به چه مے اندیشے؟!           به خزانے ڪه گذشت؟ به بهارے ڪه نبود به امیدے ڪه ڪنون رفته به باد؟ یا به عهدے ڪه دگررفته ز یاد؟           به چه مے اندیشے؟!           به دوچشمے ڪه توراهیچ ندید؟ به دو دستے ڪه تو را هیچ نخواست؟

شبِ بیهوده‌ی ما را چه بخیر..؟ خیر آنجاست که دلداده و دلداری هست!

جرم ما دلدادگی بود و سزایش انتظار ای امان از این دل و آدینه های بیقرار

باید از سوی خدا معجزه نازل بشود که دلم، باز دلم، باز دلم، دل بشود 💔😔

بعضی وقتام هیچ حکمتی توش نیست! فقط ما زورمون نرسید. . .

گر اختیارِ مرگ به دستم دهد قضا، روزی هزاربار، بمیرم برایِ تو : )🖤🍂

سلام ِمرا به وجدانت‌ برسان، و اگر بیدار بود بپرس : چگونه شب‌ها آسوده میخوابد ؟

روزگار این‌سان که خواهد بی‌کس و تنها مرا سایه هم ترسم نیاید دیگر از دنبالِ من ...

گاهی کشم سری به گریبان خویشتن از بس دلم ز تنگی دنیا گرفته است