فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌺ترکمن صحرا یکی از رویاییترین مناطق ایران ، استان گلستان
#ایران_زیبا
#گردشگری_مجازی
🌱 نو+جوان تنهامسیری
💫 @NojavanTanhamasiri
هرگز نگو..
❌خستهام..
زیرا اثبات میکنی ضعیفی..
✅ بگو.. نیاز به استراحت دارم😊
هرگز نگو..
❌نمیتوانم
زیرا توانت را انکار میکنی
✅بگو.... سعی ام را میکنم😊
هرگز نگو
❌خدایا پس کی؟؟؟
زیرا برای خداوند، تعیین تکلیف میکنی
✅بگو... خدایا بر صبوریم بیفزا😊
هرگز نگو
❌حوصله ندارم..
زیرا...برای سعادتت ایجاد محدودیت میکنی
✅بگو... باشد برای وقتی دیگر..😊
هرگز نگو
❌شانس ندارم..
زیرا به محبوبیتت در عالم،
بی حرمتی میکنی
✅بگو... حق من محفوظ است!
😊😊روز خوبی داشته باشید همراهان خوب کانال
#انگیزشی
🌱 نو+جوان تنهامسیری
💫 @NojavanTanhamasiri
💌 #ڪــلامشهـــید
🌹شهـــید عبدالمهدی مغفوری :
🌷┤♥️ ! '
▫️دقت داشته باشید کارهایی که به عهده تان گذاشته میشود را به خوبی انجام دهید.
به احدی به چشم حقارت ننگرید؛
ای بسا او از اولیاءالله باشد.
#الگوی_خودسازی
🌱 نو+جوان تنهامسیری
💫 @NojavanTanhamasiri
⚠️ #تلنگر_و_تفکر
🧕 بانو....
روزگار عجیبی است!
زمانه الک برداشته و سخت در حال الککردن است...!
لحظه ای هم صبر نمی کند!
یک روز چادر را الک کرد..
و امروز دارد چادرےها را الک می کند!
بانوی چادرے
دانه های الک زمانه، ریز است..
مبادا حیا و عفت و نجابت الک شود و تو بمانی و یک پارچہ ی مشکی..! ⛔️
اَللّهُـمَّ_عَجـِّل_لِوَلیِّـکَ_الفَــرَج💔
🌱 نو+جوان تنهامسیری
💫 @NojavanTanhamasiri
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#استوری
🇮🇷جمهوری اسلامی حرم است.
🌱نو+جوان تنها مسیری
💫 @NojavanTanhamasiri
10.93M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📌 شاید تاکنون فکر کرده اید حجاب🧕🏻فقط دستوری از جانب خداست☝️☝🏻ین کلیپ را ببینید👀 تا از زاویه ای دیگر به اهمیت حجاب پی ببرید🔎
🌱نو+جوان تنها مسیری
💫 @NojavanTanhamasiri
💠ما اهل کوفه نیستیم علی تنها بماند
🌱نو+جوان تنها مسیری
💫 @NojavanTanhamasiri
32.6M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#استوری
💥 اتفاق عجیبی که حالا حالاها دردسرساز خواهد بود!
#مهسا_امینی
#نبرد_تمدنها
🌱نو+جوان تنها مسیری
💫 @NojavanTanhamasiri
#در_محضر_بزرگان
💓 هر وقت غصه ای آمد
بلافاصله سرت رابه سجده بگذار که سبک می شوی...
💠 مرحوم دولابی
🌱نو+جوان تنها مسیری
💫 @NojavanTanhamasiri
نو+جوان تنهامسیری
🌠 #رمان شب #بدون_تو_هرگز 54 "پلّه اول" ⭕️ پشت سر هم حرف می زدن ... یکی تندتر ... یکی نرم تر ...
🌌 #رمان شب
#بدون_تو_هرگز 55
🌷"من یک دخترِ مسلمانم..."
🔹سکوتِ عمیقی کل سالن رو پر کرده بود ... چند لحظه مکث کردم...
–یادم نمیاد برای اومدن به انگلستان و پذیرشم در اینجا به پای کسی افتاده باشم و التماس کرده باشم ...
