برایِ فردایِ مان چه رویاها در سر دارم!
آن رنگین کمانِ دور دستی که خانهیِ ماست و در آن ، شعر و موسیقی لبان یکدیگر را می بوسیدند و در وجود یکدیگر آب می شوند ..
از لذت این فردایی که انتظارش قلب مرا چون پردهیِ نازکی می لرزاند ؛ در رویایی مداوم سیر می کنم. می دانم که در آن سویِ یکی از فردا ها ، حجله گاه ِموسیقی و شعر در انتظار ماست ؛ و من در انتظار آن روز درخشان آرام ندارم ..
-نامه هایِ شاملو به آیدا.