eitaa logo
ندای قـرآن و دعا📕
12.7هزار دنبال‌کننده
32.6هزار عکس
7.1هزار ویدیو
482 فایل
#روزے_یک_صفحه_با_قرآن همراه با ادعیه و دعاهای روزانه و مخصوص و حاجت روایی و #رمان های مذهبی و شهدایی #کپی_مطالب_آزاد_با_ذکر_صلوات مدیریت کانال و تبادل 👇👇 @Malake_at @Yahosin31 eitaa.com/zohoreshgh eitaa.com/NedayQran دعا و سرکتاب نمیکنم
مشاهده در ایتا
دانلود
🌱 دختر با حیا یعنی: زیبا باشی،ولی نه با آرایش🧕🏻 خوش اخلاق و جذاب باشی،اما نه برای نامحرم هنر این است که زهرایی باشی🙂 @zohoreshgh @NedayQran 📕نــداے قــرآن و دعــا📕
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💕✨ حجاب مردان💕✨ ✾ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ @zohoreshgh @NedayQran 📕نــداے قــرآن و دعــا📕
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🥀 ست 👆👆 🎥 اینطوری برای اموات خیرات بفرستید 🥀اَللّهُمَّ اغفِر لِلمُومِنینَ وَ المُومِنَاتِ وَ المُسلِمینَ وَ المُسلِمَاتِ اَلاَحیَاءِ مِنهُم وَ الاَموَاتِ ، تَابِع بَینَنَا وَ بَینَهُم بِالخَیراتِ اِنَّکَ مُجیبُ الدَعَوَاتِ اِنَّکَ غافِرَ الذَنبِ وَ الخَطیئَاتِ وَ اِنَّکَ عَلَی کُلِّ شَیءٍ قَدیرٌ بِحُرمَةِ الفَاتِحةِ مَعَ الصَّلَوَاتِ 🥀 یاد میکنیم از همه شهـدا،علمـا و درگذشتـگانمان 🌼با و بر محمد و آل محمد🌼 @zohoreshgh @NedayQran 📕نــداے قــرآن و دعــا📕
💙🍃 🍃🍁 .... ✍آیت‌الله بهجت رحمه‌الله اطرافیان و شاگردان خود را بسیار به خواندن نماز روز پنجشنبه توصیه می‌کرد و می‌فرمود: «آیت‌الله سید مرتضی کشمیری هر وقت این نماز را می‌خواند، هدیه‌اے براے او می‌رسید» چهار رڪعت (دو نماز دورکعتی) 👈💎در رکعت اول بعد از حمد ۱۱بار سورۀ توحید 👈💎در رکعت دوم بعد از حمد ۲۱بار سورۀ توحید 👈💎در رکعت سوم بعد از حمد ۳۱بار سورۀ توحید 👈💎در رکعت چهارم بعد از حمد ۴۱بار سورۀ توحید ✨بعد از سلام نماز دوم ۵۱بار سورۀ توحید و ۵۱بار «اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّد» را بخواند ✨ و سپس به سجده برود و ۱۰۰بار «یاالله یاالله» بگوید و هرچه می‌خواهد از خدا درخواست کند. 🌺🍃پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله خداوند متعال بر کسی که این نماز را بخواند و حاجتش را از خدا نخواهد غضب میکند🌺🍃 🍃🌸 از براے مال و ثروت ۲ رڪعت نماز و بعد "سوره یس" بخواند و این عمل را تا ۳ روز انجام دهد اکمل خواهد بود✨ @zohoreshgh @NedayQran 📕نــداے قــرآن و دعــا📕
ندای قـرآن و دعا📕
❃↫✨« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »✨↬❃ ✫ #رمان_دختر_شینا 🌷🍃 ✫⇠ #قسمت_صد_وهفده
❃↫✨« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »✨↬❃ ✫ 🌷🍃 ✫⇠ چاره ای نداشتم. شیشه ها را این طوری قبول کردم؛ هر چند با این کار انگار پرده ای سیاه روی قلبم کشیده بودند. صمد می رفت و می آمد و خبرهای بد می آورد. یک شب رفت سراغ همسایه و به قول خودش سفارش ما را به او کرد. فردایش هم کلی نخود و لوبیا و گوشت و برنج خرید. گفتم: «چه خبر است؟!» گفت: «فردا می روم خرمشهر. شاید چند وقتی نتوانم بیایم. شاید هم هیچ وقت برنگردم.» بغض ته گلویم نشسته بود. مقداری پول به من داد. ناهارش را خورد. بچه ها را