eitaa logo
نو+جوان تنهامسیری
7.5هزار دنبال‌کننده
7.6هزار عکس
4.4هزار ویدیو
45 فایل
اینجا اَبرها کنار رفتن،آسمون آبیِ آبیه💫 تو آسمونت چه رنگیه؟!بیا کنار هم باشیم رنگها با هم که باشن🎨 دنیا رو قشنگ میکنن...😍 ادمین: @F_mesgarian پاسخگویی مطالب کانال : @Hosein_32
مشاهده در ایتا
دانلود
با سلام و عرض تسلیت به مناسبت ایام سوگواری شهیدان اباعبدالله الحسین علیه السلام. عکس های ارسالی از نمایشگاه و هیأت محلی بهاران استان اصفهان. فاطمه زمانی ۱۰ ساله🌷🌷🌷 بهاروامیرعلی مظاهری ونیکی واعظ 🌿 ازشام غریبان برامون عکس فرستادند.🙏 قبولتون باشه. 🖤 نو+جوان تنهامسیری 💫 @NojavanTanhamasiri
✅ آدم باید کنه که هر فکری توی ذهنش نیاد. بالاخره آدم نمیشه بدون فکر باشه اگه "با اختیار خودت" سراغ فکرای خوب نری فکرای بد به طور خودکار میان توی ذهنت. 💢 به جای اینکه به یه گل خوشبو فکر کنه میره به یه بووووق فکر میکنه!😒 آخه میدونید به بعضیا باید گفت: ببین... تو رو خدا فکر نکن! ⭕️ تا میاد فکر کنه یاد حسرت ها و حسادت ها و حرص ها و کینه ها و... میفته! بابا ول کن تو رو خدا! این چه فکرایی که تو میکنی؟ خودت اذیت میشی بیچاره!😒 🖤 نو+جوان تنهامسیری 💫 @NojavanTanhamasiri
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خیلی گرمته 😫😇 خب یه بادبزن خوشگل برا خودت بساز🌷 🖤 نو+جوان تنهامسیری 💫 @NojavanTanhamasiri
4_5888499015783285597.mp3
1.64M
4 ⭕️ انسان مومن باید خیلی مراقب این باشه که نسبت به دیگران متکبرانه برخورد نکنه. 🚫 تکبر حتی توی پلک های آدم دیده میشه... 🖤 نو+جوان تنهامسیری 💫 @NojavanTanhamasiri
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
غیرت کودکان شیعه پاکستانی برای نگهداشتن پرچم یاحسین (ع) 🖤 نو+جوان تنهامسیری 💫 @NojavanTanhamasiri
درنبــردی ‌سخت‌باداعش‌بـ‌ودند اومدپیشش‌گفت👣=↓ فرمانـده؛تانـڪرآب‌بـہ‌سمت‌داعش‌میـره 💥اگـہ‌منفجــرش‌نڪنیـم داعش‌نفس‌تـازه‌میڪنـہ‌و نبـرد‌سخت‌ترمیشـہ...❗️ 💚درجواب‌میگه° امـام‌حسیـن‌درڪربلا‌اسبان‌سپاه عمرسعد روهم‌سیراب کرد... :)🥀 و‌مردانہ‌میجنگیم🍃 🌷یادش با ذکر 🖤 نو+جوان تنهامسیری 💫 @NojavanTanhamasiri
45.28M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴 شهادت حضرت ابوالفضل عباس (علیه‌السلام)🏴 🖤 نو+جوان تنهامسیری 💫 @NojavanTanhamasiri
Seyed Majid Banifatemeh - Muharram 98 Shab 4 - 2.mp3
4.34M
اگہ‌میخوای‌حُـربشی؛ بلند بگو یاحسین .. 🖤 نو+جوان تنهامسیری 💫 @NojavanTanhamasiri
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مثل باران بهاری که نمی گوید کِی؟؟! بی خبر در بزن و سرزده از راه برس..‌‌‌‌‌‌‌‌..... ❤️ 🖤 نو+جوان تنهامسیری 💫 @NojavanTanhamasiri
