سلام به اهالی نجوای باران
امروز تو گالری گوشیم دنبال یه عکس از حرم امام رضا علیه السلام بودم،
که یهو چشمم خورد به عکس های اون روزایی که درهای حرم امام رضا علیه السلام بخاطر وضعیت قرمز کرونا بسته شده بود،،
ناخودآگاه گونه هام خیسِ اشک شد...😭😭😭😭
حالا که هر کدوممون به هر دلیلی نمی تونیم بریم مشهد،
از تو خونه هامون دل هامونو روانه ی حرم کنیم و اول برای تعجیل در ظهور و بعد حاجات دیگه دعا کنیم.
#دلنوشته
#بانو_نگین_نقیبی
چهارشنبه دهم شهریور۱۴۰۰
تموم شد!؟
نه جان دلم تموم نشده..!
تازه از امشب👇 شروع میشه؛
چشمانتظاری..!
دارم زمزمه می کنم👇
حسیــــــن من هنوز جـَـــوونم 😭😭
حسیـــن منتــــظر می مـــــونم😭😭
بازم از شـــــما می خـــــــونم😭😭
آقاجون من منتظر می مونم تا براتِ کربلامو امضا کنید..😭
رفتم کولهپشتیمو بردارم،
جمعِش کنم😢
دست کشیدم روش
دیدم یه کمی خاک داره،
تو دلم گفتم حتماً
خاک مسیر مشایهست
با بغض عجیبی خاکِشو
مالیدم به چشمام😢😢
هر اربعین شروع قصه ی
یک سال عاشقی و چشم انتظاریِ..💔💔
سال عاشقی مو امشب با زیارت قبور شهدا آغاز کردم
سال بعد ان شاالله زنده باشم،
این ایام از ایوان نجف👇براتون پیام میدم😭
"آرزو بر جوانان عیب نیست"
#دلنوشته
#نگین_نقیبی
#اربعین۱۴۴۳
۵مهر۱۴۰۰
🌦@najvayebaran🌦
مدتها قبل
یه مطلبی از "آلبر کامو" خونده بودم
که انگار کنار گذاشته شده بود برای این روزهای من...
عجیبه که این متن خیلی زیبا و بجا و شایسته حال امروزمو وصف کرده؛
{ تسلیٰ این جهان، این است؛
که رنجِ مدام و پیوسته وجود ندارد!
غمی میرود و شادیای باز زاده میشود
اینها همه در تعادلاند.
این جهان، جهانِ جبرانهاست...}
امروز تولد پسرم بود که مصادف شد با چهلمین روز درگذشت برادرم ،
و قسمت این بود که اینجوری، شادی و غم در کنار هم قرار بگیرند.
#نگین_نقیبی
#دلنوشته
۱۹ آذر ۱۴۰۱
┅─⊱✾♡✾⊰─┅
@najvayebaran
┅┅⊱✾♡✾⊰─┅