eitaa logo
📕نــداے قــرآن و دعــا📕
10.8هزار دنبال‌کننده
31.1هزار عکس
6.3هزار ویدیو
476 فایل
#روزے_یک_صفحه_با_قرآن همراه با ادعیه و دعاهای روزانه و مخصوص و حاجت روایی و #رمان های مذهبی و شهدایی #کپی_مطالب_آزاد_با_ذکر_صلوات مدیریت کانال و تبادل 👇👇 @Malake_at @Yahosin31مدیر ایتا، تلگرام، eitaa.com/zohoreshgh eitaa.com/NedayQran
مشاهده در ایتا
دانلود
┄═❁๑🍃๑✨⚫️✨๑🍃๑❁═┄ @zohoreshgh ❣﷽❣ ✍وليد بن‌ عبد الملك‌ پس‌ از پدر زمام‌ امور مملكت‌ را در دست‌ گرفت‌.مورخ‌ برجسته‌ مسعودي‌ او را اين‌ گونه‌ توصيف‌ مي‌كند: «بانّه‌ كان‌ جباراً عنيداًظلوماً غشوماً» جبار به‌ معني‌ سركش‌ و بي‌ رحم‌، عنيد به‌ معني‌ لجوج‌، خودرأي‌ و مستبد كه‌ دانسته‌ باحق‌ مقابله‌ كند، ظلوم‌ صيغه‌ مبالغه‌ از ظلم‌ و به‌ معني‌بسيار ستمكار و غشوم‌ نيز به‌ معني‌ مستبد و ستمكار است‌. كار وليد به‌ جايي‌ رسيد كه‌ حتي‌ عمر بن‌ عبد العزيز كه‌ خود از خلفاي‌اموي‌ است‌ در زمان‌ حكومتش‌ در باره‌ وليد مي‌گفت‌: او از جمله‌ كساني‌ بود كه‌زمين‌ را پر از ظلم‌ و جور كردند. 🔺در زمان‌ همين‌ خليفه‌ ستمگر بود كه‌ دانشمند بزرگ‌ اسلام‌ سعيد بن‌ جبيربه‌ دست‌ ظالمترين‌ مزدور اموي‌ حجاج‌ بن‌ يوسف‌ به‌ شهادت‌ رسيد. وليد بيشترين‌ كينه‌ را نسبت‌ به‌ امام‌ زين‌ العابدين‌عليه‌السلام‌ داشت‌ چرا كه‌ مي‌ديد باوجود آن‌ حضرت‌ حكومت‌ و سلطه‌اش‌ كامل‌ نخواهد شد. 🔻امام‌ سجادعليه‌السلام‌ از پشتوانه‌ مردمي‌ بزرگي‌ برخوردار بود تا جايي‌ كه‌ مردم‌ بااعجاب‌ و بزرگداشت‌ از علم‌ و فقه‌ و عبادت‌ آن‌ حضرت‌ سخن‌ مي‌گفتند واجتماعات‌ مردم‌ مملو از بحث‌ پيرامون‌ صبر و ديگر ملكات‌ او بوده‌ و آنچنان‌در دل‌هاي‌ مردم‌ جاي‌ گرفته‌ بود كه‌ فقط‌ كسي‌ را سعادتمند مي‌دانستند كه‌توفيق‌ ديدارش‌ را مي‌يافت‌ و شرافت‌ روبرو شدن‌ با او و شنيدن‌ كلامش‌ نصيب‌او مي‌شد، همه‌ اين‌ مسائل‌ كه‌ موجب‌ مطرح‌ شدن‌ امام‌ سجاد در جامعه‌ مي‌شد،بر امويان‌ گران‌ آمده‌ و خواب‌ راحت‌ را از چشمانشان‌ مي‌گرفت‌. به‌ ويژه‌ وليدبن‌ عبدالملك‌ كه‌ رؤياي‌ شيرين‌ حكومت‌ بر مسلمين‌ و جانشيني‌ رسول‌ خدا صلي‌الله‌عليه‌وآله‌ را در سر مي‌پروراند و از كينه‌ توزترين‌ دشمنان‌ امام‌ زين‌ العابدين‌عليه‌السلام‌ به‌حساب‌ مي‌آمد. 🔸زهري‌ از وليد روايت‌ كرده‌ كه‌ گفت‌: تا علي‌ بن‌ الحسين‌ زنده‌ است‌ راحتي‌براي‌ من‌ وجود ندارد. 🔹به‌ همين‌ سبب‌ چون‌ حكومت‌ به‌ وي‌ رسيد تصميم‌ به‌ ترور امام‌ سجاد عليه‌السلام ‌گرفت‌، او سمي‌ كُشنده‌ براي‌ حاكم‌ مدينه‌ فرستاد تا آن‌ را به‌ امام‌ سجادعليه‌السلام‌بخوراند حاكم‌ مدينه‌ نيز اين‌ جنايت‌ هولناك‌ را به‌ انجام‌ رسانيد و روح‌بزرگ‌ امام‌ زين‌ العابدين‌عليه‌السلام‌ پس‌ از اينكه‌ آفاق‌ را با نور علم‌ و عبادت‌ و جهاد وخالي‌ بودن‌ از هواي‌ نفس‌ روشن‌ كرده‌ بود به‌ سوي‌ خالق‌ خويش‌ پروازكرد. 