
پس از من می زند شانه؟
زنی با تار تنهایی
لباس تور می بافد
زنی در کنج تاریکی
نماز نور می خواند
زنی را می شناسم من
که می میرد ز یک تحقیر
ولی آواز می خواند
که این است بازی تقدیر
زنی با فقر می سازد
زنی با اشک می خوابد
زنی با حسرت و حیرت
گناهش را نمی داند
زنی واریس پایش را
زنی درد نهانش را
ز مردم می کند مخفی
که یک باره نگویندش
چه بد بختی ، چه بد بختی
زنی را می شناسم من
که شعرش بوی غم دارد
ولی می خندد و گوید
که دنیا پیچ و خم دارد ...
تقدیم به بانوان عزيز سرزمينم
كه هر كدام در پس لبخندشان غمي
پنهان دارند...
30.28M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
اگه دلتون شکست، حقیر رو از دعای خیر فراموش نکنید😭😭😭