eitaa logo
فرهنگی "گنجینه نگین مرق"
409 دنبال‌کننده
16.9هزار عکس
10هزار ویدیو
7 فایل
کانال فرهنگی مذهبی مجموعه بومگردی "گنجینه نگین مرق" کاشان، روستای مرق، محله شهید والامقام اکبر مرشدی کانال بومگردی: @neginemaragh رحیم زاده ۰۹۱۳۳۶۱۷۵۶۹ 📞 ۰۳۱۵۵۶۷۶۶۳۷
مشاهده در ایتا
دانلود
کشف عقدنامۀ قدیمی در اشتهارد 🔹نمونه‌ای از عقدنامۀ ازدواج مربوط به سال ۱۲۶۳ هجری قمری و نیز سنگ قبر سال ۱۲۵۸ هجری قمری در روستای ایپک از توابع شهرستان اشتهارد کشف شده است. 🆔@neginmaragh🪴
آگاهی احساس.... - @mer30tv.mp3
زمان: حجم: 5.4M
❤️صبح ۲۶ آبانماه 👌شنبه اول هفته تون بخیر و نیکی 🆔@neginmaragh👈💯
زمان: حجم: 557.8K
مولا و غم و شبِ بلا جو چه کند؟ با مرثیهٔ کبود بازو چه کند؟ از داغ غم تو خانه هم می‌گرید بعداز تو ابو تراب بانو چه کند؟ دکلمه👇 @neginmaragh 🥀🥀🥀🥀
🖤صبحتون فاطمی ❇️گنجینه نگین مرق
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🪴Maragh🌿☝️ 🍂💫دوست خوب من 🍁🧋عصر پاییزیت زیبا 🍂برگ ریزان غصه هایت 🍁🧋را ازخدا آرزومندم، 🍂دراین عصر پاییزی زیبا 🍁🧋امیداورم چهره ات 🍂همیشه سرخ بماند 🍁🧋دراین فصل زرد 🍂💫بهترینها نصیبت باد . 🆔@neginmaragh🍁🍂
7.57M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
نمونه ای از اسباب بازی های عتیقه در قرن بیستم ... 🔸@neginmaragh
🍁☘🍁 ☘ 🍂 برایم نوشته بود: گاهی اوقات دستهایم به آرزوهایم نمی‌رسند شاید چون آرزوهایم بلندند … ولی درخت سرسبز و شاداب صبرم می‌گوید: امیدی هست چون خدایی هست … آری و چه زیبا نوشته بود! همواره با خود تکرار می‌کنم امیدی هست ؛ چون خدایی هست … 💚 🤲خدایا شکرت ❤️ ✨@neginmaragh
🔻پیشینه یک ضرب المثل پرکاربرد! ✍نقل است که شیخ الرئیس ابوعلی سینا وقتی از سفرش به جایی رسید اسب را بر درختی بست و کاه پیش او ریخت و سفره پیش خود نهاد تا چیزی بخورد . روستایی خر سوار آنجا رسید. از خرش فرود آمد و خر خود را در پهلوی اسب ابوعلی سینا بست تا در خوردن کاه شریک او شود و خود رو به شیخ نهاد تا بر سفره نشیند شیخ گفت : خر را پهلوی اسب من مبند که همین دم لگد زند و پایش بشکند روستایی آن سخن نشنید با شیخ به نان خوردن مشغول گشت. ناگاه اسب لگدی زد. روستایی گفت : اسب تو خر مرا لنگ کرد. شیخ ساکت شد و خود را لال ظاهر نمود. روستایی او را کشان کشان نزد قاضی برد. قاضی از حال سوال کرد. شیخ هم چنان خاموش بود. قاضی به روستایی گفت: این مرد لال است .........؟ روستایی گفت: این لال نیست بلکه خود را لال ظاهر ساخته تا اینکه تاوان خر مرا ندهد پیش از اینکه با من سخن گفته ...... قاضی پرسید: با تو سخن گفت .......؟ او جواب داد که: گفت خر را پهلوی اسب من نبند که لگد بزند و پایش بشکند....... قاضی خندید و بر دانش شیخ آفرین گفت. شیخ پاسخی گفت که زان پس در زبان پارسی مثل گشت: "جواب ابلهان خاموشی ست" 📚 منبع: امثال و حکم-علی اکبر دهخدا 🌼🌼🌼
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا