eitaa logo
نذیر
178 دنبال‌کننده
1.7هزار عکس
748 ویدیو
17 فایل
راهکارهای مهارتی در تحکیم خانواده و آسیب‌های اجتماعی جامعه، رسانه و فضای مجازی مرتبط با خانواده آی دی جهت دریافت نظرها و پیشنهادها: @V_sh655
مشاهده در ایتا
دانلود
─┅─═इई 🍃🌷🍃ईइ═─┅─ 💠 تعریف دروغ و حکم آن: 🌼معنای صدق، مطابقت خبر با واقع، و کذب، عدم مطابقت خبر با واقع است. حرام بودن مطلق دروغ و کذب از ضروریات فقه است؛ چه دروغ کوچک و بی‌‌اهمیت باشد و چه بزرگ و تأثیرگذار. 📚 پایگاه اطلاع رسانی دفتر مقام معظم رهبری ─┅─═इई 🍃🌷🍃ईइ═─┅─ @Nazir_army
─┅─═इई 🍃🌷🍃ईइ═─┅─ 🔴 ✍️با آنکه زشتی بر همه ما معلوم است، امّا پیوسته به شکل‌هایی به آن آلوده می‌شویم؛ چنان که درباره می‌گوییم غیبت نیست، صفت است! و برای توجیه دروغ، می‌گوییم: دروغ مصلحت‌آمیز گفتم و حال آنکه منفعت خیز را دروغ مصلحت خیز به کار برده‌ایم. 1️⃣ فقط کسانی دروغ می‌بافند که ایمان ندارند و همان‌ها دروغگویانند. 📚سوره نحل، آیه ۱۰۵. 2️⃣همه بدی‌ها در یک خانه گذاشته شد و کلید آن خانه دروغ است. 📚امام عسکری علیه السلام، میزان الحکمه، ج ۸، ص ۲۴۴. 3️⃣خداوند برای شرّ و بدی، قفل‌هایی گذاشت و کلید و گشایشگر این قفل‌ها شراب است و دروغ بدتر از شراب است. 📚همان 4️⃣هنگامی که مؤمن بدون عذر دروغ بگوید، هفتاد هزار فرشته او را لعنت می‌کنند و از قلب او بوی گندی بر می‌خیزد که تا عرش می رسد و خداوند برای این دروغ، گناه هفتاد زنا را می‌نویسد. چنان که گویی با مادر خود زنا کرده است. 📚سلسله مباحث راه کارهای دوری از گناه؛ عزیز الله حیدری ─┅─═इई 🍃🌷🍃ईइ═─┅─ @Nazir_army https://eitaa.com/Nazir_army
─┅─═इई 🍃🌷🍃ईइ═─┅─ 🔆 🔸 «کار جبران ناپذیر» 🔹زنی در مورد همسایه اش شایعات زیادی ساخت و شروع به پراکندن آن کرد. بعد از مدت کمی همه اطرافیان آن همسایه از آن شایعات باخبر شدند. شخصی که برایش شایعه ساخته بود به شدت از این کار صدمه دید و دچار مشکلات زیادی شد. بعدها وقتی که آن زن متوجه شد که آن شایعاتی که ساخته همه بوده و وضعیت همسایه‌اش را دید از کار خود پشیمان شد و... 🔸سراغ مرد حکیمی رفت تا از او کمک بگیرید بلکه بتواند این کار خود را جبران کند. 🔹حکیم به او گفت: «به بازار برو و یک مرغ بخر آن را بکش و پرهایش را در مسیر جاده ای نزدیک محل زندگی خود دانه به دانه پخش کن.» آن زن از این راه حل متعجب شد ولی این کار را کرد. 🔸فردای آن روز حکیم به او گفت حالا برو و آن پرها را برای من بیاور آن زن رفت ولی ۴ تا پر بیشتر پیدا نکرد. مرد حکیم در جواب تعجب زن گفت انداختن آن پرها ساده بود ولی جمع کردن آنها به همین سادگی نیست همانند آن که ساختی که به سادگی انجام شد ولی جبران کامل آن غیر ممکن است. پس بهتر است از شایعه سازی دست برداری. ─┅─═इई 🍃🌷🍃ईइ═─┅─ @Nazir_army https://eitaa.com/Nazir_army
─┅─═इई 🍃🌷🍃ईइ═─┅─ 💠 ✍مردی نزد پیامبر(صلی‌الله علیه وآله) آمده و گفت: در پنهان به گناهانی چهارگانه مبتلا هستم؛ زنا، شرابخواری، سرقت و دروغ. هر کدام را تو بگویی به خاطرت ترک می‌کنم. پیامبر (صلی‌الله علیه وآله) فرمود: دروغ را ترک کن. مرد رفت و هنگامی که قصد زنا کرد با خود گفت: اگر پیامبر (صلی‌الله علیه وآله) از گناه من پرسید، باید انکار کنم و این نقض عهد من است (یعنی دروغ گفته‌ام) و اگر اقرار به گناه کنم، حدّ بر من جاری می‌شود. دوباره نیّت دزدی کرد و همین اندیشه را نمود و درباره کارهای دیگر نیز به همین نتیجه رسید. به نزد پیامبر(صلی‌الله علیه وآله) آمد و گفت: یا رسول‌الله! تو همه راه‌ها را بر من بستی، من همه را ترک نمودم. 📚میزان الحکمه، ج۸، ص۳۴۴ ─┅─═इई 🍃🌷🍃ईइ═─┅─ @Nazir_army https://eitaa.com/Nazir_army
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
─┅─═इई 🍃🌷🍃ईइ═─┅─ کلمات را در جای خود بکار ببریم 👈 یعنی وقتی گشنه‌ای از سهمت به دیگری بدهی نه اینکه وقتی سیری! 👈 تنها نگفتن حرف راست نیست کم یا زیاد نشان دادن یک حرف یا حس هم دروغ است! 👈 یعنی وقتی ناامیدی به اعصابت مسلط باشی و بتونی بخندی! 👈 یعنی هزینه‌ای که میدهی از آنچه به دست می آوری بیشتر باشد! 👈 یعنی درد دیگران را قبل از اینکه خودت مبتلا شوی درک کنی! 👈 یعنی وقتی باید دیگران را ببینی فقط خودت را ببینی! 👈 یعنی برای آروم کردن خودت دیگران را دچار درد کنی! 👈 یعنی از آروم کردن دیگران دست بکشی که یه وقت خودت دردمند نشی! ─┅─═इई 🍃🌷🍃ईइ═─┅─ @Nazir_army https://eitaa.com/Nazir_army
─┅─═इई 🍃🌷🍃ईइ═─┅─ 👈 هفت یا هشت سالم بودم، با سفارش مادرم برای خرید میوه و سبزی به مغازه محل رفتم. اون موقع مثل حالا نبود که بچه رو تا دانشگاه هم همراهی کنن! پنج تومن پول داخل یه زنبیل پلاستیکی قرمز رنگ که تقریباً هم قد خودم بود با یه تکه کاغذ از لیست سفارش... میوه و سبزی رو خریدم کل مبلغ شد ۳۵ زار. دور از چشم مادرم مابقی پول رو دادم یه کیک پنج زاری و یه نوشابه زرد کانادا از بقالی جنب میوه فروشی خریدم و روبروی میوه فروشی روی جدول نشستم و جای شما خالی نوش جان کردم. خونه که برگشتم مادر گفت مابقی پولو چکار کردی؟ راستش ترسیدم بگم چکار کردم، گفتم بقیه پولی نبود... مادر چیزی نگفت و زیر لب غرولندی کرد منم متوجه اعتراض او نشدم. داشتم از کاری که کرده بودم و کسی متوجه نشده بود احساس غرور می‌کردم اما اضطراب نهفته‌ای آزارم می‌ داد. پس فردا به اتفاق مادر به سبزی فروشی رفتم اضطرابم بیشتر شده بود. که یهو مادر پرسید آقای صبوری میوه و سبزی گران شده؟ گفت نه همشیره. گفت پس بقیه پول رو چرا به بچه پس ندادی؟ آقای صبوری که ظاهراً فیلم خوردن کیک و نوشابه از جلو چشمش مرور میشد با لبخندی زیبا روبه من کرد گفت: آبجی فراموش کردم ولی چشم طلبتون باشه. دنیا رو سرم چرخ می‌خورد اگه حاجی لب باز می‌کرد و واقعیت رو می گفت به خاطر دو گناه مجازات می شدم، یکی به مادرم یکی هم به حاج صبوری! مادر بیرون مغازه رفت. اما من داخل بودم. حاجی روبه من کرد و گفت: این دفعه مهمان من! ولی نمی دونم اگه تکرار بشه کسی مهمونت میکنه یا نه؟! بخدا هنوزم بعد ۴۴ سال لبخندش و پندش یادم هست! بارها باخودم می گم این آدما کجان و چرا نیستن؟ چرا تعدادشون کم شده آدمهایی از جنس بلور که نه كتاب های روان‌شناسی خوندن و نه مال زیادی داشتن که ببخشند؟ ولی تهمت رو به جان خریدن تا دلی پریشون نشه...! ─┅─═इई 🍃🌷🍃ईइ═─┅─ @Nazir_army https://eitaa.com/Nazir_army
─┅─═इई 🍃🌷🍃ईइ═─┅─ 🔴 . . . !!!!!!!!!! خانومی تعریف می‌کرد: بعد از عقدم برای اولین بار شوهرم به خونمون اومده بود و در سالن با هم گرم صحبت بودیم مادرم اومد و یک کیک خوشگل خونگی برامون آورد، بعد از اینکه کیک رو خوردیم، از شوهرم پرسیدم کیک چطور بود؟ از لبخندش فهمیدم که از کیک خیلی خوشش آمده بهش گفتم: اینو خودم درست کرده ام و ان‌شاءالله بعد از عروسی خیلی از اینها درست می کنم شوهرم نگاهی بهم انداخت و چیزی نگفت ! بخودم گفتم چه پر رو حتی تعریفی ازم نکرد رفتم از مادرم پرسیدم، مامان اون کیکو از کجا آوردی؟ مادرم گفت: شوهرت با خودش آورده بود دیگه به سالن برنگشتم و به مادرم گفتم بجای من ازش خداحافظی کن و بگو روز عروسی می بینمت ─┅─═इई 🍃🌷🍃ईइ═─┅─ @Nazir_army https://eitaa.com/Nazir_army