🔸امام‌ ابوجعفر محمد باقرعليه‌السلام‌ تجهيز جنازه‌ پدر بزرگوارش‌ را به‌ عهده‌ گرفت‌ وپس‌ از تشييع‌ پر جمعيت‌ و بي‌ نظيري‌ كه‌ مدينه‌ مانند آن‌ را به‌ خود نديده‌ بود آن‌پيكر پاك‌ را به‌ بقيع‌ آورده‌ و قبري‌ در كنار قبر عموي‌ پاكش‌ سرور جوانان‌ اهل‌بهشت‌ امام‌ حسن‌ مجتبي‌عليه‌السلام‌ براي‌ او حفر نمودند، امام‌ باقرعليه‌السلام‌ جنازه‌ پدرش‌ زين‌العابدين‌ و سيد الساجدين‌عليه‌السلام‌ را در خانه‌ آخرت‌ قرار داد. 😔سلام‌ بر او روزي‌ كه‌ به‌ دنيا آمد روزي‌ كه‌ به‌ شهادت‌ رسيد و روزي‌ كه‌به‌پاخواهد خاست‌.😔✋ 🌤اَلَّلهُمـّ؏جِّل‌لِوَلیِڪَ‌الفَرَج🌤 @zohoreshgh @NedayQran 📕نــداے قــرآن و دعــا📕 ┄═❁๑🍃๑✨⚫️✨๑🍃๑❁═┄
مداحی_آنلاین_شخصیت_امام_سجاد_حجت_الاسلام_قرائتی.mp3
4.49M
🏴 (ع) ♨️اهل بیت مظلومند! 👌 بسیار شنیدنی 🎙حجت الاسلام 📡حداقل برای☝️نفر ارسال کنید. @zohoreshgh @NedayQran 📕نــداے قــرآن و دعــا📕
📕نــداے قــرآن و دعــا📕
#دست_تقدیر ۵۷ #قسمت_پنجاه_هفتم 🎬: محیا و منیژه با دیدن صحنه های وحشتناکی که هر لحظه خود را به رخ می
۵۸ 🎬: صادق آرام آرام شیرش را می خورد که منیژه نفس زنان خودش را داخل داروخانه انداخت و در حالیکه بسته ای داخل دستش داشت جلو آمد و گفت: از قرار معلوم،حشهر دست خودمونه، هنوز دشمن به اینجا نرسیده و اون خانمه خبر الکی شنیده بود، اما دهات اطراف را گرفتن و اینطور که میگن هدفشون گرفتن خرمشهر هست برای همین مدام دارن با انفجارهای پشت سر هم می کوبوننش، همهمه ای بین مردم افتاده، اونایی که کشته شدن هیچ، زنده ها در تقلا برای فرار هستن، میگن تا شهر را نگرفتن و کنترل کمتری روی جاده دارن باید بزنیم بیرون و بعد دستش را داخل بسته کرد و همانطور که چیزی را در می آورد،لبخندی زد و گفت: اینم برای آقا پسر گلمون، این دست لباس نوزادی را بکن تنش باید بریم، محیا که با دیدن لباس مثل بچه ای ذوق زده شده بود گفت: وای چقدر قشنگه! اینو از کجا آوردی؟! منیژه با افتخار نگاهی به دستاوردش کرد و گفت: اینو از یه مغازه لباس فروشی قرض گرفتم، منتها صاحبش نبود دیگه گفتم خدا توی دفترش بنویسه و بعد چند تیکه لباس دیگه بیرون کشید و گفت: تازه ایناهم هست، همه را برا صادق برداشتم، بجنب بجنب بپوش تن این بچه و از تو اون چادر خاکی و سیاه درش آر... محیا که واقعا نمی دانست کار منیژه درست بوده یانه؟! با تردید گفت: آاااخه... منیژه صادق را که خواب بود جلو خودش کشید و گفت: آخه نداره! میپوشی یا خودم بپوشم؟! محیا لباس