eitaa logo
ندای رضوان
5.6هزار دنبال‌کننده
8.5هزار عکس
3.3هزار ویدیو
70 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از  صراط
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شَبهای‌جُمعه‌مَادرتان‌روضه‌خَوان‌ماست بانَاله های‌دِل‌شکنش‌هم‌نَواشدیم... شَبهای‌جُمعه‌هِیئت‌مامِثل‌کَربلاست با‌یک‌سَلام،‌رَاهی‌کَرب‌و‌بلاشدیم...❤ ⬛◼▪️⬛◼▪️⬛◼▪️ 🍃🌹🔸ـــــــــــــــــــــــــ صـــراط @roshangari_samen
چند روزی از اون ماجرا گذشت که آقای حیدری به بابا زنگ زد و ازش اجازه می خواست تا به خواستگاری من بیاد. بابا وقتی که فهمید آقای حیدری توی بسیج کار می‌کنه شاکی شد و به من گفت _ من نمی‌خوام که خودت تو بسیج فعالین.. حالا می‌خوای با کسی ازدواج کنی که اونم توی بسیج کار می‌کنه. من همچین اجازه‌ای بهت نمیدم. مامان بهش گفت_ یه فرصت بهش بده شاید پسر خوبی و لیاقت زهرا رو داشته باشه . به بابا گفتم_ درسته که تو بسیج کار می‌کنه ولی شغل اصلیش معلمیه حداقل بذارید بیان‌ خونمون شاید مورد تاییدتون بود. بابام گفت_ نمی‌خوام دیگه در موردش بحث کنم همین که گفتم. حدس می‌زدم که یه همچین واکنشی نشون بده... چند روزی از اون ماجرا گذشت و منم برای اینکه آقای حیدری رو نبینم دیگه بسیج نمی‌رفتم. ادامه‌دارد. کپی حرام.
✍ ایجاد رغبـ😇ـت به نماز ⤵️ هرکس در نماز بے رغبت باشد این آیات رانوشته با خود نگه دارد واگرسوره مؤمنون را۷بار بخواند درنماز رغبت مے یابید 📚خواص السور۶۲ 🌹 ╭─┅═ঊঈ🌺🍃ঊঈ═┅─╮ @NedayeRezvan ╰─┅═ঊঈ🌺🍃ঊঈ═┅─
یه روز نزدیکای ظهر بود که صدای داد و بیداد همسایه‌مون زری خانم بلند شد که می‌گفت ای وای مامورا دخترم را گرفتند همش تقصیر دختر صدیقه خانمه که میره بسیج و آمار همسایه‌ها رو میده! این حرفا رو که از تو حیاط شنیدم هول و مضطرب از خونه بیرون رفتم. مادرم هم دنبال اومد زری خانم توی کوچه داد و بیداد راه انداخته بود و به من می‌گفت که من می‌دونم همه اینا زیر سر توئه دیدم که اون روز تو پارک با یه مرد بسیجی حرف می‌زدی داشتی امار دختر منو به اون میدادی... قسم خوردم که من از هیچی خبر ندارم و هیچ حرفی به کسی نزدم اما باور نکرد و با تهمت و افترا آبرومو برد. حدود یک هفته‌ای از ماجرا گذشت که زری خانم با شرمندگی اومد جلوی خونمون .....همسایه ها هم‌بودن. زری خانم گفت_ اون روز انقدر ناراحت بودم که فکر کردم شما آمار دختر منو دادین اما امروز که رفتم دیدنش گفت مامورای امنیت توی اغتشاشات دیدنش و دنبالش افتادن. من ازت معذرت می‌خوام که زود تهمت‌زدم امیدوارم که منو حلال کنی . خدا را شکر همسایه‌ها بیرون بودن و حرف‌های زری خانم رو شنیدن و فهمیدن که من کاری نکردم. ادامه دارد. کپی حرام.
