eitaa logo
ندای رضوان
5.6هزار دنبال‌کننده
8.5هزار عکس
3.3هزار ویدیو
70 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
۱ من و زنم‌ زندگی خوبی داشتیم همسرم بسیار زن قانع و خوبی بود انقدر قناعت کردیم که تو سالهای اول زندگیمون ی خونه خریدیم و ماشین چند سال بعدش موفق شدیم ی خونه دیگه هم بخریم به خودم‌میبالیدم و زندگیمون عالی عالی بود تا اینکه ی همکار خانم‌ اومد شرکتمون و مشغول شد اوایل برخوردش معمولی بود و زیاد کاری به هم نداشتیم تا اینکه به مرور با هم‌ صحبت کردیم و بهم‌ نزدیک شدیم دیگه زنم داشت از چشمم میافتاد و فکر میکرد ایراد از اونه هر کاری میکرد تا به چشمم بیاد اما من فقط و فقط همون همکارم رو میدیدم، زنم انقدر ساده بود که انگار‌نمیخواست باور کنه دیگه من نمیخوامش، با همکارم هر روز صمیمی تر میشدم و هر وقت میخواستم بهش نزدیک بشم عین ماهی لز دستم سر میخوره ی بار ازش پرسیدم که گفت: باید محرم بشیم و منم چهار چوب های خودمو دارم انقدر برام عزیز شده بود که فوری به خونه رفتم و رو به زنم‌گفتم: من دیگه نمیخوامت... ❌کپی حرام ❌
۲ حتی متعجب هم نشد سرد نگاهم کرد و پوزخندی زد : میدونم ولی بگو اون کیه؟ با وقاحت تمام بهش گفتم همکارمه و مدتی هست اشنا شدیم علاقه زیادی بهش دارم و گفته برای اینکه محرم بشیم باید اول تورو طلاق بدم زنم مظلوم‌ نگاهم کرد و گفت اگر‌ تو میخوای باشه من نمیتونم زوری تو زندگیت بمونم ولی ی خواهشی دارم گفت که این خونه رو به نامم کن تا مجبور نشم برگردم شهرمون داداشام بد دل هستن و نمیذارن نفس بکشم اصلا اینجا جای مهریه م هم دلم براش سوخت هم برای اینکه از شرش راحت شم قبول کردم و گفتم‌ باشه همین فردا میریم به نامت میزنم و بعدم توافقی جدا میشیم قبول کرد فردای همون روز رفتیم اول خونه رو به نامش زدم و بعد هم دادگاه درخواست طلاق دادم همون روز هم وسایلام رو از خونه زنم منتقل کردم اون یکی خونمون، چون طلاقمون توافقی بود خیلی خیلی زود به نتیجه رسیدم به محض طلاق دادنش رفتم سراغ هستی و بهش گفتم‌ که طلاقش دادم و حالا باید با من ازدواج کنه چیزی که از ته دل میخواستم و گفت قبول کرد و همون روز عقد کردیم ❌کپی حرام ❌
۳ از اینکه هستی رو دارم حس میکردم خوشبخت ترین مرد دنیام و هیچ کمبودی ندارم همه چیز کامل بود تا اینکه بعد از چندماه متوجه رفتارهای خاص هستی شدم ارایش های خاصی میکرد و گاهی لباس های زیبایی میپوشید بدون اینکه بهم‌ بگه میرفت بیرون وقتی ام‌ میپرسیدم ی کلمه میگفت به تو چه ناخواسته تو ذهنم با زن قبلیم مقایسه میکردم حتی از اب خوردنش هم منو با خبر میکرد اما هستی کاملا متفاوت بود ی بار بهش گفتم‌ کجا میری وقتی گفت به تو چه عصبی شدم و گوشیش رو ازش گرفتم تلاش میکرد ازم بگیرش اما نذاشتم پیامهاش رو نگاه کردم و از چیزی که دیدم شوکه شدم پیامهاش با ی مرد بود حرفهای عاشقانه و چیزهایی که از خوندنش چندشم شد وقتی ازش علت رو پرسیدم با وقاحت گفت تو عقب مونده ای و من میخوام با بقیه ادم ها معاشرت کنم من میخوام با مردم در ارتباط باشم، دوست نداشتم دست روش بلند کنم ولی گوشی رو به سمتش گرفتم و فریاد زدم اینه معاشرت؟ اینه ارتباط با مردم ❌کپی حرام ❌
۴ چیزی و به روم آورد که برام خوشایند نبود خونسرد نگاهم کرد و گفت هان؟ برا خودت خوب بود؟ یادت نرفته که زن داشتی و دنبال من موس موس میکردی دوست دارم عاشقتم هات مال من بود اخم و خستگیت مال زنت یادت نرفته که هان؟ برا تو خوب بود متاهل باشی و دلت پیش یکی دیگه باشه برای بقیه بده؟ سیلی محکمی بهش زدم فریاد زد و گفت که طلاق میخواد و من در حدش نیستم از خونه بیرونش کردم و فردای همون روز تقاضای طلاق دادم در اولین فرصت تونستم طلاقش بدم ولی به جای مهریه خونه م رو برداشت و من مجبور شدم مستاجر بشم دوتا خونه ای که با کمک همسر اولم خریده بودم هر دو رو با حماقتم از دست دادم همسر اولم‌ دقیقا نقطه مقابل هستی بود از لحاظ حجاب و برخورد با نامحرم همینطور چیز های دیگه از هستی خیلی بالاتر بود ادامه دارد... کپی حرام
۵ حس پشیمونی و عذاب وجدان عین خوره وجودم رو میخورد با همسرم‌ اولم بهناز تماس گرفتم جوابم رو نداد انقدر بوق خورد تا قطع شد انتظار همین رفتار رو داشتم هر چی تماس میگرفتم‌بی جواب بود خواستم‌ برم در خونه ش اما پشیمون شدم برم‌ اونجا بگم چی با دوست بهناز تماس گرفتم و ازش خواستم به بهناز خبر بده کهدباهام‌تماس بگیره اولش قبول نکرد اما بعد از کلی اصرار و التماس بالاخره راضی شد دوساعت بعد بهم زنگ زد و گفت با بهناز حرف زده و اونم‌ گفته نمیخواد بهم فکر کنه گفته که الان سرکار میره و داره راحت زندگی میکنه و اونقدر ارامش داره که نمیخواد من خرابش کنم حرفهاش حقیقت محض بود غرورم‌ له شد الان ی مرد با سنی هستم که اگر بخوام دوباره زندگیم رو بسازم نمیتونم چون دیگه توان قبل رو ندارم و کسی حاضر نیست با مردی که تو شش ماه دوتا زن طلاق داده ازدواج کنه زندگی خوبی داشتم و خراب شد و تنها مقصر هم خودم بودم . ❌کپی حرام❌