ها را باز کرد و همانطور که به تن صادق می کرد گفت: تازه خوابیده پسرکم! منیژه آه کوتاهی کشید و باز دستش را داخل بسته کرد و به دنبال چیزی می گشت و بالاخره پیداش کرد، دوتا کیک بیرون کشید و جلد یکی را باز کرد و به طرف محیا داد، محیا سرش را به نشانه نه تکان داد، منیژه اوفی کرد و گفت: دختر بخور! از وقتی بامن بودی چیزی نخوردی، به فکر خودت نیستی به فکر اون بچه توی شکمت باش، صادق داداش می خواد،باید زنده بمونه! بخور وگرنه خودم میام با زور توی حلقت جا می کنم. محیا که انگار تازه یاد شکم گرسنه اش افتاده بود و از طرفی منیژه هم سماجت می کرد، کیک را گرفت و همانطور که لباس صادق را مرتب می کرد تکه ای کیک هم داخل دهانش گذاشت. طعم شیرین کیک که در کامش پیچید، توانی دیگر پیدا کرد، از جا بلند شد، چند قوطی شیرخشک با یک شیشه شیر را داخل پاکت گذاشت و کلمن آبی که پایین میز بود را برداشت و گفت:بریم منیژه... منیژه لبخندی زد و آخرین گاز را به کیک دستش زد و از جا برخاست و هر دو زن می خواستند بیرون بروند که ناگهان انگار چیزی به ذهن منیژه رسیده بود برگشت و گفت: یه لحظه بیا! محیا به عقب برگشت و منیژه همانطور که روپوش سفید را به طرف محیا میداد گفت: بگیر این روپوش را بپوش، روپوش خودت کثیف شده، اینم اینجا بمونه ممکنه با یه انفجار دود بشه و بر هوا بره.. محیا صادق را روی بغل منیژه داد و گفت: باشه، روپوش را پوشید و گویی حرف منیژه اونو به فکر انداخته بود و بعد به طرف قفسه های داروخانه رفت،پاکتی برداشت و هر چه که از دارو و باند و چسپ به دستش می امد داخل پاکت ریخت و گفت: حتما هستند کسایی که نیازمند اینها باشند. منیژه با نگاهش محیا را تشویق می کرد. هر دو زن با دستی سنگین از داروخانه بیرون آمدند، انگار این قسمت شهر خالی از سکنه بود و هراز گاهی صدای موتور و ماشین با موج انفجار در هم می آمیخت. محیا و منیژه به آن طرف خیابان رفتند و داخل کوچه ای شدند که به خیابان بعدی می رسید که ناگهان زمین زیر پایشان لرزید، دو زن بی پناه خود را به کنار درخت نخلی که توی جدول بود رساندند، بعد از لحظاتی که گرد و خاک فرو نشست، منیژه همانطور که خیره به پشت سرشان بود گفت: فک کنم به احترام این بچه، خدا عمر دوباره ای دادمون ! داروخانه را زدند... 👈 .... ✍ نویسنده ؛ « ط _ حسینی » 🌟اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدوَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم🌟 ╔═.🥀🍃🥀.═══════╗ 👇 @zohoreshgh @NedayQran 📕نــداے قــرآن و دعــا📕 ╚═══════🥀.🍃🥀.═╝
📕نــداے قــرآن و دعــا📕
#دست_تقدیر ۵۸ #قسمت_پنجاه_هشتم 🎬: صادق آرام آرام شیرش را می خورد که منیژه نفس زنان خودش را داخل دار