هدایت شده از  صراط
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
▪️🍃🌹🍃▪️ دنیای بی تو سرد و تاریکه... ـــــــــــــــــ🍃🌸🍃ــــــــــــــــ 🍃🌹«اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم» 🍃🌹 ویژه تعجیل در فرج ✅با زدن روی لینک زیر تعداد صلوات خود را درج کنید👇👇 https://EitaaBot.ir/counter/d7czt (عجل‌الله تعالی فرجه الشریف) ✨
وگرنه تا آخر عمرم به خاطر کاری که نکردم قضاوتم می کردن. البته اگه همچین موضوعی رو می دونستم خودم اقدام می کردم. منم مثل هر آدم دیگه ای می خوام به امنیت کشورم کمک کنم تا دیگه همچین کسایی به خودشون جرات ندن که بخوان امنیت کشور رو به خطر بندازن. آقای حیدری اونقد به پدرم خواهش کرد که در نهایت پدرم بهش اجازه داد که برای خواستگاری بیاد خونمون‌. پدرم وقتی که وضعیت مالی و موقعیت خانوادشون رو دید رضایت داد و قبول کرد که با هم ازدواج کنیم . یک ماه بعد از مراسم خواستگاری من و علی با هم نامزد کردیم دیگه از اون به بعد با هم جلسات بسیج رو شرکت می‌کردیم و توی کارهای فرهنگی حضور فعالی داشتیم . دو سال بعد از نامزدیم ازدواج کردیم و الانم در کنار هم خوشبخت هستیم. پایان. کپی حرام.
صلواتی که انسان را یک هفته در امان دارد 🌹 از حضرت صادق ع :هر کس بعد از نماز ظهر روز سه مرتبه بگوید " اَللهمَّ اجْعَلْ صَلَواتِ وَ صَلَواتِ مَلائِکَتِکَ وَ رُسُلِکَ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلَ مُحَمَّدٍ" 🍁در امان است تا جمعه دیگر. 📗بحار جلد ۹۰ص ۵۶ 🌹 ╭─┅═ঊঈ🌺🍃ঊঈ═┅─╮ @NedayeRezvan ╰─┅═ঊঈ🌺🍃ঊঈ═┅─
💞اگر قصد ازدواج دارد اما میسر نیست یک هفته بخواند↯ 1⇦ ۷۰ آیة الکرسی 2⇦ ۷۰ سوره اخلاص 3⇦ ۷۰ ناس 4⇦۷۰ فلق مجرب است💞 📚ڪنوز آل محمد ص 🌹 ╭─┅═ঊঈ🌺🍃ঊঈ═┅─╮ @NedayeRezvan ╰─┅═ঊঈ🌺🍃ঊঈ═┅─
هدایت شده از  صراط
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
▪️🍃🌹🍃▪️ ✘ این ویژگی‌ت نمیذاره خدا کمکت کنه! 🍃🌹▪️ـــــــــــــــــــــــــ صـــراط @roshangari_samen
هدایت شده از  صراط
بصیرت_حضرت_فاطمه_زهرا_علیه_السلام.pdf
3.62M
▪️🍃🌹🍃▪️ 📗 ( pdf) رایگان بصیرت حضرت زهرا علیه السلام نویسنده؛ اصغر طاهرزاده 🍃🌹▪️ـــــــــــــــــــــــــ صـــراط @roshangari_samen
۱ سه تا برادر داشتم‌ از وقتی ازدواج کرده بودند اصلا توجهی به من و مامان و بابام نداشتند ولی من خیلی بهشون عشق میورزیدم و وابسته‌شون بودم موقعی که علی به خواستگاریم اومد باهاش شرط کردم که همیشه باید رفتار محترمانه‌ای با خونواده‌م داشته باشه و هیچ وقت مانع دیدار و رفت و امدم با اونا نشه...اونم قبول کرد میدیدم که علی خیلی پسر مهربون با محبتیه و به خونواده‌ش حتی به خواهروبرادراس که ازدواج کردند چقدر اهمیت میده...توقعات منم هرروز ازش بیشتر میشد و دوست داشتم برای خونواده‌ی من هم همونقدر وقت بذاره... با اینکه برادرام ارزش و احترامی برای من و همسرم قایل نبودند ادامه دارد
دعای_مشکل_گشابعدازنمازصبح بعد از نماز صبح پیش از سخن گفتن با کسی آیه 10 سوره👈 کهف را 7 مرتبه بخوانید: ✨«فسیکفیکهم الله و هو السمیع العلیم»✨ ╭─┅═ঊঈ🌺🍃ঊঈ═┅─╮ @NedayeRezvan ╰─┅═ঊঈ🌺🍃ঊঈ═┅─