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📚📙📘📗📕📔 🌼لحظاتی با رهروان حقیقی سید الشهدا علیه‌السلام🌼 ١٣ نـــو جــــوان بسیجی تشنــــه در عصــــر عــــــــاشـــــــورا...📖 🗓 عاشورای سال ١٣٦٢ شمسی را می‌توان جزء عاشوراهایی دانست که دارای بیشترین تقارب با عاشورای سال ٦١ هجرى قمرى امام حسین علیه السلام است...🥀 🌓در عصر عاشورای سال ١٣٦٢، ١٣ نفر از رزمندگان اسلام که اکثر آنها را نیروهای بسیجی تشکیل می‌ دادند توسط نیروهای منافقین دستگیر شده و در اوج غربت و مظلومیت در جنگلهای میاندوآب آذربایجان غربی به شهادت می‌رسند...🥀😔 🚎غلام رشیدیان تنها شاهد عینی و راننده اتوبوس حامل رزمندگان است که کاروان رزمندگان را به سمت جبهه ‌های شمال غرب می‌ برد. 🚌 او روز حادثه را این چنین روایت می‌کند: ✍اولین باری بود که در روز تاسوعا نیرو به جبهه می بردم. حزن شدیدی فضای اتوبوس را گرفته بود، تعدادی جوان و نو جوان معصوم. 🌹🌹🌹 شاید اولین سالی بود که بچه‌ ها شب عاشورا را در اتوبوس می گذراندند. 🖤 هر کس برای خودش خلوتی داشت، بعضیها زیر لب روضه می خواندند، بعضی در فکر و برخی دیگر چیزی می‌نوشتند...📝 شب فرا رسید کمی خسته شده بودم از آقای نظری که کمک من بود خواستم تا او رانندگی کند و من ساعتی استراحت کنم، زمانی که اتوبوس برای اقامه نماز صبح ایستاد از خواب بیدار شدم.🚇 بعد از خواندن نماز صبح من پشت فرمان نشستم، باید کمی عجله می‌ کردیم تا ساعت ٤ عصر خودمان را به مهاباد برسانیم چون بعد ساعت ٤ جاده نا امن می‌ شد و تازه تردد ضد انقلاب آغاز می‌شد و تا صبح روز بعد ادامه می یافت و جاده را نا امن می‌کرد...🏃‍♂🏃‍♂🏃‍♂ روز عاشورا بود و از گوشه کنار اتوبوس صدای هق هق گریه به گوش می‌رسید...😭 نمی دانم شاید به دلشان افتاده بود که در روز عاشورای امام حسین، به شهدای کربلا می پیوندند...🌷✨ هر از گاهی آقای نظری پارچ آبی را بین بچه‌ها می‌گرداند تا بنوشند اما عاشورا بود وکسی لب به آب نمی زد...🚰 حال و هوای اتوبوس قابل توصیف نبود.🌷✨✨✨ ⬇️⬇️⬇️ 🖤 نو+جوان تنهامسیری 💫 @NojavanTanhamasiri
⬆️⬆️⬆️ 🌞نزدیک ظهر مقداری نان و خرما بین بچه‌ ها تقسیم شد و به عنوان ناهار آن را درون اتوبوس میل کردند.🥞🚌 ⏰فرصت توقف نداشتیم فقط چند لحظه‌ای را برای اقامه نماز ظهر در سقز ایستادیم. 🌞 نماز ظهر عاشورایشان دیدنی بود تعدادی نو جوان چهارده پانزده ساله با آن جثه‌ کوچکشان مشغول راز و نیاز بودند...🤲📿 سریع سوار شدند تا زودتر به مهاباد برسیم، دلهره عجیبی داشتم آقای نظری هم که کنار من نشسته بود حال خوشی نداشت و می‌گفت خیلی دلم شور می‌زند. 😣😥 دلمان مثل سیر و سرکه می جوشید و دلیلش را نمی دانستیم که ناگهان متوجه شدم جاده بسته شده است و یک مینی بوس ویک سواری کنار جاده ایستاده بودند...🚎 🚗 فکر کردم تصادف شده است، پاهایم را تا آخر روی ترمز فشار دادم، چند نفر با لباس مبدل بسیجی و اسلحه اطراف جاده ایستاده بودند. 🧐🤔 ناگهان دو سه نفر آرپیجی به دست وسط جاده ظاهر شدند و به سمت ما نشانه رفتند.