بوسید. ساکش را بست. خداحافظی کرد و رفت. خانه ای که این قدر در نظرم دل باز و قشنگ بود، یک دفعه دلگیر و بی روح شد. نمی دانستم باید چه کار کنم. بچه ها بعد از ناهار خوابیده بودند. چند دست لباسِ نَشسته داشتم. به بهانه شستن آن ها رفتم توی حمام و لباس شستم و گریه کردم. کمی بعد صدای در آمد. دست هایم را شستم و رفتم در را باز کردم. زن صاحب خانه بود. حتماً می دانست ناراحتم. می خواست یک جوری هم دردی کند. گفت: «تعاونی محل با کوپن لیوان می دهند. بیا برویم بگیریم.» حوصله نداشتم. بهانه آوردم بچه ها خواب اند. 💟ادامه دارد... نویسنده: 🌟اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدوَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم🌟 ╔═.🥀🍃🥀.═══════╗ 👇 @zohoreshgh @NedayQran 📕نــداے قــرآن و دعــا📕 ╚═══════🥀.🍃🥀.═╝
ندای قـرآن و دعا📕
❃↫✨« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »✨↬❃ ✫ #رمان_دختر_شینا 🌷🍃 ✫⇠ #قسمت_صد_وهجده
❃↫✨« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »✨↬❃ ✫ 🌷🍃 ✫⇠ منی که تا چند روز قبل عاشق خرید وسایل خانه و ظرف و ظروف بودم، یک دفعه از همه چیز بدم آمده بود. با خودم گفتم: «جنگ است. شوهرم رفته جنگ. هیچ معلوم نیست چه به سر من و زندگی ام بیاید. آن وقت این ها چه دل خوش اند.» زن گفت: «می خواهی هر وقت بچه ها بیدار شدند، بیایم دنبالت.» گفتم: «نه، شما بروید. مزاحم نمی شوم.» آن روز نرفتم. هر چند هفته بعد خودم تنهایی رفتم و با شوق و ذوق لیوان ها را خریدم و آوردم توی کمد چیدم و کلی هم برایشان حظ کردم. شهر حال و هوای دیگری گرفته بود. شب ها خاموشی بود. از رادیو آژیر وضعیت زرد، قرمز و سفید پخش می شد و به مردم آموزش می دادند هر کدام از آژیرها چه معنی و مفهومی دارد و موقع پخش آن ها باید چه کار کرد. چند بار هم راستی راستی وضعیت قرمز شد. برق ها قطع شد. اما بدون اینکه اتفاقی بیفتد، وضعیت سفید شد و برق ها آمد. اوایل مردم می ترسیدند؛ اما کم کم مثل هر چیز دیگری وضعیت قرمز هم برای همه عادی شد. چهل و پنج روزی می شد صمد رفته بود. زندگی بدون او سخت می گذشت. چند باری تصمیم گرفتم بچه ها را بردارم و بروم قایش. اما وقتی فکر می کردم اگر صمد برگردد و ما نباشیم، ناراحت می شود. تصمیمم عوض می شد. 💟ادامه دارد... نویسنده: 🌟اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدوَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم🌟 ╔═.🥀🍃🥀.═══════╗ 👇 @zohoreshgh @NedayQran 📕نــداے قــرآن و دعــا📕 ╚═══════🥀.🍃🥀.═╝
ندای قـرآن و دعا📕
❃↫✨« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »✨↬❃ ✫ #رمان_دختر_شینا 🌷🍃 ✫⇠ #قسمت_صد_ونوزد
❃↫✨« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »✨↬❃ ✫ 🌷🍃 ✫⇠ هر روز گوش به زنگ بودم تا در باز شود و از راه برسد. این انتظارها آن قدر کش دار و سخت شده بود که یک روز بچه ها را برداشتم و پرسان پرسان رفتم سپاه. آنجا با هزار مصیبت توانستم خبری از او بگیرم. گفتند: «بی خبر نیستیم. الحمدلله حالش خوب است.» با شنیدن همین چند تا جمله جان تازه ای گرفتم. ظهر شده بود که خسته و گرسنه رسیدیم خانه. پاهای کوچک و ظریف خدیجه درد می کرد. معصومه گرسنه بود و نق می زد. اول به معصومه رسیدم. تر و خشکش کردم. شیرش دادم و خواباندمش. بعد نوبت خدیجه شد. پاهایش را توی آب گرم شستم. غذایش را دادم و او را هم خواباندم. بچه ها آن قدر خسته شده بودند که تا عصر خوابیدند. آن شب به جای اینکه با خیال راحت و آسوده بخوابم، برعکس خواب های بد و ناجور می دیدم. خواب دیدم صمد معصومه و خدیجه را بغل کرده و توی بیابانی برهوت می دود. چند نفر اسلحه به دست هم دنبالش بودند و می خواستند بچه ها را به زور از بغلش بگیرند. یک دفعه از خواب پریدم. دیدم قلبم تندتند می زند و عرق سردی روی پیشانی ام نشسته. بلند شدم یک لیوان آب خوردم و دوباره خوابیدم. عجیب بود که دوباره همان خواب را دیدم. از ترس از خواب پریدم؛ اما دوباره که خوابم برد، همان خواب را دیدم. بار آخری که با هول از خواب بیدار شدم، تصمیم گرفتم دیگر نخوابم. 💟ادامه دارد... نویسنده: 🌟اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدوَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم🌟 ╔═.🥀🍃🥀.═══════╗ 👇 @zohoreshgh @NedayQran 📕نــداے قــرآن و دعــا📕 ╚═══════🥀.🍃🥀.═╝
💯✍مرحوم شیخ بهایی می گوید : اگر ڪسی را فرزند نمی باشداین اذڪار را با مشڪ و زعفران بنویسد و زن و شوهر روزه بگیرندو غسل ڪرده در وقت نماز عشاء این اذڪار را بشویند و هر دو از آن افطار ڪنند همین اذڪار را بار دیگرنوشته و هر دو در ڪمتر ببندند ( با پوست تماس نداشته باشد ) و تا مدت چهل روز از خودجدا نڪنند در این ایام مواظبت ڪنند ڪہ فعل حرامی انجام ندهند شڪی نیست که داراےفرزند خواهندشد و مجرب است شیخ بهایی می گوید 4000 نفر بواسطه این عمل دارای فرزند پسر شده اند و امام ذکر این است : 🍃🍁بسم الله الرحمن الرحیم و لو ان قرانا سیرت به الجبال او قطعت به الارض اوکلم به الموتی بل الله الامر جمیعا بحرمة و السماء و الطارق و ما ادراک ماالطارق النجم الثاقب ان کل نقس لما علیها حافظ فلینظر الانسان مم خلق خلق من ماء دافق یخرج من بین الصلب و الترائب فالله خیر حافظا و هو ارحم الراحمین🍁🍃 📚شفاء الاسقام ص 44   @zohoreshgh @NedayQran 📕نــداے قــرآن و دعــا📕
🍃🍂 در 🍃🍂 🖊 "ســـــوره منافقــــون" را جهت هر خصوصا چشم زخم و گشایش بخوانند موثر و مجرب است 📚 گوهر شب چراغ ۶۳   @zohoreshgh @NedayQran 📕نــداے قــرآن و دعــا📕
چون ڪسی در خواب از بیم دزد بترسد و بی خوابے بر او مستولی گردد آیات (۱۱ و ۱۲) سوره کھف را بخواند 📚 طب الائمه ۳۶ @zohoreshgh @NedayQran 📕نــداے قــرآن و دعــا📕
🍃🍂 🍂🍃 🖊 تا ده روز و هر روز ده مرتبه سوره "فتح" بخواند و بعد از هر بار ده صلوات بفرستد و سپس این دعا را بخواند @zohoreshgh @NedayQran 📕نــداے قــرآن و دعــا📕
✨هرچه از دنيا وآخرت ميخواهيداينجاهست✨ 🌸اثرات صله رحم (ارتباط با خویشاوندان)🌸 ١- مال را رشد ميدهد. ٢- عمل ها را پاك ميكند. ٣- بلا را دفع ميكند. ٤- حساب را آسان ميكند. ٥- از گناهان حفظ ميكند. ٦- انسان رانزد اهل وعيال محبوب كند. ٧- دشمن را ذليل ميكند. ٨- خلق را نيكو كند. ٩- اجل را دور كند ،گاهي عمر سه ساله را تا سي سال افزايش دهد. ١٠- براي هر قدم جهت صله رحم چهل هزار حسنه نوشته شود. 📚 سراج الشيعة ص١٨ @zohoreshgh @NedayQran 📕نــداے قــرآن و دعــا📕