✅ -- شما از روزِ اوّل دیدید ... من یه دختر مسلمان و محجبه ام ... و شما چنین آدمی رو دعوت کردید ... حالا هم این مشکلِ شماست، نه من ... و اگر نمی تونید این مشکل رو حل کنید ... کسی که باید تحت فشار و توبیخ قرار بگیره ... من نیستم...
🔶 و از جا بلند شدم ... همه خشک شون زده بود ... یه عده مبهوت ... یه عده عصبانی ... فقط اون وسط رئیس تیم جراحی عمومی خنده اش گرفته بود...
به ساعتم نگاه کردم... ⌚️
–این جلسه خیلی طولانی شده ... حدوداً نیم ساعت دیگه هم اذان ظهره ... هر وقت به نتیجه رسیدید لطفاً بهم خبر بدید ...
با کمال میل برمی گردم ایران...🇮🇷
👨💼نماینده دانشگاه، خیلی محکم صدام کرد...
–دکتر حسینی ... واقعاً علی رغم تمام این امکانات که در اختیارتون قرار دادیم ... با برگشت به ایران مشکلی ندارید و حاضرید از همه چیز صرف نظر کنید؟ ...
✳️–این چیزی بود که شما باید ... همون روز اوّل بهش فکر می کردید...
جمله اش تا تموم شد ... جوابش رو دادم ... می ترسیدم با کوچک ترین مکثی ... دوباره شیطان با همه فشار و وسوسه اش بهم حمله کنه...
🔷 این رو گفتم و از درِ سالن رفتم بیرون و در رو بستم ... پاهام حس نداشت ... از شدتِ فشار ... تپشِ قلبم رو توی شقیقه هام حس می کردم....
🌱نو+جوان تنها مسیری
💫 @NojavanTanhamasiri
🎑 #رمان شب
#بدون_تو_هرگز 56
"دزدهای انگلیسی"🇬🇧
🌷وضو گرفتم و ایستادم به نماز ... با یه وجودِ خسته و شکسته ... اصلاً نمی فهمیدم چرا پدرم این همه راه، من رو فرستاد اینجا...
💢 خیلی چیزها یاد گرفته بودم ... امّا اگر مجبور می شدم توی ایران، همه چیز رو از اوّل شروع کنم ... مثل این بود که تمام این مدت رو ریخته باشم دور...
🔹توی حال و هوای خودم بودم که پرستار صدام کرد...
–دکتر حسینی ... لطفا تشریف ببرید اتاقِ رئیس تیم جراحی عمومی...
❇️ در زدم و وارد شدم ... با دیدنِ من، لبخندِ معناداری زد ... از پشتِ میز بلند شد و نشست روی مبل جلویی...
–شما با وجودِ سن تون ... واقعاً شخصیتِ خاصی دارید...
🔶–مطمئناً توی جلسه در مورد شخصیت من صحبت نمی کردید...
📌 خنده اش گرفت...
–دانشگاه همچنان هزینه تحصیلِ شما رو پرداخت می کنه... اما کمک هزینه های زندگی تون کم میشه ... و خوب بالطبع، باید اون خونه رو هم به دانشگاه تحویل بدید...
* ناخودآگاه خنده ام گرفت...
⭕️–اوّل با نشون دادن در باغ سبز، من رو تا اینجا آوردید ... تحویلم گرفتید ...
- امّا حالا که حاضر نیستم به درخواستِ زور و اشتباه تون جوابِ مثبت بدم ... هم نمی خواید من رو از دست بدید ... و هم با سخت کردن شرایط، من رو تحت فشار قرار می دید ... تا راضی به انجام خواسته تون بشم...⚠️
✅ چند لحظه مکث کردم...
–لطف کنید از طرفِ من به ریاستِ دانشگاه بگید ... برعکس اینکه توی دنیا، انگلیسی ها به زیرک بودن شهرت دارن ... اصلاً دزدهای زرنگی نیستن...
🔸و از جا بلند شدم....
🌱نو+جوان تنها مسیری
💫 @NojavanTanhamasiri