😲 مصطفی رهایی بلند شد و داد زد: " کوموله‌ها هستند، کوموله‌ها هستند..." شوکه شده بودم، نمی دانستم چه کاری باید انجام دهم. 😱 یکی از منافقین گفت: دستتان را بالا ببرید و ناگهان درب اتوبوس را باز کرد و همه را با اسلحه تهدید کرد. ☹️😣 دور تا دورمان را با اسلحه احاطه کرده بودند و نمی شد تکان خورد. کارت اتوبوس و پلاک شخصی آن، آنها را متقاعد کرد که اتوبوس شخصی است...🚌 آنان تمام وسایل بچه ‌ها را از جعبه اتوبوس بیرون آوردند و کارت شناسایی آنها را گرفتند... 😠 همه آنها بسیجی بودند به جز مصطفی رهایی که کارت سپاه داشت. 😓 با تهدید همه را به سمت جنگل🌳 بردند و تنها من و آقای نظری مانده بودیم. نمی دانم چطور باورشان شده بود که ما دو نفر شخصی هستیم و ارتباطی با رزمندگان نداریم و فقط راننده هستیم. 👥 در همین حین یک مینی‌ بوس پر از مسافر هم از راه رسید و آن را هم متوقف کردند و در بین آنها سربازی را که به همراه پدر پیرش به مهاباد می رفتند، پیاده کردند و سرباز را همان جا جلو چشمان پدرش کشتند و پیرمرد را به من سپردند و گفتند پیرمرد را سوار کن و برگرد...👴🚌 تمام حواسم پیش بچه‌ ها بود، خدایا چه بر سر بچه ‌ها می‌آورند. 😨 جرأت نمی‌کردم از سرنوشت بچه ‌ها بپرسم صدای شنیدن تیر از بین جنگل 🌳خیلی مرا بیتاب کرده بود با دلهره تمام پشت فرمان نشستم و با اضطراب اتوبوس را روشن کرده و به سمت نزدیکترین مقر سپاه حرکت کردم. فردا صبح زود اتوبوس را برداشتم و به محل حادثه حرکت کردیم. 😢 ماشین را کنار جنگل گذاشتم و به سرعت به طرف جنگل دویدم. غمبارترین و سخت ترین صحنه عمرم را آن جا دیدم... 🥀🥀🥀🥀 بدن بی‌ جان و تیرباران شده ١٣ جوان و نو جوان معصوم که هر یک گوشه‌ای افتاده بودند و در عصر عاشورای سال ١٣٦٢به جمع شهدای کربلای😭😭😭 ٦١ هجری قمری پیوستند... 🖤 نو+جوان تنهامسیری 💫 @NojavanTanhamasiri
همون ابتدا نمازتو با نماز اولیای خدا مقایسه نکن 🍃💫🍁 خداوند بی دلیل کاری رو عمود خیمه ی دین قرار نمیده. معلومه که در این نماز اسراری هست ✳💟✳ منتها تا میگن "نماز خوب" ذهنتون تو نمازهای اولیای خدا نره. 🔴🔴🔴 "ما هیچ کارمون شبیه اولیای خدا نیست که حالا نمازمون مثل نماز امیرالمومنین علی علیه السلام بشه " ➖➖➖➖➖♦ امیر المومنین علی علیه السلام هنگام وضو گرفتن رنگ چهره اش تغییر میکرد از شدت خوف خدا. خب اینجور تبلیغ کردن در مورد نماز، به کلی ما رو نا امید میکنه خب ما که هیچ وقت اینجور نخواهیم شد. 😔 یادم هست در جبهه های جنگ نقل شده بود که شهید آیت الله دستغیب می فرمود: "من حاضرم هفتاد سال عبادتم رو بدم تا بجاش دو رکعت نماز پای خاکریز بچه های رزمنده رو بهم بدن که من با خیال راحت از این دنیا برم" 👆💥💥👆 بچه های رزمنده ای که عبادتشون خیلی ارزشمند بود برای خدا ما اونجا بودیم یکبار که با هم گفتگو می کردیم می گفتیم: راستی بچه ها تا حالا سر سجاده ی عبادت رنگتون پریده از خوف خدا؟؟؟ ❓❗❓ همون بچه های نازنین می گفتن: نه!!! بعدشم شهید می شدن. خب اینکه انسان رنگش بپره از خشیت الهی کار ساده ای نیست. ما ها خیلی هنر کنیم از بس با خدا فاصله داریم گاهی فقط دلمون تنگ بشه برای خدا . همین!!!! 😉 〰〰〰© خشیت کار عارفان نسبت به حضرت حق هست. نماز امیرالمومنین رو آدم در نظر می گیره دیگه از خودش نا امید میشه. خب برای اینکه ما نماز خوب خوندن رو فرا بگیریم و آغاز کنیم باید جلوی قدم خودمون رو نگاه کنیم ببینیم ما چه قدمی میتونیم برداریم. قدم اول نماز رو مودبانه و با رعایت آدابش بخونیم 👆💥✅🔹🔹🔸 نماز و اول وقت بخونین تو نماز کم نذاریم تاجایی که میشه صحیح و عربی بخونیم. سجاده پهن کنیم. اذان و اقامه بگیم. نگاهمون به اطراف نباشه. ظواهر رو کاملا رعایت کنیم. فعلا حضور قلب توی نماز لازم نیست........! 🖤 نو+جوان تنهامسیری 💫 @NojavanTanhamasiri
4_5893076901165008075.mp3
2.13M
5 ⭕️ اگه توی کار تربیتی و فرهنگی صبر نداری لطفا کار فرهنگی نکن! 🖤 نو+جوان تنهامسیری 💫 @NojavanTanhamasiri
🌷معنویت 🌷 ✍از دوران کودکی اولین سرچشمه های معنویت در وجود علیرضا دیده می‌شد✨ 🔰 آنگاه که با مادرش برای نماز صبح راهی مسجد می‌شد. از طرفی تربیت صحیح و رزق حلالی که پدر به آن مقید بود بسیار در رشد معنوی او تاثیرگذار بود . 👌 بطوری که بسیاری از بچه های محل بواسطه او بسوی مسجد و معنویت کشیده شدند .🕊 🌷از همان چهارده سالگی که وارد فعالیت های مسجد و بسیج شد ، به نماز شب مقید شده بود .🌿🌿🌿 تا هنگام شهادت نیز آن را ترک نکرد . و این بیداری سحر و نماز شب را همیشه مخفیانه انجام میداد . 🌱✨ به نماز جمعه هم بسیار اهمیت میداد . و هر جمعه ای که در اصفهان بود در نماز جمعه شرکت میکرد . ✅ 📖به قرائت قرآن بسیار اهمیت میداد . مهمتر از آن به ترجمه و معانی آن بسیار توجه می‌کرد . 📘یکبار در گوشه ای از مسجد نشسته بود ، غرق در قرآن بود💭بعد هم رفت پیش یکی از دوستان . درمورد بعضی از آیات شروع به سوال و جواب کرد .⁉️ وقتی میخواستیم از مسجد بیرون برویم گفتم : " خیلی تو قرآن غرق شدی " 🗯 با تعجب نگاهم کرد . خیلی آرام گفت :" ما خیلی غافل هستیم . ما فقط داریم عمرمون رو هدر می‌دیم . این قرآن مثل یه نامه است که خدا برای ما نوشته ، ما نباید بدونیم خدا چی گفته و از ما چی میخواد ؟! "💌📖 برای من شنیدن این جواب از بچه ای که شوخ و کم سن و سال بود خیلی عجیب بود . من بعدها خیلی روی حرف های این پسر فکر می‌کردم . علیرضا واقعا انسان خود ساخته ای بود . خیلی بیشتر از سنش می‌فهمید . 🥀🥀🥀 🖊برگرفته از کتاب مسافر کربلا 🖤 نو+جوان تنهامسیری 💫 @NojavanTanhamasiri
حواست باشه به كى اعتماد ميكنی؛ حتى دندونات هم هر چند وقت يكبار زبونت رو گاز ميگيرن ..!🌷🌱✨ 🖤 نو+جوان تنهامسیری 💫 @NojavanTanhamasiri