۵۹ 🎬: محیا و منیژه با سرعت کوچه پس کوچه های شهر را پشت سر می گذاشتند، هر چه که جلوتر می رفتند جمعیتی که می دیدند بیشتر و بیشتر می شد، مردمی که هر کس به دنبال وسیله ای برای خروج از شهر بود. هر کس با هر وسیله نقلیه ای که داشت به دنبال فرار از این شهر پر از هیاهو و جنگ بود. منیژه بار دستش را جلوی پای محیا گذاشت و گفت: تو اینجا باش تا من برم یه پرس و جو‌کنم ببینم چکار باید کرد. محیا باشه ای گفت و روی جدول کنار خیابان نشست، کوله باری را که داشتند جلوی پایش گذاشت و نگاهی به صادق که الان سیر سیر بود و در خوابی عمیق فرو رفته بود، خوابی که نه هیاهوی اطراف و نه صدای انفجارها قادر به بهم زدن آن نبود. محیا که گویی صادق پسر واقعی خودش است،با انگشت دست، گونه نرم و نازکش را که هنوز به سرخی میزد، نوازش کرد و زیر لب گفت: آرام بخواب پسرم، شاید تو فرشتهٔ نجات زندگی محیای بیچاره بشوی. محیا صورت کودک را با روسری سفیدی که روی لباس هایی که منیژه آورده بود پوشاند و نوزاد را به خود چسپاند در همین حین پسر نوجوانی که سر و صورتش غرق خاک بود نزدیک محیا شد و گفت: خانم دکتر...خانم دکتر تو رو خدا به دادمون برسید، آبجیم...خانم دکتر... پسر نزدیک محیا شد و از آن طرف منیژه هم با شتاب خود را به او رساند و همانطور که کوله بار کوچک سفرشان را از جلوی پای محیا برمی داشت ، با دست دیگرش بازوی محیا را چسپید و گفت: پاشو...پاشو دیگه، یه می نی بوس داره از شهر خارج میشه، کلی التماسش کردم تا خودمون هم ببره، گفته به شرطی که بار و بنه نداشته باشین می برمتون، بجنب تا پر نشده، پاشو... محیا مانند انسان های گیج از جا بلند شد، پسرک جلو آمد و همانطور که روپوش محیا را در دست گرفته بود گفت: خانم دکتر، به خاطر خدا بیاین...آبجیم را نجات بدین، پدر و مادرم کشته شدن، من...من فقط همین آبجی برام مونده... منیژه با عصبانیت به پسرک نگاه کرد و گفت: ما مسافریم آقاپسر، ابجیت را برسون به بیمارستان... محیا بین دو راهی گیر افتاده بود، از یک طرف شتاب برای رفتن و نجات نوزاد داخل آغوشش را داشت و از طرفی وضع این شهر مردمش را میدید و می توانست کاری برایشان کند، او را مردد کرده بود منیژه نگاهی به چهرهٔ پر از شک و تردید محیا انداخت و‌گفت: بریم دختر، به فکر بچه تو بغلت باش، به فکر اون بچه توی شکمت باش! مگه برای دوباره دیدن همسر و مادرت له له نمی زدی؟! خوب بیا بریم، اگر نیای من خودم میرم هااا... 👈 .... ✍ نویسنده ؛ « ط _ حسینی » 🌟اللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدوَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم🌟 ╔═.🥀🍃🥀.═══════╗ 👇 @zohoreshgh @NedayQran 📕نــداے قــرآن و دعــا📕 ╚═══════🥀.🍃🥀.═╝
🌸✨ قبل از از به نیت کامیابی بخواند مجرب است✨ 📚 منتخب مفاتیح الجنان @zohoreshgh @NedayQran 📕نــداے قــرآن و دعــا📕
🌸✨امام صادق ؏ ؛ بعد از نماز عشا دو رکعت نماز بخوان سپس طرف راست صورت خود را بر زمین بگذار و این دعا را بخوان✨ 📚 فلاح السائل @zohoreshgh @NedayQran 📕نــداے قــرآن و دعــا📕
💯✍🏻اگر ڪسی ڪم روزے است و ڪمی بدست می آورد و یا اش فروش ندارد، باید که آیه شریفه زیر را بخواند. ان شااالله که و و ڪسب او زیاد شود و روزےاش گشاده شود و برکت یابد. اگر کسی را بند کرده باشند، یعنی کارش را بستند تا گردد نیز آیه موجب گشادگی خواهد شد : ⇇و هو الَّذي مد الاَرض و جعلَ فیها رواسی و اَنهاراً و من کُلِّ الثَّمرات جعلَ فیها زوجینِ اثنَینِ یغشی اللیل و النَّهار انَّ فی ذلک لَایات لقَومٍ یتَفَکَّرونَ ⇉ 📚ڪنز الحسینی، ص 62 ↶【به ما بپیوندید 】↷ ┄┄┅┅┅❅🌼❅┅┅┅┄┄ @zohoreshgh @NedayQran 📕نــداے قــرآن و دعــا📕
🌸✨اگر ڪسے زن بدخلق و بد زبان داشتہ باشد این ذڪر را آهسته در حضور آن زن ورد خود سازد خداے تعالے بہ آن زن خوے خوش عطا ڪند✨ ✺《الـوَلي》➣ 📚 گلهاے ارغوان ۴۴/۱ ↶【به ما بپیوندید 】↷ ┄┄┅┅┅❅🌼❅┅┅┅┄┄ @zohoreshgh @NedayQran 📕نــداے قــرآن و دعــا📕
🌸✨هر کس به خواندن سوره والذاریات ادامه دهد و حداقل یک بار در روز بخواند ثروت حلال برای او رسد بطوری که متحیر شود✨ 📚 ختومات مقدم @zohoreshgh @NedayQran 📕نــداے قــرآن و دعــا📕
براے طلب مال وفرزند 🔰امام سجاد(ع)فرمودند:هرکس این دعا را زیاد بخواند،هرچه از و و خیر دنیا وآخرت که بخواهد خداوند به او عطا می فرماید🔰🔰 🌺🍃«رَبِّ لا تَذَرنی فَرداً وَ أَنتَ خَیرُ الوَارِثِینَ،وَ اجعَل لی مِن لَدُنکَ وَلیّاً یَرِثُنی فی حََیاتی وَ یَستَغفِرُ لی بَعدَ وَ اَجعَلهُ سَویّاً ولا تَجعَل لِلشیَّطانِ فیه نَصیباً،اللَّهُمَّ إِنّی أَستُغفِرُکَ وَ أَتُوبُ إِلَیکَ اِنَّکَ،إِنتَ الغفُورُ الرَّحیمُ🌺🍃 ✅وبرای فرزنددار شدن،هفتاد مرتبه این دعا را بخواند 📚حلیة المتقین.ص102 ↶【به ما بپیوندید 】↷ ┄┄┅┅┅❅🌼❅┅┅┅┄┄ @zohoreshgh @NedayQran 📕نــداے قــرآن و دعــا📕
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
لازم نیست کار خاصی در اربعین انجام بدی! همین «حضور در این راهپیمایی» بزرگترین کار برای امام زمانه! | 🪧 🇮🇷🇮🇶 ع عج @zohoreshgh @NedayQran 📕نــداے قــرآن و دعــا📕
جاده ظهور.mp3
9.08M
✔️ چرا مدعی هستید اربعین، جاده‌ی ظهور امام زمان علیه‌السلام است؟ | 🪧 🇮🇷🇮🇶 ع عج @zohoreshgh @NedayQran 📕نــداے قــرآن و دعــا📕
04 Shoghe Behesht (1403-05-02) Mashhad Moghadas.mp3
27.51M
🔈 🔰 جلسه چهارم * قسم به عصر؛ همه انسان‌ها در حال باختن و ازدست‌دادن هستند [1:23] * تحیت ملائکه به همه بهشتیان در هنگام ورود: سلام بر شما به خاطر آن‌که صبر نمودید [5:24] 🔺 بهشت با ناخوشی‌ها و صبر پیچیده شده است [7:27] 🔻 جهنم با لذت‌ها و شهوات پیچیده شده است [10:37] * جناب ابوبصیر و انتخاب در دوگانه رفتن به بهشت یا توان دیدن [13:57] * شهادت دردناک جناب رُشَید هَجَری در حالی که ذکر امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) را رها نمی‌کرد [21:50] * توصیفات عجیب امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) در خطبه طاووس راجع به بهشت [25:15] * بی‌توجهی بهشتیان به نعمت‌های بهشتی در هنگام ملاقات اباعبدالله (علیه‌السلام) [30:11] * رَحِمَ اللّهُ العَبّاسَ! فَلَقَد آثَرَ وأبلى وفَدى أخاهُ بِنَفسِهِ حَتّى قُطِعَت یداهُ ... [42:57] ⏰ مدت زمان: ۵۲:۱۴ 📆 ۱۴۰۳/۰۵/۰۲ @zohoreshgh @NedayQran 📕نــداے قــرآن و دعــا📕
13_Goriz_Az_Rajim_1401_05_29_Moharram_1444_aminikhaah.ir.mp3
24.65M
⭕️سلسله مباحث « » ✅جلسه سیزدهم 🛑 ذکر ،چه ویژگی هایی باید داشته باشد ؟ 🛑ویژگی بندگان خداوند متعال 🛑ریشه حجاب ها و گرفتاری های ما چیست؟ 🛑 جهنم ذات یعنی چه؟ 🛑 رکن اصلی بندگی چیست؟ @zohoreshgh @NedayQran 📕نــداے قــرآن و دعــا📕
27.31M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
بسم الله الرحمن الرحیم 🔺امام حسین رو از مردم نگیرید! (قسمت اول) ❗️چه کسایی دارن امام حسین رو از مردم می‌گیرن؟! ‼️ زن‌ها ناموس کسی نیستن!! 📹 برشی از جلسه سخنرانی سجاد رستمعلی (مسئول اندیشکده علوم و فناوری‌های نرم انقلاب اسلامی) در محرم الحرام سال ۱۴۰۲ 🎞 مشاهده فیلم کامل جلسه سخنرانی در کانال آپارات اندیشکده ادامه دارد... إن‌شاءالله. 🪧 🇮🇷🇮🇶 ع عج @zohoreshgh @NedayQran 📕نــداے قــرآن و دعــا📕
مداحی آنلاین - آشنایی با سیمای امام سجاد - استاد قرائتی.mp3
4.76M
🏴 (ع) ♨️آشنایی با سیمای امام سجاد(ع) 🎙حجت الاسلام و المسلمین 📡حداقل برای☝️نفر ارسال کنید. @zohoreshgh @NedayQran 📕نــداے قــرآن و دعــا📕
مداحی آنلاین - سیره حضرت امام زین العابدین(ع) - استاد مومنی.mp3
9.17M
🏴 (ع) ♨️سیره حضرت امام زین العابدین(ع) 🎙حجت الاسلام 📡حداقل برای☝️نفر ارسال کنید. @zohoreshgh @NedayQran 📕نــداے قــرآن و دعــا📕
⭕️ به فرزندان شهید خودش ملحق شد. در روز شهادت امام زین العابدین علیه السلام شهادت مبارک 📣روابط عمومی کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در اطلاعیه‌ای اعلام کرد: آقای دکتر اسماعیل هنیه رئیس دفتر سیاسی حماس و یکی از محافظان وی در اثر اصابت قرار گرفتن محل اقامت آنان در تهران به شهادت رسیدند. 🔺متن اطلاعیه به این شرح است: بسم الله الرحمن الرحیم انا لله و انا الیه راجعون با عرض تسلیت به ملت قهرمان فلسطین و امت اسلامی و رزمندگان جبهه مقاومت و ملت شریف ایران، بامداد امروز( چهارشنبه) محل اقامت جناب آقای دکتر اسماعیل هنیه رئیس دفتر سیاسی مقاومت اسلامی حماس، در تهران مورد اصابت قرار گرفته و در پی این حادثه ایشان و یک نفر از محافظین وی به شهادت رسیدند. علت و ابعاد این حادثه در حال بررسی و نتایج آن متعاقبا اطلاع رسانی خواهد شد. 🪧 🇮🇷🇮🇶 @zohoreshgh @NedayQran 📕نــداے قــرآن و دعــا📕
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 موشن کوفیه برشی از زندگینامه که در ساعات اولیه صبح امروز در محل اقامت خود به یاران شهیدش پیوست🖤 🪧 🇮🇷🇮🇶 @zohoreshgh @NedayQran 📕نــداے قــرآن و دعــا📕
✨ساعت ۸ به وقت امام هشتم✨ گرچه که از قلبم همه عشق و صفا رفت با گفتنِ یک یا رضا ، جرم و خطا رفت خیلی دلم گرم است آقا بر نگاهت با گوشهٔ چشمت تمامِ غصّه ها رفت با نامِ زیبایت امامِ هشتمینم دل تا نجف تا محضرِ ایوان طلا رفت از پنجره فولادِ تو دیدم که صدها زائر ز مشهد تا حریمِ کربلا رفت آقا بهشتِ ماست این صحن و سرایت با هر قَدَم در صحنِ تو دل تا خدا رفت 😍✋ اللهّمَ صَلّ عَلے عَلے بنْ موسَے الرّضا المرتَضے الامامِ التّقے النّقے و حُجّّتڪَ عَلے مَنْ فَوقَ الارْضَ و مَن تَحتَ الثرے الصّدّیق الشَّهید صَلَوةَ ڪثیرَةً تامَةً زاڪیَةً مُتَواصِلةً مُتَواتِرَةً مُتَرادِفَـہ ڪافْضَلِ ما صَلّیَتَ عَلے اَحَدٍ مِنْ اوْلیائِڪَ ع👇 https://eitaa.com/Monajatodoa/132 💌💌💌💌💌💌💌 @zohoreshgh @NedayQran 📕نــداے قــرآن و دعــا📕
تو که درد آشناي اهل دردي تو که دست کسي را رد نکردي 🤝 بگو حالا که دلهامان شکسته ست ...💔 دلت مي آيد آيا بر نگردي؟😔 🌹 🌹 تعجیل در ظهور و سلامتی مولاعج پنج 💚اَلَّلهُمـّ؏جِّل‌لِوَلیِڪَ‌الفَرَج💚 "بحق فاطمه(س) " به رسم وفای هر شب بخوانیم 😍 متن دعا و طریقه خواندن نماز عج 👇 https://eitaa.com/Monajatodoa/102 @zohoreshgh @NedayQran 📕نــداے قــرآن و دعــا📕
▪️شهادت یادگار کربلا ▪️نگین آرامش قلب اهل حرم ▪️حضرت سید الساجدین،امام زین العابدین(به روایتی) ▪️بر آقا امام زمان عج و تمام عاشقان اهل بیت باد..▪️🌷 ▪️هرگز نگذاشت تا ابد شب باشد ▪️او ماند که در کنار زینب باشد ▪️سجّاد که سجّاده به او دل می‌بست ▪️تدبیر خدا بود که در تب باشد.. 🪧🇮🇷🇮🇶 حسین ع @zohoreshgh @NedayQran 📕نــداے قــرآن و دعــا📕
چهل ساله گریه میکنم.mp3
7.02M
چهل ساله گریه میکنم برات شب و روز به یاد لبای خشک تو میسوزم هنوز 🔊 (ع)🏴 🎙 🪧🇮🇷🇮🇶 حسین ع @zohoreshgh @NedayQran 📕نــداے قــرآن و دعــا📕